محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826817370
افروغ: فرقي بين احمدي نژاد و جريان انحرافي قائل نيستم
واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: افروغ: فرقي بين احمدي نژاد و جريان انحرافي قائل نيستم
ظاهرا عدهاي نميخواهند قضايا مهار شود. يعني منافع عدهاي در اين است كه قضايا مهار نشود. اگر خطاهايي هست كه حالت جرم ندارد ميشود در مورد آن بحث كرد و قضايا را تمام كرد ولي اگر حالت جرم دارد ميتوانيم فرصت دفاع هم به افراد بدهيم و متناسب به ميزان تخلف دادگاه هم تشكيل داد و جرم افراد را هم مشخص كرد تا افراد جزاي آن را هم ببينيد. يك نكته جامعه شناختي هم در اين خصوص وجود دارد، در جامعه شناختي جنبشها ميگويند كه شرايط عادي با شرايط غير عادي فرق دارد يعني شرايط عادي را نبايد با شرايط غير عادي خلط كرد.
آفتاب: عماد افروغ نماينده مجلس هفتم با بيان اينكه تحريم انتخابات خودكشي سياسي است، افزود: فرق اينكه در انتخابات شركت نميكنيم و تحريم هم نميكنيم را خيلي نميفهمم.
بخش دوم گفتوگوي عماد افروغ شرح ذيل است:
**يك جاهايي بي اخلاقي ميكنند و ميگويند افروغ مدافع جنبش سبز است
*فارس: خيليها گفتند كه موسوي خودش برانداز نيست ولي مسئلهاي را ايجاد كرده كه نميتواند از پسش برآيد.
افروغ: همه اينها جزء تحليلهاي خوب است و من هم قبول دارم. يك جاهايي بي اخلاقي ميكنند و ميگويند افروغ مدافع جنبش سبز است، وقتي در ميان طرفداران مير حسين از من سؤال كردند كه جنبش سبز چيست، گفتم جنبش سبز جنبش نيست؛ گفتم يك آش شله قلمكار را نميتوان جنبش دانست؛ جنبش آن است كه فلسفه سياسي روشن داشته باشد و عضو گيري مدون و تعريف و رهبري مشخصي هم داشته باشد. نميشود سليقهاي يك چيز را جنبش ناميد. من گفتهام كه جنبش چه تعريفي دارد همان تعاريفي كه از جنبش دانشجويي و جنبش حزبالله دارم را ميتوانم اساس داوري جريان سبز قرار دهم.
من گفتم كه اگر ميرحسين بعد از انتخابات تشكل خودش را سامان دهد، خوب است. ولي اينكه از هر طايفه و سليقهاي درون اين جريان باشد را هيچ گاه تاييد نكردهام. من حتي دوم خرداد را هم جنبش نميدانستم؛ اما آيا اين فرصت به مير حسين داده شد كه تشكل خودش را رسما اعلام كند و از حالت پوپوليستي درآورد؟ سؤال من اين است كه آيا مير حسين موسوي رهبري اين جنبش سبز آشفته و لگام گسيخته و از هر باغي گلي را پذيرفته است؟ اين يك سؤال است.
**عدهاي نميخواهند قضايا مهار شود
*فارس: به نظر شما در شرايط كنوني نظام بايد چه برخوردي داشته باشد؟
افروغ: اگر نظام وي را متهم ميداند بايد زمينه دادگاهي شدنش را در مورد هر اتهامي فراهم كند؛ اتهام اوليه بحث انقلاب مخملي است؛ اگر اتهامات ديگري هم وجود دارد، بايد مطرح شود و فرصت دفاع هم به او داده شود.
*فارس: پس به نظر شما بهترين راه دادگاهي كردن است؟
افروغ: به نظر شما راه ديگري هم وجود دارد؟ به هر حال اگر مشمول جرم سياسي نيست بايد قال قضيه را بكنيم.
بايد عقلاي قوم بنشينند و صورت مسئله را روشن كنند و در مورد آن راه حلهايي را به دست آورند و بعد عدهاي به اين راه حلها ملتزم شوند تا قضيه تمام شود.
ظاهرا عدهاي نميخواهند قضايا مهار شود. يعني منافع عدهاي در اين است كه قضايا مهار نشود. اگر خطاهايي هست كه حالت جرم ندارد ميشود در مورد آن بحث كرد و قضايا را تمام كرد ولي اگر حالت جرم دارد ميتوانيم فرصت دفاع هم به افراد بدهيم و متناسب به ميزان تخلف دادگاه هم تشكيل داد و جرم افراد را هم مشخص كرد تا افراد جزاي آن را هم ببينيد. يك نكته جامعه شناختي هم در اين خصوص وجود دارد، در جامعه شناختي جنبشها ميگويند كه شرايط عادي با شرايط غير عادي فرق دارد يعني شرايط عادي را نبايد با شرايط غير عادي خلط كرد.
**در آمريكا هر 15 روز يكبار يك جنبش اجتماعي معطوف به تخريب فيزيكي رخ ميدهد
*فارس: يعني شرايط در آن موقع غير عادي بود؟
افروغ: در شرايط غير عادي اتفاقاتي رخ ميدهد؛ از خيلي اتفاقاتي كه مشمول جرائم سياسي نميشود و به اموال عمومي آسيب وارد نميشود، مي توان عبور كرد مثل اتفاقاتي كه در انگليس و فرانسه شاهدش بوديد.
در آمريكا بر اساس تحقيقاتي كه داشتم هر 15 روز يكبار يك جنبش اجتماعي معطوف به تخريب فيزيكي رخ ميدهد؛ آنها چه كار ميكنند بالاخره بايد يك جوري برخي از ابعاد قضيه را تمام كرد و نبايد آن را كشدار كرد. من احساس ميكنم قضيه بيش از حد كشدار شده كه اين زيبنده نظام ما نيست. ما هنوز داريم به راديوهاي بيگانه خوراك ميدهيم و بعد هم ميگوييم كه چرا قضيه تمام نميشود.
بايد براي پايان دادن قضيه فكري كرد. من نگفتم پيشنهادات من را بپذيرد. بلكه گفتم كه راجع به پايان يافتن قضيه بيانديشيم كه اين مسئله صرفا با قوه قهريه مبتني بر زور و تهديد درست نميشود. بايد يك مقدار اقناع و محبت و عشق و رحمت وارد قضيه كرد و با گذشت با مسئله برخورد كرد و از آن طرف دادگاه هم تشكيل شود تا قضيه فيصله يابد.
**صبر علي مطهري و اعتماد به نفس رئيس جمهور برايم مثال زدني است
*فارس: شما گفتيد كه همه فحشها را كه به شما ميدهند در دلتان ميريزد و بروز نميدهيد؛ آقاي مطهري اخيرا گفت كه از شما براي حضور در انتخابات دعوت كردند ولي شما در پاسخ گفتهايد كه نميتوانيد مثل آقاي مطهري خونسرد باشيد.
افروغ: من مسائل را در دلم ميريزم ولي مطهري در دلش نميريزد. من مسائل را در دلم ميريزم و از درون آشفته ميشوم ولي آقاي مطهري آنقدر خونسرد است كه به نظر ميرسد در دلش هم نميريزد.
كسي كه مسائل را در دلش نريزد به گونهاي آنها را بروز ميدهد، ولي من مسائل را درون دلم ميريزم و بروز نميدهم و از سوي ديگر احساس ميكنم بارهايي بر زمين مانده؛ بارهايي مثل نظريهپردازي و روشنفكري، لذا ترجيح ميدهم به اين مقولات بپردازم. من هميشه گفتهام كه يكي صبر آقاي مطهري براي من مثال زدني است و يكي اعتماد به نفس رئيس جمهور. من ظرفيت آقاي مطهري را در اين موارد ندارم.
*فارس: پس فعلا قصد ورود به عرصه را نداريد؟
افروغ: فعلا كه مشغول كارهاي خودمان هستيم؛ اميدوارم بتوانيم كاري كنيم؛ به هرحال همين روشنگريها و حرفها مؤثر است؛ احساس ميكنم كه به تدريج حرفهايم مؤثر واقع ميشود.
**خطاب به اصلاحطلبان گفتم كه تحريم انتخابات خودكشي سياسي است
*فارس: بحث فتنه و انتخابات 88 را مطرح كرديد؛ به نظر شما حل و فصل و شناخت آن قضيه چقدر ميتواند در انتخابات آينده براي ما راهگشا باشد.
افروغ: براي ما هر حادثهاي كه اتفاق ميافتد نسبت به كل مصالح و گفتمان انقلاب اسلامي امري فرعي است؛ مواضع من روشن است؛ بيانيهاي را كه افراد منتسب به دوم خرداد صادر كردند و طي آن اعلام كردند كه انتخابات را تحريم كردند من در برابرش موضع گرفتم و گفتم كه راهكار تحريم نيست و اين يك خودكشي سياسي است.
من همچنين بر حضور حداكثري و حركت در اين مسير تأكيد دارم؛ معتقدم كه انتخابات ميآيد و ميرود ولي اصل، نظام و آسيب زدايي از آن است؛ ما قبل از شروع ثبت نام انتخاباتي پيشنهاداتي كرديم؛ يكي از پيشنهادات اين بود كه اگر فرآيند دادگاهي شدن اتفاق افتد خيلي به مشاركت حداكثري كمك ميكند؛ همچنين گفتيم كه اگر شوراي نگهبان سعه صدر داشته باشد و مكانيزمهاي تاييد صلاحيت را بازتر كند مؤثر خواهد بود.
الحمدلله يك سري اتفاقات رخ داد و تعدادي از زندانيان سياسي توسط رهبري عفو شدند و خود ايشان هم در نماز جمعه فرمودند كه شوراي نگهبان سعه صدر بيشتري به خرج دهد و حتي واسطه شدند كه تعداد زيادي تاييد صلاحيت شوند؛ اگر ما ميخواستيم روال امور را به هيئت اجرايي محول كنيم اوضاع فرق ميكرد چرا كه منويات هيئت اجرايي را ديديم و مشاهده كرديم كه چه كساني رد يا تاييد صلاحيت شدند.اتفاقاتي رخ داد كه تاحدي اثرگذار بود؛ من فكر ميكنم اتفاقات مباركي رخ داد.
برخي از افراد انتخابات را تحريم كردند، هرچند كه ميگويند ما كلمه تحريم را به كار نبردهايم ولي مضمون كارشان تحريم بود كه اين كار شايستهاي نبود. بنده ميگفتم كه بايد منصف باشيم؛ من به افرادي كه انتخابات را تحريم كردند گفتم كه موضع شما، موضع همه دوم خرداديها نيست و بعد هم ديديم كه واقعا اينطور است چرا كه يك طيفي آمدند و رقابتي نسبي هم شكل گرفت.
حضور حداكثري، هم گفتمان انقلاب اسلامي را زنده نگه ميدارد، هم مردمسالاري ديني ما را نشان ميدهد، هم مقبوليت نظام را به رخ ميكشد و هم نسبت به تهديدهايي كه در مورد انقلاب وجود دارد ميتواند مؤثر باشد. بنابراين فكر ميكنم كه وضعيت ميتوانست بدتر از اين باشد، اما هم اكنون وضعيت آنچنان بد هم نيست.
به هرحال اتفاقات ناگواري رخ داده ولي ما بايد به اصل انقلاب و مصالح ملي فكر كنيم نه اتفاقات ناگوار؛ اتفاقات ناگوار را بايد به مرور از بين برد ولي نبايد اتفاق ناگوار را مستمسكي قرار داد براي زير سؤال بردن اصل انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامي. اين مسائل ميگذرد و تمام شدني است و حتي من طليعه اين ميگذردها را در نتيجه انتخابات ميبينم و شما اين مسئله را خواهيد ديد.
**فرق اينكه شركت نميكنيم و تحريم هم نميكنيم را خيلي نميفهمم
*فارس: به نظر شما اصلاحطلباني كه دم از تحريم انتخابات ميزنند به دنبال امتيازگيري هستند.
افروغ: من فكر ميكنم كه هدفشان اين است كه ميخواهند نارضايتيشان را بروز دهند، يعني نميگويند كه تحريم ميكنيم. چرا كه اگر بگويند تحريم به اين معناست كه ديگران را هم به شركت نكردن در انتخابات فرا ميخوانند. البته من فرق اينكه شركت نميكنيم و تحريم هم نميكنيم را خيلي نميفهمم يك وقت است كه شركت نميكنند و اعلام هم نميكنند و اين قابل درك است؛ ولي وقتي كه اعلام ميكنند كه شركت نميكنند به تحريم نزديك ميشوند. به نظر من اگر ميخواهند كه راي ندهند نبايد اعلام كنند چرا كه معني تحريم به خود ميگيرد.
*فارس: يكي از اصلاحطلبان ميگفت كه ما نه تشويق ميكنيم و نه تحريم؛ بالاخره ميخواهند چكار كنند؟
افروغ: خوب تشويق نميكنند ولي تحريم هم نميكنند، اينكه عيب ندارد. من سكوت را درك ميكنم. اما اينكه بگويند ما رأي نميدهيم و يا شركت نميكنيم اين نزديك به تحريم است.
**در برخي موارد هر كه در اين بزم متملقتر است، مقربتر است
*فارس: برخي افراد هستند كه با توجه به اوضاع سياسي موضع خود را عوض ميكنند؛ همچنين برخي افراد بدون هيچ تابلويي وارد عرصه انتخابات ميشوند نظرتان در اين خصوص چيست؟
افروغ: متاسفانه يكي از بيماريهايي كه ما در مجلس شاهد آن بوديم همين تغيير مواضع ۱۸۰ درجهاي بود. يك وقت است كه ميگوئيم اين ريشه در خود افراد دارد و يك وقت است كه ميگوئيم نه، ريشه در زمينهها و ساختارها هم دارد.
سؤال من اين است كه چرا زمينهها و ساختارها طوري است كه اجازه داده ميشود تا افراد تغيير موضع دهند. يك وقت است كه اين مسئله به خود فرد و بيارادگي و منفعتطلبياش برميگردد و يك وقت به ساختارها؛ بايد هر دو مسئله را بررسي كرد؛ يعني نماينده نبايد نماينده چرخاني باشد و مردم بايد به نمايندگاني راي دهند كه شجاع و صاحب راي باشند و نماينده هم بايد بر راي خودش استقامت بورزد.
ولي هميشه اينطور نيست كه اين مسئله ريشه در خود افراد داشته باشد؛ در برخي موارد اين مسئله ريشه در ساختارها دارد كه ميشود روي اين مسئله بحث كرد؛ يك وقت است كه ساختارها مستعد است تا افراد چنين رفتاري داشته باشند. مثلا در برخي موارد هر كه در اين بزم متملقتر است، مقربتر است.
در برخي موارد شرايط اينطور است و كافي است كه فقط افراد مقداري تملق كنند تا به نان و نوا برسند. اما در قسمت دوم همانطور كه گفتم انتخابات را نبايد به عنوان يك امر سياسي بسته و از جنس اقتدارگرايي فاشيستي تعريف كرد.
انتخابات يك مقوله آزاد است و هر كسي ميتواند آزادانه نسبت خودش را با اين انتخابات معلوم كند؛ يك كسي سكوت ميكند، يك كسي راي ميدهد و يك كسي هم راي نميدهد؛ يك كسي است كه تشويق ميكند و يك كسي هم تشويق نميكند؛ در نظام جمهوري اسلامي اين موارد اشكالي ندارد؛ اما وقتي يك جريان سياسي ميگويد كه ما تحريم نميكنيم ولي شركت هم نميكنيم، اين به نظر ميرسد كه مقداري اشكال دارد و از جنس مقولهاي كه من گفتم نيست.
وقتي كسي نميخواهد شركت كند، شركت نكند ولي وقتي كه اعلام ميكند كه شركت نميكند، نميدانم كه فرقش با تحريم چيست، در واقع اگر شركت نكنند و اعلام هم نكنند مشكلي نيست.
حالا اينكه اصلاحطلبان با آرم و يا بيآرم ميآيند، فرقي نميكند و اشكالي ندارد؛ شايد بگويند كه ما تصميم گرفتهايم اين بار بدون آرم بياييم؛ مگر اصولگرايي هميشه با پرچم اصولگرايي بوده، تا ديروز اصولگرايي پرچم ديگري داشت و حالا با پرچم ديگري آمده؛ آيا اين پرچم بايد هميشه پرچم تشكيلاتي باشد؛ علم و پرچم عوض ميشود و مثلا ميگويند كه ما ايندفعه تك تك ميآييم و يا يك پرچم ديگري ميگويد ما با اسم جديدي ميآييم؛ اشكالي ندارد، به نظر من در كشور ما كه آنچنان احزاب متشكل و تشكليافته و سازمانيافته ندارد، خيلي اين مسئله ايرادي ندارد. البته يكي از مشكلات ما هميشه همين بوده است كه متناسب با مقتضيات روز، پرچم عوض شده و حتي محتوا هم بعضي مواقع عوض شده است.
**بايد نسبت به دوم خرداديهايي كه تفكرات ليبرال و سكولار و بر هم زننده و غير انقلابي داشتند، حساس بود
*فارس: شما خطر جريان فتنه را بيشتر احساس ميكنيد يا خطر جريان انحرافي؟
افروغ: اين سؤال، سوالي است كه من بايد دادههاي كافي در مورد آن داشته باشم. من داده كافي در اين زمينه ندارم و فقط ميتوانم بگويم كه خيلي بايد هوشيار بود. اولا بايد نسبت به آن دسته از افرادي كه موسوم به دوم خردادي بودند ولي تفكرات ليبرال و سكولار و بر هم زننده و غير انقلابي داشتند، حساس بود.
من هميشه گفتهام كه اينها يك دست نيستند؛ منظور من كساني است كه متوجه مباني و روشهاي نظام جمهوري اسلامي نيستند و حتي از روشهايي استفاده ميكنند كه تعريف ناشده است يعني شيوهها و روشهاي غيرقانوني. بنابراين هم بايد به روش توجه داشت و هم به اهداف و شعارها.
از سوي ديگر من هميشه حساسيتي نسبت به صاحبان قدرت داشتم؛ ميخواهم بگويم هرچند نسبت به كسي كه امروز در قدرت نيست هم بايد هوشيار بود ولي من هميشه جهتگيريام نسبت به صاحب قدرت بوده است؛ مثلا بعضيها به من ميگويند كه چرا شما امروز دوم خرداد را نقد نميكنيد كه من در پاسخ ميگويم آن زماني كه دوم خرداديها سر كار بودند من از نقّادهاي آنها بودم و نمي دانم كه شما كجا بوديد و زماني هم كه آقاي هاشمي روي كار بود باز هم از نقاّدان بودم؛ الان چه حكمتي دارد كه باز هم نقد كنم.
اگر قرار است روشنفكري باشم كه اهل نقد باشد، بهتر آن است كه نقاد صاحبان قدرت باشم. البته هميشه اينطور بوده كه يك طرف ميافتاده و بعد نقادها شروع به نقد ميكردند ولي موقعي كه روي كار بوده، كاري نميكردند.
**بايد هزينه نقد را در زمان پرداخت
بايد هزينه نقد را در زمان پرداخت؛ يعني بايد نقد حال كرد؛ اين آقاياني كه امروز با برخي تفكرات انحرافي و فتنهانگيزانه ضديت دارند ديروز كجا بودند؛ اينها در زمان دوم خرداد كجا بودند و چه ميكردند؛ ما هم كه پروندهمان معلوم است و كتابها و آثار مان و مواضع مان روشن است؛ ما حتي هزينه مواضعمان را هم دادهايم.
بايد سوراخ دعا را گم نكرد؛ مرد آن است كه نقد حال كند؛ وقتي يك طرف رفته، رفته است؛ البته بايد مراقب بود كه برنگردد.
**بريز و بپاشهاي ما اگر متكي به خارج نباشد، ناشي از ثروت دولتي است
*فارس: بالاخره نقد گذشته براي عدم تكرار اشتباه لازم است.
افروغ: بله، ميتوان نقد مفهومي و جرياني كرد و مواظب بود؛ ولي نبايد طوري شود كه توجه منحرف شود؛ يعني به جاي اينكه به اصل مطلب بپردازيم، فرع گذشته را يا اصل گذشته را كه امري فرعي شده، اصل كنيم.
امروز بحث من اين است كه چه كساني صاحب قدرت هستند و زمام قدرت و ثروت در دستشان است و چه كساني در شُرُف تجميع زر، زور و تزوير هستند؛ بايد زمانشناس بود؛ اگر من زمانه خودم را نشناسم كه روشنفكر نيستم.
من احساس ميكنم كه عدهاي با تكيه بر قدرت دولتي و ثروت نهفته در پس اين قدرت دولتي و حتي منزلت نهفته در پس اين قدرت دولتي امتيازات و فرصتهايي را بدست آوردهاند و بايد نسبت به اين فرصتها حساس بود؛ اين افراد امروز زمام امور را در دست دارند و ميتوانند عزل و نصبي را انجام دهند و ميتوانند بريز و بپاش داشته باشند؛ بريز و بپاشهاي ما اگر متكي به خارج نباشد، ناشي از ثروت دولتي است؛ بايد گشت و ديد كه كجا ثروت دولتي خرج انتخابات ميشود و چه عزل و نصب ها و چه خدماتي سر بزنگاه انتخابات انجام ميشود كه بوي انتخابات ميدهد و كجا دخل و تصرفي در انتخابات و كجا خط و ربطي صورت ميگيرد و كجا قوه مجريهاي در انتخابات دخالت ميكند و اين دخالتها از نوع دخالت مرموز است؛ نه دخالت قانوني.
ممكن است برخي از اين موارد به لحاظ قانوني هم مشكلي نداشته باشد، اما ممكن است از جنس فريب باشد.
*فارس: پس شما معتقد به نقد حال هستيد؟
افروغ: من هميشه براي خودم تعريف كردهام كه بايد نقد حال كرد؛ در زمان آقاي هاشمي نقاد وي بودم و در زمان آقاي خاتمي هم وي را نقد كردم و در زمان فعلي هم نقاد رئيس جمهور هستم؛ اگر اينطوري نگاه نكنيم معلوم است كه ايران را نشناختهايم و رابطه قدرت - ثروت را نفهميدهايم.
**مكتب ايراني عين انحراف است
*فارس: نقد شما به شرايط كنوني چيست؟
افروغ: من به طور كلي دلمشغول دو چيز در شرايط فعلي هستم، يكي طرح شعارهايي كه گفتمان انقلاب اسلامي را به انحراف ميكشاند و مسائل انحرافي را مطرح ميكند.
*فارس: منظور شما شعارهايي مثل مكتب ايراني است؟
افروغ: بله، مكتب ايراني عين انحراف است؛ بارها هم اين مسئله را گفتهام.
*فارس: مسئله بعدي چيست؟
افروغ: موضوع ديگر عزل و نصبها و بريز و بپاشها است؛ اين ولخرجيها از كجاست؛ اين پولهايي كه گفته ميشود و بعضا در رسانهها هم افشا ميشود از كجا ميآيد؛ بايد اين مسائل روشن شود؛ مسئله بعدي افرادي است كه به اسم ولايت فقيه نان ميخورند و خودشان را يك و ديگران را صفر ميدانند و من هيچگاه نديدهام كه اين افراد مواضع خودشان را نسبت به آن جريان به اصطلاح انحرافي معلوم كرده باشند.
شايد به لفظ گفته باشند اما به محتوا من نديدهام كه كاري كرده باشند؛ خيلي كج سليقگي است كه ما فكر كنيم اين جرياني كه اتفاق ميافتد با رئيس جمهور خط فاصل و فارق دارد.
**فرقي بين رئيسجمهور و جريان انحرافي قائل نيستم
*فارس: يعني شما رئيسجمهور و جريان انحرافي را يكي ميدانيد؟
افروغ: من بارها گفتهام كه اينها يكي هستند و در مقابل حرفي كه برخي افراد ميزنند و ميگويند كه ما بين رئيس دولت و آن فرد موردنظر فرق قائليم، بايد به آنها بگوئيم كه وقتي خود رئيس جمهور اين فرق را قائل نيست، شما چطور فرق قائل ميشويد؟
نكته ديگر اين است كه مواضع هر دو در مواقع حساس، سرنوشتساز و بزنگاهها معلوم است؛ يادمان نرود آن زماني كه منتقدين دولت نقد ميكردند و ميتوانستند اوضاع را پيش ببرند، وكيلالدولهها چه كردند؛ وكيلالدولههايي كه به وكيلالدوله بودن خود معترف بودند و به آن افتخار ميكردند.
وقتي فرد خودش را وكيل الدوله معرفي ميكند نبايد ناراحت شود كه به او بگويند وكيلالدوله؛ بايد وقتي كه ميخواست اين كلمه را به كار ببرد جلوي احساساتش را ميگرفت و اين كلمه را به كار نميبرد، ولي وقتي كه به كار برده است بايد مردانه تن به لوازمش بدهد. وقتي كه خودتان، اين صفت را براي خودتان انتخاب كرديد نبايد نگران باشيد؛ البته اشتباه كردهايد و بايد هزينه اشتباهتان را بدهيد. در حال حاضر برخيها وانمود ميكنند كه يك هستند و بقيه صفر هستند؛ درحالي كه نه خودشان يك هستند و نه ديگران صفر.
بعد از سخنانم در برنامه پارك ملت، برخي افراد قربةالي نتيجه الانتخابات به آن متوسل ميشوند؛ مثلا در يك ميزگرد ميگويند كه ما نسبت به سخنان افروغ موضع گرفتهايم و آيا شما هم موضع گرفتهايد و طرف مقابل هم چون در جوّ قرار ميگيرد ميگويد بله ما هم موضع گرفتيم؛ كسي نيست كه اين وسط بگويد اصلا افروغ چه گفت.
اين روزها انواع و اقسام فحاشيها و هتاكيها را نثار ما ميكنند و بعد هم ميگويند افروغ نقدناپذير است؛ اگر ما ميخواستيم نقدناپذير باشيم كه جواب افراد را ميداديم. من در سخنانم از كسي اسم نميبرم ولي آقايان مدام اسم ميبرند.
**به نفع اصولگرايان مستقل، شجاع، پاك و منتقد راي ميدهم
*فارس: شما در دوران آقاي هاشمي، خاتمي و همچنين در شرايط كنوني نسبت به اوضاع انتقاد داشتهايد، بالاخره در انتخابات پيشرو كانديداها نسبت به يك جريان گرايش دارند، شما در انتخابات آينده به كدام سمت و سو بيشتر سوق داريد؟
افروغ: من به نفع اصولگراياني راي ميدهم و به نفع چهرهها و نيروهايي موضع ميگيرم كه مواضع مستقل، شجاعانه، پاك و منتقد داشتند و متعادل حركت كردند؛ يعني سعي ميكردند كه حوادث را جمع كنند نه اينكه ناني بخورند يا اينكه به حوادث دامن بزنند.
مواضع من تقريبا مشخص است؛ من تمام افراد را رصد و مواضع آنها را در مجلس دنبال كردهام؛ من مواضع افرادي كه مصلحتانديشانه پيش نرفتند را ميپسندم و من خودم هم كه در مجلس بودم موضعام همين بود.
*فارس: شما خودتان در مجلس همينطور بوديد؟
افزوغ: من در مجلس نه اهل لابي بودم و نه كسي سراغ من ميآمد. خودشان هم ميدانستند و بارها گفته بودند كه افروغ فرد لابيناپذير است؛ ميگفتند كه فقط اگر عقل افروغ توانست قانعش كند، خودش وارد ميشود.
خيلي از آقايان بودند كه خودشان استيضاح را پيش ميبردند و بعد پشيمان ميشدند كه اين زيبنده مجلس نيست، من به افرادي راي ميدهم كه كيسه ندوخته باشند و افرادي كه به تعادل بيانديشند و ضعفهاي قوه مجريه را به همراه ضعفهاي قوه مقننه به رخ بكشند؛ من به كساني راي ميدهم كه مجلس را در رأس ميخواهند. مجلس مرتبط با حق مردم است بنابراين بايد مدافع نيازها و حقوق آنها باشد.
**در انتخابات آينده يك ليست راي نميآورد/مردم به افراد رأي مي دهند
*فارس: فضاي ذهني شما به دنبال يك مجلس اصولگرا است؟
افروغ: يك حسني كه انتخابات پيشرو دارد، اين است كه يك ليست راي نميآورد.
*فارس: يعني مردم به افراد رأي ميدهند؟
افروغ: به اعتقاد من اينطور است؛ من هميشه ميگفتم كه اينطور بهتر است و احساس مي كنم مردم آگاهانه از روي ليستهاي مختلف افراد را انتخاب ميكنند و نمايندگانشان را به مجلس ميفرستند.حالا اينكه بگوييم آرايش كلي مجلس عوض خواهد شد، به اعتقاد من اينطور نيست؛ ممكن است برخي نمايندگان عوض شوند. مثلا اصولگرايان طيف وسيعي هستند كه يك عده از آنها با دولت و يك عده هم منتقد هستند. به اعتقاد من در مجلس آينده فضا يك مقدار به سمت منتقدين ميرود؛ ولي آرايش كلي آنچنان تغيير نميكند.
**مجلس نهم كار سختي در پيش دارد
*فارس: به اعتقاد شما مجلس نهم چه دغدغههايي بايد داشته باشد؟
افروغ: مجلس نهم كار سختي را در پيش دارد؛ اولا اينكه مجلس بايد در تمام حوزهها توجه داشته باشد؛ من فكر ميكنم كه مهمترين معضل مجلس نهم بحث يارانهها باشد؛ نميدانم مجلس آينده با اين موضوع ميخواهد چه كند؛ وعدهاي داده شده كه محقق نشده است و به تمام ابعادش توجه نشده و روز به روز تورم و بيكاري و مشكل توليد را بيشتر ميكند. امروز توقعات هم بالا رفته و به راحتي هم نميتوان يارانهها را قطع كرد و در كل كار سختي در انتظار مجلس نهم است. به اعتقاد من در اين زمينهها نياز به اصلاحات جدي وجود دارد و اين اصلاحات جدي چگونه ميخواهد اعمال شود مهم است.
بحث عدالت اجتماعي، هدفمند كردن يارانهها، پر كردن شكافهاي طبقاتي، فرصتهاي اشتغال، برنامهريزي هماهنگ و كمك به دولت در ارتباط با اين برنامهريزي علاوه برمسائلي مثل آزادي بيان همه از چالشهاي پيشروي مجلس بعدي است. من فكر ميكنم مجلس بعدي، مجلس بسيار پرخطري است و بايد بسيار پركار هم باشد.
*فارس: براي نمايندگان يا براي مردم، يا براي هر دو؟
افروغ: براي همه، چرا كه اگر نمايندگان در خور و شايسته وارد مجلس نشوند، مشكلاتش متوجه مردم هم ميشود. امروز توقعات مردم را هم بالا بردهاند و به همين دليل كار نمايندگان فكور سختتر ميشود. البته كار دولت هم سخت است؛ دولت بعدي كار سختي در پيش دارد.
**شرف ما مرهون امام خميني (ره) است
*فارس: نظرتان را به اختصار در مورد افراد و كلمههايي كه ميگوييم، بفرماييد؟ امام خميني (ره)؟
افروغ: ايشان آنقدر بزرگ هستند كه من نميتوانم در قالب مفاهيم از ايشان ياد كنم.
ايشان يك نظريهپرداز، رهبر و راهبر انقلاب بزرگ بشري و اسلامي بودند و همه ما به گونهاي وامدار ايشان هستيم.
شرف ما مرهون امام خميني (ره) است و ايشان نجات بخش ما بودند.
امام خميني (ره) پيام رسان معنوي و ديني عصر جديد هستند؛ من هر چه در مورد ايشان بگويم كم گفتم؛ من به قدري نسبت به ايشان ارادات دارم كه برخي از من ميپرسند كه آيا شما امام خميني (ره) را به عنوان اصل موضوعه پذيرفتهايد؛ اصل موضوعه خير، امانتيجه اصل موضوعه من و تفكراتم در بهترين حالت چيزي جز امام خميني (ره) نميتواند باشد.
*فارس: مقام معظم رهبري؟
افروغ: من احساس ميكنم ايشان هم در چارچوب انديشه امام (ره) حركت مي كنند؛ اما بسترها و زمينههاي مستعد كه بخشي از آن به روشنفكران برميگردد، در اختيار ايشان نيست و شرايط به گونهاي رقم خورده كه بعضي به نام ايشان و در پشت سنگر حمايت و تبعيت از رهبري، منافع شخصي خودشان را دنبال ميكنند.
زدودن اين مسئله هم متوجه عالمان و هم متوجه خود ايشان است كه اجازه ندهند يك ركن فراجناحي دستاويز منافع گروهي خاص باشد؛ من رهبر انقلاب را در اين چارچوبي كه گفتم ميدانم ولي احساس ميكنم شرايط ساختاري و رواني يك واقعيتهايي را ايجاد كرده كه وظيفه نخبگان روحاني و غيرروحاني را دو چندان ميكند تا بستر را فراهم كنند تا ايشان آن چيزي كه تشخيص ميدهند، عمل كنند و اسير مصلحتهاي تحميلي نشوند.
**در ميدان واقعي مصاف مدافع ولي فقيه بودهام/ولايت فقيه يك ركن ركين است
*فارس: شما گفته بوديد كه حاضريد در ميدان كارزار دفاعتان را از ولي فقيه نشان دهيد...
افروغ: بنده همواره در ميدان واقعي مصاف مدافع ولي فقيه بودهام و اگر دقت كرده باشيد، همزمان با مسائلي كه در انتخابات 88 رخ داد، بنده همان موقع كتاب احياگري و مردم سالاري ديني را چاپ كردم كه اين كتاب در دفاع از ولايت فقيه بود و بعد هم يك مصاحبه داشتم كه طي آن گفتم مهمترين ضرورت كنوني ما وحدت ذيل اصل ولايت فقيه است و اين درست زماني بود كه شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه سر داده ميشد.
بنده كماكان از ولايت فقيه دفاع ميكنم و حتي قبل از برنامه "پارك ملت" در يك برنامه در شبكه پرس تي وي هم به اين مسئله پرداختم.
اما اگر به من بگويند كه در يك دادگاه فرمايشي و صوري و دادگاهي كه بوي تفتيش عقايد بدهد از ولي فقيه دفاع كنم، اين كار را نخواهم كرد. چرا كه تصنعي ميشود.
همه حرف من اين است كه در ميدان كارزار دفاع ميكنم و در ميدانهاي تصنعي كه ممكن است همراه با پاداش و موهبت يا ترس و وحشتي باشد، دفاع نميكنم چرا كه معتقدم اين اصل نبايد دستاويز منافع شخصي قرار گيرد.
بنده معتقدم در نظام ولايي تفتيش عقايد معنا ندارد، متاسفانه تفكرات تفتيش عقايدي زيادي در جامعه ميبينم كه اين تفكرات فضا را رعب آميز ميكند. به نظر من ولايت فقيه يك ركن ركين است و بايد از آن دفاع كرد ولي در ميدان اصلي نه در دادگاه تفتيش عقايد و نه جايي كه سفرهاي پهن است و نه جايي كه بوي تملق و ريا به مشام ميرسد.
*فارس: شهيد چمران؟
افروغ: شهيد چمران يك عارف بي ريا بود و راز و رمز جاودانگي و ماندگاري ايشان همان عرفان بي ادعاي ايشان است. او براي خدا كار ميكرد و كار را براي خوب بودن في نفسه آن انجام مي داد و نه براي دريافت پاداش و مواهب دنيوي و حتي اخروي.
*فارس: علي شريعتي؟
افروغ: علي شريعتي يك روشنفكر واقعي بود و به درد مردم ميانديشيد و زمان شناس خوبي هم بود و فهميد كه بايد روي بعد حركت آفرين اسلام تاكيد داشته باشد.
شريعتي در حد توانش سعي كرد كه بازگشت به خويشتن خويش را محقق كند و يكي از كساني بود كه دوشادوش ساير روشنفكران نسل دوم توانست به بسط آگاهي مردم كمك كند و بستر ساز انقلاب اسلامي شود و زمينه را در مسيري كه امام (ره) از سال 42 فراهم كرده بودند مهياتر كنند.
*فارس: صندلي مجلس؟
افروغ: عليالقاعده جايگاه دفاع از حقوق ملت؛ جايگاه نظارت بر دولت. انشاءالله كه اين "علي القاعده" جاري و ساري شود
*فارس: علي لاريجاني؟
افروغ: مرد سياست
*فارس: دانشگاه آزاد اسلامي؟
افروغ: دانشگاه آزاد، دانشگاهي است كه قابليتهاي خوبي دارد. همين كه اين دانشگاه دولتي نيست يك حسن براي آن محسوب ميشود. اما بايد نسبت خودش را با فرهنگ و جامعه و تاريخ و شرايط زيست محيطي و زيست جهاني روشنتر كند و به كيفيت، بيشتر بيانديشد و مواظب باشد كيفيت و محتوا تحت الشعاع كميت قرار نگيرد و در توسعه رشتهها به قابليتهاي محيطي و نيازهايش هم توجه كند و بكوشد كه بين ساختارهاي شغلي و نظام آموزشي رابطه برقرار كند.
**با سبحاني، نادران، توكلي، خوشچهره، ابوطالب و سروري روابط خوبي داشتم
*فارس: احمد توكلي؟
افروغ: يك اصولگراي منتقد و شجاع و كسي كه در مجلس هشتم يكي از كساني بود كه آبرو داري كرد.
*فارس: شما در مجلس هفتم با چه كساني بيشتر رابطه دوستانه داشتيد؟
افروغ: من با سبحاني، نادران، توكلي، خوشچهره، ابوطالب و سروري روابط خوبي داشتم.
**اصحاب رسانه بايد بسوزند و بسازند
*فارس: رسانه؟
افروغ: رسانه يكي از ابزارهاي روشنفكري است و بارها گفتهام كه كساني كه با رسانه سر وكار دارند، اگر لايه اول روشنفكري را رقم نزنند، لايه دوم هستند و آنها كه با رسانه سر وكار دارند، بايد روشنفكري كنند و بايد درد مردم را بشناسند.
من وقتي ميشنيدم كه به گونهاي پاداشي به رسانهها ميدهند و ممكن است اين پاداش روي آن رسانه و رسالتش تاثير بگذارد، ناراحت ميشدم.يا اينكه احساس ميكردم برخي از آنها تحت تاثير القائاتي كه از بالا به آنها ميشود، قرار ميگيرند بسيار متاثر مي شدم.
من فكر ميكنم اصحاب رسانه بايد روشنفكري كنند يعني براي مردم كار كنند و بسوزند و بسازند كه البته سخت است. يعني اصحاب رسانه بايد ساده زيستي، شجاعت و استقلال و حريت را بياموزند تا نامي جاودانه از آنها باقي بماند.
** فارس را خبرگزاري ارزشي ميدانم/فارس نسبت به من اخلاقي عمل كرده
*فارس: خبرگزاري فارس؟
افروغ: خبرگزاري فارس يك افت و خيزهايي داشته؛ به نظر ميرسد هرچند خبرگزاري فارس نسبت به گذشته اخلاقيتر و عاقلتر شده است.
*فارس: نسبت به چه زماني؟
افروغ: نسبت به زماني كه خيلي هيجان زده و شتاب زده عمل ميكرد. ولي هنوز رگههايي از بيتوجهي به اعتدال و اخلاق در آن ديده ميشود. ولي نسبت به شخص بنده كه اخلاقي عمل كرده. شايد سياستهاي شما اقتضا ميكند همه خبرها را پوشش دهيد مثلا بيشترين توهينهايي كه به شخص من شده از طريق خبرگزاري فارس مطلع ميشوم.
*فارس: بالاخره مثلا در مجلس يك نفر در تذكري اسم شما را ميآورد و رئيس مجلس هم در پاسخ نكتهاي را ميگويد. نميشود كه اينها را نزد.
افروغ: نه منظورم آن نيست؛ مثلا يك خبرگزاري با من مصاحبه ميكند و وقتي من نام كسي را ميبرم در خصوص آن حساس ميشود.
*فارس: ولي خيلي موقعها خودمان توليد كننده خبر نيستيم؟
افروغ: بله متوجهام. ولي به نظرم برخي نكات قابل تامل است. مثلا ممكن است شما بگوييد كه ما يك رسالت خبري داريم كه بر اساس آن همه چيز را پوشش ميدهيم كه اگر اين طور است من حرفي ندارم اما اگر ميخواهيد فضا به سمت لطافت بيشتر برود؛ شايد بتوان برخي مسائل را مضمونيتر بيان كرد.
البته من خبرگزاري فارس را يك خبرگزاري ارزشي ميدانم و وقتي كه آن را خبرگزاري ارزشي ميدانيم بايد نسبتش را با اين جايگاه تعريف كند.
*فارس: تعطيلات نوروز؟
افروغ: فكر ميكنم در تعطيلات نوروز رفتار همه عوض ميشود؛ يعني افرادي هم كه مخالف نوروز و نوروزگرايي هستند رفتارشان عوض ميشود. به هر حال رفتارمان مبتني بر جهت خاصي ميشود كه بر اساس آن حتما بايد به ديگران سر بزنيم و صله رحم كنيم.
تعطيلات نوروز در فصل بهار و نو شدن است و اين فصل جايگاه خاصي دارد. به اعتقاد من فصل بهار ميتواند فرصت خوبي براي بالاترين فعل اخلاقي يعني گذشت باشد.
**يك زماني قبل از انقلاب، در دوران دانش آموزي طرفدار استقلال بودم
*فارس: شما استقلالي هستيد يا پرسپوليسي؟
افروغ: الان هيچ كدام. ولي يك زماني قبل از انقلاب، در دوران دانش آموزي طرفدار استقلال بودم. ولي كلا زياد در اين وادي نيستم. دوست دارم يك زماني پرسپوليس ببرد و يك زماني استقلال و يك زماني هم دوست دارم كه فجر سپاسي كه تيم همشهري ما است، ببرد. چرا كه دوست ندارم تيم همشهريام را در انتهاي جدول ببينم.
البته من مسائلي را كه در مقوله فوتبال اتفاق ميافتد به عنوان يك مقوله كلان تحليل ميكنم و در مقوله كلان اين مسئله فقط به عرصه فوتبال برنميگردد.
من ميگويم كه بياخلاقي در سياست گريبانگير فوتبال هم شده است. در كل ميگويم كه فوتبال ميتواند در حد خودش مورد توجه قرار گيرد نه خارج از حد خودش چرا كه وقتي خارج از حد خودش مورد توجه قرار گيرد و بعد هم با آن برخورد سياسي شود، نميتواند موثر باشد.
*فارس: احيانا شما ارتباط فاميلي با سياستمداران ديگر هم داريد؟
افروغ: نه. با كسي فاميل نيستم. شايد جزء افراد نادري باشم كه از محله جنوب شهر شيراز برخاستم و سرنوشتي برايم رقم خورد و به اين جا رسيدم و هر چه كه بوده لطف خدا بوده است.
كد مطلب : 147508
سه|ا|شنبه|ا|9|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]
-
گوناگون
پربازدیدترینها