واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: با حكم دادگاه كيفري عروس فراري به قصاص محكوم شد خبرگزاري فارس: زن جواني كه شوهر خود را به قتل رسانده و به شهر ديگري متواري شده بود، با حكم دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد. به گزارش خبرنگار حوادث فارس، روز 22 فروردين سال گذشته، مأموران پليس شهرستان ورامين، از وقوع يك فقره درگيري منجر به قتل در يكي از خيابانهاي اصلي اين شهرستان باخبر شدند. مأموران با حضور در محل حادثه متوجه شدند كه مرد جواني به نام قاسم، بر اثر اصابت يك ضربه چاقو به سينهاش به قتل رسيده است و شاهدان حادثه همسر مقتول را به عنوان ضارب معرفي كردند. تحقيقات براي شناسايي همسر مقتول به نام سحر آغاز شد ولي وي بعد از قتل متواري شد تا اينكه 15 روز بعد از قتل خود را به پليس آگاهي معرفي كرد. بعد از اعتراف به قتل توسط متهم، قرار مجرميت وي صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد. صبح امروز جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد. ذبيحزاده، نماينده دادستان با بيان اينكه طبق مدارك موجود درپرونده مانند، شكايت اوليايدم، گزارش مرجع انتظامي، نظريه پزشكي قانوني و اعتراف متهم، بزه انتسابي به متهم محرز است، وخاستار مجازات وي شد. در ادامه جلسه، اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام شكايت مجدد از متهم، درخواست خود را قصاص عروسشان عنوان كردند. بعد از اظهارات اوليايدم، متهم در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام قتل عمد را قبول ندارد گفت: 3 روز قبل از قتل، من و همسرم براي مطالبه مهريه از سوي من، به شوراي حل اختلاف رفته بوديم. بعد از جلسه دادگاه شوهرم به من حمله كرد و مرا كتك زد. وي ادامه داد: به خاطر بيكاري شوهرم درخواست طلاق داده بودم و براي تشكيل پرونده نياز به كپي شناسنامه شوهرم داشتم. روز حادثه با او تماس گرفتم كه به من گفت به قهوهخانه بيا. به قهوهخانه رسيدم و از مردي كه مقابل در بودم خواستم شوهرم را صدا كند. وي افزود: شوهرم مقابل در قهوهخانه آمد و به محض اينكه من را ديد شروع به فحاشي كرد و با چاقويي كه هميشه همراهش بود من را تهديد كرد و 2 سيلي به من زد. متهم ادامه داد: من هم چاقويي را كه هميشه با خود حمل ميكردم از جيبم درآوردم و يك ضربه به سينه او زدم و فرار كردم. فكر كردم زخمي جزيي ايجاد شده باشد و غلام در حال تعقيب كردن من باشد ولي وقتي پشت سرم را نگاه كردم، ديدم خبري از او نيست. چند ساعت بعد به خانه پدرم زنگ زدم و موضوع را به او گفتم و پدرم از من خواست خودم را به خان برسانم اما قبول نكردم. وي ادام داد: دوباره به خانه زنگ زدم و اين بار يك مأمور پليس تلفن را جواب داد و از من خواست خودم را معرفي كنم و آنجا بود كه فهميدم شوهرم به قتل رسيده است. از ترس به تهران فرار كردم و بعد از آن به همدان گريختم ولي 15 روز بعد از قتل به خاطر عذاب وجدان خودم را معرفي كردم. سحر، در پاسخ به اظهارات قاضي مبني بر اينكه مدركي مبني بر حمل چاقو توسط مقتول به دست نيامده است، گفت: قسم ميخورم كه شوهرم چاقو داشت و احتمال دارد چاقو و دستهكليدش توسط دوستانش پنهان شده باشد. وي درباره علت درخواست طلاق از شوهرش گفت: شوهرم بر اثر تصادف، مچ يك پايش قطع شده بود و به همين بهانه تن به كار كردن نميداد و خرج زندگي را من از طريق بوتيكي كه داشتم تقبل ميكردم. سحر، در بيان آخرين دفاعيات خود گفت: من قصد كشتن شوهرم را نداشتم و از خانواده او تقاضاي بخشش دارد. قاضي تردست، ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، متهم را به قصاص محكوم كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 307]