حماس و يك اشتباه تاريخي

واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حماس و يك اشتباه تاريخي
در پي تغيير موضع حماس درباره حكومت بشار اسد و حمايت اسماعيل هنيه از مخالفان اسد ، حسن هاني زاده از تحليلگران مسائل جهان عرب ، اين يادداشت را براي عصر ايران نوشته است:

معروف است به اين كه رهبران سياسي فلسطين در طول 64 سالي كه از عمر رژيم صهيونيستي مي گذرد همواره از تاريخ عبرت نمي گيرند و اشتباهات پيشينيان خود را تكرار مي كنند.

نخستين اشتباه رهبران تاريخي فلسطين اين بود كه فريب رهبران سابق جهان عرب را خوردند و با وعده بازگشت سريع به اراضي اشغالي ،مردم فلسطين را وادار به ترك فلسطين اشغالي كردند.

مردم فلسطين با اين تلقي كه مهاجرت آنان براي مدتي كوتاه خواهد بود از فلسطين به كشورهاي لبنان، سوريه ، مصر ،اردن وعراق مهاجرت كردند اما اين مهاجرت بازگشتي به دنبال نداشت.

اشتباه ديگر رهبران فلسطيني اين بود كه در جريان اشغال كويت توسط عراق درسال 1990 در كنار رژيم صدام قرار گرفتند و كويت را كه بزرگترين حامي مالي آنان بود به رژيم ديكتاتوري صدام فروختند.

در گير شدن مستقيم با رژيم پادشاهي اردن در سال 1970 كه منجر به بروز فاجعه سپتامبر سياه وقتل عام 15 هزار فلسطيني توسط ملك حسين پادشاه سابق اردن يكي ديگر از اشتباهات تاريخي رهبران فلسطيني بود.

امضاء قرار داد اسلو نيز زائيده تحليل غير دقيق رهبران فلسطين وتلقي اشتباه آميز آنان از شرايط ورخدادهاي بين المللي در آن زمان بود.

در سال 1991 كنفرانس مادريد در شرايطي بر گزارشد كه اشغال كويت توسط عراق جهان عرب را به دو بلوك مخالف و موافق تقسيم كرده بود.

مرحوم ياسرعرفات رهبر سابق سازمان آزاديبخش فلسطين كه همه تخم مرغ هاي خود را در سبد صدام حسين قرار داده بود ،بيشترين دوستان عرب خود را ازدست دا د .

لذا ياسر عرفات با اين تلقي كه جهان عرب انسجام خود را از دست داده وفلسطين تنها مانده، با پادرمياني دولت نروژ بطور پنهاني با مقامات رژيمصهيونيستي مذاكراتي را آغاز كرد كه اين مذاكرات به امضاي توافقنامه اسلودر سال 1993 منجر شد.

ازآنجائي كه دمشق همواره براي پشتيباني از جنبش فتح به رهبري ياسر عرفات متحمل مشقات زيادي شده بود لذا اين قرار داد رنجش مرحوم حافظ اسد رئيس جمهوري سابق سوريه را در پي داشت.

مرحوم حافظ اسد انتظار داشت كه ياسرعرفات حداقل قبل از امضاي قرارداد ننگين اسلو با رهبران سوريه رايزني مي كرد اما عرفات به اصطلاح از پشت سر حافظ اسد عمل كرد.

همان زمان مرحوم حافظ اسد دستور داده بود كه ديگر ياسرعرفات را به دمشق راه ندهند اما رهبر جنبش فتح كه همچنان نسبت به تشكيل يك دولت مستقل فلسطيني ترديد داشت نمي خواست مهم ترين حامي خود يعني سوريه را از دست بدهد.

لذا در سال 1994 زماني كه باسل اسد فرزند مرحوم حافظ اسد در يك تصادف دردناك جان خود را از دست دا د ياسرعرفات به بهانه شركت در مراسم تشييع جنازه باسل اسد وارد دمشق شد و در حالي كه بشدت بر سر و روي خود مي كوبيد خود را در آغوش مرحوم حافظ اسد انداخت!

با اين كه حافظ اسد به خوبي مي دانست كه مرحوم ياسرعرفات به اصطلاح فيلم بازي مي كند اما با وساطت عبدالحليم خدام معاون سابق رئيس جمهوري ،فاروق الشرع وزير خارجه ومصطفي طلاس وزير دفاع وقت سوريه با ياسر عرفات آشتي كرد و او را بخشيد.

اما مدتي بعد ياسرعرفات كه در كاخ رام الله به عنوان رئيس تشكيلات خودگردان بر كرسي رياست تكيه زد رفت وآمدهاي خود را با اسحاق رابين ، شيمون پرز وايهود باراك نخست وزيران سابق رژيم صهيونيستي افزايش داد و دوستان قديمي خود را فراموش كرد.

سرانجام ياسرعرفات كه تحت تاثير رهبران برخي كشورهاي عرب منطقه روابط خود را با رژيم اسرائيل توسعه داد ه بود در كاخ خود تنها ماند و آمد بسر او كه نبايد مي آمد.

ياسر عرفات از سال 2002 بيش از دو سال در محاصره تانكهاي ارتش رژيم صهيونيستي درمقر تشكيلات خود گردان در رام الله باقي ماند ودر طول اين مدت هيچيك از رهبران عرب به عنوان همدردي حتي زحمت يك تماس تلفني با ياسرعرفات را بخود ندادند.

عرفات درنوامبر سال 2004 بر اثر يك بيماري مشكوك به بيمارستان پرسي فرانسه منتقل شد ودر آنجا در غربت فوت كرد اما در طول 14 روزي كه در بيمارستان بستري بود هيچيك از سفراي عرب در پاريس حتي به ملاقات وي نرفتند.

پرونده مرگ مشكوك ياسرعرفات پس از 50 سال مبارزه براي هميشه در بيمارستان پرسي فرانسه به بايگاني راكد سپرده شد وگوئي اصلا ياسرعرفاتي به دنيا نيامده بود !

محمود عباس" ابو مازن "جاي عرفات را گرفت وهمان راهي را دنبال كرد كه عرفات سالها بدون دست يابي به اهداف خود دنبال كرده بود.

ابو مازن با سرعت بيشتري در پي مذاكره با رهبران رژيم صهيونيستي برآمد اما اين مذاكرات پس از 7 سال به بن بست رسيد.

حماس كه مبارزه خود را از سال 1987 با انقلاب سنگ آغاز كرده بود توانست جايگاه رفيعي در ميان توده هاي مسلمان و فلسطين كسب كند.

مبارزات حماس مي رفت معادلات داخلي ،منطقه اي وبين المللي را به سود ملت فلسطين تغيير دهد اما بار ديگر رهبران حماس دچار خطاي تاريخي شدند.

رهبران عربستان، قطر، اردن و مصر از حماس خواستند تا فاز نظامي و مبارزاتي را كنار بگذارد و وارد فاز سياسي و دولت سازي بشود.

حماس در سال 2005 با اين تلقي كه تشكيل يك دولت انقلابي به كسب امتيازات بيشتري از رژيم اسرائيل منجر مي شود وارد انتخابات پارلماني شد .

اين جنبش با كسب اكثريت كرسي هاي پارلماني توانست دولت خود را تشكيل دهد اما هيچيك از سران رژيم هاي عرب عليرغم وعده هاي قبلي خود حاضر نشدند دولت حماس را به رسميت بشناسند.

امروز نيز حماس بار ديگر دچار خطاي استراتژيكي شده ومي رود تا دستاوردهاي مبارزاتي خود را فداي وعده هاي پوچ ودروغين سران عربستان، بحرين، قطر وامارات كند.

سفر اسماعيل هنيه نخست وزير حماس به چند كشورعربي و نيز جمهوري اسلامي ايران در واقع برآيند رخدادهاي اخير جهان عرب بود.

سر نگوني حسني مبارك در مصر، زين العابدين بن علي در تونس و معمر قذافي در ليبي اوضاع سياسي منطقه را به سود حماس و به ضرر جنبش فتح تغيير داد.

جنبش فتح به رهبري محمود عباس كه هم پيمانان سنتي خود را در مصر ، تونس و ليبي از دست داده سعي كرد به حماس نزديك شود .

رهبران حماس نيز با اين تصوركه اوضاع سوريه ديگر قابل كنترل نيست وممكن است تغييراتي در آينده در سوريه صورت گيرد خود را درآغوش رهبران كشورهاي حوزه خليج فارس ونيز جنبش فتح انداختند.

هر چند مذاكرات اخير اسماعيل هنيه، خالد مشعل وموسي ابومرزوق از رهبران حماس با محمود عباس رئيس تشكيلات خود گردان در دوحه و قاهره يك مساله داخلي است و به خود فلسطينيان مربوط است اما در جريان سخنراني اسماعيل هنيه در دانشگاه الازهر اتفاقي رخداد كه جايگاه حماس را نزد ملت ايران متزلزل مي كند.

همه ملتهاي مسلمان در سراسر جهان به خوبي مي دانند كه ملت ايران در طول 33 سال گذشته به دليل جانبداري بي قيد وشرط از جنبش هاي مبارز فلسطيني بهاي سنگيني پرداخت كرده است .

اتهام زني ها ، محاصره اقتصادي ، جنگ تحميلي 8ساله ، بلوكه كردن دارائيهاي ايران و تلاش براي انزواي سياسي اين كشور بخشي از تبعات كمك ملت ايران به جنبش هاي آزاديبخش فلسطين به ويژه حماس بوده است.

در جريان سخنراني اخير اسماعيل هنيه در دانشگاه الازهرقاهره جمعي از افراد معلوم الحال تحت تاثير پترودلارهاي عربستان شعارهائي عليه ايران دادند كه با سكوت نخست وزير حماس مواجه شد.

سلفي هاي مزدور عربستان بدون هيچگونه مقدمه اي شعارهاي " نه ايران نه حزب الله" دادند واسماعيل هنيه نيز با لبخند وسكوت خود ظاهرا آنان را همراهي مي كرد.

جا داشت كه آقاي هنيه براي اين گمراهان كوردل و بي بصيرت و سلفي هاي مزدور و جيره خوارعربستان توضيح مي داد كه اگر ايران وحزب الله نبودند امروز نه حماسي وجود داشت ونه فلسطين .

آقاي اسماعيل هنيه بايد متذكر مي شد كه اسرائيل در جنگ ژوئن 1967 درعرض 6 روز 80 هزاركيلومتر مربع " 8 برابر مساحت لبنان" از خاك مصر و سوريه را اشغال كرد اما در جنگ 33 روزه در برابر شيرمردان مكتب "حيدر" با تحمل سنگين ترين شكست هاي تاريخي خود از جنوب لبنان عقب نشيني كرد.

آقاي اسماعيل هنيه بايد به اين كوردلان متعصب ياد آوري مي كرد كه در جنگ ژوئن 1967 ژنرال هاي دو ستاره و سه ستاره ارتش مصر از ترس سربازان اسرائيلي در شنزارهاي صحراي سينا، العريش و شرم الشيخ پنهان شده بودند .

اما در جنگ 33 روزه لبنان ،اين ژنرال هاي سه ستاره اسرائيلي بودند كه در برابر جوانان پيرو مكتب امير المومنين" علي عليه السلام" در جنبش حزب الله بستوه آمده بودند و خود ر ادر پشت تپه ماهورهاي جنوب لبنان پنهان كرده بودند.

متاسفانه آقاي اسماعيل هنيه در سخنراني خود در جمع سلفي هاي دانشگاه الازهر در روز جمعه گذشته بدترين عبارات را در مورد نظام ضد صهيونيستي سوريه به كاربرد و از تروريست هاي سلفي ضد دولتي سوريه جانبداري كرد.

حداقل آقاي اسماعيل هنيه بايد حرمت نان ونمكي را كه 500 هزار فلسطيني مقيم سوريه در طول 60 سال گذشته خورده بودند پاس مي داشت و موضع متعادل تري در برابر دولت بشار اسد اتخاذ مي كرد.

اگر آقاي هنيه تصور مي كند كه بايد در بهارعربي چهچهه مستانه بزند و ياران قديم را فراموش كند بار ديگر مرتكب خطاي تاريخي شده زيرا سران رژيم هاي عرب هيچگاه به ملت فلسطين وفادارنبوده ونخواهند بود.

موضوع فلسطين را سران كشورهاي بي هويتي مانند عربستان، قطر، بحرين و امارات حل نخواهند كرد زيرا اين موضوع بقدري پيچيده وداراي ابهامات سياسي، بين المللي وامنيتي است كه از فهم وشعور سران اين كشورها خارج است .

آقاي اسماعيل هنيه و ياران وي در جنبش حماس بايد بدانند كه ملت ايران در بدترين شرايط محاصره اقتصادي و بين المللي هرگز دست از حمايت از ملت فلسطين بر نداشت اما نمك خوردن ونمكدان شكستن هم در ادبيات سياسي و اجتماعي ملت ايران جائي ندارد.

ملت بزرگ و وفادار ايران در جريان بر گزاري مراسم روز قدس سال 1388 زماني كه عده معلوم الحالي شعار " نه غزه نه لبنان" سر داده بودند بر دهان اين عده كوبيد، لذا اين ملت انتظار داشت كه آقاي اسماعيل هنيه بر دهان كسانيكه شعار " نه ايران نه حزب الله" سر داده بودند ، مي كوبيد .

يکشنبه|ا|7|ا|اسفند|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]

[مشاهده در: www.asriran.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]