تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804915095
عبرت : دام خلبان قلابي براي دختران دم بخت
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
در هفته دوم ارديبهشت سال 80 بود كه روزنامهها از دستگيري يك خلبان قلابي خبر دادند.اين متهم با معرفي خود به عنوان خلبان و مهندس پرواز از 18 دختر خواستگاري كرده و آنان را فريب داده بود. خواستگاران قلابي كه با عنوان جعلي چنين جرايمي را انجام مي‌دهند هر از گاهي افكار عمومي را متوجه خود مي‌كنند به همين خاطر بررسي شگرد و شيوه كار آنان مي‌تواند در پيشگيري از چنين حوادثي نقش داشته باشد. يكي از دختراني كه در دام خواستگار قلابي گرفتار شد ليسانس كامپيوتر داشت و آن زمان 29 ساله بود. او مي‌گويد: از محل كارم در غرب تهران به خانه بازمي‌گشتم كه در طول مسير با پسر جواني آشنا شدم. او خودش را شهرام و مهندس پرواز معرفي كرد و دوستي ما شروع شد. بعد از مدتي شهرام به من گفت علاوه بر اين شغل در رشته روان‌شناسي و كارشناسي فيزيك هسته‌اي هم تحصيل كرده است و خلباني هم مي‌كند. او به من پيشنهاد ازدواج داد و من كه مجذوبش شده بودم. خوشحال از اين كه مرد روياهايم را پيدا كرده‌ام، جواب مثبت دادم و خانواده‌ام را در جريان گذاشتم. پدر و مادرم نيز با توجه به خصوصياتي كه من از شهرام توضيح داده بودم، موافقت‌شان را با ازدواج ما اعلام كردند. روزي كه قرار بود براي مراسم نامزدي‌مان سرويس طلا بخريم، شهرام گفت مي‌خواهد مرا به مغازه عمويش در بازار ببرد. وقتي به حوالي بازار رسيديم من تمامي طلاهايم را درآوردم و داخل كيفم گذاشتم تا موقع امتحان طلاها مشكلي پيش نيايد. چند دقيقه بعد در حالي كه كيف من دست شهرام بود او از من خواست مقابل يك طلافروشي منتظر بمانم تا وي به مغازه يكي از دوستانش سري بزند، اما بعد از آن ديگر خبري از شهرام نشد و بالاخره من فهميدم فريب يك دزد حرفه‌اي را خورده‌ام. آن زمان بعد از شكايت اين دختر و ساير مالباختگان پليس تحقيقات وسيعي را انجام داد و متهم 26 ساله سرانجام در پي انجام چهره‌نگاري شناسايي و دستگير شد. متهم كه نام واقعي‌اش رضا بود در بازجويي‌ها به اغفال 18 دختر اقرار كرد و گفت: سال‌ها قبل پدر و مادرم فوت شدند و تامين هزينه زندگي خواهر كوچك‌ترم به دوش من افتاد. چون دانشگاه نرفته بودم و ضامن هم نداشتم، نتوانستم كار مناسبي پيدا كنم. براي همين تصميم گرفتم دختران دم بخت را فريب بدهم و از آنان سرقت و كلاهبرداري كنم. من مي‌دانستم دختران جوان به ظاهر و مدرك تحصيلي پسران اهميت مي‌دهند براي همين با پوشيدن لباس‌هاي خلباني با دختران باب آشنايي را باز و با وعده ازدواج اعتماد آنها را جلب و در موقعيتي مناسب كلاهبرداري مي‌كردم. اين جوان پيش از اين كه به اتهام اغفال 18 دختر بازداشت شود يك بار ديگر نيز در سال 79 به اتهامي مشابه دستگير شده، اما توانسته بود رضايت شاكي را بگيرد. آنچه كه رضا و مجرماني مانند او را در پيشبرد اهداف‌شان ياري مي‌رساند سهل‌انگاري دختران جوان، دوستي‌هاي خياباني و اعتماد بدون شناخت است و نيروي انتظامي بارها دختران را از اين مسائل برحذر داشته است. www.jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]
-
گوناگون
پربازدیدترینها