واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: آلودگي، چالش زيست محيطي خليجفارس
كـرهزمين مـحيـطزيست غيرقابل تفكيكي را تشكيل ميدهد كه تمامي عناصر آن با يكديگر همبستگي دارد و خسارات وارده به اين محيط نميتواند منحصراً محدود به مرزهاي ملي و قلمرو حاكميتي باشد. اگرچه دريا توان خودپالايي دارد و به مرور برخي آلودگيها را حذف ميكند، اما هنگامي كه فعاليت انسان ميزان آلودگي را افزايش ميدهد و مانع از فرايندهاي پاكسازي طبيعي ميشود، فاجعه زيستمحيطي آغاز ميشود.
امروزه در بسياري از مناطق كرهزمين با خطرات و صدمات برگشتناپذير و غيرقابل جبران به محيطزيست روبرو هستيم كه اساس پيشرفت بشريت را در معرض تهديد قرار داده است. توسعه پايدار جنبهاي از توسعه انساني و در ارتباط با محيطزيست و نسلهاي آينده است و توسعه ناسالم همواره يكي از چالشهاي محيطزيست است.
برنامه محيطزيست سازمان ملل در گزارشي اعلام كرده است كه 150 منطقه مرده در درياها و اقيانوسهاي جهان وجود دارد كه در آنها به دليل آلودگي به نيتروژن ناشي از كودهاي شيميايي و فضولات صنعتي، اكسيژن آب شديداً كاهش يافته و در نتيجه حيات در آن مناطق از بين رفته است.
سازمان ملل متحد در سالهاي اخير شعار خود را حفظ درياها از آلودگي و تأمين آبهاي پاك قرار داده است. درياها و اقيانوسها همواره از مهمترين مسيرهاي حمل و نقل مواد به خصوص نفت در جهان هستند. گسترش فعاليتهاي صنعت نفت، صدور مواد نفتي به خارج، تردد كشتيها و نفتكشها و گسترش مناطق بندري سهم عمدهاي در آلودگي دارند و اثرات مخرب و جبرانناپذيري بر محيطزيست دريايي ايجاد ميكنند. منطقه دريايي خليجفارس با مساحتي برابر 40هزار كيلومتر مربع از تنوع زيستي بالايي برخوردار است، به طوري كه در ميان علفهاي دريايي آن بيش از 600 گونه جانوران آبزي، بين 400 تا 450 گونه ماهي در اين دريا زندگي ميكنند كه از تعداد زيادي از اين ماهيان، بهرهبرداري اقتصادي شود.خليجفارس در ابعاد اقتصادي نه فقط نياز بسياري از بخشهاي اقتصادي را فراهم ميكند، بلكه از نظر تغذيهاي هم بزرگترين تأمينكننده گوشت سفيد مصرفي ايرانيان است.
شرايط ويژه اقيانوسي (نيمه بسته بودن) خليجفارس و ارزشهاي خاص اكولوژيك، تردد تعداد زياد كشتيهاي اقيانوسپيما به عنوان منطقه ويژه دريايي شناخته شده است و به حفاظت و مراقبت همهجانبه در برابر آلودگي محيطزيست به ويژه آلودگيهاي نفتي نيازمند است.
منطقه خليجفارس و درياي عمان بر اساس آخرين آمار اعلام شده در گزارشهاي جهاني بر اثر ورود آلايندهها از كشتيهاي نفتي و تجاري و 10ميليون تن آلايندههاي ناشي از جنگ و فاضلابهاي شهري يكي از آلودهترين مناطق دريايي جهان است، كه تاكنون باعث نابودي درصد بالايي از آبزيان و ماهيان اين دريا شده است.
آلودگي نفتي در اثر تخليه عمدي، تصادفات دريايي، جابهجايي نفت، تعمير شناورها، آب موتورخانه و قاچاق سوخت صورت ميگيرد. حجم عمده آلودگيهايي كه در خليجفارس و تنگه هرمز ايجاد شده ناشي از چاههاي نفت و سكوهاي نفتي است. روزانه 17ميليون بشكه نفت از تنگه هرمز جابهجا ميشود و 40 تا 50 هزار شناور بزرگ بالاي 10هزار تن GT در خليجفارس تردد ميكنند. نشت 15هزار تن در مقياس متريك مواد نفتي در اثر تراكم رفت و آمد نفتكشها، خليجفارس را تبديل به آلودهترين خليجهاي دنيا كرده است.
در حال حاضر 90درصد نفت منطقه و 45درصد نفت مورد نياز دنيا از تنگه هرمز جابهجا ميشود. طبق آمارهاي موجود 57درصد آلودگيهاي نفتي خليجفارس ناشي از حمل و نقل نفتكشهاست. اين در حالي است كه اين آمار و ارقام در ديگر درياهاي جهان در بدترين شرايط بين 4 تا 15 درصد است. در حال حاضر ميزان آلودگي زيستمحيطي خليجفارس و درياي عمان 47برابر حد متوسط استاندارد است. بزرگترين آلودگي ايجاد شده در خليجفارس به زمان جنگ ايران و عراق باز ميگردد كه 8/5ميليون بشكه نفت در دريا رها شد.
نتايج بررسي وضع آبزيان خليجفارس و تعيين ميزان آلودگي آبهاي آن توسط دانشگاه شهيد چمران اهواز در سالهاي گذشته بسيار تأسفبار و حيرتانگيز بود. چنانكه ميزان كادميوم 1000 برابر، كبالت 300برابر، روي 300 برابر، سرب حدود 20هزار برابر و نيكل 1000برابر آب درياهاي پاك برآورد شده بود.از منابع آلودهكننده ديگر، ميتوان از حدود 142 كارخانه صنعتي و تعداد زيادي پالايشگاه، كارخانههاي سيمان، كارخانههاي آب شيرينكن در كرانههاي خليجفارس را نام برد. همچنين روزانه نزديك به 34هزار مترمكعب فاضلاب روانه پهنه آبي خليجفارس ميشود. تخليه فاضلاب در محدودههاي 12 مايلي ساحل بايد صورت پذيرد، اما محدوده خليجفارس به علت عرض و عمق كم در هر منطقه كه تخليه شود، باز هم ميتواند نواحي حساس و مناطق ساحلي را در معرض تهديد قرار دهد. اين آلودگيها 20 تا 30 متر و در بعضي مواقع 500 متر از آب دريا را كدر و سياه ميكنند. مرگومير آبزيان و كاهش ذخاير آبي خليجفارس بر اثر ورود مواد نفتي و پسابهاي صنعتي و همچنين ورود حجم بالايي از فاضلابهاي شهري بحران زيستمحيطي ايجاد كرده است. يك نفتكش 200هزار تني روزانه حدود 255هزار گالن آب سيستمخنككننده موتور را به دريا سرازير ميكند. آب اين سيستمها حامل مواد نفتي، فلزات سنگين بوده و با دمايي بيش از دماي محيط وارد دريا ميشوند. از آثار مهم آلودگي آب با منشأ نفت يا پسابها، مشكلات زيستشناختي است كه براي مـوجودات زنده دريايي به وجود ميآيد.
سرازير شدن انواع پسابهاي صنعتي به ويژه فرآوردههاي نفتي و سموم، ضمن آلوده كردن آب دريا، حيات آبزيان را هم به خطر انداخته است. پيامدهاي آلودگي و خسارات ناشي از آن در بخش وسيعي از منطقه برجاي ميماند، كه برخي از آنها غيرقابل جبران و بسياري تا درازمدت گريبانگير مردم كشورهاي منطقه خواهد بود.
بر اساس ارزيابي كارشناسان بهداشت كه از نظر علمي به اثبات رسيده، براي اينكه يك منطقه دريايي از آلودگيهاي زيستمحيطي پاك شود و به وضع اوليه برسد، حدود 100 سال به طول ميكشد. البته اين پيشبينيها زماني قابل تحقق است كه روز به روز از حجم آلودگيها كاسته شود وگرنه با روند فعلي آلودگي محيطزيست نميتوان اميدوار بود كه در 100 سال آينده چنين اتفاقي بيفتد.
با اين توصيف آيا ميتوان انتظار داشت كه نسل فردا ما را مقصر اصلي آلودگي محيطزيست دريايي قلمداد نكند و سهلانگاري و بيتوجهي در حفظ و پاكيزگي محيطزيست را ناديده بگيرد. به هر حال فراموش نكنيم با روند افزايش آلودگي دريا نسل فردا هرگز ما را نخواهد بخشيد.
فاطمه ميرمحمدصادقي
نشريه پيام دريا شماره 209
يکشنبه|ا|7|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]