واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: شاعران امروز بهار راآينه غم و اندوه خودشان مى بينند
عليرضا طبايى گفت: در شعر فارسى نسبت به بهار سه ديدگاه وجود دارد كه ديد سوم در روزگار ما جارى است و به نوعى تلخى نگاه شاعرانى است كه بهار را آينه غم و اندوه خودشان مى بينند. به گزارش مهر، بيست و سومين نشست ادبى عصر روشن با هدف ديدار نوروزى ميان نويسندگان، مترجمان، شاعران و اهالى قلم، عصر روز پنجشنبه ۱۷ فروردين در كتابسراى روشن برگزار شد. در ابتداى اين برنامه، عليرضا بهرامى دبير اين جلسات گفت: در سال ۹۰ چهره هاى ادبى زيادى را از دست داديم كه در سرآمدشان درگذشت سيمين دانشور بود. امسال همچنين فقدان ابراهيم يونسى نويسنده و مترجم پركار را داريم. فريدون فرياد شاعر و مترجم اشعار يونانى هم شاعرى است كه امسال ديگر حضور نخواهد داشت. غلامرضا بروسان كه سال پيش پشت همين ميكروفن مهمان شعرهايش بوديم و همسر شاعرش الهام اسلامى به علاوه حميد كريمى شاعر پيشكسوت، از ديگر اهالى شعر هستند كه امسال ديگر بين ما نخواهند بود. وى افزود: ميرصالح حسينى، محسن اردبيلى، سيدحسين الهامى، محمدحسين آريا، عظيم خليلى، يحيى شيدا، عبدا... نورانى، عباس بارز، عبدالرضا قناد دزفولى، على ابوالحسنى، پرويز رجبى و عبدالمحمد روح بخشان از ديگر اهالى قلم بودند كه در سال ۹۰ از ميان ما رفتند. در سالى كه گذشت همچنين عده اى از اهالى فرهنگ و هنر را نيز از دست داديم. جلال ذوالفنون، امير بدر طالعى و حسين سمندرى هم از هنرمندانى هستند كه در اين سال رفتند و يادشان هميشه با ما خواهد بود.در ادامه اين برنامه، عليرضا طبايى شاعر گفت: يكى از افتخارات زندگى من اين است كه ايرانى هستم؛ چون ديدگاه هيچ قومى مانند ايرانى ها درباره معيار و سرآغاز تقويم سال نيست. اگر در كلام و نوشته هاى اساتيد ايرانى دقت كرده باشيد، آفرينش انسان با شگفتى و روييدن همراه است. از ديدگاه ايرانيان باستان، خلقت آدم به اين صورت بوده كه دو ريواس از خاك مى رويند و با هم مى پيوندند كه مشى و مشيانه يا آدم و حوا از آن ها تولد مى يابند و اين آفرينش از طريق هستى و شكفتگى است كه با رويش از خاك صورت مى گيرد. اين شاعر ادامه داد: در ميان اقوامى كه روى زمين زندگى مى كنند، شروع تقويم هيچ كدام با تحول طبيعت همراه نيست. اين افتخارى براى ايرانيان است كه تقويمشان را با شكفتن گل آغاز مى كنند. بهار در گذشته ما از اين ديدگاه، همواره مورد توجه انديشمندان و ادبيان بوده است. اگر به قرون اوليه يا آغاز شكل گرفتن شعر پارسى از قرن سوم و چهارم نگاه كنيم، بهار در شعرها شكلى از زايش و شكفتگى و هستى دوباره است. وى افزود: نگاه شاعران فارسى سرا به بهار، از ۳ جهت قابل توجه است. اولين نگاه، زندگى دوباره طبيعت و دگرگونى در حيات و زندگى انسان است. از قديمى ترها در اين زمينه مى توان به سعدى اشاره كرد كه مى گويد: اگر مطالعه خواهد كسى بهشت برين را/ بيا مطالعه كن گو به نوبهار زمين را. خيام در اين زمينه رباعى هاى متفاوتى دارد و مولوى بزرگ هم غزليات زيادى دارد كه بهار در آن ها نقش پررنگى دارد. مثلا در همان شعر معروف «آب زنيد راه را» مصراع هايى هست كه واقعا شگفتى آور است. مثلا: باغ سلام مى كند سرو قيام مى كند/ سبزه پياده مى رود غنچه سوار مى رسد. حافظ جاودان هم كه در بسيارى از غزلياتش از بهار و عناصر بهارى استفاده كرده است. شاعر مجموعه «شايد گناه از عينك من باشد» گفت: نگاه دوم در شعر فارسى به بهار، نگاهى عرفان محور است كه در ادبيات گذشتگانمان شاهد نمونه هاى زيادى از آن بوده ايم. سعدى، حافظ، مولوى، سنايى، عطار و ... شاعران تا روزگار نزديك به انقلاب مشروطه، همه از اين گونه اشعار سروده اند كه در آن ها همه چيز، جلوه اى از ذات خداوندى است و اشاره اى به رستاخيز دوباره آدمى دارد. گل ها، درخت ها و ... همه نمادى از زندگى دوباره انسان اند. ديد سوم هم در روزگار ما جارى است كه به نوعى تلخى نگاه شاعرانى است كه بهار را آينه غم و اندوه خودشان مى بينند و بهار نمود آرزوهاى كام نيافته آن هاست. آثار اين شاعران علاوه بر كتاب ها در مطبوعات چاپ شده و مى شود.
شنبه|ا|19|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]