تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828102409




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

وصيت امام(ره) به سيد احمد خميني: ادعيه معصومين را ببين كه حسنات خود را سيئات مي‌دانند / كج‌روي روحاني نمايان چنان سيلي به اسلام وارد مي‌كند كه ...


واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: وصيت امام(ره) به سيد احمد خميني: ادعيه معصومين را ببين كه حسنات خود را سيئات مي‌دانند / كج‌روي روحاني نمايان چنان سيلي به اسلام وارد مي‌كند كه ...
كج‌روي روحاني نمايان اگر خداي نخواسته بجايي برسد و خللي در جمهوري اسلامي - كه مي‌خواهد اسلام مظلوم در طول تاريخ را تجديد كند - وارد شود، اسلام چنان سيلي از غرب و شرق و وابستگان به آنان مي‌خورد كه قرن‌ها...


گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»؛ حضرت امام خميني(ره)، در 28 آذر ماه سال 1366 ويت‌نامه اخلاقي - عرفاني خطاب به حجت الاسلام حاج سيد احمد خميني نگاشتند كه متن آن به صورت زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين الذي لا رحمن و لا رحيم غيره، و لا يعبد و لا يستعان الا منه، و لايحمد سواه، و لا رب و لا مربي الا اياه، و هو الهادي الي الصراط المستقيم و لا هادي و لا مرشد الا هو و لا يعرف الا به، هو الاول و الاخرو الظاهر و الباطن. و الصلاه و السلام علي سيد الرسل و مرشد الكل الذي ظهر من غيب الوجود الي عالم الشهود و اتم الدائره وارجعها الي اولها، و علي آل بيته الطاهرين الذين هم مخازن سرالله و معادن حكمه الله و هداه ما سوي الله. (1)

و بعد اين وصيتي است از پيري درمانده كه در تمام دوره عمر قريب به نودساله اش در غرقاب ضلالت و سكر طبيعت به سر برده و اكنون ارذل العمر (2) را به سوي قعر جهنم مي پيمايد و اميدي به نجات خود ندارد، ولي از روح‌الله و رحمته مايوس نيست و اميدي جز او ندارد و آن چنان در پيچ و خم علوم رسمي - كه سر به سر قيل است و قال (3)- خود را عاجز مي داند كه جز خداي تبارك و تعالي نتواند احصاي معاصي او كند.

اين وصيت به جواني است كه اميد است به توفيق خداي بزرگ و هدايت هاديان سبل (4) - عليهم سلام الله - راهي به سوي حق پيدا كند و خود از اين منجلاب كه پدرش را فراگرفته نجات يابد.

بدان كه هيچ موجودي چيزي ندارد و قدرتي و علمي و فضيلتي را دارا نيست و هر چه هست از او جل و علا است

اي پسر عزيزم احمد - سلمك الله تعالي - در اين اوراق نظر كن و «انظر الي ما قال و لاتنظر الي من قال» (5) من خود آن چه به تو مي گويم گرچه خودم عاري و بري هستم لكن اميدوارم كه براي تو تنبهي باشد. بدان كه هيچ موجودي از موجودات از غيب عوالم جبروت و بالاتر و پايين‌تر چيزي ندارد و قدرتي و علمي و فضيلتي را دارا نيست و هر چه هست از او جل و علا است، او است كه از ازل تا ابد زمام امور را به دست دارد و احد وصمد است. از اين مخلوقات ميان تهي پوچ و هيچ باكي نداشته باش و چشم اميدي هرگز به آنها مبند كه چشم داشتن به غير او شرك است و باك از غير او - جل و علا - كفر.

پسرم! تا نعمت جواني را از دست ندادي فكر اصلاح خود باش كه در پيري همه چيز را از دست مي‌دهي، يكي از مكايد شيطان كه شايد بزرگ‌ترين آن باشد كه پدرت بدان گرفتار بوده و هست - مگر رحمت حق تعالي دستگير او باشد - استدراج (6) است.

عملكرد شيطان در دوره‌هاي مختلف عمر انسان

در عهد نوجواني شيطان باطن كه بزرگ‌ترين دشمنان اوست او را از فكر اصلاح خود بازمي دارد و اميد مي دهد كه وقت زياد است، اكنون فصل برخورداري از جواني است و هر آن و هر ساعت و هر روز كه بر انسان مي‌گذرد، درجه درجه او را با وعده هاي پوچ از اين فكر باز مي دارد تا ايام جواني را از او بگيرد. و آنگاه كه جواني رو به اتمام است، او را به اميد اصلاح در پيري سرخوش مي كند و در ايام پيري نيز اين وسوسه شيطاني از او دست نكشد و وعده توبه در آخر عمر مي دهد و در آخر عمر و شهود موت، حق تعالي را در نظر او مبغوض ترين موجود جلوه مي دهد كه محبوب او كه دنيا است از دستش گرفته است.

اين حال اشخاصي است كه نور فطرت در آنها به كلي خاموش نشده است و اشخاصي هستند كه غرقاب دنيا آنها را از فكر اصلاح، به دور نگهداشته و غرور دنيا سرتاپاي آنان را فرا گرفته است. من خود چنين اشخاصي را در اهل علم اصطلاحي ديده‌ام و اكنون بعض آنها در قيد حياتند و اديان را هيچ و پوچ مي‌دانند.

در ادعيه ائمه معصومين ببين كه حسنات خود را سيئات مي‌دانند و خود را مستحق عذاب الهي مي‌دانند

پسرم! توجه كن كه هيچ يك از ما نمي‌تواند مطمئن باشد كه به اين دام شيطاني نيفتد. عزيزم! ادعيه ائمه معصومين را بخوان و ببين كه حسنات خود را سيئات مي‌دانند و خود را مستحق عذاب الهي مي‌دانند و بجز رحمت حق به چيزي نمي‎‌انديشند و اهل دنيا و آخوندهاي شكم‌پرور اين ادعيه را تاويل مي كنند؛ چون حق - جل و علا - را نشناخته اند.

پسرم! مسئله بزرگتر از آن است كه ما تصور مي‌كنيم. آنان كه در پيشگاه عظمت حق تعالي از خود فاني شده‌اند و جز او چيزي نمي بينند در آن حال، كلام و ذكر و فكري نيست و خودي نيست؛ اين ادعيه كريمه در حال صحو قبل از محو (7) يا بعد از محو (8) كه خود را در حضور حاضر مي‌بينند صادر شده است و دست ما و همه كس غير از اوليا خلص از آن كوتاه است .

پس سخن را از آن كه در خور مثل مني نيست درهم پيچم و آنچه براي تو فرزندم ممكن است كه اميد است به فضل خدا و دستگيري اولياي او - عليهم السلام - بدان برسي آغاز كنم و آن چيزي است كه در «فطره الله التي فطر الناس عليها» (9) جميعا حاصل است؛ يعني فطرت توحيد كه تمام انسانها بلكه تمام موجودات بر آن مفطورند و آنچه توجه به آن شود و دنبال آن هر كس رود چه در علوم و فضائل و فواضل و چه در معارف و امثال آنها و چه در شهوات و هواهاي نفساني و چه در توجه به هر چيز و هر كس از قبيل بت‌هاي معابد و محبوب‌هاي دنيوي و اخروي ظاهري و خيالي و معنوي و صوري، چون حب به زن و فرزند و قبيله و سران دنيوي چون شاهان و اميران و سپهبدان يا اخروي چون علما و دانشمندان و عارفان و اوليا و انبيا - عليهم السلام - همه و همه عين توجه به واحد كامل مطلق است؛ حركتي واقع نشود جز براي او و وصول به او؛ و قدمي برداشته نشود جز به سوي آن كمال مطلق.

مراحل رفع حجاب

و اكنون امثال ما در حجاب‌هاي ظلماني - بعضها فوق بعض (10) - واقعيم، دردها و رنجها و عذابها از اين احتجاب است. و اول قدم كه مقدمه رفع حجب است آن است كه گرايش پيدا كنيم كه در حجابيم و از اين خِدر (11) طبيعت كه تمام وجود ما را از سرّ و عَلن و باطن و ظاهر فرا گرفته به تدريج به هوش آييم و اين «يقظه» ايست كه بعض اهل سلوك، منزل اول دانسته‌اند (12)، و چنين نيست بلكه اين به هوش آمدن و بيدار شدن مقدمه دخول در سير است.

و رفع همه حجب ظلماني و پس از آن نوراني، وصول به اول منزل توحيد است. و اگر به قدم عقال (13) عقل پيش رويم، آن هم با همه عقال، همين نغمه را دارد و گويد كمال مطلق همه كمالات است و الا مطلق نيست و هيچ كمالي و جمال وجميلي ممكن نيست در غير حق ظهور كند كه اين غيريت، عين شرك است اگر نگويم الحاد است .

هر علمي در ابتدا حجاب اكبر است

عزيزم! اول بايد با قدم علم، لنگان لنگان پيش روي و اين هر علمي باشد حجاب اكبر است كه با ورود به اين حجاب به رفع حجب آشنا مي شوي، بيا با هم به سوي وجدان رويم كه ممكن است راهي بگشايد.

هر انساني بلكه هر موجودي بالفطره عاشق كمالات است و متنفر از نقص؛ شما اگر علم مي‌جوييد چون كمال است مي جوييد و از اين جهت ممكن نيست كه فطرت شما به هر علم كه دست يابد به آن قانع شود و اگر توجه كند كه مراتب بالاتري است در اين علم بالفطره آن را مي‌جويد و مي خواهد و از اين علم كه دارد به واسطه محدوديت و نقصش متنفر است و آنچه بدان دل باخته حيث كمال آن است نه نقص.

قدرت مطلق، موجود مطلق است و دار تحقق جلوه اي است از آن موجود مطلق

و اگر قادري توجه به قدرتش دارد اين توجه به كمال قدرت است نه نقص آن؛ و لهذا قدرتمندان دنبال قدرت‌هاي بالاتر مي گردند و خود نمي دانند. قدرت مطلق، موجود مطلق است و تمام دار تحقق جلوه اي است از آن موجود مطلق و به هر چه رو آوري به او رو آوردي و خود محجوبي و نمي‌داني؛ و اگر بقدم وجدان همين مقدار را درك كني و بيابي ممكن نيست كه بجز موجود مطلق به چيزي توجه كني و اين گنجينه‌اي است كه انسان را بي نياز كند از غير او و هر چه به او برسد از محبوب مطلق رسيده و هر چه از او سلب شود، محبوب مطلق از او سلب كرده است؛ در اين حال از عيب‌جويي‌ها و هرزه درايي هاي دشمنان لذت مي‌بري؛ چه كه از محبوب است نه از اينان و دل به هيچ مقامي نمي بندي جز به مقام كمال مطلق .

پسر عزيزم! حالا مي خواهم با تو با زبان و قلم ناقصي كه دارم صحبت كنم:

در نظامي هستيم كه به يمن قدرت الهي و توفيق او دست رد به سينه همه قدرت‌هاي شيطاني زده است

تو و همه مي‌دانيد كه در نظامي واقع هستيد كه به يمن قدرت الهي و توفيق او - جل وعلا - و دعا و تاييد حضرت بقيه الله - ارواحنا لتراب مقدمه الفدا - و ملت انقلابي ايران - كه جانم فداي يك يك آنها - دست رد به سينه همه قدرت‌هاي شيطاني زده است، نظام بي‌نظام ستمشاهي را كه هزاران سال جز ستم و ظلم و مردم آزاري و قتل و غارت كاري نكرده‌اند به خاك مذلت كشاند و در اين راستا كساني كه به طفيل آنان دود و دمي داشتند و ظلم و ستمي و غارت و چپاولي مي كردند و الان هم بسياري از آنان يا در ممالك ديگر و يا در داخل هستند و شيفته آنانند؛ و با بلوك غرب سر پنجه نرم كرده و آنان را كه با قدرت‌هاي شيطاني و تبليغات وسيع عالم كه در تحت فرمان آنان است از اوج قدرت نمايي به پايين كشيده و در صحنه‌هاي بين المللي مشت آنان را باز كرده و رسوايي آنان را بر سر زبان‌ها انداخته.

و اكنون همه خصوصا امريكاي جهان خوار طرفداراني در جهان و بين ملت‌هاي دربند و غافل از قدرت اسلام و بين افراد بسياري از ملت ما كه دل باخته آنان يا قدرت آنانند موجود و شمشيرها را بر ضد اين جمهوري و سران آن از نيام كشيده و در انتظار محو اين جمهوري به سر مي برند و چون منافع غرب در خطر است و اسلام قدرتمند تنها قدرتي است كه اين خطر را پيش آورده است و همين طور بلوك شرق ملحد كه با هر صدايي كه منافي قدرت آنان است مخالف و نصفي از جهان به دست آنان است و احساس خطر بزرگ از اسلام قدرتمند براي خود و دوستان خود مي كنند و در داخل و خارج نيز دل باختگاني دارند كه آنان نيز به تبع معبودشان با اسلام بزرگ و جمهوري اسلامي و دست اندركاران آن در دشمني بسر مي برند و در فكر محو آثار آنند، با اين اوضاع واحوال توقع اين داريد كه دست جمهوري اسلامي را بفشارند و «اهلا و سهلا» گويان به مداحي جمهوري اسلامي و گردانندگان آن برخيزند!

فرهنگ فاسد غرب و شرق اقتضا مي‌كند كه با وسائل عظيمي كه در دست دارند در تمام ساعات روز به دروغ پردازي و تهمت و افترا بر فرهنگ الهي اسلام بتازند

اين طبيعي افكار فاسد بشر است كه بايد به هر وسيله خار راه را از سر راه برداشت؛ و يك وسيله بزرگ علاوه بر وسائل نظامي و اقتصادي و قضايي همان بعد فرهنگي است. فرهنگ فاسد غرب و شرق اقتضا مي كند كه با وسائل عظيمي كه در دست دارند در تمام ساعات روز به دروغ پردازي و تهمت و افترا بر فرهنگ الهي اسلام بتازند، و در هر فرصتي قوانين الهي جمهوري اسلامي و اصل اسلام را بكوبند و وابستگان به آن را مرتجع كهنه پرست فاقد شعور سياسي بخوانند، و قوانين اسلام را كافي براي اين زمان ندانند. به بهانه آنكه قوانيني كه هزار و چهارصد سال بر آن گذشته قدرت اداره امور را ندارد، كه دنيا نوآوردهايي دارد كه در آن اعصار نبوده و بعض اشخاص مدعي اسلام نيز اين مطلب را تكرار كرده و مي كنند.

در اين محيط بايد به حسب فرهنگ الهي اسلامي، در مقابل اين توطئه‌هاي دامنه دار استقامت كرد و از اين فرصت الهي كه به دست آمده است نويسندگان متعهد و گويندگان و هنرمندان استفاده كرده و به مدد روحانيون آشنا به فقه اسلام و قرآن كريم، احكام الهي را - كه براي همه قرون است - با اجتهاد صحيح از قرآن كريم، سنت نبي اكرم (ص) و اخبار سرشار از معارف الهي و فقه سنتي استخراج كرد و به عالم عرضه داشت. و از خرده گيري كج روشان و آخوندهاي درباري و وعاظالسلاطين نهراسيد و به آن روحاني نمايان يا روحانيان كه از روي عمد يا كج فهمي ، يا حسد و دسيسه هاي شيطاني [مخالفت مي كنند] با موعظه حسنه و طريقه نبي اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمومنين و ساير ائمه معصومين - عليهم صلوات الله - فهماند كه اين كجروي ها اگرخداي نخواسته بجايي برسد و خللي در جمهوري اسلامي - كه مي خواهد اسلام مظلوم در طول تاريخ را تجديد كند - وارد شود، اسلام چنان سيلي از غرب و شرق و وابستگان به آنان مي خورد كه قرنها فسادي بالاتر از عصر ستمشاهي را شاهد خواهيم بود.

پسرم! اين سيلي‌هاي طاقت فرسا را كه مي خوري براي آن است كه فرزند مني

و اكنون وقت آن است كه وصيت و نصيحت پدرانه به احمد فرزند خود بكنم. پسرم! تو با آنكه در هيچ شغلي از شغلهاي سران اسلامي - ايدهم الله تعالي - وارد نيستي، اين سيلي هاي طاقت فرسا را كه مي خوري براي آن است كه فرزند مني و به حسب فرهنگ غرب و شرق بايد من و هر كس به من نزديك و به ويژه تو كه از هر كس نزديكتري مورد تهمت و آزار و افترا واقع شود. در حقيقت جرم تو اين است كه فرزند مني و اين در نظر آنان كم جرمي نيست؛

البته بالاتر از اينها هم بايد بگويند و خواهند گفت و بايد منتظر و مهيا باشي؛ اما اگر ايمان و اعتقاد به حق تعالي داشته باشي و اعتماد به حكمت و رحمت بي پايان او بكني، خواهي اين تهمت‌ها و افتراها و آزارهاي بي پايان را تحفه اي از دوست براي سركوب نفسانيت خود بداني و ابتلايي و امتحاني است الهي براي خالص كردن بندگان خود. پس سيلي ها را بخور و شكر خداوند را به جا آور كه چنين عنايتي فرموده و آرزوي بيشتر بكن.

خداي قاهر حاضر منتقم را شاهد مي گيرم كه احمد از آن روزي كه در كمك اينجانب در بيروني مشغول اداره امور من بوده تا الان كه اين ورقه را مي‌نويسم، قدمي يا قلمي بر خلاف گفتار و نوشتار من بر نداشته

پسر عزيزم! بارها به من گفتي كه درباره تو صحبتي كه دال بر تبرئه تو از اين تهمتها است نكنم و اين را براي اسلام و مصلحت جمهوري اسلامي گفتي؛ لكن من اگر در اين ورقه بر خلاف آنچه گفتي درباره تو چيزي بگويم براي اداي تكليف الهي است كه يك نفر مسلمان يا بنده خدا براي من، مورد اين همه تهمت و آزار باشد و من آنچه مي دانم درباره او نگويم.

من خداي قاهر حاضر منتقم را شاهد مي گيرم كه احمد از آن روزي كه در كمك اينجانب در بيروني مشغول اداره امور من بوده تا الان كه اين ورقه را مي نويسم، قدمي يا قلمي بر خلاف گفتار و نوشتار من بر نداشته و با وسواس عجيب در كليه گفتارهاي من يا نوشته هاي من سعي نموده كه حتي يك كلمه بلكه گاهي يك حرف را كه به نظر او محتاج به اصلاح است بدون اذن من تصرف نكند.

من در نوشته و گفتارهايي كه دارم به او و بعض اعضاي دفتر - حفظهم الله - و به اشخاصي كه متكفل رسانه ها بوده اند و هستند اجازه دادم كه هر چه بر خلاف صلاح به نظر آنها است به من تذكر دهند و احمد فرزند من در جريان اين امور بوده و هست و تاكنون اتفاق نيفتاده كه كلمه [اي] را بدون رجوع به من اضافه يا كم كند «والله علي كل ذلك شهيد.» (14)

تو مي‌داني كه ساكت ماندن در مقابل تهمت‌ها جرم و گناه است

خداوندا! من با آنكه نمي خواهم از بستگانم چيزي كه بوي مدح و ثنا مي آيد بگويم يا بنويسم، لكن

تو مي داني كه ساكت ماندن در مقابل تهمتها جرم و گناه است؛ اينجانب از دوستاني كه در دفتر هستند خلافي كه موجب نارضايتي من باشد سراغ ندارم؛ اينان سابقه ممتد با من دارند و در بين آنها به آقاي صانعي (15) براي بستگي به من در طول زندگي من صدمات بسيار وارد شده است كه از خداي متعال براي همه اجر جزيل و صبر جميل خواهانم. و در آخر اين را هم بگويم كه احمد تاكنون براي مصارف خود ديناري از بيت المال صرف نكرده و من از مال شخصي خودم زندگي او را اداره مي كنم.

خداوندا! بر ما بندگان ناچيز سر تا پا گناه ببخشا و رحمت واسعه خود را از ما دريغ نفرما هر چند نالايق هستيم لكن مخلوق تو هستيم. خداوندا! اين جمهوري اسلامي و دست اندركاران آن را و رزمندگان عزيز ما را در پناه عنايت خود حفظ، و شهدا و مفقودين و شهداي عزيز را با خانواده آنها در رحمت خود غريق بفرما، و محبوسين ومفقودين ما را كه به وطن خود بازگردان ، به حق محمد و آله الاطهار عليهم صلوات وسلام .

تاريخ 27 ربيع الثاني 1408

روح الله الموسوي الخميني

صحيفه امام (ره)- ج 20- ص 436

پي نوشت:
1- ستايش، ويژه خدايى است كه پروردگار جهانيان است، آنكه غير از او نه بخشاينده است و نه مهربان، و پرستيده نشده و يارى خواسته نمى‏شود مگر از وى، و ستايش نمى‏شود آنچه جز اوست، و نه پروردگار و نه مربّى است مگر او، و اوست راهنماى به راهِ راست و راهنما و ارشادگرى نيست جز او، و شناخته نمى‏شود مگر به خودش، اوست اوّل و پايان و آشكار و پنهان. و درود و سلام بر آقاى پيامبران و ارشادگرِ همگان كه از غيب هستى و وجود به جهان آشكار و شهود، ظاهر شده است و دايره هستى را تمام نموده و آن را به ابتدا و شروع آن بازگردانيده است، و (درود و سلام) بر خاندان پاكِ وى باد، كسانى كه ايشان مخزن‌هاى سرّ خدايى هستند و معادن حكمتِ الهى و راهنمايان آنچه كه جز خداوند است‏.
2- دوران پيري و كهولت
3- مصرعي است از اين بيت مشهور شيخ بهايي
«علم رسمي، سر به سر قيل است و قال نه از او كيفيتي حاصل، نه حال»
4- سبل جمع سبيل: راه، طريق
5- تصنيف غررالحكم، ص85
6- كسي را به نعمت‌هاي داده شده به او مغرور ساختن و بدان واسطه از حق غافل نمودن
7- اشاره است به مقام هوشياري عبد به منزلت عبوديت پيش از آنكه فاني در حق تعالي شود.
8- اشاره است به مقام هوشياري حاصل از بقاي به حق، بعد از فاني شدن در او
9- سوره روم، آيه 30؛ فطرت الهي كه مردم را بر آن آفريد.
10- بعضي از اين ظلمت‌ها بالاي بعضي ديگر است.
11- پرده، حجاب
12- شرح منازل السائرين، عبدالرزاق كاشاني: 43 و منظور از بعض اهل سلوك، خواجه عبدالله انصاري است.
13- آنچه كه با آن شتر يا اسب را به جايي مي بندند
14- و خدا بر همه آن شاهد و گواه است
15- آقاي حسن صانعي

شنبه|ا|27|ا|اسفند|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 586]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن