واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: هيچ اسمي برايم اهميت ندارد؛ ولاسكو: انتخابي المپيك بازيهاي سختي خواهد بود
برخورد با موضوع سربازي در ورزش ايران سوپرايزم كرد/تغييرات ذهني در كوتاه مدت ايجاد نميشود/با استفاده از واژه جوانگريي موافق نيستم/هيچ شخصي در تصميم گيري من تاثيرگذار نيست/در صدر ماندن امكان پذير نيست.
ايلنا: سرمربي آرژانتيني تيم ملي واليبال كشورمان در آستانه دومين سال حضورش در ايران قرار دارد. وي در اين مدت نشان داد كه با ارادهاي بالا و برنامهاي مشخص هدايت ملي پوشان ايراني را بر عهده گرفته و اهداف بلندي را با اين تيم در سر دارد.
به گزارش ايلنا، اين مربي سرشناس آرژانتيني در گفتگو با نشريه دنياي واليبال در مورد واليبال ايران گفتو گوي مفصلي را انجام داده كه در زير ميخوانيد.
واليبال ايران را در اين مدت چگونه ميبينيد؟
من در سال ۹۰مردم و واليبال ايران را نسبت به سال قبل بهتر شناختم. با انواع مشكلات ورزش و واليبال ايران هم آشنا شدم و از برخورد با موضوع سربازي در ورزش ايران سوپرايز شدم چون تاكنون در سابقه مربيگريام در تيمهاي مختلف با چنين مشكلي روبر نشده بودم. همچنين شناخت من از واليبال ايران و شناخت فدراسيون واليبال از من در اين مدت بيشتر شد كه باعث افزايش تعامل بين ما شد. در گذشته بازيكنهاي ايران را هم به اندازه الان نميشناختم اما حالا اين شناخت به واسطه تماشاي فيلم بازيهاي ليگ برتر سال ۹۰ به دست آمد.
* شما شاهد دو دوره ليگ برتر ايران بوديد. چه تفاوتيهايي مشاهد كرديد؟
ليگ برتر واليبال سال ۹۰ واقعا در شرايط خاصي برگزار شد. فشردگي مسابقات آن مانند ليگهاي حرفهاي جهان بود اما بيشتر از مسابقات، سفر تيمها به شهرهاي مختلف آنان را خسته ميكرد. فاصله طولاني شهرها از يكديگر و سيستم حمل و نقل ايران از جمله مشكلات ليگ برتر واليبال است چون براي انجام هر سفري ابتدا بايد به تهران بياييد. به عنوان مثال از بندرعباس يا اروميه پرواز مستقيم به آمل يا گنبد نيست و بايد از آنجا به تهران آمد و سپس عازم شهر ديگري شد، يعني بيشترين زمان بين دو بازي براي تيمها در سفر ميگذرد كه تاثير مستقيمي بر خستگي تيمها و بازيكنان در تمرينات و مسابقات دارد. همچنين تعطيلي يك ماهه ليگ برتر به دليل اعزام تيم ملي به مسابقات جام جهاني هم شرايط ليگ برتر واليبال سال ۹۰ را دو چندان سخت و كار را براي مربيان و بازيكنان شاغل در ليگ بسيار مشكل كرد. به نظر من ليگ برتر واليبال به زمان بيشتري براي برگزاري مسابقات نياز دارد. من با انتقادهاي برخي مربيان ايراني از فشردگي ديدارهاي ليگ برتر موافقم اما از سوي ديگر براي فدراسيون واليبال هم چارهاي نبود و بايد بازيهاي ليگ برتر را در اين مدت به اتمام ميرساند. در ضمن به نظرم تعداد ۱۴تيم براي ليگ برتر هم زياد است. اگر اين رقابتها با ۱۲تيم برگزار شود، مناسبتر است. به ويژه كه به نظر ميرسد اسپانسرهاي مناسبي براي تامين نيازهاي اقتصادي ۱۴تيم در ايران وجود ندارد و برخي تيمهاي ليگ برتر با مشكل مالي روبرو هستند.
*پيشنهاد شما براي بهتر شدن شرايط برگزاري ليگ برتر و افزايش سطح فني رقابتها چيست؟
پيشنهاد اول من حضور ۱۲تيم در ليگ برتر است چون در اين صورت زمان هم براي برگزاري مسابقات به اندازه كافي است و نيازي به برگزاري دو بازي در هفته نيست اما پيشنهاد دوم، برگزاري مسابقاتي مثل جام رياست جمهوري است كه در برخي كشورهاي اروپايي از جمله ايتاليا، فرانسه، لهستان و روسيه بعد از پايان نيم فصل اول ليگ برگزار ميشود. در اين رقابتها ۷ تيم برتر دور رفت و تيم ميزبان يك دوره مسابقه ۳ روزه در يك شهر برگزار ميكنند. روز نخست تيمهاي اول با هشتم، دوم با هفتم، سوم با ششم و چهارم با پنجم بازي ميكنند. در روز دوم و سوم هم مرحله نيمه نهايي و نهايي اين ليگ برتر كوچك برگزار ميشود. برگزاري اينگونه مسابقهها در ايران علاوه بر افزايش سطح فني بازيكنان و تيمها، امكان انجام ديدار براي تيمهاي مطرحي مانند پيكان و سايپا در شهر ديگري غير از تهران و كرج را مهيا ميكند و علاقمندان به واليبال را به سالنها ميكشاند. از سوي ديگر تيمها در رقابتهاي فشرده ۳ روزه آزموده ميشوند تا توانايي واقعي خود را نشان دهند و بازيكنان هم بازي در شرايط سخت را تجربه خواهند كرد. همچنين از نظر كار اقتصادي، اسپانسرها جذب اين رقابتها ميشوند تا در يك دوره زماني كوتاه مدت، سرمايه گذاري و نام خود را مطرح كنند. مسائل ديگري مانند توريسم و گردشگري نيز در اينگونه رقابتها رونق مييابد.
*هنگام شروع به كار در ايران از ضرورت ايجاد تغيير در ذهنيت بازيكنان گفتيد.در اين مدت چقدر به اين هدف رسيدهايد؟
تغييرات ذهني در كوتاه مدت ايجاد نميشود. اين تغييرات در برخي مسائل مانند گنجايش فكري، سريع انجام ميشود و در بازيكنان ايران هم در اين مدت تغييرات خوبي ايجاد شده اما برخي مسايل مثل مراقبت از سلامتي بسيار كند پيش ميرود. اگر براي واليباليستهاي ايراني مشكل بدني به وجود بيايد سريعا به متخصص مراجعه نميكنند و اين خيلي كار اشتباهي است. در اين خصوص، ابتدا بايد ذهنيت بازيكنان تغيير كند كه بايد از بدن خود در برابر تهديدات مراقبت كنند. سپس به باشگاهها و فدراسيون واليبال يادآوري كنيم بايد از بازيكنان مراقبت كنند. به عنوان مثال بعد از بازي دوم كاله و سايپا بازيكنان در شرايط آب و هوايي بسيار بد، در جاده آمل تا تهران رانندگي كردند و به دليل برف و كولاك چندين ساعت در جاده ماندند. من واقعا از كار آنها تعجب كردم! در صورتي كه ميدانيم ايران بيشترين تلفات حوادث رانندگي را در جهان به خود اختصاص داده است. چندين سال پيش هم دفاع وسط تيم ملي واليبال لهستان در شرايطي مشابه به همين تصادف كرد و كشته شد. در رابطه با تغييرات ذهني در بازيكنان مثلا حتي ميتوانم به اين مساله اشاره كنم كه مشكل دريافت بازيكنان ايران هم اصلا تكنيكي نيست. بلكه ذهني است و اصلاح آن زمان زيادي ميطلبد. به نظرم صبحها كه كارهاي بدنسازي در اردوي تيم ملي برگزار ميشود از نظر زماني بهترين شرايط براي تمرين دريافت است.
*دليل شما براي اين همه تغيير در فهرست دعوت شدهها به تيم ملي چيست؟
يكي از اهداف بزرگ من در هدايت تيم ملي ايران حضور در ليگ جهاني واليبال است. براي حضور در رقابتهاي فشرده ليگ جهاني، تيم ملي به بيش از ۱۶بازيكن آماده نياز دارد. اشتباه بزرگي خواهد بود كه بازيكنان بعد از حضور در مسابقات جهاني استراحت نكنند. مخصوصا از نظر ذهني. براي حضور موفق در ليگ جهاني بايد دو گروه بازيكن آماده داشته باشيم. دومين دليل مهم دعوت از بازيكنان مختلف براي من انگيزه آنهاست. هيچ چيزي نميتواند در بازيكن به اندازه وجود يك رقيب آماده براي جايگزين شدن، ايجاد انگيزه كند. من براي افزايش انگيزه در بازيكنان حواسم به تمامي مسايل آنها هست و به همين دليل به هر كدام كه بچه دارند اجازه ميدهم شبها به منزل بروند و يا به بازيكناني كه در مسابقات آسيايي بودند دو هفته استراحت دادم چون انگيزه آنها براي بازي براي من خيلي مهم است. از سوي ديگر انتظار دارم آنها هم با آمادگي و انگيزه صد درصدي در تمرينات و مسابقات شركت كنند. اگر نه نفرات جايگزين را به جاي آنها انتخاب ميكنم.
* اين اين جوانگرايي احتمال كسب سهميه المپيك را براي ما به خطر نمياندازد؟
من با استفاده از واژه جوانگريي موافق نيستم چون اكثر بازيكنهاي دعوتي بين ۲۰تا ۲۵سال سن دارند و نميشود به آنها گفت جوان. اما نكته مهم در دعوت از بعضي بازيكنهاي جوان اين است كه بعضي ديگر از بازيكنها توانايي نشستن روي نيمكت ذخيره را ندارند. بازيكنان خوب شايد نتوانند ذخيرههاي خوبي هم باشند. من اولويت اولم انتخاب تركيب ۷نفره ثابت تيم ملي است. ساير بازيكنان را بر اساس اينكه بتوانند بدون مشكل روي نيمكت ذخيرهها بنشينند، انتخاب ميكنم. به عنوان مثال فرهاد ظريف را براي ليبرو اصلي تيم انتخاب كردم و ترجيح ميدهم ليبرو دوم جوان باشد تا اگر هم در مسابقات بازي نكرد، ناراحت نشود. بنابراين نميتوانم علي حسين را دعوت كنم چون او براي ليبرو دوم بودن مناسب نيست. شرايط براي سومين دفاع وسط تيم هم همين طور است. يا مثلا پاسور اول تيم مشخص شده؛ سال گذشته امير حسيني بود و امسال سعيد معروف است. اين به معني اين نيست كه از امير حسيني خوشم نميآيد. نه. شرايط فعلي اينگونه است. من نه با بازيكنان رفيقم و نه دشمن. افرادي را انتخاب ميكنم كه انگيزه واقعي داشته باشند. واقعيت را ميبينم. سال گذشته امير حسيني بهترين بازيكن بود. اما امسال سعيد معروف نياز دارد چيزي را عوض كند. پارسال خواستم پاسور دوم بماند اما به دليل شخصي ترجيح داد بيرون بماند. او امسال در ليگ بسيار خوب ظاهر شد و رشد قابل توجهي داشت. فكر ميكنم امسال بهترين سال معروف خواهد بود. خلاصه اينكه مشكلي با حسيني ندارم بلكه خيلي هم دوستش دارم و يادم هست يك روز قبل از بازي فينال مسابقات قهرماني آسيا گفت: «فردا بازي آخر من است. سن من زياد است و براي مسابقات جهاني ديگر زمان ندارم.» ضمن اينكه منكر اين موضوع هم نيستم كه حسيني و معروف كنار هم نميتوانند كار كنند. مهدوي به جاي حسيني پاسور خوبي است كه در كنار معروف هم مشكلي ندارد. ميبينيد هيچ چيز عجيب و غريبي در كار نيست و تنها مسايل تكنيكي و قوانين و آمادگي بازيكنان هستند كه در انتخابها نقش دارند. من امسال چند بازيكن قديمي را هم دعوت كردم اما آنها خودشان شرايط سنيشان را براي حضور در تيم ملي مناسب ندانستند و حضور در تيم ملي را نپذيرفتند. من هم به تصميم آنان احترام ميگذارم.
* آيا اطرافيان شما در انتخابهايتان تاثيرگذار هستند؟
هيچ شخصي در تصميم گيري من تاثيرگذار نيست. هر كسي بايد وظايف خودش را انجام بدهد و انتخاب بازيكنان هم از وظايف من است.
* در خصوص مربيان ايراني در اردويهاي تيم ملي توضيح دهيد. كداميك را به مسابقات انتخابي المپيك ميبريد؟
تنها كسي كه به صورت رسمي با سيچلو در تيم ملي ب ايران همكاري ميكند محمد وكيلي است. ساير مربيان براي كسب تجربه به اردوي تيم ملي ميآيند و من هم از حضور آنان استقبال ميكنم. در مسابقات انتخابي المپيك هم امكان به همراه بردن مربيان ايراني را ندارم چون فقط ۴نفر اجازه نشستن روي نيمكت تيم ملي را دارند: ولاسكو به عنوان سرمربي، سيچلو به عنوان مربي، سيامك افروزي (پزشك) و مترجم من. در جام جهاني و رقابتهاي قهرماني آسيا به علت حاضر نبودن مترجم روي نيمكت براي انتقال مطالب به بازيكنان مشكل اساسي داشتم و به همين دليل در مسابقات انتخابي المپيك حتما مترجم يكي از ۴نفري است كه بايد روي نيمكت بنشيند. البته اگر فدراسيون بخواهد يك نفر سوم ايراني تيم را به عنوان مربي همراهي كند، بحث ديگري است و بايد دربارهاش صحبت كنيم چون من نميخواهم فردي را انتخاب كنم كه ديگران فكر كنند اين فرد بهترين مربي ايران است.
*برنامههاي شما براي مسابقات انتخابي المپيك چيست؟ چند درصد بخت المپيكي شدن داريم؟
در مرحله اول بايد ۱۲بازيكن را انتخاب كنم كه هنوز انتخاب نكردهام. فعلا بعضي از بازيكنان تيم الف با تيم ب تمرين ميكنند چون تمرينات هر گروه نبايد با بيشتر از ۱۴بازيكن برگزار شود. ما علاوه بر دو پشت خط زن كه در تيم الف نياز داريم، به سومي و چهارمي هم نياز داريم كه بايد تمرين كرده و آماده باشند. وضعيت پنجمين دريافت كننده و پاسور سوممان هم همينگونه است. در اصل بازيكنان تيم ب تعدادي از بازيكنان تيم الف هستند كه در گروه دوم تمرين ميكنند. البته بعضي بازيكنان از جمله نادي، موسوي و غفور در تيم الف نهايي شدهاند اما در برخي پستهاي ديگر هنوز بازيكنان براي جايگزين شدن تلاش ميكنند. مسابقات انتخابي المپيك بازيهاي سختي براي ايران خواهد بود. ما ميدانيم بازيهاي اول ايران با تيمهايي چون صربستان و ديگر قدرتهاي جهان است كه از دو قاره ديگر ميآيند. در عوض بازيهاي آخر ژاپن با اين تيمها خواهد بود چون آنها در بازيهاي اول انگيزه فراواني براي پيروزي دارند و در بازيهاي آخر اگر احتمال صعود داشته باشند، انگيزه خواهند داشت. ژاپن با امتياز ميزباني اين رقابتها از شانس بالايي براي صعود برخوردار است ولي ايران هم فقط براي صعود به المپيك در اين رقابتها شركت نميكند بلكه براي كسب مقام قهرماني به اين رقابتها خواهد رفت. كسب قهرماني در اين رقابتها خيلي سخت، اما امكان پذير است. نميتوانم براي آن درصد مشخص كنم چون مسابقات ورزشي قابل پيش بيني نيستند. همانطور كه مردم از پيروزي ايران در برابر لهستان سورپرايز شدند و از شكست در برابر چين متعجب، وقوع هر نتيجهاي امكان پذير است. ديگر در صدر ماندن امكان پذير نيست. شايد در مرحلهاي بهترين باشيد، اما بعد از مدتي تغيير به وجود خواهد آمد. انگيزه بايد باشد تا راه ادامه يابد و من هم به اين موضوع اهميت زيادي ميدهم. بنابر اين هيچ اسمي برايم اهميت ندارد. بلكه انگيزه افراد برايم مهم است. آن هم انگيزه واقعي.
* همكاري فدراسيون واليبال در اجرايي شدن برنامههاي شما را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
شايد تاكنون موارد كوچكي بوده باشد كه برآورده نشده اما اين موضوع طبيعي است و در تمامي فدراسيونهاي ورزشي جهان امكان پذير است. نكته مهم فدراسيون واليبال داشتن مديري كاربلد است كه هر كاري كه براي تيم ملي نياز باشد، انجام ميدهد. به رغم اينكه داورزني در حوزههاي ديگر مانند تيمهاي پايه، بانوان و باشگاهها هم دغدغههاي مهمي دارد، اما هر موقع نياز به چيزي داشتهام، در انجام آن كوتاهي نكرده و در حد توان خود آن را انجام داده؛ حتي گاهي بيشتر از آن چيزي كه در حيطه وظايف خودش بوده است.
پايان پيام
جمعه|ا|25|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]