واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: خانواده و پيشرفت تحصيلي
اعظم حبيبي
موفقيت تحصيلي به علل و عوامل متعددي بستگي دارد كه نبود و يا نقصان هركدام از اين عوامل موجبات افت تحصيلي را فراهم مي سازد. هوش و استعداد تحصيلي يادگيرنده، عوامل محيطي و عوامل خانوادگي از مهم ترين عوامل تاثيرگذار بر روند پيشرفت تحصيلي دانش آموزان است.
بي شك نقش خانواده درموفقيت تحصيلي فرزندان آنچنان حائز اهميت است كه به هيچ بهانه قابل كتمان نيست.
خانواده با آن جايگاه برجسته و ممتاز در نظام تعليم و تربيت به دلايل متعددي مي تواند تاثيري شگرف در فعاليت هاي آموزشي داشته باشد. كه مختصرا به آن اشاره مي شود.
نقش سواد والدين
خانواده هاي ايراني نقش خود را درباره كمك به پيشرفت تحصيلي فرزندان در دو نكته خلاصه مي كنند:
1-تهيه و تدارك امكانات
2-همراهي با فرزندشان در درس خواندن.
دركنار شرايط اقتصادي خانواده دانش آموز، برخورد معلمان و محتواي كتب درسي،يكي از عوامل مهم در پيشرفت تحصيلي و يا حتي ترك تحصيل دانش آموزان سواد والدين محسوب مي شود. اگر بچه ها در محيط خانواده احساس پشت گرمي نمايند و هرگاه از نظر درسي مشكلي برايشان پيش آمد مطمئن باشند كه اولياي آنها كمك شان مي كنند دراين صورت با دلگرمي بيشتري درس مي خوانند و دچار عقب ماندگي تحصيل نخواهند شد.
محيط خانواده در پيشرفت تحصيلي نقش مهمي دارد. دانش آموزي كه والدين خود را مشغول مطالعه مي بيند خودش نيز تشويق به درس خواندن مي شود و آنها را به عنوان بهترين الگوي همانند سازي تحصيلي انتخاب مي كند. بنابراين كمك و راهنمايي فرزندان توسط والدين امري است ضروري و نمي توان كار آموزش را تنها به مدرسه محول ساخت و از نقش خانواده در اين زمينه غافل شد. دانش آموزان اوقات زيادي را در منزل مي گذرانند و تحت تاثير اعمال و رفتار والدين هستند و از آنها انتظار كمك و راهنمايي در زمينه درس را دارند.
بنابراين بزرگترين كاستي و قصوري كه مي تواند متوجه والدين يك دانش آموز باهوش باشد آن نيست كه براي او كامپيوتر نخرند و يا ساير خواسته هايش را نتوانند اجابت كنند بلكه اين است كه با سهل انگاري ها و ناشي گري هاي خود سطح فكر خانواده را پايين آورند.
پژوهش هاي بسياري نشان داده اند كه آنچه والدين در تعامل خود با كودكان درخانه انجام مي دهند عامل اصلي تعيين كننده توانايي هاي كلامي و پيشرفت درسي است نه سطح درآمد والدين يا ميزان تحصيلات يا ساير خصوصيت هاي مربوط به پايگاه اجتماعي آنان. والديني مي توانند بهترين و موثرترين سطح تعامل را با فرزندان داشته باشند كه از سطح فكري - و نه فقط سطح تحصيلات- بالاتري برخوردار باشند. بنابر اين نقش پدر و مادر درافت و يا ارتقاي سطح فكري و فرهنگي خانواده بسيار مهم است.
اضطراب دانش آموزان و نقش خانواده ها دركاهش آن
در دهه اخير كم شدن تعداد فرزندان در خانواده و در نتيجه توجه كردن و اهميت دادن بيشتر خانواده ها به فرزندان، باعث شده تا در بعضي موارد افراط هايي نيز در اين زمينه صورت پذيرد. از آن جمله است توقعات والدين درمورد نمرات فرزندانشان. اين توقعات كه مي تواند ناشي از قياس فرزند با ديگر فرزندان دوست و آشنا و چشم و هم چشمي با آنها يا به علت امكانات قرارگرفته از طرف والدين در اختيار فرزند (از جمله كتاب ها و كلاس هاي كمك آموزشي- معلم خصوصي- استفاده از كامپيوتر و اينترنت و...) باشد، تا جايي پيش مي رود كه بعضي والدين كميت را فداي كيفيت كرده و تنها كسب نمره 20 را ارزش تلقي مي كنند. اين گونه توقعات نه تنها نتيجه مطلوب درپي نداشته بلكه در بسياري اوقات تنها باعث افزايش اضطراب در دانش آموز و نتيجه عكس مي گردد. موارد ياد شده در ذيل به والدين كمك مي كند تا در كاهش اضطراب دانش آموزانشان نقش موثري داشته باشند.
1) محيط خانواده و جو عاطفي حاكم بر آن بايد از تنش هاي عاطفي و مشاجره باشد.
2) سعي شود درايام امتحانات، رفت و آمد و ميهمانيهاي خانوادگي تعطيل يا محدود گردد.
3) محيط فيزيكي آرام و بي سر و صدا براي مطالعه دانش آموزان فراهم نماييد.
4) به استراحت و خواب دانش آموزان توجه كافي داشته باشيد.
5) وظايف خانگي محوله به دانش آموزان را حذف يا كاهش دهيد.
6) در هنگام امتحانات، دانش آموزان نياز به حمايت عاطفي و اطمينان بخشي بيشتري دارند. لذا در اين زمينه اقدام موثر داشته باشيد.
7) ساعات تماشاي برنامه هاي تلويزيون تا حد امكان كاهش يابد.
8) از ايجاد ترس و دلهره بي جا در بچه ها خودداري نماييد.
9) از توقعات بي جا و فشار بيش از حد براي مطالعه خودداري نمائيد.
10) در صورتي كه فرزندتان از موفقيت در يكي از امتحانات رضايت خاطر نداشت، مورد حمايت قرارگيرد و از سرزنش نمودن او خودداري كنيد.
11) از حبس كردن دانش آموز در اتاق براي مطالعه كردن خودداري شود و به دانش آموز اجازه استراحت و تفريح لازم نيز داده شود.
12) تغذيه دانش آموز مناسب و مقوي باشد.
13) انتظارات بالا و بيش از حد توانايي از فرزندان، مي تواند در ايجاد اضطراب و شدت آن مؤثر باشد، پس انتظارات مذكور را تعديل نماييد.
14) كمال گرايي بيش از حد والدين و وسواس شديد خانواده نسبت به نمرات بالا باعث ايجاد اضطراب در فرزندان مي شود.
15) از مقايسه فرزندان با يكديگر و با ديگران پرهيز كنيد.
16) از تأكيد بيش از حد بر درس خواندن اجتناب كنيد.
17) ضمن اطمينان بخشي به دانش آموزان در آنان ايجاد انگيزه نموده و با ارائه پاداش و تقويت هاي مطلوب آنها را تشويق به مطالعه نمائيد.
باورهاي والدين، موفقيت فرزند
سه عامل به عنوان مهمترين عوامل جهت موفقيت تحصيلي دانش آموزان مطرح است كه از اين عوامل با نام «باورهاي والدين» يا «اهداف والدين» ياد مي كنند:
باور والدين و مشخص كردن نكات مهم و با اهميت در زندگي و انتقال اين باورها و اعتقادات به كودك، با شيوه اي صحيح و منطقي، كودك را در جهت گيري ها و رفتارهايش ياري مي دهد. به طور مثال، اگر تحصيل، موفقيت تحصيلي و تحصيلات بالاي فرزند براي والدين از اهميت ويژه اي برخوردار است، بايد اين باور به شيوه اي درست و منطقي براي كودك شرح داده شود تا كودك بفهمد كه براي والدين او، موفقيت تحصيلي جايگاه ويژه اي دارد، تا بر همين اساس گام بردارد.
عقيده و باور والدين درباره هر موضوعي بايد در رفتار خود آنها جلوه گر شود. والديني كه از دروغگويي بيزارند و دوست ندارند فرزندشان اين خصلت زشت را بياموزد، بايد اين باور را به طور عملي نشان بدهند. اگر والدين عقيده دارند كه ارتباط و حضور مستمر آنها در مدرسه فرزندشان باعث موفقيت تحصيلي او مي شود، بايد اين عقيده را اجرا كنند. به اين معني كه با برقراري ارتباط مؤثر و مناسب با اولياء مدرسه فرزندشان باعث فراهم كردن زمينه مناسب براي موفقيت فرزندشان شوند. بنابراين باورهاي والدين و انتقال اين باورها با شيوه اي درست و منطقي به فرزند، او را در جهت گيري ها و يافتن مسير صحيح ياري مي كند.
ارتباط با مدرسه راهكاري مناسب براي پيشرفت تحصيلي
از آنجا كه نهادهاي خانه و مدرسه هر دو وظيفه تعليم و تربيت فرزندان را بر دوش دارند لذا ارتباط بين اين دو نهاد تربيتي لازم و ضروري به نظر مي رسد. چرا كه نه مدرسه مي تواند بدون همكاري خانواده ها رسالت تعليم و تربيت خويش را به شكل صحيح اجرا نمايد و نه خانواده ها مي توانند بدون ارتباط مستمر با مدرسه در جهت تربيت صحيح و رفع مشكلات تحصيلي فرزندان خود اقدامي مناسب انجام دهند.
اصولا به دو دليل مهم ارتباط بين مدرسه و خانه توصيه مي شود. اول اينكه ارتباط بين اين دو نهاد باعث ايجاد يك نوع هماهنگي در هدف ها، روش ها و انتظارات تربيتي و آموزشي بين خانه و مدرسه مي شود. حسن اين هماهنگي اين خواهد بود كه از بروز تضادها و دوگانگي ها و تعارض ها در امور تحصيلي و خصوصاً تربيتي فرزندان كه موجب بروز سرخوردگي، دلزدگي و افسردگي در فرزندان مي شود و نتيجه اي جز سردرگمي فرزندان ندارد. جلوگيري مي شود.
ارتباط با مدرسه به اين دليل نيز كه موجب مي گردد تا والدين از وضعيت تحصيلي ونيازهاي فرزندانشان بهتر و بيشتر آگاه شوند و اطلاعاتي را به دست آورند كه براي ارائه نقش تربيتي بهتر خانواده لازم و ضروري است توصيه مي گردد. برخي والدين به دليل عدم آشنايي كافي با نيازهاي واقعي ويژگي هاي سني فرزندانشان در سنين مختلف و عدم اطلاع از وضعيت تحصيلي آنان نمي توانند نقش هاي نظارتي و حمايتي خود را به طرز صحيحي اجرا نمايند و نه تنها موجب بروز افت تحصيلي در فرزندان خود مي شوند بلكه روز به روز از فرزندان خود نيز به دليل عدم شناخت كافي از آنان فاصله مي گيرند... ارتباط مستمر با مدرسه و شركت منظم در جلسات انجمن اولياء و مربيان و شركت در كلاس هاي آموزشي مناسب براي آشنايي با ويژگي ها و نيازهاي فرزندان در دوره هاي سني مختلف راهكار مناسبي است براي تقويت بعد نظارتي و حمايتي خانواده ها در برابر فرزندان كه اميدواريم مورد توجه خانواده ها قرار گيرد.
پنجشنبه|ا|4|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]