تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831577926




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز
جام جم
«پيام‌هاي انتخابات» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم دكتر علي دارابي است كه در آن مي‌خوانيد:
نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي با حضور گسترده و مشاركت بيش از 64 درصد مردم انقلابي، آگاه، مسلمان، هوشيار و بصير روز جمعه 12 اسفند در سراسر كشور با شكوه برگزار شد. اين انتخابات در نهايت آرامش، امنيت و سلامت بود كه بيانگر حسن تدبير مسوولان ذي‌ربط (شوراهاي نظارت و اجرايي)، شوراي نگهبان و وزارت كشور و مسوولان امنيتي، انتظامي و نيروهاي مردمي بود.

در يك دسته‌بندي كلي اهم پيام‌هاي انتخابات روز جمعه 12 اسفند به شرح زير است:

1)‌ «نه» بزرگ ايرانيان به استكبار، دشمنان و بدخواهان آرمان ملت و كشور ايران بود. آنان براي چنددهمين بار ديدند كه اگر با زبان تحريم و تهديد با ملت ايران سخن بگويند، با پاسخ پرصلابت و اقتدار ايرانيان روبه‌رو مي‌شوند.

2)‌ شكست شبكه‌هاي ماهواره‌اي در خدمت استكبار كه از ماه‌ها قبل تحريم انتخابات را تبليغ مي‌كردند و از مردم خواستند كه روز انتخابات در خانه بمانند. صفوف متحد و يكپارچه ملت، پاسخ قاطعي به دروغ‌هاي بنگاه‌هاي سخن‌پراكني بيگانه بود.

3)‌ مشخص شدن ميزان نفوذ و پايگاه‌هاي اجتماعي چهره‌هاي سياسي و دولتمرداني كه ساليان گذشته در اين كشور مسووليت‌هاي مهم داشته‌اند و پس از فتنه 88 از سوي مردم در صف مردودين جاي‌گرفتند. اين افراد كه برخي از تحريم انتخابات و برخي دوپهلو موضعگيري انتخاباتي داشتند، بار ديگر با صداي بلند متوجه افول جايگاه گذشته خود شدند و بهتر است براي آينده به بازتعريف روابط خود با نظام، رأي مردم و رهبري بپردازند.

4)‌ انتخاب چهره‌هاي جديد از سوي مردم از مهم‌ترين پيام‌هاي انتخابات بود. هرچند در ساير انتخابات مجلس گذشته بيش از يك سوم نمايندگان موجود از راهيابي به مجلس بعدي بازمي‌ماندند، اين بار اولا اين تعداد افزايش يافت، ثانيا، رفتار انتخاباتي ايرانيان نشان داد كه مردم فارغ از خط و جريان سياسي نمايندگان مستقل، شجاع، مردمي و كارآمد را مي‌خواهند.

5)‌ عدم راهيابي چهره‌هاي مشهور و معروف كه ساليان زيادي در خانه‌ملت بوده‌اند يا ميزان آرايي كه برخي از اين چهره‌ها در تهران به دست آورده‌اند گوياي آن است كه مردم اين بار به جاي فهرست‌هاي انتخاباتي، اعتماد به اشخاص را در اولويت‌ رأي‌دهي قرار داده‌اند. ديگر اين كه گوياي آن بود مردم صرفاً به چهره‌هاي مشهور رأي نمي‌دهند و اين بيانگر افزايش آگاهي مردم در استيفاي حقوق شهروندي و رأي دادن است.

6)‌ بسياري از نظرسنجي‌هاي نهادهاي مرتبط قبل از انتخابات گوياي آن بود كه سقف مشاركت حداكثر به 60 درصد خواهد رسيد. نقض اين آمار به معناي ضعف علمي و ناديده انگاشتن خدمات اين موسسات نيست، آنچه موجب افزايش مشاركت و حضور گسترده مردم شد، بي‌ترديد لبيك به نداي رهبري از سوي مردم بود. اما برابر نظرسنجي‌ها و ارزيابي‌هاي علمي چون هميشه ويژه برنامه‌هاي رسانه ملي در دو هفته مانده به 12 اسفند در شبكه‌هاي سراسري و استاني صدا و سيما نقش برجسته‌اي در افزايش مشاركت مردم داشته است. حضور نامزدهاي انتخاباتي از جريانات سياسي مختلف و نيز چهره‌هاي شاخص، مناظره‌هاي دانشجويي و رسانه‌اي كه به طور گسترده در قاب‌تلويزيون در ايام انتخابات ديده شد، تبيين جايگاه و اهميت مجلس و اولويت‌هاي فراروي آن، برجسته‌سازي اخلاق انتخاباتي و بالاخره افشاگري برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي و ضدانقلاب همه و همه موجب شد كه شاهد مشاركتي فراتر از پيش‌بيني‌ها باشيم.

7)‌ انتخابات مجلس نهم رقابتي جدي داشت. هم همه جريانات سياسي حضور داشتند و هم رقابت جدي ميان چهره‌ها و نيز جريانات سياسي وجود داشت؛ اما اين بار رقابت جدي ميان جريان اصولگرا بود. هر چند اين رقابت از يك حيث قابل قبول است، اما اين‌كه 13 گروه اصولگرا احساس تكليف، اتحاد، وحدت و يكپارچگي را بر اساس قرائت خود تفسير كنند، امري غيرقابل قبول است و اين معضل اگر براي آن تدبير نشود در انتخابات‌هاي پيش رو بخصوص رياست‌ جمهوري در سال 92 تبديل به پاشنه آشيل و عاملي براي شكست جريان اصولگرا در انتخابات خواهد شد.

كيهان
«رمز يك راز» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد؛

1- جاي كمترين ترديدي وجود ندارد كه جمله معروف و پر رمز و راز امام خميني(ره) كه؛ «آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند» در طول سه دهه گذشته به يك فرمول مطمئن و خطاناپذير درآمده است. آنچه در اين ميان قابل اعتناست شأن كلام اين جمله پرمعنا و پردامنه و پيام‌ها و پيامدهاي بعدي آن است.

موضوع برمي گردد به تسخير لانه جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان انقلابي كه آمريكايي‌ها در واكنش به اين اقدام و آزادي گروگان‌ها ايران را تهديد به حمله و جنگ كردند.

اما درست در زماني كه موج تهديدات عليه ايران به اوج رسيده و گويا «همه گزينه‌ها روي ميز است»! حضرت امام(ره) با آن جمله معروف، پيام اصلي انقلاب اسلامي كه تنها چند ماه از عمر آن مي‌گذرد را به آمريكا منتقل مي‌نمايند: «... شما مي‌بينيد كه الان مركز فساد آمريكا را جوان‌ها رفته‌اند گرفته‌اند و آمريكايي‌ها هم كه در آنجا بودند گرفتند و آن لانه فساد را به دست آوردند و آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند و جوان‌ها مطمئن باشند كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند.» (صحيفه نور- ج10- ص 157-148- 16/8/58)

اما از 16 آبان 58، ملت پرصلابت ايران بارها و به كرات در بزنگاه‌ها و گذرگاه‌هاي پرپيچ و خم ديدند و به باور رسيدند كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند.

اكنون اوضاع و احوال به گونه‌اي رقم خورده است كه ملت‌ها و مردم دنيا نيز فهميده‌اند كه آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند.

سياست‌هاي غلط اندر غلط آمريكايي كه داعيه كدخدايي دنيا را يدك مي‌كشيد به جنبش فراگير و 99 درصدي تسخير وال استريت منجر شده كه براندازي نظام سرمايه داري و سرنگوني مدل ليبرال دموكراسي آمريكايي را پيگيري و رهگيري مي‌نمايد.

سيماي قدرت و مشروعيت آمريكا در افكار عمومي و مردمان اين كشور ترك برداشته است و آيا عجيب نيست كه ماه گذشته مردم شهر اوكلند پرچم آمريكا را به آتش كشيدند؟

موضوع اين نوشته واكاوي بحران امنيت ملي آمريكا يا افول نظام سرمايه داري نيست؛ حرف اين است كه راز آن نگاه نافذي كه در اوج قدرت آمريكا مي‌گويد «آمريكا هيچ غلطي نمي‌تواند بكند» چيست؟

2- در سه دهه گذشته رويارويي غرب به سركردگي آمريكا با ايران اسلامي بر كسي پوشيده نيست. همچنين محرز است كه اين درگيري ميان جمهوري اسلامي با آمريكا و غرب از نوع يك اصطكاك سياسي و تنش ديپلماتيك نبوده است بلكه كاملا بنيادي، ماهوي و ايدئولوژيك بوده است. در اين ميان نكته گفتني اين است كه بارها مقامات و رسانه‌هاي غربي و صهيونيستي اعتراف كرده‌اند كه محاسبات شان در رويارويي با ايران جواب نداده و غلط از آب درآمده است. از همين روي؛ تغيير رژيم در ايران به آرزويي براي آمريكايي‌ها تبديل شده و اين آرزو را مي‌توان از باب نمونه در مجله آمريكايي‌ها فوربس خواند كه نوشته بود: «تصورش را بكنيد تغيير رژيم در ايران چه تحولاتي را براي ما آمريكايي‌ها در دنيا بوجود مي‌آورد و...»
در همين خط، مي‌توان به اظهارات داني ياتوم رئيس پيشين موساد در شوراي روابط خارجي آلمان در برلين اشاره كرد كه در تحليل جمهوري اسلامي عجزآلود گفته بود: «... ايران از يك خط تلفني مستقيم با خدا برخوردار است و...»

همچنين جالب است كه نشريه فارين پاليسي صراحتا و بدون پرده پوشي بيان مي‌دارد: «ما نمي‌توانيم ايران را تحليل كنيم.»

اما از قضا هر سه نمونه و كدهاي اشاره شده به دوره زماني پس از فتنه سال 88 برمي گردد كه تضعيف ساختارهاي نظام و بي اعتمادي عموم مردم به حاكميت در دستور كار سازمان فتنه و آشوب بود.

3- تدارك فتنه سال 88 به اعتراف دشمنان نشان دار نظام و فيلسوفان جنگ نرم حكايت از آن داشت كه رويارويي نظامي و مستقيم با ايران، تحريم اقتصادي و حتي تهاجم فرهنگي با هدف تغيير رژيم يا تضعيف ساختارهاي جمهوري اسلامي كارگر نيفتاده بود.

ملت ما
«توليد در رنج» عنوان سرمقاله امروز روزنامه ملت ما به قلم اسحاق جهانگيري است كه در آن مي خوانيد:
در كشور ما همواره مشكلات متعددي پيش پاي صنعت قراردارد كه افزايش هزينه‌هاي توليد يكي از مهم‌ترين آنها بوده است. رشد نرخ تورم و عدم كنترل صحيح آن در كنار تعيين دستوري نرخ ارز طي چند سال گذشته باعث شده تا قدرت رقابت محصولات داخلي در برابر نمونه مشابه خارجي به‌شدت كاهش يابد. نرخ سود بانكي در ميان عوامل متعدد تاثيرگذار بر كاهش قدرت رقابت از جايگاه مهمي برخوردار است.

در واقع هرچه نرخ سود تسهيلات بانكي كمتر باشد توليد كشور بيش‌تر منتفع مي‌شود چرا كه دسترسي به منابع مالي آسان‌تر شده و معضل كمبود نقدينگي برطرف مي‌شود. نكته مهم اين جاست كه نرخ سود بانكي را نبايد با دستور جابه‌جا كرد بلكه بر اساس اصول پذيرفته شده اقتصاد مي‌توان نرخ واقعي سود را به خوبي به دست آورد. از سوي ديگر وقتي نرخ سود بانكي افزايش مي‌يابد سود تسهيلات هم از آن متاثر مي‌شود.

اگر بانك‌هاي كشور در شرايط رقابتي قرار بگيرند همين موضوع نرخ سود مي‌تواند تبديل به عامل مشوقي براي افزايش كارايي نظام بانكي باشد در حالي كه نظام بانكي كشور ما تنها در اسم خصوصي شده و ساز و كارها همچنان دولتي است. مهم‌ترين مشكل توليد كشور نيز دقيقا همان‌جايي است كه پاي بانك‌ها وسط مي‌آيد. عدم تامين به‌موقع منابع مالي را مي‌توان اساسي‌ترين مشكل دانست.

در شرايطي كه شنيده مي‌شود نرخ سود تسهيلات صنعت تا 27 درصد افزايش يافته اما تسهيلات با همين نرخ بالا هم در اختيار توليد‌كنندگان قرار نمي‌گيرد و آنها به منابعي روي آورده‌اند كه حتي بيش‌تر از 27 درصد سود مي‌پردازند. متاسفانه اقتصاد كشور در شرايط فعلي دچار نوعي سردرگمي شده كه هيچ تراز و قطب نمايي براي ادامه اداره آن وجود ندارد. مسئولان اداره‌كننده اقتصاد نيز بر اساس اتفاقات و به صورت لحظه‌اي به تصميم‌گيري مبادرت مي‌كنند حال آن‌كه اين اتفاقات ناخوشايند خود محصول سياست‌گذاري آنها طي سال‌هاي اخير است.

خراسان
«اينجا كسي به سربازي دشمن نمي‌رود» عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم غلامرضا بني‌اسدي است كه در آن مي‌خوانيد:
اين جا، كسي به سربازي دشمن جامه نمي‌پوشد و نگاه كسي به لب‌هاي بيگانه و انگشت اشارت او نيست.

اين جا هيچ فرشي جلوي پاي بيگانه «قرمز» نمي‌شود، بلكه «سرخ» مي‌شود به روز مبادا؛ اگر بيگانه‌اي بخواهد پاي به اين خاك بگذارد، چنان كه پيش از اين چنين شد و سرخي خون قهرمانان وطن، سيلي شد و بنياد متجاوزان را برانداخت. آري اين جا ايران است و مردمانش، سرفرازي را الگويند و ايستادگي را مثال. اين را حماسه ۱۲ اسفند به عنوان سندي گويا پيش چشم جهانيان آشكار كرد وقتي حدود ۶۵ درصد مردم به پاي صندوق‌هاي راي آمدند؛ آمدني كه به يك معنا «نه» گفتن به بيگانه بود. «نه» اي به همه زبان‌هاي شناخته شده جهاني و همين «نه» بود كه به سان «سيلي سخت» بر گونه بدخواهان فرود آمد.

مردم آمدند و حرف خود را زدند و بر عهد خود ماندند براي سربازي انقلاب، اما آن‌ها هم كه نيامدند، بسيارشان باز سرباز ايرانند، اين را دنيا بايد خوب بداند و بيگانگان بدچشم و بدخواه به حساب آورند كه اين جا، هيچ كسي به سربازي آنان جامه نخواهد پوشيد، بلكه به روز مبادا، جامه‌اي كه به تن خواهند كرد لباس جهاد و دفاع از وطن خواهد بود.

چه بخشي از كساني كه نيامدند، چون نظام را مستقر و جمهوري اسلامي را مقتدر مي‌دانند چندان احساس نياز نكردند براي آمدن و به سان «واجب كفايي» دانستند كه چون ديگران مي‌آيند، پس كفايت مي‌كند و نياز به آمدنشان نيست، اما اگر خداي نكرده روزگار به «فصل حساسي» برسد، مطمئن هستيم ما و مطمئن باشند ديگران كه دفاع را براي خود «واجب عيني» خواهند شمرد و تمام قد برخواهند خاست و گروهي هم در اين ميان يا براي آمدن اقناع نشدند و يا مي‌خواستند به گلايه، پيامي را به مسئولان خويش منتقل كنند.

اينان نيز هرگز، حاضر نمي‌شوند در مواجهه با بيگانه فزونخواه، جز به زبان «جهاد» سخن بگويند و جز با سلاح عزت و غيرت به ميدان بيايند، در ميان مردم ما بحث قهر مطرح نيست اما اگر بر فرض مثال، قهري در خانه و خانواده باشد قطعا به آشتي نزديك است تا همدستي با دشمن! پس مطمئن باشند بدخواهان كه در خانواده بزرگ جمهوري اسلامي، گلايه‌ها به شفافيت و هم زباني و قهرها هزار بار به آشتي و همدلي نزديك تر است تا به دوري، تا به پنجه در چهره هم كشيدن، عده‌اي از ما حتي اگر با هم قهر هم باشيم، در برابر دشمن هرگز رابطه برادري خود را از ياد نمي‌بريم كه هم خوني، خون مان را به جوش و خودمان را بر سر غيرت مي‌آورد البته شايد در اين ميان كساني باشند كه چشم بيگانه شوند و زبان او اما شمار اينان آن قدر كم و ناچيز است كه قابل به شمار آمدن نيست.

آن چه مي‌ماند يكپارچگي ملتي است كه در برابر بيگانه تمام قد ايستاده و همچنان مي‌ايستد و اجازه سربازگيري از اردوي خود را به هيچ قدرتي نمي‌دهد و ان شاءا... زود است كه‌اندك دلخوري‌ها هم به بهار آشتي و نوروز مهرباني برسد و روسياه بمانند سيه روياني كه تابناكي چهره ايرانيان و سرفرازي ايران را تاب نمي‌آورند. باشد تا زلزله در اركان ستم خويش حس كنند آناني كه براي اين ملك و ملت خواب‌هاي ناجور مي‌بينند و... باشد تا دنيا بفهمد، اين جا كسي به سربازي بيگانه، جامه نمي‌پوشد، بلكه جامه رزم با او را مادران به غيرت بر قامت فرزندان خويش مي‌دوزند تا پشت سر رهبر خويش، از حق و حقيقت، از ايران در همه جبهه‌هاي سياسي، اقتصادي، علمي، نظامي و... دفاع كنند.

جمهوري اسلامي
«نظارت رئيس جمهور» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد:
اين سخن رئيس‌جمهور كه تصميم دارد امر نظارت بر اجراي قانون اساسي را به مرحله عمل در آورد، در دو هفته گذشته، به دليل ميدان‌دار بودن اخبار انتخابات مجلس شوراي اسلامي، مجال چنداني براي مطرح شدن پيدا نكرد هر چند سخنگوي شوراي نگهبان با آن مخالفت كرد و تأكيد نمود نظر مخالف شوراي نگهبان كه در دولت اصلاحات اعلام شد به قوت خود باقي است.
آقاي احمدي نژاد، در جريان افتتاح سامانه قوانين و مقررات، تصميم خود درباره عملي ساختن نظارت بر اجراي قانون اساسي را مطرح كرد و گفت: "اصل 113 قانون اساسي يك مأموريت ويژه به رئيس‌جمهور داده كه وظيفه اختصاصي اوست تا نظارت بر حسن اجراي قانون اساسي را برعهده داشته باشد. "

اين سخن، بر تفكري تكيه دارد كه مي‌گويد رئيس‌جمهور، علاوه بر آنكه رئيس قوه مجريه است، كل جمهوري را نيز زير نظر دارد. جمله‌اي كه اين تفكر را با صراحت بيان مي‌كند اينست: "اينكه عده‌اي عنوان مي‌كنند رئيس‌جمهور فقط در قوه مجريه ناظر بر حسن اجراي قانون اساسي است حرف غلطي است، چرا كه وظايف كشوري رئيس جمهوري استاندارد و همانگونه كه امور اداري و استخدامي و بودجه برعهده رئيس‌جمهور قرار داده شده و اين موضوعات محدود به تدبير امور اداري و بودجه‌اي قوه مجريه نيست، نظارت بر حسن اجراي قانون اساسي نيز محدوديت ندارد و همه دستگاه‌ها را شامل مي‌شود. "

هر چند رئيس‌جمهور كنوني با توجه به اينكه فقط كمتر از يكسال و نيم براي ادامه فعاليت فرصت دارد نمي‌تواند از رهگذر طرح نظارت بر اجراي قانون اساسي طرفي ببندد، لكن اهميت اين موضوع در آن است كه تاكنون دو رئيس جمهور، هر دو نيز در دور دوم دولت خود، به فكر نظارت بر اجراي قانون اساسي افتاده‌اند و هر دو نيز اصرار دارند كه اين نظارت حق قانوني آنهاست؛ خاتمي و احمدي نژاد. به همين دليل، اين موضوع بايد بطور جدي مورد توجه قرار گيرد و اگر ابهامي در قانون وجود دارد، بگونه‌اي از قانون ابهام زدائي گردد كه تكليف اين موضوع براي هميشه روشن شود.

مراجعه به آن دسته از اصول قانون اساسي كه وظايف رئيس‌جمهور را مشخص مي‌كنند، در عين حال كه هيچ صراحتي در زمينه شمول نظارت رئيس‌جمهور بر كليه دستگاه‌هاي نظام ندارند، اين مقوله را نفي نيز نمي‌كنند. شايد همين امر موجب پيدايش ابهامات موجود شده باشد و موضوع را ميان شوراي نگهبان و دو رئيس‌جمهور اخير نظام جمهوري اسلامي به اختلاف نظر كشانده باشد.

اصل 113 اولين اصل مبحث مربوط به قوه مجريه است كه به وظايف و اختيارات رئيس‌جمهور پرداخته است. متن اين اصل چنين است:
"پس از مقام رهبري، رئيس‌جمهور عالي‌ترين مقام رسمي كشور است و مسئوليت اجراي قانون اساسي و رياست قوه مجريه را جز در اموري كه مستقيماً به رهبري مربوط مي‌شود، برعهده دارد. "
وجود دو نكته در اين اصل، موجب شده اين تفكر كه نظارت بر اجراي قانون اساسي حق رئيس‌جمهور است، به ذهن كساني كه داراي اين تفكر هستند راه يابد.

نكته اول، تعبير "عالي‌ترين مقام رسمي كشور" البته پس از مقام رهبري است و نكته دوم عبارت "و مسئوليت اجراي قانون اساسي... را برعهده دارد" مي‌باشد.

عبارت "عالي‌ترين مقام رسمي كشور" هر چند امري اعتباري است و ارزش واقعي ندارد، لكن مي‌تواند كسي كه مصداق آنست را به اين فكر بياندازد كه بايد بر ساير مقامات اشراف داشته باشد و بر كارهاي آنها نظارت كند. مشخص نيست در قانون اساسي نظام جمهوري اسلامي، كه يك نظام ارزشي است، چرا از الفاظ و عباراتي كه جنبه تشريفاتي دارند استفاده شده است.

تعبير "عالي‌ترين مقام رسمي" هر چند به دليل وجود قيد "رسمي" به رئيس‌جمهور مي‌فهماند كه نبايد تصور كند از بزرگان فكر و علم و پيشگامان مبارزه و جهاد و شهادت و صاحبان مقامات معنوي بالاتر است، ولي اين انگيزه را نيز با خود به همراه دارد كه هر رئيس جمهوري خود را بالاترين افراد جامعه تصور كند و در بدنه نظام نيز براي خود جايگاه فرمانفرما بودن و نظارت بر همگان را در نظر بگيرد.

اين تصور، با عبارت ديگر كه "مسئوليت اجراي قانون اساسي" را برعهده رئيس‌جمهور مي‌داند تكميل و تأييد مي‌شود. اين عبارت، هر چند با قيد "جز در ا موري كه مستقيماً به رهبري مربوط مي‌شود" مقيد شده، لكن اصل نظارت را نفي نمي‌كند و حداكثر آن را محدود مي‌نمايد. آنچه طبق قانون اساسي به رهبري مربوط مي‌شود، در اصل 110 آمده كه در مقوله نظارت فقط بند 2 بيان آن را عهده‌دار است: "نظارت بر حسن اجراي سياست‌هاي كلي نظام"
شايد وجود تعبير "كلي نظام" در اين بند، معتقدان به نظارت رئيس‌جمهور بر اجراي قانون اساسي را به اين گزارش سوق داده كه نظارت بر اجراء كه از مصاديق جزئيات است نه كليات، به رئيس‌جمهور مربوط مي‌شود. با اينحال، آنان نمي‌توانند براي اصل 57 كه مي‌گويد: "قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت مطلقه امر و امامت امت برطبق اصول آينده اين قانون اعمال مي‌گردند. اين قوا مستقل از يكديگرند" كه با تفكر نظارت رئيس‌جمهور بر قواي ديگر منافات دارد توجيهي پيدا كنند. اصل 57 علاوه بر اينكه قواي سه‌گانه را زير نظر رهبري مي‌داند، بر استقلال آنها نيز تصريح دارد.

منظور از استقلال اينست كه هيچيك از قوا نمي‌توانند در ديگري دخالت كنند و از آنجا كه نظارت نمي‌تواند با دخالت نسبتي نداشته باشد، بنابر اين، اصل 57 را مي‌توان نافي نظارت رئيس‌جمهور بر هر دستگاهي غير از قوه مجريه دانست. نكته ظريف اينست كه اصل 60 قانون اساسي با عبارتي رسا رئيس‌جمهور را حتي در اعمال قوه مجريه محدود مي‌داند و آن را فقط در آن بخش از قوه مجريه متمركز مي‌كند كه برعهده رهبري گذاشته نشده باشد. متن اصل 60 چنين است: "اعمال قوه مجريه جز در اموري كه در اين قانون مستقيماً برعهده رهبري گذارده شده، از طريق رئيس‌جمهور و وزراست. "

رسالت
«زنگ‌ها براي كدام جريان به صدا در آمد؟» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي‌خوانيد:
در نهمين انتخابات مجلس شوراي اسلامي زنگ‌ها براي كدام جريان به صدا در آمد؟ چرا مردم در اين انتخابات چهره‌هاي شاخص اقليت اصلاح طلب مجلس را كنار گذاشتند؟ چرا خواهر احمدي نژاد در زادگاه رئيس جمهور با فاصله‌اي زياد نسبت به نفر اول شكست خورد؟ انتخاب تركيبي از ليست جبهه متحد و پايداري در تهران و اقبال گسترده به نامزدهاي جبهه متحد اصولگرايان در شهرستان‌ها حاوي چه پيامي بود؟

و... پاسخ به اين سئوالات بسته به سنجش متغيرهاي عيني و ذهني است كه در رفتار انتخاباتي راي‌دهندگان موثر بوده است. كه مي‌توان به برخي از اين متغيرها در ذيل اشاره كرد: انتخابات نهم مجلس واپسين ايستگاه در حيات سياسي و اجتماعي جريان اصلاحات بود. اصلاح طلبان با عدم حضور در اين انتخابات و تحريم آن آخرين ميخ را بر تابوت جريان اصلاحات كوبيدند. از اين رو اكثريت راي دهندگان حاضر نشدند زير تابوت اصلاحات بروند و به چند چهره باقي مانده در شهرستان‌ها راي بدهند. انتخابات نهم نشان داد كه گفتمان انقلاب فراتر از محمود احمدي نژاد است و قطار انقلاب و عرصه‌هاي خدمتگزاري ميراث كسي نيست.

محمود احمدي نژاد در يكي دو سال پاياني عمر دولت خود با فاصله گرفتن از گفتمان انقلاب به دليل برخي حاشيه سازي‌هاي اطرافيان روند كاهش محبوبيت را حتي در شهرستان‌هاي كوچك سپري مي‌كند و اين درست بر خلاف محاسبات گروه انحرافي است كه محبوبيت نظام را صرفا گره به محبوبيت رئيس جمهور زده بودند. راي دهندگان تهراني در فرايند ائتلاف بزرگ اصولگرايان حرف آخر را زدند.

تركيب منتخبين تهران كه در دور اول به مجلس شوراي اسلامي راه يافتند و تفاوت فاحش سرليست جبهه متحد اصولگرايان با ساير منتخبين و همچنين تركيب منتخبين تا نفر شصتم حكايت از آن دارد كه مردم وزن و سهميه واقعي جريانات سياسي اصولگرا را بهتر از خود اصولگرايان درك مي‌كنند. رقابت جدي در دور دوم انتخابات بين جبهه متحد اصولگرايان و جبهه پايداري خواهد بود.

قاطبه نيروهاي اجتماعي اصولگرا تحمل بداخلاقي‌ها و اتهام زني‌ها را ندارند. چرا كه اگر عده‌اي فكر مي‌كنند در فواره انتخابات سوار بر موج اتهامات و حرمت شكني‌ها مي‌توانند سريع بالا بروند و يك شبه ره صد ساله را بپيمايند اما بايد بدانند كه همان فواره با سرعت بيشتر آنها را پايين خواهد آورد.

مردم در دور دوم انتخابات نهم از اصولگرايان انتظار يك رقابت اخلاقي مبتني بر متعالي ترين استانداردهاي مردم‌سالاري ديني دارند. توضيح رفتار انتخاباتي راي دهندگان در 22 اسفند و گرايش عمومي به جرياني كه مسير خدمت را هموار مي‌كند حكايت از باور قلبي مردم به تلاشها و خدمات صادقانه اصولگرايان طي چند سال گذشته دارد. مردم علي رغم برخي فشارهاي اقتصادي ناشي از تحريم‌ها در خارج و قانون هدفمند سازي يارانه‌ها در داخل اما به وفاداران به رهبري اعتماد بيشتري نسبت به ساير گروه‌ها دارند.

گفتمان خدمت، عدالت وپيشرفت باعث شده است كه مردم در طرح مطالبات خود منطقي تر و واقعي تر فكركنند. بررسي واكنشهاي رواني اغلب شهروندان قبل از انتخابات نشان مي‌دهد كه مردم فارغ از احساسات زودگذر كاملا عقلاني به مسائل كلان كشور نگاه
مي كنند و اين هنر اصولگرايان است كه علي رغم رويكرد دولت در دامن زدن به انتظارات عمومي، مطالبات مردم را واقعي كنند.

سخن آخر اما اينكه بايد باور كرد كه حضور هميشگي ملت ايران در عرصه‌هاي مختلف ناشي از ايمان قلبي آنها به نظام اسلامي است و مسئولان بايستي قدر اين پديده نادر را بدانند. بدون ترديد اگر مردم احساس كنند كه توافق اجتماعي در سطوح نخبگي جامعه بر خدمت و پيشرفت كشور قرار گرفته است، اعتمادي دو چندان نسبت به ساحت قدرت پيدا مي‌كنند همانطور كه در نهمين انتخابات به حماسه حضور رنگ گرم تري زدند.

مردم هستند كه با كثرت در حضورشان پاي صندوق‌هاي راي در 12 اسفند توانستند به رقابت جدي سياسي احزاب و گروهها پاسخ دهند و منتخبين خود را به مجلس شوراي اسلامي بفرستند. اين كثرت حضور قاعدتا نبايد نتيجه‌اي جز وحدت در امور كه ساماندهي كشور در همين وحدت معنا مي‌شود، داشته باشد. مردم پس از رقابت‌ها منتظر رفاقت‌هاي اصولگرايان براي اداره كشور هستند.

حمايت
«پيام‌هاي حماسه ميليوني مردم» عنوان يادداشت روز روزنامه حمايت به قلم فريدون حسنوند است كه در آن مي‌خوانيد:
مهم‌ترين پيام حضور گسترده مردم در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي اهميت داشتن سرنوشت كشور براي آنان است؛ مردم با حضور پر شور خود نشان دادند كه به سرنوشت خود اهميت مي‌دهند و با انتخاب خود آينده كشور را تعيين مي‌كنند.

دومين پيام مردم به دشمنان، معاندان و رسانه‌هاي وابسته به آنان است كه طي چند ماه گذشته همه امكانات خود را بسيج كرده بودند تا با تبليغات سوء و منفي، مردم را از شركت در انتخابات پشيمان كنند و با تحليل‌هاي غلط و مسموم خود سعي داشتند اوضاع داخلي و وضع معيشتي مردم را بد جلوه دهند تا شايد ملت ايران نسبت به نظام و انقلاب اسلامي مأيوس و نااميد شوند و در انتخابات شركت نكنند، اما آنان با حضور بي نظير مردم با شكست سختي مواجه شدند.

مردم مي‌دانند كه دشمنان و رسانه هاي آنان فقط به منافع خود فكر مي‌كنند و دلشان براي ملت ايران نسوخته است؛ بنابراين منطقي‌تر ديدند كه با آمدن پاي صندوق‌هاي راي و انتخاب نامزدهاي مورد تاييد خود، علاوه بر تأثيرگذاري مستقيم در سرنوشت كشور در چهار سال آينده، مشت محكمي هم بر دهان بدخواهانشان بزنند.

البته بدخواهان اين انقلاب و نظام دست از تبليغات و دشمني ديرينه خود با ملت ايران برنمي‌دارند و هرچه در توان دارند براي براندازي اين نظام انجام مي‌دهند، اما آنچه مسلم است اين است كه مردم ارزشي براي حرف‌ها و تهديدهاي آنان قايل نيستند و در هر جايي كه باشند براي پيشرفت كشور تلاش مي‌كنند.

سومين پيام حماسه ميليوني مردم، حمايت آنان از انقلاب و نظام است؛ ملت شريف ايران نشان داد كه گوش به فرمان ولي فقيه است و در اجراي توصيه‌ها و رهنمودهاي ايشان كوچك‌ترين كوتاهي از مردم سر نمي‌زند.

ديگر پيام حضور گسترده مردم در انتخابات مجلس، رساندن نداي وحدت و مشاركت جمعي به مسئولان و دست‌اندركاران نظام است؛ مردم به صحنه آمدند تا به مسئولان گوشزد كنند كه با وحدت مي‌توان هر كاري كرد و نتيجه مطلوب را به دست آورد؛ بنابراين اكنون نوبت مسئولان است تا گله‌ها و دلخوري‌ها را كنار گذارند و با وحدت و ياري يكديگر در امور مختلف، كشور را به قله هاي عزت و سربلندي برسانند.

همچنين يكي ديگر از پيام‌هاي حضور گسترده ملت ايران در انتخابات، روحيه دادن و تشويق كشورهايي است كه با الگو برداري از انقلاب اسلامي ايران انقلاب كردند و اكنون جشن يك سالگي انقلاب خود را گرفته‌اند. حضور مردم در انتخابات و حمايت آنان از نظام موجب شد كشورهاي تازه انقلاب كرده بدانند كه جمهوري اسلامي هنوز كارآمدي لازم را دارد و با گذشت 33 سال از پيروزي آن، مردم هنوز پشتيبان آنند.

تهران امروز
«برنامه محوري سليقه انتخاباتي مردم» عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم الهام امين زاده است كه در آن مي‌خوانيد:
انتظار‌ها براي انتخابات مجلس نهم به پايان رسيد. هر چند كه تركيب نهايي نمايندگان اين مجلس مشخص نشده و قضاوت در مورد تركيب آن صد درصدي نيست، اما مي‌توان به مواردي در اين خصوص اشاره كرد: در مجموع به نظر مي‌رسد اصولگرايان اكثريت بالاي مجلس را به دست گرفته‌اند، اما در درون خود اصولگرايان هم گرايش‌هاي مختلفي وجود دارد و حدس زده مي‌شود كه جبهه متحد موقعيت خيلي خوبي دارد؛ در ضمن اينكه نمايندگان بسياري هستند كه با تابلوي مستقل آمده‌اند اما پس از ورود به مجلس در يكي از فراكسيونهاي آن حضور پيدا مي‌كنند كه بعد از حضور آنها در مجلس هر يك از اين جريانات سعي در جذب اين نمايندگان خواهد داشت؛ از اين رو بعد از روي كار آمدن نمايندگان مي‌توان درمورد ائتلاف‌هاي احتمالي نظر داد.

بنابراين بايد تا مشخص شدن وزن و همچنين نوع جهت گيري جبهه‌هاي موجود و فراكسيون‌هاي مختلف در مجلس آتي تامل كرد. يكي ديگر از نكاتي كه در اين انتخابات جلب توجه مي‌كرد عدم راهيابي بسياري از نمايندگان مجلس هشتم به مجلس نهم است. در تحليل اين مسئله ياد آوري دو نكته ضروري به نظر مي‌رسد؛ اول عملكرد مجلس هشتم در بعد قانونگذاري و نظارت و ديگري عملكرد فردي نمايندگان مجلس هشتم.

در مورد اول يعني عملكرد كلي مجلس هشتم بايد گفت كه مردم از نحوه نظارت مجلس بر عملكرد دولت گله مند بودند و با انتخاب افراد جديد و گسيل كردن آنان به مجلس اين پيام را دادند كه به دنبال مجلسي در راس امور هستند از اين رو نمايندگان مجلس نهم بايد مراقب نحوه قانونگذاري و نظارت خود بر اجراي قوانين باشند تا مجلسي در راس امور در بهارستان تشكيل شود.

دليل ديگر انتخاب نشدن نمايندگان فعلي مجلس را بايد در عملكرد فردي آنها جست‌وجو كرد به اين ترتيب كه بايد بررسي كرد كه نمايندگان كنوني مجلس تا چه‌اندازه در مورد وظايف قانوني خود مطالعه داشتند هر چند كه بعضي چهره‌ها هم به دليل شهرت خود در تخصص خاص راي آور هستند البته در مناطق قومي - قبيله‌اي هم به اين ترتيب است كه معمولا كانديدايي كه قبيله بزرگ‌تر و مهم‌تري دارد وارد مجلس مي‌شود.

اين در حالي است كه حضور افراد مشهور در تهران راي نياوردند. دليل اين است كه برنامه محوري هم در انتخاب نماينده نقش بسزايي دارد. مردم به همان اندازه كه شهرت فرد را در نظر مي‌گيرند به دنبال برنامه‌هاي او هم مي‌روند تا ببينند كه به چه ميزان در مورد ظرفيت‌هاي اين نهاد خاص اطلاع دارد و براي اين ظرفيتها چه برنامه‌هايي را پياده خواهد كرد.

شرق
«بودجه سال ۹۱ و ابهام بزرگ بخش خصوصي» عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم محمد نهاونديان است كه در آن مي‌خوانيد:
بودجه سال ۹۱ شايد يكي از ابهامات بزرگ بخش خصوصي در اين مقطع حساس باشد. چراكه از آنجايي كه بودجه روي تصميمات آتي فعالان بخش خصوصي تاثيرگذار است، بايد تا حد ممكن شفاف باشد، بنابراين با در نظر گرفتن حساسيت‌هاي موجود كه به واسطه تحريم‌ها و در پيش بودن اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها به بالاترين سطح خود نيز رسيده است، اين سوال مطرح مي‌شود كه بودجه سال 1391 تا چه حد با سياست‌هاي بالادستي و كلي اقتصادي كشور انطباق دارد.

سوال ديگر اينكه تخصيص رديف‌هاي بودجه تا چه ميزان با شرايط اقتصادي كشور هماهنگ است؟ آيا در قانون بودجه، پيام‌هاي روشن و بي‌تناقض براي كسب اعتماد فعالان اقتصادي ارايه شده است تا بتوانند به راحتي سرمايه‌گذاري كنند؟ در حال حاضر به جرأت مي‌توان تاكيد كرد، مهم‌ترين سوال بخش خصوصي مربوط به طلب‌هاي فعالان اين بخش از دستگاه‌هاي دولتي است.

آيا در بودجه تدابيري براي پرداخت‌هاي ياد شده، ‌در نظر گرفته شده است؟ نگاهي به بودجه سال آينده تمامي اين سوال‌ها را بي‌پاسخ مي‌گذارد. اين‌طور به نظر مي‌رسد كه دولت بايد در روش بودجه‌نويسي خود تجديد نظر كرده و اصلاحاتي را اعمال كند. زيرا بررسي‌ها نشان مي‌دهد روش‌هاي بودجه‌نويسي و رعايت ترتيب بندها از سوي دولت به هنگام تدوين لايحه بودجه، اغلب رعايت نشده است.

پس از ابلاغ سياست‌هاي اصل 44 قانون اساسي همواره اين نكته مورد تاكيد قرار گرفته است كه قانون بودجه نبايد مانند سابق نوشته شود و مدل كشورداري اقتصادي در ايران بايد دگرگون شود و ما بايد اين خواسته خود را به صورت نگاهي راهبردي مطرح كنيم. در حال حاضر نگراني جدي اين است كه سرعت واكنش ما نسبت به تحول‌هاي در حال وقوع، كمتر از سرعت وقوع وقايع باشد.

آثار قانون هدفمندي يارانه‌ها در نهايت با كمي تاخير به توليد رسيد، بدون اينكه پيام رواني مطلوب و دلگرم‌كننده‌اي توسط دولت به واحدهاي توليدي براي حمايت و پشتيباني ارسال شود، اين در حالي است كه با توجه به پتانسيل‌هاي موجود در حوزه توليد در صورت حمايت و تخصيص اعتبارات در نظر گرفته شده بهتر مي‌توانستيم آثار تورمي اين قانون را كنترل كنيم.

امروز ديگر نگراني اصلي ما از شرايط نيست، بلكه از احساس دلسردي و بي‌سرپرستي توليد در كشور است. دولت و تصميم‌سازان اقتصادي كشور بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه در حال حاضر بحران جهاني اقتصاد و هدفمندي يارانه‌ها فشار به واحدهاي توليدي كشور را بيش از هر زمان ديگر وارد كرده است و با در نظر گرفتن شرايط نابسامان توليد توقع بخش خصوصي از بودجه سال ۹۱ اين بود كه آثار مقابله با اثرات تورمي ناشي از هدفمندي يارانه‌ها و بحران اقتصادي جهان در نظر گرفته شود، اما آنچه وجود دارد سهم ناچيز توليد در بودجه و افزايش فشارها به واحدهاي توليدي است.

دولت بايد فشاري كه به واحدهاي توليدي با افزايش قيمت سوخت و... وارد مي‌شود را مدنظر قرار دهد، زيرا اين فشارها ممكن است به بيكاري گسترده در كشور منجر شود و در چنين شرايطي واحدها ناچار هستند فعاليت خود را كند يا متوقف كنند.

درخواست جدي بخش خصوصي كشور اين است كه در بررسي بودجه سال ۹۱ از افزايش فشار بر واحدهاي توليدي اجتناب و در اين شرايط، به نحوي عمل كنند كه واحدهاي توليدي احساس گشايش داشته باشند.

مردم سالاري
«نكته‌هايي از بسيارهاي انتخابات» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم منصور فرزامي است كه در آن مي‌خوانيد:
اكنون كه به قول اخوان «دارها برچيده خون‌ها شسته‌اند/ آبها از آسياب افتاده است» راحت تر مي‌توان پشت سر را ديد و حقايق و واقعيت‌هاي تلخ و شيرين انتخابات را به تماشا نشست.
به قول رودكي سمرقندي:

اندر بلاي سخت پديد آيد
فضل و بزرگمردي و سالاري

آري! در آزمون‌هاي سخت است كه شخصيت ما عريان مي‌شود كه چگونه ايم به چه مي‌انديشيم، شاكله وجودي ما چگونه شيرازه ديده است.

چنان كه در اين يك هفته همه ما را ديدند و با عملكردمان شناخت آنان از ما، كامل تر شد و اگر هفته‌اي ديگر ادامه مي‌يافت، خيلي چيزها مي‌ديدند. خدا رحم كرد كه همان يك هفته بود!
پرده‌ها برافتاد و همه ديدند كه وزن دنيا و آخرتمان چيست؟ آنچه مي‌گفتيم و مدعي بوديم، برملا شد. باز مردم ما را شناختند كه آيا «آنچه مي‌نماييم هستيم؟»

در اين انتخابات، باور كنيم كه اگر چه خيلي چيزها به دست آورديم، خيلي از اندوخته‌هاي «پارسايي و تقوا» را آسان از دست داديم. يعني، دنياي ديگران آخرتمان را برد. آن پرهيز ادعايي ما، زباني بود. خودمان را براي آبادي كشور و بهروزي ملت عرضه كرديم اما خودمان «فروريختيم». در اين هفت شب و هفت روز، مرز غيبت و تخريب و آبروي مومن را درنورديديم و باكمان نبود و معلوم شد كه كشتي وجودمان در طوفان حوادث «خسي» بيش نيست. چهره صداقت را نيز همه در ما ديدند!

معلوم شد كه حساسيت ما نسبت به «بيت المال» چيست؟ اگرچه «شمع علي» بسيار تابنده بود اما ما نديديم يعني نخواستيم كه ببينيم (كور ار نبيند اين گنه آفتاب نيست) همه ديدند كه اقتضاي منافع و مصالح ما «شمع علي» را چگونه تبيين و تفسير مي‌كند و گويي باقي فسانه است!

معلوم نبود و نيست و شايد هم هرگز به مصلحت نباشد تا بدانند و بدانيم كه آن همه هزينه از كجا آمده است، آسماني است يا زميني؟ اندوخته پيشين بود يا بادآورده كنوني؟ آيا نمي‌شد كه با اين ثروت از اين «احساس تكليف رنگين» گذشت و زندانياني را در آستانه نوروز چوپاني، به آغوش گرم خانواده بازفرستاد و دل امام زمان (عج) را شاد كرد و بار سنگين «حق الناس» را به خانه آخرت نبرد؟

آيا نمي‌شد كه به پاداش‌ها و طرح‌ها در هفته انتخابات، جهت نداد تا مردم به شائبه جانبداري‌هاي مهندسي شده فكر نكنند؟

به راستي كه مردم اين حقيقت را ديدند كه كدام «كفه» سنگين تر است، دنيا يا آخرتمان؟ و پاي بندي به تاكيد مرحوم امام (ره) هم بر همه مشخص شد كه در امر انتخابات منع شده‌ها دخيل باشند يا نباشند. انتخاب «اصلح» هم به در خانه ملاحظه حال و كارما برده شد تا حفظ مصلحت كنيم تا مبادا غباري بر دامن «وضع كنوني» بنشيند و عتاب ببينيم!

در اين يك هفته وزن فرهنگمان نيز پديدار شد و پي برديم كه وجود جامعه شناسان و رفتار سنجان چقدر مغتنم است و باز مشخص شد كه بازتاب اعمال ماست كه در «كنش» جوانان نمود پيدا كرده است و اگر به هشياري نكوشيم فرصت‌ها از دست مي‌رود و ضايعه‌اي جبران ناپذير در انتظار هويت فرهنگ ماست. كجاست دست همتي كه از آستين آگاهي بيرون آيد و آن همه شور و نشاط و هيجان‌هاي نيالوده را جهت بخشد و به سامان آورد؟ شور و هيجاني كه محتاج دم مسيحايي اند!

ابتكار
«نگاهي در آيينه انتخابات» عنوان يادداشت روز روزنامه ابتكار به قلم فضل الله ياري است كه در آن مي‌خوانيد:
انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي فارغ از نتايج آن، حاوي درس‌هاي عبرت‌آموزي مي‌باشد كه آگاهي از آنها مي‌تواند چراغي باشد براي بهتر ديده شدن راهي كه ما را به آينده رهنمون مي‌شود.

1‌ـ راي مردم به هر فرد يا گروهي به منزله قراردادي است مدت‌دار و البته دوطرفه؛ از مردمان، دادن راي و از نمايندگان، عمل به آن وعده‌هايي كه راي‌دهندگان را پاي صندوق‌ها مي‌كشاند. ابتدا اين مردم يا به تعبير پارلماني آن؛ موكلان هستند كه به مفاد قرارداد خود عمل مي‌كنند. آنان با دادن حق نمايندگي به يك فرد، او را بر اين كار مي‌گمارند و در انتظار مي‌نشينند كه طرف ديگر قرارداد يعني وكيلان نيز تعهد خود مبني بر امضاي اين قرارداد را عملي كنند.

شكست سنگين برخي از نمايندگان كنوني مجلس در انتخابات 12 اسفند در اين رابطه قابل ارزيابي است؛ برخي ازاين نمايندگان، گاه چنان سخن از مردم مي‌راندند كه هرناآگاهي را به تحسين وامي‌داشت اما بسياري از اقدامات آنان خلاف جهت عمل به قراردادشان با موكلان ارزيابي شده‌است. گروهي از اين نمايندگان از سوي برخي از همكاران خود در مجلس با عنوان «وكيل‌الدوله» شناخته مي‌شدند و طرفه آنكه، از اين عنوان نه‌تنها ناراحت نمي‌شدند كه گاه به آن افتخار نيز مي‌كردند؛ آنها با تكيه بر اين اصل اشتباه كه «دولت نيز ازمردم راي گرفته‌است» درهيئت وكيل دولت ظاهر شده و در برخي از موارد، در برابر خواسته‌هاي مردم كه به طور مستقيم از آنها رأي گرفته بودند ايستادگي كردند.

اين گروه عملاً قرارداد ميان خود و راي‌دهندگان را به طور يك‌جانبه فسخ كرده بودند، غافل از آنكه اين موكلان هستند كه با پايان يافتن مدت قرارداد، امكان تمديد يا ابطال آن را فراهم مي‌كنند.

2ـ چهار سال براي عمر يك مجلس كه 24 دوره آن، قبل از انقلاب و 8 دوره آن، پس از انقلاب سپري شدـ زمان زيادي نيست. پايان يافتن عمر نمايندگي برخي از نمايندگان با سابقه 7 دوره نمايندگي هم نشان مي‌دهد كه بالاخره اين كسوت روزي از تن به درخواهد آمد. چه خوب است كه هنگام فارغ شدن از اين لباس، «وجدان راحت» و «لبخند رضايت» چاشني آن باشد و اين ميسر نيست مگر آنكه بدانند؛ اين كسوت، لباسي براي ارتقاي درجه، كسب آبرو، جمع‌آوري ثروت و گشودن كانال‌هايي براي رانت‌خواري نيست بلكه تنها، پيراهني عاريتي است براي رسيدگي به امور مردمي كه گاه از سر تعارف، خدمت به آنان را مايه افتخار دنيوي و ذخيره اخروي خود مي‌دانند.

3- راي آوردن برخي از چهره‌هايي كه از سوي هيات‌هاي اجرايي و نظارتي رد صلاحيت شده بودند اما با رايزني و ريش گرو گذاشتن برخي از افراد قابل احترام، تاييد صلاحيت شدند؛ نشان مي‌دهد كه گويي ملاك مردم و مسئولان ذيربط چندان هماهنگ نيست. وقتي نماينده‌اي كه تنها يك روز مانده به پايان فرصت تبليغات، تاييد صلاحيت مي‌شود، مي‌تواند اقبال مردمي را متوجه خود ‌كند و با اقتدار رقباي خود را شكست ‌دهد، اين سوال بايد پاسخ داده شود كه چه عواملي موجب مي‌گردد تا يك فرد از جانب مسئولان «غيرقابل قبول» خوانده شود اما همزمان از سوي راي‌دهندگان، مهر «قبول شد» در كارنامه‌اش درج ‌شود؟!

4ـ پيروزي برخي از چهره‌هايي كه از ليست‌هاي مشهور رانده شده و حتي از سوي برخي از محافل هم تخريب شده‌ بودند، از همين منظر قابل ارزشيابي است. چگونه است كه سران گروه‌ها واحزابي كه خود را نزديك‌ترين مراجع به افكار و خواسته‌هاي مردم مي‌پندارند و از ماه‌ها قبل از آغاز انتخابات، خود را نماينده واقعي آنان مي‌دانند، در تشخيص خواسته‌هاي راي‌دهندگان به اشتباه مي‌افتند؟!

اهميت نتايج هر انتخاباتي تنها به قصد برنامه‌ريزي براي آينده نيست، بلكه مي‌تواند ارزيابي كاملي از عملكرد افراد، گروه‌ها، احزاب و حتي حاكميت نيز باشد تا با دقت‌ نظر و رصد كردن تحولات ميان مردم، بتوانند بهتر از گذشته منويات ذهني، خواسته‌هاي قلبي و رفتار عملي آنها را درك كرده و در جهت همراهي و استفاده از انرژي آنان براي ساختن كشور بيشترين سود را ببرند.

آفرينش
«تاثير روسيه پوتيني بر وضعيت ايران» عنوان سرمقاله روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي‌خوانيد:
انتخابات رياست جمهوري روسيه در حالي برگزار شد كه بيش از 60 درصد از مردم اين كشور هوادار ولاديمير پوتين نخست وزير و رييس جمهور پيشين روسيه بودند. بسياري از كارشناسان معتقدند كه نتيجه انتخابات به نفع پوتين خواهد بود و وي به عنوان رييس جمهور براي دو دوره 6 ساله مي‌تواند بر مسند قدرت روسيه بنشيند.

روسيه پس از فروپاشي شوروي اقتدار و هيمنه خود را از دست داد و مردم اين كشور همواره به دنبال احياي قدرت و تاثيرگذاري روسيه در عرصه جهاني بوده‌اند. پوتين با جبهه گيري‌هاي خود در مقابل غرب و خصوصا آمريكا به نوعي توانسته است روحيه اقتدارگرايانه را براي مردم اين كشور مجدد احيا كند. به عبارتي بايد گفت نقطه قوت و پايداري پوتين سياست خارجي بوده كه موجب مشروعيت داخلي وي گرديده است.

اتخاذ سياست‌هاي مستقل از غرب توسط پوتين سبب شده تا برخي ادعا كنند روي كار آمدن وي باعث بهبود وضعيت ايران در عرصه بين المللي خواهد شد. خصوصا در هفته‌هاي اخير كه پوتين اظهاراتي در حمايت از ايران در مقابله برخي تهديدات نظامي و حقوق هسته‌اي كشورمان داشته است. اما بايد قبول كرد، روي كار آمدن پوتين هيچگاه باعث جدايي روسيه از غرب و تغيير سياست‌هاي آن نخواهد شد. روسيه به دلايل مختلف مجبور به رابطه عميق با غرب مي‌باشد. روسيه براي قرار گرفتن در مسير پيشرفت و دسترسي به علوم مختلف نيازمند به غرب مي‌باشد. همچنين با توجه به مشكلات اقتصادي اين كشور محتاج بازار‌هاي اقتصادي اروپا و آمريكاست.

همچنين روسيه به لحاظ سير اقتدارگرايانه قدرت، مدام از سوي غرب تحت فشار بوده و به قولي يك اهرم فشاري به دست غرب افتاده كه هرزمان لازم بداند از آن استفاده مي‌كند. نمونه اين امر حضور چندين هزار نفري معترضان پوتين در مسكو مي‌باشد. ديديم كه چگونه غرب روي اين اعتراضات مانور داد و حتي وزيرخارجه آمريكا نسبت به نحوه برخورد با مخالفان به مقامات روسي هشدار داد. لذا اين باور كه بسياري برآن تاكيد دارند كه با روي كار آمدن پوتين يك ائتلاف ضدغرب بين ايران، روسيه و چين صورت مي‌گيرد كاملا اشتباه است. نياز به مستدلات علمي و تحقيقي نيست، نگاهي به عملكرد روسها در مقابل كشورمان در عرصه بين المللي نشان مي‌دهد كه سياست خارجي روسيه مبتني بر همكاري استراتژيك با ايران نيست. با فرماني كه ولاديمير پوتين در روز 5 مه 2008 (16 ارديبهشت 1387) امضاء كرد، روسيه رسما به تحريم‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه جمهوري اسلامي ايران پيوست و تمامي تحريم‌هايي را كه شوراي امنيت برعليه كشورمان درنظر گرفته بود را تاييد و اعمال كرد.

اما توجيه ر�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن