تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):ما قومى هستيم كه تا گرسنه نشويم غذا نمى‏خوريم و تا سير نشده‏ايم دست از غذا مى‏ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826624006




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حضرت زينب (س) در يك نگاه


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: حضرت زينب (س) در يك نگاه
پر رفت و آمدترين خانه «محله بني‌هاشم» را آواي شادي و سرور در آغوش گرفته بود، موج شعف و لبخند همراه با انتظار، فضاي خانه و محله را پر كرده بود. همه براي ولادت سومين نوه عزيز پيامبر لحظه‌شماري مي‌كردند، و دل خوش مي‌داشتند كه «مولود فاطمه» را در آغوش بفشارند و گل بوسه‌هاي محبت را بر گونه‌هاي عطر آگينش نثار گردانند.
آفتاب: پر رفت و آمدترين خانه «محله بني‌هاشم» را آواي شادي و سرور در آغوش گرفته بود، موج شعف و لبخند همراه با انتظار، فضاي خانه و محله را پر كرده بود. همه براي ولادت سومين نوه عزيز پيامبر لحظه‌شماري مي‌كردند، و دل خوش مي‌داشتند كه «مولود فاطمه» را در آغوش بفشارند و گل بوسه‌هاي محبت را بر گونه‌هاي عطر آگينش نثار گردانند.

در پنجم جمادي‌الاولي سال پنجم هجرت، مطابق با 627 ميلادي، دختر فاطمه عليهاالسلام متولد شد. با اين تولد، حضرت فاطمه(ع)، سومين فرزند خود را به دنيا آورد و پدر نيز خود را به زينت «زينب» آراست.

رسم خانواده‌ علي(ع) و زهرا(ع) اين بود كه نام‌گذاري نوزاد خود را به‌بزرگِ خانواده واگذار مي‌كردند، امّا وقتي اين نوزاد زهرا چشم به‌جهان گشود، بزرگ خانواده يعني پيغمبر(ص) در مسافرت بود و آنان چند روزي صبر كردند تا پيامبر از مسافرت آمد و همين كه مژده ولادت دختر فاطمه(ع) را شنيد، در اولين فرصت به خانه فاطمه(ع) رفت، و نوزاد را طلب نمود و او را در آغوش خود فشرد و بوسه‌ها به گونه‌اش افكند. و نام كودك را زينب نهاد.

كلمه‌ «زينب» از دو بخش «زين» يعني زينت و «اَب» يعني پدر تركيب يافته است، و زينب يعني زينت بابا.

وفات و مرقد حضرت

در تاريخ وفات و مدفن حضرت زينب عليهاالسلام اختلاف است. همانطور كه در تاريخ ولادت و وفات برخي از ائمه هم اختلاف است. در هر حال به احتمال قوي آن حضرت در پانزدهم رجب سال 62 هجري رحلت نمود و به نقل از كتاب "اخبارالزينبيات" در مصر خانه مسلمة بن مخلد الانصاري دفن گرديد. و عده كثيري از مورخين اين خبر را قبول دارند.

و گروهي مي‌گويند: زينب مدفون در شام، زينب صغري است؛ چنانچه روي سنگ قبرش ترسيم شده است و زينب كبري در مصر از دنيا رفت.

بنابر اينكه ولادت زينب عليها السلام در سال ششم هجري باشد و تاريخ وفات پيامبر اكرم در سال يازدهم؛ زينب بيش از پنج سال با پيامبر نبوده است و اين مدت زمان، كافي است كه او از اصحاب پيامبر اسلام به شمار آيد. بر اين مبنا كساني كه شرح حال اصحاب پيامبر اسلام را نوشته اند، نام زينب را زينت‌بخش كتاب خود ساخته‌اند.

در دامان عطوفت

اين پنج سال فرصتي بود كه زينب عليها السلام از تابش نور وجود پيامبر بهره گيرد و پيامبر رحمت، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش كند و از جرعه‌هاي معرفت سيراب سازد و حديث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا كه پيامبر بر مصيبت ها و ناگواري هاي مسير زندگي زينب به خوبي واقب بود و مي دانست كه تاب تحمل اين زنج‌ها و حوادث ناگوار را تنها روحي بلند و قلبي چون كوه و دلي سرشار از عشق به خدا خواهد داشت. گويا مصيبت و سختي، با سرنوشت زينب عجين گشته و خداوند صبر و پايداري را در او جلوه‌گر ساخته است تا اسوه و الگويي براي همه پويندگان راه خدا باشد.

رؤيايي دردناك

زينب مسير پرحادثه و دردناكي را كه در پيش دارد، در همان زمان كودكي در آينه رؤيا مي نگرد و براي جدش پيامبر اكرم بازگو مي‌كند و پيامبر خدا حوادثي را كه در انتظار اوست تعبير مي‌كند تا او كه دست پرورده علي و بزرگ شده دامان زهراست، خود را براي رويارويي با اين حوادث مهيا سازد. اين رؤيا را در تاريخ چنين مي‌خوانيم: ارتحال پيامبر خدا نزديك بود، زينب نزد پيامبر آمد و با زبان كودكانه به پيامبر چنين گفت: «اي رسول خدا! ديشب در خواب ديدم كه باد سختي وزيد كه بر اثر آن دنيا در ظلمت فرو رفت و من از شدت آن باد به اين سو و آن سو مي‌افتادم؛ تا اين‌كه به درخت بزرگي پناه بردم، ولي باد آن را ريشه كن كرد و من به زمين افتادم. دوباره به شاخه ديگري از آن درخت پناه بردم كه آن هم دوام نياورد. براي سومين مرتبه به شاخه ديگري روي آوردم، آن شاخه نيز از شدت باد در هم شكست. در آن هنگام به دو شاخه به هم پيوسته ديگر پناه بردم كه ناگاه آن دو شاخه نيز شكست و من از خواب بيدار شدم». پيامبر با شنيدن خواب زينب، بسيار گريست و فرمود: «درختي كه اولين بار به آن پناه بردي جدّ توست كه به زودي از دنيا مي‌رود. و دو شاخه بعد مادر و پدر تو هستند كه آن‌ها هم از دنيا مي‌روند و آن دو شاخه به هم پيوسته دو برادرت حسن و حسين هستند كه در مصيبت آنان دنيا تاريك مي‌گردد».

اولين واقعه

چندي نگذشت كه گوشه اي از خواب زينب به وقوع پيوست و سايه پرمهر و عطوفت پيامبر اكرم از سر زينب كبري و مسلمين رخت بربست و او اولين پناهش را از دست داد و اين نخستين مصيبتي بود كه در كودكي روح لطيف او را آزرده ساخت. و اين تازه آغاز راه بود و او همچنان در انتظار حوادث تلخ و دردناكي است كه در پيش رو دارد. ولي اين راست قامت هميشه تاريخ بشريت هرگز سر ذلت در برابر مصيبت ها و سختي‌هاي زندگي و تاريخ خم نخواهد كرد او با استواري زيبنده‌اي رسالت خويش را كه حفظ جاودانگي اسلام است در ميان طوفان حوادث به انجام خواهد رساند.

با مادرش فاطمه

فاطمه بعد از پدر گرامي خويش چند ماهي بيش در اين دنيا نماند. بنابراين زينب از محبتهاي مادري چون صديقه كبري بيش از چند ماهي بهره نجست. اين دوران كوتاه چند ساله، پر است از فراز و نشيبها و خاطره‌هاي تلخ و شيريني كه زينب را براي ادامه حركت و مجاهدت در راه خدا و استقبال از مشكلات و مصائب زندگي آماده مي ساخت. زينب مادرش فاطمه را بعد از رحلت رسول خدا خندان و متبسم نمي ديد. فاطمه در غم از دست دادن پدري چون رسول خدا و حمايتهاي او چندان گريست كه نام او را در شمار گريه كنندگان معروف تاريخ چون آدم،‌ يعقوب، يوسف و امام سجاد آورده‌اند. زينب در تمامي اين دوران با مادر در كنار او بود و صحنه‌هاي مصيبت‌بار رحلت پيامبر خدا و اندوه بيكران مادر و ظلم و جنايت دشمنان* در حق اهلبيت پيامبر را نظاره مي‌كرد و همه اين ناملايمات بر قلب كوچكش فرود مي‌آمد و او براي خدا صبر مي‌كرد و پايداري در راه خدا را پيشه خود مي‌ساخت،‌ تا زمينه‌اي باشد براي تحمل مصيبتها و رنجهاي بزرگتري كه در انتظار او بود.

دفاع از حق

زينب در مجلس سخنراني مادرش فاطمه در مسجد رسول خدا در دفاع از حقوق اهلبيت و فدك حاضر بود و خطبه و سخنان مادرش را در آن مجلس به ياد داشت؛ به طوري كه خود يكي از راويان آن خطبه به شمار مي‌آيد. او از مادرش آموخت كه چگونه بايد در مقابل دشمنان ايستادگي كرد و آنان را رسوا ساخت. او آماده مي‌شد كه با سخنان خود در بازار كوفه و كاخ ابن زياد و يزيد، ظلم و جنايت آنان را برملا سازد و از اسلام و ولايت دفاع كند.

آخرين ديدار

سرانجام زمان آخرين ديدار و وداع با مادر فرا مي‌رسد و تكفين مادر پايان مي‌يابد. به دعوت پدر، فرزندان زهرا با مادر خويش وداع مي‌كنند و لحظاتي مادر را در آغوش مي‌گيرند، چنان كه فرشتگان از اين صحنه دلخراش مي گريند... بياييد گوشه اي از اين ماجراي غم‌افزا را از زبان اميرالمؤمنين بشنويم:

«زماني كه خواستم كفن زهرا را گره بزنم، به ام‌كلثوم، زينب،‌ حسن و حسينم گفتم: بياييد از مادرتان توشه‌اي برگيريد كه اين آغاز جدايي است و ديدار بعدي در بهشت خواهد بود. حسن و حسين به طرف مادر آمدند؛ در حالي كه چنين مي‌گفتند: اندوه و حسرتي كه از فقدان جدّمان پيامبر و مادرمان فاطمه داريم هرگز خاموش نمي‌شود. اي مادر حسن! اي مادر حسين!‌ هنگامي كه جدّمان محمد مصطفي را ديدي سلام ما را به او برسان و بگو بعد از تو ما در دنيا يتيم شديم.

علي فرمود: به خدا سوگند مشاهده كردم كه زهرا با ناله و اندوه با دو دست فرزندانش را گرفت و مدتي به سينه چسباند كه ناگاه هاتفي از آسمان ندا داد كه اي ابوالحسن آنان را از آغوش مادر برگير كه به خدا سوگند اين دو فرزند، ملائكه آسمان را به گريه انداختند و بدين سان زينب مادري مهربان، ‌مونسي عطوف و پناهي آرام‌بخش را در سنين كودكي از دست مي‌دهد كه غم هجران او بر قلب كوچكش سنگيني مي‌كند. ولي او كه مسئله آموز مكتب پيامبر و فاطمه و علي است لحظه‌اي و ذره اي در راه هدف خود ترديد نمي‌كند و با استواري گام برمي‌دارد و رسالتش را به انجام مي‌رساند.

بعد از مادر

ديگر شمع وجود مادر روشني بخش خانه علي نيست. لزوم نگهداري از فرزندان فاطمه ايجاب مي‌كرد كه شخصي عهده دار اين مهم شود. فاطمه اين امر مهم را در آخرين روزهاي زندگيش پيش بيني كرده بود و مادري مهربان براي فرزندانش و همسري براي علي در نظر گرفته و ازدواج با او را به علي توصيه نموده بود. اين افتخار نصيب بانوي بزرگواري به نام «امامه» شد كه به فرموده فاطمه براي فرزندانش همانند خود او بود. زينب بعد از مادر در سايه تربيتهاي پرمهر پدري چون علي و در كنار برادراني چون حسن و حسين رشد مي‌يابد و از همان دوران كودكي مشكلات فراوان و فشارهاي روحي بي‌شماري را تجربه كرده و در برابر آن‌ها مقاومت مي‌كند و بدين گونه دوران كودكي را پشت سر مي‌گذارد.

هر چند زينب كوچكتر از حسن و حسين است،‌ ولي از آن‌جا كه دختر فاطمه و دست پرورده اوست و عطر مهر مادري چون فاطمه از او تراوش مي‌كند،‌ علاقه و پيوند روحي و عاطفي‌اي كه ميان او دو برادرش وجود دارد، وصف ناشدني است. و اين ارتباط روحي تا پايان عمر استمرار مي‌يابد و زينب لحظه‌اي نمي‌تواند دوري و اندوه اين جگرگوشگان فاطمه را تاب بياورد و چنانكه خواهيم ديد تا آخرين لحظات،‌ چون مادري مهربان به آنان عشق مي ورزد و هر و محبت نثارشان مي‌كند و چيزي نمي‌تواند مانع اين پيوند و بستگي گردد.

زندگي مشترك

اينك زينب به سالهاي تشكيل زندگي مشترك نزديك شده است. او مي‌داند كه ازدواج براي هر زني حق طبيعي و شرعي است و روي گرداني از اين سنت، خارج شدن از آئين پيامبر اسلام است. ولي زينب با ازدواج كه عمل به سنت پيامبر خداست،‌ رسالت بزرگي را كه بر دوش دارد فراموش نمي‌كند. او مي‌داند كه بايد در تمام صحنه ها و لحظه ها در كنار برادرش باشد. او مي‌داند كه به ثمر نشستن قيام حسين و شهادت عزيزانش، نيازمند آزادگي در اسارت، صبر و پايداري،‌ و پيام رساي او به گوش تاريخ بشريت است.

از اين رو زينب در قرارداد ازدواجش شرط همراهي با برادرش حسين را قيد مي‌كند تا از وظيفه مهم خود باز نماند. از شخصيتي متعهد به اسلام و دوستدار اهلبيت، چون عبدالله بن جعفر كه به خواستگاري دختر علي آمده است، انتظاري جز پذيرش اين شرط نيست. به هر صورت مراسم خواستگاري پايان مي‌يابد و عبدالله بن جعفر به افتخار همسري زينب كبري نائل مي‌گردد.

همسر زينب

عبدالله از فرزندان جعفر است و جعفر، فرزند ابوطالب و برادر علي و از جانبازان جبهه موته و شهيدان بزرگ اسلام است. شخصيت جعفر بن ابي‌طالب را كه معروف به جعفر طيار است، مي‌توان از اظهار علافه و سخنان پيامبر اكرم درباره او دريافت. هنگام فتح خيبر،‌ زماني كه جعفر از حبشه مراجعت كرد پيابمر او را آغوش گرفت و ميان ديدگانش را بوسيد و فرمود: نمي‌دانم به خاطر كدام يك خوشحال‌تر باشم، به خاطر ورود جعفر يا فتح خيبر؟ و رسول خدا او را در جوار مسجد منزل دادند.

زماني كه جعفر در جبهه موته جنگيد و دو دستش قطع شد و حاضر نشد پرچم را بر زمين بيفكند،‌ پيامبر خدا فرمودند: خداوند به جاي دو دست دو بال به جعفر عنايت كرد كه در بهشت با آن‌ها پرواز كند و از همين روست كه او به جعفر طيار معروف شد.

عبدالله در حبشه متولد شد و اين ولادت زماني رخ داد،‌ كه جعفر به همراه همسرش و عده‌اي ديگر از مسلمانان بر اثر فشار دشمنان اسلام و به پيشنهاد پيامبر اكرم(ص)‌ به حبشه هجرت كرده بود. عبدالله بعد از شهادت پدرش جعفر مورد محبت و علاقه پيامبر اكرم بود. در تاريخ آمده است: هنگامي كه جعفر پدر عبدالله به شهادت رسيد،‌ پيامبر فرمود: فرزندان جعفر را نزد من بياوريد. حضرت آنان را در آغوش عطوفت خود گرفت،‌ بوسيد و چشمهايش پر از اشك شد. و اين گونه از عبدالله كه كودكي بيش نبود تفقد و دلجويي فرمود.

بعد از پيامبر اكرم تاريخ شاهد رشادتها و فداكاريهاي عبدالله در كنار اميرالمؤمنين(ع) بوده و او در جنگ صفين از شجاعان صحنه نبرد به شمار رفته است و جود و سخاوت او نيز در آن زمان زبانزد بوده است.

در محيط خانه

بدون شك در دورانهاي مهم تربيت انسان و شكل‌گيري شخصيت او دوران كودكي است. تأثير پذيري انسان از محيط و اطرافيان خود در اين دوره، به مراتب بيشتر و عميقتر از دوره‌هاي ديگر زندگي است. اعمال، رفتار،‌ برخوردها و به طور كلي شيوه معاشرت پدر و مادر در خانه و كيفيت ارتباط آنان با يكديگر و ديگر افراد، در روح و خلق و خوي فرزند اثري مستقيم خواهد گذاشت،‌ روح حساس و لطيف فرزند را تحت تأثير خود قرار خواهد داد. اصولاً پدر و مادر مي‌توانند، زشتي و زيبايي رفتار وسلوك خود را در آينه شفاف و زلال كودك خود بنگرند و حركات،‌ روحيات و خصلت هاي كودكشان را نمونه‌اي از روحيات و صفات خود بدانند. به خاطر اين روح الگو خواهي و تربيت پذيري ،‌پيرامون تربيت كودكان و پرورش فكري، اعتقادي و اخلاقي آنان در روايات توصيه هاي فراواني شده است. تأثير اين تربيتها، به قدري است كه علي(ع) قلب كودك و مركز دريافت هاي او را همانند زمين خالي و بدون كشتي مي‌داند كه هر بذري را پذيراست.

بنابراين مي‌توان شخصيت و آينده كودك را مرهون تربيتها و پرورشهاي عملي پدر و مادر دانست كه فرزند به صورت الگو از آنان كسب كرده است. اما زينب، در خانه اي تربيت و رشد يافت،‌ كه عالي ترين نمونه زندگي خانوادگي است و در طول تاريخ بشر خانواده‌اي به اين بزرگي و عظمت نيامده است و نخواهد آمد. شخصيت زينب در خانه اي شكل گرفت كه نور ايمان در آن مي درخشيد و سرشار از صفا و صميميت و آكنده از معنويت و عشق به خدا بود. خانه اي كه پدري چون علي دارد و مادري چون فاطمه، پدر و مادر معصومي كه تمايلات نفساني و هوي و هوس در آنان راه نداشت و انگيزه حركتها و فعاليتهايشان فقط انجام وظيفه الهي بود. آنان جز به رضاي خدا به چيزي ديگر نمي انديشيدند و جز براي پيشرفت اسلام و نجات بشريت گام برنمي‌داشتند.

زينب در اين محيط و تحت تربيت چنين پدر و مادري رشد مي‌يابد و در چنين مدرسه اي معارف الهي و آداب اسلامي را فرا مي‌گيرد و به تربيت ديني و فضائل اخلاقي دست مي‌يابد و به كمال مي‌رسد. و بدين گونه مهم‌ترين و اساسي‌ترين كلاس آموزش خانه‌داري، شوهرداري،‌ تربيت فرزند،‌ اداره زندگي و به طور كلي آداب معاشرت زينب، دوراني بود كه در كنار مادرش حضور داشت و از رفتار و شيوه زندگي او الگو مي‌گرفت تا زماني او نيز همچون مادرش ـ كه زيباترين و خدايي‌ترين زندگي را گذراند ـ در خانه شوهر انجام وظيفه كند.او شاهد بود كه چگونه مادرش براي ايجاد كانوني آرام‌بخش و انباشته از صفا و صميميت و روح و معنويت تلاش مي‌كرد. او اين سخن پدرش را شنيده بود كه مي‌فرمود: وقتي به خانه مي آمدم و به زهرا نگاه مي‌كردم،‌تمام غم و غصه هايم برطرف مي‌شد و او هيچ گاه مرا خشمگين نكرد. زينب نمونه باشكوه صميميت،‌ همدلي و همراهي را در كانون پرمهر پدر و مادر خويش مشاهده كرده بود، و لذت آن را از ياد نمي برد. او شاهد تلاشهاي مادرش در خانه بود و دستهاي تاول زده مادر و زحمتهاي خانه‌داري را ديده بودو اجر و پاداش كار در خانه را باور داشت.او تعاون و همكاري در خانه را از پدر و مادرش آموخته بود و مي‌ديد كه پدر هيزم و آب خانه را تهيه مي‌كرد و مادر آسيا مي‌كرد، خمير مي ساخت و نان مي پخت.

زينب، مهر و محبت مادر را نسبت به فرزندان از ياد نمي برد و عطوفت هاي مادر از شيرين ترين خاطره‌هاي او بود. او سخنراني مادرش در مسجد ـ در رفاع از كيان اسلام و ولايت ـ را فراموش نمي‌كرد و از آن درس دينداري و حراست از دستاوردهاي جدّ بزرگوارش پيامبر اكرم را فرا مي‌گرفت و حمايت از دين خدا را براي خود فرض و لازم مي دانست. و بالاخره شخصت والايي چون زينب كبري كه در كانون ولايت رشد يافته و در سايه اين تربيتها بزرگ شده است،‌ دريايي است از معرفت و فضيلتهاي انساني و تجربه هاي اخلاقي و تربيتي كه از پدر و مادرش فرا گرفته است. او اكنون به خانه شوهر مي‌رود و كانون زندگي را تشكيل مي‌دهد و به عنوان مربي بزرگ و نمونه‌اي در سنگر مقدس خانه‌ انجام وظيفه مي‌كند و براي اسلام فرزندان برومندي را تربيت مي‌كند كه نتايج درخشان آن را در آينده تاريخ زندگاني زينب ملاحظه خواهيم كرد.

در مكتب پدر

بانوي بزرگ اسلام زينب كبري حدود سي و پنج سال داشت كه پدرش علي به شهادت رسيد. او بدون ترديد از دوران حيات پدر بزرگوارش آگاهي‌ها و بهره‌هاي فكري و معنوي فراواني گرفته است و خاطرات زيادي از دوران پدر دارد. خاطرات تلخ و شيريني كه هر كدام در شكل‌گيري شخصيت زينب و سازندگي او تأثير عميقي داشته است.

صبر و بردباري

او روزها و سالهاي مظلوميت پدر را خوب به ياد داشت و شاهد بود كه بعد از رحلت پيابمر اسلام، ‌ولايت پدرش را كه بزرگترين شخصيت جهان اسلام بعد از پيامبر بود، ناديده گرفتند و بر جايگاهي كه پيامبر بعد از خود براي علي(ع) تعين كرده بود و كراراً آن را گوشزد مي‌كرد و مسلمانان را به آن توصيه مي‌فرمود عاصبانه تكيه زدند و حق او را ضايع ساختند. بر كرسي هوسها نشستند و خود را جانشين و خليفه پيامبر خواندند. و اميرالمؤمنين كه جز به حفظ اسلام و مصالح مسلمين نمي انديشيد همچنان صبر پيشه كردو رضايت خدا را بر هر چيز مقدم داشت و بيست و پنج سال سكوت اختيار كرد.

زينب در اين دوران،‌ حوادث را به دقت پيگيري مي‌كرد و بر بينش و آگاهيهاي خود مي افزود. هواپرستي و دنيا طلبي بسياري را مي‌ديد،‌ دوست و دشمن را به خوبي از يكديگر تميز مي‌داد و شاهد كينه‌توزي‌هاي ابوسفيان‌ها و معاويه ها بود. دشمنان نقابداري كه در ظاهر،‌ لباس اسلام بر تن كرده بودند و سنگ اسلام به سينه مي‌زدند و در باطن و حقيقت براي نابودي آن نقشه مي كشيدند و حقايق را وارونه جلوه مي دادند.

زينب،‌ همه اين دشمني‌ها را مي‌ديد و عظمت صبر پدر را درمي‌يافت. هم او كه فرمود: «صبرت و في العين قديً و في الحلق شجاً» شكيبايي ورزيدم همچون كسي كه خاشاك چشمش را پر كرده و استخوان راه گلويش را گرفته است. زينب از صبر او الهام مي‌گرفت و درس فداكاري مي آموخت. مي آموخت كه چگونه بايد تمام مشكلات و رنجهاي راه خدا را تحمل كرد، محروميتها را پذيرا شد و مصالح فردي را فداي مصلحت اسلام كرد.

عدالت گستري

دوران بيست و پنج سال مظلوميت و سكوت سپري مي‌شود؛ مردم به خانه اميرالمؤمنين هجوم مي‌آورند و علي(ع) كه انديشه اي جز حق در او راه ندارد براي رهايي بخشيدن مردم از ظلمها،‌ بي‌عدالتي‌ها و انحرافاتي كه بعد از پيامبر اكرم دامنگير آنان شده بود، زمام حكومت را در دست مي‌گيرد. پنج سال حكومت علي(ع) براي زينب بسيار آموزنده و الهام بخش بود. عدالت گستري در آن دوران چنان اوج داشت كه بسياري از كسان كه به هوس متاع دنيا، رياست، پست و مقام و ثروت اندوزي به سوي علي روي آورده بودند از دشمنان سرسخت و ستيزه جوي او شدند. آنان ظطاقت شنيدن سخني چون: «به خدا قسم آن‌چه از عطاياي عثمان، و آن‌چه بيهوده از بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده،‌ بيابم به صاحبش برمي‌گردانم؛ گرچه زناني را به آن كابين بسته يا كنيزاني را با آن خريده باشند.» را نداشتند.

آنان ديدند كه حضرت در برابر درخواست برادرش عقيل كه به خاطر فقر چيزي از گندمهاي بيت‌المال مي‌طلبيد،‌ آهني گداخته به بدن او نزديك كرد و در مقابل ناله برادرش عقيل،‌ فرمود: «زنان در سوگ تو بگريند! از آهن تفتيده اي كه انساني آن را به صورت بازيچه، سرخ كرده ناله مي‌كني!‌ اما مرا به سوي آتشي مي كشاني كه خداوند جبار با شعله خشم و غضبش برافروخته است!‌ تو از اين مي نالي و من از آتش سوزان نالان نشوم؟». قضاوت حضرت درباره دخترش ـ كه گردنبندي را از بيت‌المال به امانت گرفته بود ـ كه «اگر اين امانت را از بيت المال به صورت عاريه ضمانتي نگرفته بودي نخستين زن هاشمي بودي كه دستت را به خاطر دزدي قطع مي‌كردم» ريشه هاي طمع را در آنان مي سوزاند.

منابع: سايت تبيان سايت مدرسه علميه حضرت زينب(س)

كد مطلب : 150285

سه|ا|شنبه|ا|8|ا|فروردين|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن