واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انديشكده بروكينگز:ايران ظرفيت مقابله با مشكلات را داردخبرگزاري فارس: يك انديشكده آمريكايي معتقد است ايران در طول تاريخ نشان داده ظرفيت مقابله با مشكلات را براي رسيدن به اهداف خود دارد و در نتيجه تأثيرات انقلاب اسلامي و جنگ با عراق، در تحمل مشكلات شديد اقتصادي تجارب گستردهاي دارد.
خبرگزاري فارس: يك انديشكده آمريكايي معتقد است ايران در طول تاريخ نشان داده ظرفيت مقابله با مشكلات را براي رسيدن به اهداف خود دارد و در نتيجه تأثيرات انقلاب اسلامي و جنگ با عراق، در تحمل مشكلات شديد اقتصادي تجارب گستردهاي دارد.
به گزارش فارس، انديشكده «بروكينگز» در مقالهاي به بررسي سياستهاي آمريكا درباره برنامه هستهاي ايران در دوره رياستجمهوري اوباما پرداخته است. «سوزان مالوني» نويسنده اين مقاله، در بخشي از اين مقاله شعارهاي تبليغاتي جمهوريخواهان را درباره جنگ با ايران و يا تغيير حكومت در اين كشور مورد بررسي قرار ميدهد و نتيجه ميگيرد كه اين شعارها عملاً قابل پيادهسازي نيست.
* كارشناسان حامي جنگ با ايران واشنگتن را مسئول اختلافات ميان ايران و آمريكا ميدانند
مالوني در گزارش خود آورده است: كارشناساني كه طرفدار جنگ با ايران هستند هنوز هم واشنگتن را مقصر اصلي در حل نشدن اختلافات ميان دو كشور ميدانند. چه ميشد اگر اقدامات آمريكا براي مشكلات واشنگتن در برخورد با ايران اساسيتر، صبورانهتر و يا هوشيارانهتر بود؛ چه ميشد اگر مقامات آمريكايي علامتهاي ضمني تهران را درك ميكردند؛ چه ميشد اگر واشنگتن ميتوانست خصومت هميشگي خود عليه جمهوري اسلامي را فراموش كند؛ راهحل براي متوقف كردن پيشرفتهاي هستهاي ايران و از بين بردن بيگانگي بين دو كشور نيز در پاسخ همين سؤالات نهفته است. اين طرز تفكر، تحريف واقعيت و بيانگر اطلاع اندك از تلاشهايي است كه واشنگتن انجام داده است؛ اهميتي كه اين طرز تفكر به گفتگو با ايران ميدهد بيش از ارزشي است كه خود اين كشور در اغلب 33 سال گذشته براي اين گفتگوها قائل شده است.
* خوشبيني بيش از حد درباره حل مشكلات بين دو كشور توسط اوباما و تمايلات ديپلماتيك وي
با اين وجود، مشخص است كه راهبردهاي ايران در طول سه سال اخير [غرب را] با مشكل مواجه كرده است. مقامات آمريكايي در ابتدا داراي اعتماد به نفس كامل، شيفته دوباره زنده كردن قدرت نرم آمريكا و بيش از حد خوشبين بودند و فكر ميكردند كه انتخاب رئيسجمهوري با تمايلات ديپلماتيك (و كسي كه اتفاقاً اسمش به فارسي شبيه عبارت «او با ما» است) باعث تشويق تهران ميشود تا به راهبرد ديپلماتيك در برابر «شيطان بزرگ» علاقهمند شود.
* روي آوردن اوباما به سياست تحريم و موفقيتهاي اوليه او در اين راستا
روي آوردن دولت [آمريكا] به تحريم نتايج بسيار مثبتي داشت؛ دستكم در بعد حمايت بينالمللي؛ اما اين راه هم در نهايت به خاطر اشتباه در محاسبات، قدرت خود را از دست داد. براي اولين بار در سي سال گذشته، دهها كشور (بسياري از مهمترين شركاي تجاري ايران) حاضر شدند تا منافع اقتصادي خود را به خطر بيندازند تا سياستهاي تهران را به سمت تعادل سوق دهند.
* شكست نهايي واشنگتن حتي در سياست تحريم عليه ايران
سوزان مالوني در خصوص سايستهاي تحريم ايران نيز معتقد است: عليرغم اين موفقيتها، واشنگتن آنجا كه بايد، كم آورده است: ايجاد تغييرات اساسي در رفتار ايران. تحريمها رهبران ايران را متقاعد نكرده كه به سود آنها است كه آرمانهاي هستهاي خود را رها كنند و يا لااقل وارد گفتگوهايي جدي با واشنگتن شوند. در عوض، واشنگتن در گرداب طرز فكر خود گرفتار شد؛ طرز فكري كه بنا به گفته «دنيس راس» مشاور ارشد سابق كاخ سفيد، بر اين مبنا است كه «فشار كارساز است». دنبال كردن اين فرمول توسط دولت منجر به ايجاد يك حلقه باطل شد: زماني كه فشار براي رسيدن به هدف مورد نظر جواب نداد، تنها راهحل فشار بيشتر است.
* ايران در طول تاريخ نشان داده كه توانايي ايستادگي در مقابل مشكلات را براي رسيدن به اهداف خود دارد
اين فرمول به خودي خود مشكلي ندارد. فشار ميتواند براي تغيير در اولويتبنديهاي ايران كارساز باشد؛ اما اين نتيجه بعيد است در كوتاهمدت به دست بيايد و تنها زماني فايده دارد كه تهران به اين نتيجه برسد كه تغيير در سياستهايش منجر به رسيدنش به نتايج مطلوب ميشود. ايران در طول تاريخ نشان داده است كه ظرفيت مقابله با مشكلات را براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود دارد. اين كشور در نتيجه تأثيرات انقلاب و جنگ با عراق، در تحمل مشكلات شديد اقتصادي تجارب گستردهاي دارد. حكومت اين كشور در انتخاب افراد مورد نظر خود و شناسايي فروشندههاي جايگزين در زمينه سلاح و فناوري كاملاً ماهر است. به علاوه، اين كشور اعتقاد دارد كه هزينههاي مستقيم تحريمهاي فلجكننده [غرب] براي ايران از نتايج غير مستقيم اعمال اين تحريمها براي خود غرب كمتر است؛ حكومت ايران اظهار ميكند كه افزايش قيمت نفت باعث تخريب اقتصاد شكننده كشورهاي منطقه يورو و آمريكا ميشود.
* ايران در تبليغات انتخاباتي آمريكا
گفتن سخنان خشن درباره ايران براي سياستمداران آمريكايي در سياست خارجي برابر با بوسيدن كودك [و محبت] است؛ شايد كليشه شده باشد؛ اما هنوز كارآمد است. اين موضوع به ويژه درباره جمهوريخواهان صدق ميكند. ايران پس از نقشش در انتخاب نشدن «جيمي كارتر» در دور دوم انتخابات رياستجمهوري آمريكا در سال 1980، همواره يك مهره مؤثر در بحث اين انتخابات بوده است. افكار عمومي مردم آمريكا از بحث تفرقهانگيز جنگ عراق در دهه گذشته فاصله گرفته است و درگيريهاي ادامهدار در افغانستان نيز به نظر نميرسد مردم را در داخل آمريكا به خود علاقهمند كرده باشد؛ با اين حال، ايران هنوز هم موضوع داغي است؛ كشوري كه در محافل سياسي آمريكا رونقي عجيب دارد. حتي در شرايط كنوني كه احتمالاً در بر پاشنه وضعيت اقتصادي خواهد چرخيد، باز هم كانديدهاي نامزدي حزب جمهوريخواه ايران را به عنوان موضوع تبليغات خود انتخاب ميكنند. به جز «ران پال» كه موضع «ضد دخالت» ش وي را در مقابل ساير كانديدها قرار داده است، بقيه كمپينهاي جمهوريخواهان همگي ادامه فعاليتهاي هستهاي ايران را شكست اصلي دولت اوباما معرفي ميكنند.
* اقدام نظامي براي توقف برنامه هستهاي ايران اگر هم نتايج كوتاهمدتي داشته باشد، باز هم هزينههاي سنگيني دارد
همانطور كه در صحبتهاي تقريباً تند اوباما هم گفته شد، هر كس ادعا كند تهديد ايران را ميتوان به راحتي برطرف كرد «يا دارد سياستبازي درميآورد و يا خودش نميداند چه ميگويد». حقيقت اين است كه اقدام نظامي در برابر برنامه هستهاي ايران فوايد نسبتاً كوتاهمدتي را به همراه دارد؛ اما ميتوان گفت هزينه آن قطعاً بالا است. صرف نظر از گستردگي و طول حملات هوايي، ممكن نيست اقدام نظامي صرفاً از راه هوايي بتواند برنامه هستهاي ايران را از بين ببرد. تهران از حمله سال 1981 اسرائيل به رآكتور «اوسيراك» در عراق درس گرفته و تأسيسات هستهاي خود را تقويت و در سراسر كشور پراكنده كرده است. به همين دليل، متخصصين هر دو حزب در آمريكا اقرار دارند كه اگر اسرائيل به تنهايي حملهاي را انجام دهد برنامه هستهاي ايران حداكثر ممكن است يك يا دو سال به تعويق بيفتد؛ اين تخمين با اظهارات مقامات ارشد ارتش اسرائيل نيز همخواني دارد. حتي در صورت اقدام نظامي هوايي و بسيار بلندمدت توسط نيروي هوايي آمريكا، كه از ارتش اسرائيل بسيار بزرگتر است، باز هم مهلتي كه به دست ميآيد احتمالاً كمتر از پنج سال خواهد بود.
* ايران ميتواند در پاسخ به حمله نظامي آمريكا، منافع غرب را در منطقه مورد هدف قرار دهد
در سوي ديگر، پيامدهاي منفي حمله نظامي [براي آمريكا] بسيار شديد و پايدار خواهند بود. ميتوان انتظار داشت كه ايران در پاسخ، مستقيماً و يا از طريق شبكه نيروهاي نيابتياش، از جمله «حزبالله»، «حماس» و «جهاد اسلامي فلسطين» از منافع آمريكا و اسرائيل و متحدانشان در منطقه انتقام بگيرد. ممكن است اسرائيل تحت حمله شديد موشكي و آغاز دوباره عملياتهاي شهادتطلبانه قرار بگيرد. ايران ممكن است زيرساختهاي نفتي كشورهاي عربي را هدف قرار دهد و شيعيان اين كشورها را [به ايجاد ناآرامي] تحريك كند. همه اهداف ديگر آمريكا در منطقه (از ايجاد صلح ميان اسرائيل و فلسطين گرفته تا اطمينان از جريان آزاد نفت) به خطر خواهد افتاد. هرچند بسياري از دولتهاي محلي ممكن است، چه مخفيانه و چه از طريق نظامي، از حمله عليه تهران حمايت كنند؛ اما به دليل اقدام نظامي تازه در منطقه به رهبري آمريكا مردم منطقه به احتمال قوي به جنب و جوش خواهند آمد؛ به ويژه اگر اين اقدام نظامي به شكل بمباران طولاني مدت باشد و منجر به تلفات غير نظامي شود.
* يكي از پيامدهاي حمله نظامي عليه ايران، توقف روند كنوني تغيير دموكراتيك حكومت در كشورهاي عربي خواهد بود
روند دموكراتيك تغيير حكومت كه در حال حاضر كم و بيش در بسياري از كشورهاي عربي در جريان است، احتمالاً [در نتيجه اقدام نظامي عليه ايران] متوقف خواهد شد. معترضان در خود ايران نيز مجبور خواهند شد تا يا با حكومت يكي شوند و يا مشروعيت خود را از دست بدهند. حتي اگر مردم در اطراف حكومت جمع نشوند، باز هم خشم آنها در مقابل واشنگتن و بياعتماديشان نسبت به جامعه جهاني نهادينه خواهد شد. قيمت نفت به شدت افزايش خواهد يافت؛ اگر تهران بتواند در به خطر انداختن صادرات نفت از كشورهاي همسايهاش در خليج موفق شود، اقدام نظامي توسط آمريكا ممكن است يك بحران جهاني انرژي و يك ركود اقتصادي تازه را در جهان آغاز كند. هر معاهده نظامي آمريكا با كشورهاي ديگر (چه صرفاً براي تقويت نيروهاي نظامي آمريكا در كشورهاي خارجي و چه حمله مستقل عليه تهديد ايران براي خليج) براي آغاز حمله، منجر به هزينههاي سرسامآور براي واشنگتن تا مدتي نامعلوم خواهد شد. اگر حكومت از حمله نظامي جان سالم به در ببرد مسلماً براي رسيدن به سلاحهاي هستهاي بسيار مصممتر خواهد شد و هر گونه اميدي براي جلوگيري از رقابت سلاحهاي هستهاي در خاورميانه به يأس تبديل خواهد شد.
* گذشته از حمله نظامي به ايران، پيشنهاد تغيير حكومت در اين كشور نيز عملي نيست
اگر اقدام نظامي راه سادهاي براي پاسخ به تهديد ايران نيست، راه ديگري كه جمهوريخواهان پيشنهاد ميدهند چگونه است؟ تغيير حكومت. در اين زمينه نيز كانديدها صرفاً آرمانگرايي ميكنند و جزئياتي ارائه نميدهند. اعمال دخالت خارجي در سياستهاي داخلي ايران به دو دليل دشوار است: اولاً اين كه واشنگتن كمترين رابطه مستقيم را با مردم ايران دارد و اين رابطه با افراد اندكي كه ممكن است چالش مهمي در مقابل حكومت كنوني باشند، باز هم كمتر است. دومين دليل كه شايد مهمتر نيز باشد اين است كه ايرانيان از هر حزب سياسي، در طول تاريخ هر گونه نقش قدرتهاي خارجي را در تدوين سياستهاي آينده خود رد كرده و با اين تأثير مخالف هستند؛ ميراثي از يك قرن مقابله با انگليس، روسيه و آمريكا. مثل تلاشهاي فاجعهبار [كشورهاي مختلف] براي دخالت در سياستهاي داخلي ايران در گذشته، تلاشهاي آمريكا نيز در حمايت از تغيير حكومت يا منجر به اتهام متقابل [ايران نسبت به آمريكا] و يا وضعيتي بدتر خواهد شد.
انتهاي پيام/100576/ج.ص
جمعه|ا|4|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]