واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش خبري/جنگل ابر شاهرود؛ روياي راه رفتن روي ابرها/ با طبيعت هم نشين شويد
جنگل ابر شاهرود؛ روياي راه رفتن روي ابرها/ با طبيعت هم نشين شويد
شاهرود - خبرگزاري مهر: براي راه رفتن روي ابرها نيازي نيست حتما به آسمان بروي، در جنگل "ابر" آسمان به زمين مي آيد و ابرهايي كه از قبل خبر نميكنند هر وقت دلشان بخواهد ميآيند و هر وقت هم كه دلشان بخواهد ميروند.
به گزارش خبرنگار مهر، مجاورت دو ناحيه كم فشار و پرفشار يعني دشت گرگان و منطقه ابر سبب شده هر وقت زمين انرژي ميگيرد، ابرها جابهجا شوند.
جنگل ابر شاهرود يكي از زيباترين و خوش آب و هواترين جنگلهاي دنياست كه در 45 كيلومتري شمال شرقي شاهرود در مسير جاده آزادشهر قرار دارد كه در آن مي توانيد هم نشيني خاطره انگيزي با طبيعت داشته باشيد.
جنگل ابر پس از عبور از ميان باغات باصفاي بسطام و تحت تأثير قرار گرفتن در فضاي عرفاني قطبين عالم عرفان سلطانالعارفين بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسن خرقاني كه در 10 قرن پيش گفته است "هر كه در اين سراي درآيد، نانش دهيد و از ايمانش مپرسيد" بر وراي رشته كوههاي دوردست و در امتداد قله 4 هزار متري شاهوار ابرهايي را مشاهده ميكني كه گويي در چنگالهاي تيز كوه گرفتار آمدهاند و جنگل رويايي ابر را نويد ميدهند.
اين جنگل در مجاورت روستاي ابر واقع شده و از آنجا كه در اغلب مواقع فضاي اين جنگل را پوششي اقيانوسي از ابر فراگرفته، به اين نام مشهور است.
جنگل ابر به باور بسياري از گردشگران، زيباترين چشمانداز طبيعت ايران و جهان محسوب ميشود و ارزش آن به عنوان بخشي از ميراث طبيعي ايران زمين، هرگز كمتر از تخت جمشيد و نقش جهان نيست.
جنگل ابر با ۳۵ هزار هكتار وسعت قسمتي از جنگلهاي باستاني هيركاني است.
جنگلهاي هيركاني يكي از منحصر به فردترين نوع جنگلها در دنيا هستند كه همچون نوار سبزي بر شيبهاي شمالي جبال البرز قرار گرفته و سواحل جنوبي درياي خزر را ميپوشانند.
اين ناحيه از حوالي آستارا در شمال غرب تا حوالي جنگل ابر در شرق ايران ادامه مييابد.
جنگلهاي هيركاني كه از دوران ژوراسيك به جاي ماندهاند،3.7ميليون هكتار پوشش جنگلي ايران را تشكيل ميدادهاند كه هم اكنون به 1.8ميليون هكتار تقليل يافتهاند.
قدمت اين جنگلها كه جزو بقاياي دوران سوم زمينشناسي هستند، از يك سو و وجود ۸۰ گونه گياهان چوبي به همراه گونههاي گياهي بسيار نادري مانند راش، بلوط، توسكا، نارون، گيلاس وحشي، بارانك، سرخدار، نمدار و ... را نويد ميدهند.
از سوي ديگر نشان ميدهد كه اين اراضي ميتوانند همچون موزه زندهاي مورد استفاده قرار بگيرند و به طور كلي جنگل ابر به عنوان باريكترين قسمت از سلسله جبال البرز مرز ميان بند بين دو اكوسيستم منطقه نيمه بياباني و جنگلي است.
ميتوان در جنگلهاي اين ناحيه درختان سوزني برگ را در كنار درختان پهنبرگ مشاهده كرد و اين امر در گونههاي جانوري هم تاثير گذاشته است.
ميتوان گفت كه ارتفاع زياد جنگل از سطح دريا، پايين بودن درجه حرارت در فصل گرما و وجود چشمهسارهاي فراوان و پوشش جنگلي متنوع از شاخصههاي اين جنگل است.
ميزان نزولات جوي در اين منطقه بين ۴۰۰ تا ۵۰۰ ميليمتر و متوسط حداكثر دما ۲۰ و حداقل دما شش درجه سانتيگراد است.
از سوي ديگر، جنگل ابر در محل تلاقي سه جريان اقليمي اصلي غرب و جنوب آسيا، يعني پرفشارهاي سيبري "جريان خشك و سرد"، پرفشار جنب حاره "جريان گرم و بيابانزا" و زبانههاي اطلس و مديترانه "جريان معتدل و مرطوب" است.
تركيب اين اقاليم متفاوت و متضاد در يك منطقه كوچك جغرافيايي، در جهان كمنظير است.
اين تركيب در ميليونها سال، ذره ذره و به زحمت توانسته زيستبومي بيافريند كه غناي آن موجب شده در شمار ذخاير زيستي كره زمين قرار گيرد.
پارك ملي گلستان، زيستگاه كوچكترين پستاندار جهان "حشرهخوار كوچك" است، منطقه حفاظت شده خوارتوران با يوزپلنگ ايراني و گورخرآسيايي و بعضي از كمنظيرترين گونههاي جانوري جهان و پوشش گياهي آن به عنوان بزرگترين منطقه حفاظت شده خاورميانه مطرح است.
منطقه حفاظت شده خوشييلاق و منطقه شكار ممنوع تپال نيز در نزديكي جنگل ابر واقع شدهاند كه قديميترين جنگل جهان تلقي ميشود؛ جنگلي كه هر درخت آن حامل ۱۰ ميليون شناسه ژنتيك است و به واقع در زمينه علوم زيستي يك كتابخانه سبز است.
جنگل ابر زياد از مركز شاهرود فاصله ندارد اما تقريباً همه چيزش با آن فرق دارد.
از شهر كه فاصله ميگيري، دشتهاي وسيع با پوشش استپي ميبيني، هر چه پيش ميروي هوا خنكتر ميشود، بوتههاي بزرگ آويشن كه پوشيده از گلهاي سفيد هستند، از دور غرق در برف به نظر ميرسند.
دوردست پر از ابر است؛ كوهها و ابرها به هم پيچيدهاند به نحوي كه ابرها روي شيشه، باران ميشوند.
پيشتر كه ميروي درختها شروع ميكنند به سبز شدن، يكي، دو تا، هزار تا. آنچه زياد است، چنار است و بلوط و آنچه چشم به دنبال آن ميگردد، اورس است.
اورس، درخت خاص منطقه ابر كه مثل ابر روي زمين ميخزد، نميشود گفت مه غليظ، در اين جنگل، ابر گردا گرد تو را ميپوشاند.
خنكي و طراوت و بوي خوشي همراه ابر روي صورتت مينشيند، ابرها بر گونه و چشم و مويت باران ميشوند، بيشتر به دريايي ميماند كه بدون آبشش ميشود در آن نفس كشيد.
زمين پوشيده از گياه است و درخت اما ميشود جايي براي چادر زدن پيدا كرد. چشمه ترش مكاني مناسب است، غروب كه ميشود ديگر چشم چشم را نميبيند، بايد به چراغ قوه دست برد، ابرها چنان ديواري ساختهاند كه وقتي نور ميافتد، سايهات را مقابلت مي بيني.
ابرها در حال جوششاند، انگار كه زمين سماوري است بزرگ و جوش آمده، كه بخار آب با فشار از آن بيرون ميزند، سرد سرد است، انگار نه انگار كه در آن زمان مردم تهران از گرما به خانههاشان پناه ميبرند.
اگر بنا بر شبماندن در جنگل باشد، بهتر است سفر همراه با تورهاي طبيعتگردي انجام شود و با توجه به سرماي شب بايد كيسه خواب، لباس گرم و بادگير به همراه داشت.
شب كه به نيمه ميرسد، ابرها كمكم كاسه كوزه خود را جمع ميكنند، درههاي اطراف خوب مشخص ميشوند، حركت همچنان ادامه دارد.
درهها از ابر پر و خالي ميشوند، جوشش سريع ابرها جنگل ابر را به آزمايشگاه يك كيمياگر شبيه كرده است، كم كم از آسمان هم چشم ميپوشند.
آتش، باد، خاك و آب، شب را هم به عناصر چهارگانه مي افزاييم؛ در جنگل ابر هيچ چيز كم نيست.
تا صبح بيدار ماندن ميارزد براي اينكه تغيير رنگ زمين و آسمان را ببيني، هرچه ميگذرد، نور بيشتر ميپاشد و ابرها دورتر ميروند.
آفتاب طلوع ميكند كه بگويد قانون زمين هنوز هم بر اين سرزمين حاكم است، ميخواهد به ياد بياورد كه در اين سرزمين رويايي هم، شب روز ميشود و روز شب، از پشت ابرها و كوهها ميآيد و ميماند، طلوع كه ميشود پينهدوز باد، سوزن نگاهت را نخ ميكند و به شرق ميبرد.
روز مشخص ميكند كه جنگل ابر پر از تپه است، پوشش تپهها گاه تنك است و گاه انبوه.
وارد جنگلهاي انبوه كه ميشوي، باور نميكني در استان سمنان هستي و باور نميكني كه با كوير مركزي و مناطق حفاظت شده خوارتوران يا آفريقاي ايران و خوشييلاق فاصله چنداني نداري و اينجاست كه متوجه ميشوي چرا به شهرستان شاهرود، "قاره كوچك " ميگويند.
در منطقه، چشمه فراوان است و در نزديكي هر چشمه خانه كوچكي ساختهاند و گوسفند و بزها را براي مدتي نگهداري ميكنند.
چوپانان از گلستان و روستاهاي شمالي شاهرود به اينجا ميآيند، چوپاني در اين بهشت زيبا چه عالمي دارد.
صبح زود بهترين زمان براي عكاسي است، مناظر اطراف با پوشش سراسر سبز و گاه رنگياش وادارت ميكند به بيشتر ديدن.
از دور قلعه "ماران" كه در دوره ايلاميها بر نوك كوه ساخته شده ديده ميشود، همين قلعه ماران صبحها هنگام طلوع چنان در ابر غرق ميشود كه احساس ميكني كشتي سرگردان را ميان اقيانوسي آرام ديدهاي.
در ته يكي از درهها آبشاري به نام " شُرشُر " هست كه به خاطر صعبالعبور بودن رفتن به آن ممكن نيست.
تنها براي ماجراجويان ممكن است كه از مسيرهاي سخت و پرتگاهي در گروههاي كوچك دو سه نفره با راهنماي مجرب آن را ببينند.
بايد هميشه به ياد داشت كه ابرها خبر نميكنند، برنامهها را به دقت بايد تنظيم كرد و پيش از تاريكي هوا به جايي مطمئن رسيد، اما براي احتياط هم كه شده در گلگشتها هم بايد آب و خوراكيهاي شيرين و چراغ قوه به همراه داشت.
خطر گراز و خرس را هم در مناطق بسيار بكر بايد اضافه كرد، محل كمپ بايد به دقت انتخاب شود.
هر لحظه ممكن است حركت ابرها آغاز شود، مثل خورشيد از كنار درخت، ابرها از كنارت عبور ميكنند، به آرامي، نرمي، زيبايي و كسي بايد باشد تا بخوابد و به ابرها نگاه كند.
در دل اين فراخناي رويايي و مهآلود تصويري از رنگهاي بيبديل كه در هر فصل از زيبايي خاصي برخوردار بوده و انسان نميتواند آن را بيان كند.
بهار با لكههاي برف به جاي مانده بر شيار درهها و چمنهاي سبز شده همچون ماهوت، مخمل و گلهاي زرد، قرمز، بنفش و آبي و چالههاي پرآب حاصل از برف و پرندگاني كه در اطراف نشسته و پر ميكشند.
تابستان با هواي خنك و روحبخش آن، آبشار "آلوچال" و اطراق كردن بر بالاي بلنديها در شب و به نظاره نشستن ماه و ستارگان و سوسوي چراغهاي دوردست آباديها و تماشاي منظره اقيانوس مه در روز بعد هنگامي كه در زير پا همچون دريايي بيكران ديده ميشود.
پاييز گويي طوفاني از رنگ به پا خواسته و خالق هستي با ارتباطي خاص جنگل ابر را طور ديگر نقاشي كرده است.
براي اسكان در خانههاي روستايي هيچ مشكلي نيست و از مهماننوازي اهالي روستاي زيباي ابر كه در كنار جنگل آرميده، بهره خواهي برد و اگر راهنما بخواهي و يا نان و آبي، حتماً تو را بر سفره ساده و بيرياي خود مهمان ميكنند.
چه آن كس كه به درگاه باريتعالي به جان ارزد، البته بر خوان ايرانيان به نان ارزد و اگر بخواهي به جنگل رفته و شب در آنجا اقامت كني، ميتواني از بلدهاي محلي روستا بهره برده و در مناطق زيباي "سرتختها " و مناطقي همچون "تلكا تخته " و "تخته كمر قلعه چه " و يا چشمه "آب شاه پسند " اتراق نمايي.
همراه داشتن چادر مسافرتي و كيسه خواب و لباس گرم و باراني و بادگير هم الزامي است زيرا دماي هوا در شب بين دو تا پنج درجه در نوسان است و اگر پوشش و لباس مناسب نداشته باشي، خاطره شبي سرد را با خود به ارمغان خواهي برد.
آنچه مسلم است ديدن جنگل ابر بدون استفاده از راهنما و بلدهاي محلي آنگونه كه انتظار هست، لذتبخش نيست و صد البته اگر به عنوان يك طبيعتگرد به هرجاي از مناطق زيباي ايران سفر كني، به ويژه جنگل ابر بايد اصول اكوتوريسم را كه همان حفظ عرصههاي طبيعي و بهرهگيري از توانمندي جوامع محلي و بومي است، را در سفر لحاظ كني.
اگر چنين باشد ضمن آنكه به حفاظت و ماندگاري عرصهها و توسعه پايدار كمك كردهاي، خود سفري به ياد ماندني و خاطرهانگيز خواهي داشت.
بهتر است برنامه سفر به جنگل ابر را سه روزه تعريف كنيم تا بتوان ضمن طبيعتگردي و گلگشت در جنگل، بازديدي از ديگر جاذبههاي تاريخي و عرفاني "قاره كوچك" شاهرود مانند مجموعه تاريخي بسطام و آرامگاه بايزيد بسطامي و آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني، موزه شاهرود، كاروانسراي مياندشت، مسجد جامع و آرامگاه ابنيمين فرومدي و روستاشهر تاريخي و آبشار تنگه داستان مجن اختصاص داد.
وجود فرودگاه شاهرود و اماكن اقامتي مانند هتل پاراميدا و مهمانسراي شاهرود اين امكان را به وجود آورده تا خاطرهاي رويايي در ذهنها بسپاريم.
.......................................
گزارشگر: عليرضا اسلامپناه
© 2003 Mehr News Agency .
پنجشنبه|ا|3|ا|فروردين|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]