واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: ايران و ميز مذاكره
به نظر مي رسد استراتژي مذاكرات اتمي ايران بر مبناي "كار تمام شده" استوار است. بر اين منوال هر از چند گاهي يك پيشرفت علمي در اين مسير به اطلاع جهانيان رسانده شده و اين گونه انتظار مي رود كه مذاكره با قدرت هاي بزرگ از اين به بعد بر اساس "واقعيت موجود" صورت گيرد. پاكستان و هند نيز در مسير برنامه خود از اين روش براي روبرو شدن با جامعه جهاني استفاده كرده اند. "غرب" نيز در مقابل ايران استراتژي مشخصي را دنبال مي كند. اين استراتژي شامل محورهاي زير است: 1- جلوگيري از دستيابي ايران به تكنولوژي هسته اي از طريق اعمال انواع تحريم هاي علمي، صنعتي و اقتصادي 2- ايجاد تخريب تاسيسات و ترور دانشمندان اتمي 3- اعمال تحريم هاي فلج كننده اقتصادي روي صنايع نفت و گاز و پتروشيمي براي جلوگيري از دستيابي ايران به منابع مالي لازم 4- ايجاد هماهنگي بين المللي براي منزوي ساختن ايران 5- طرح اعلام حمله نظامي به تاسيسات ايران
در ادبيات سياسي منتشره در غرب ابراز نگراني از دستيابي ايران به "نقطه غيرقابل بازگشت" در تكنولوژي اتمي كتمان نمي شود. از اين "نقطه" هيچگاه تعريف دقيقي ارائه نشده است. آغاز آن با مخالفت با ساخت نيروگاه بوشهر شروع شد ولي در حال حاضر از ممانعت براي دستيابي به سلاح اتمي صحبت مي شود. به هر حال براي مقابله با دستيابي ايران به هر آنچه خطرناك توصيف مي شود روندهاي فوق الذكر مورد استفاده قرار مي گيرد. به موازات اين اعمال فشارها "غرب" همچنان علاقمند است كه ايران به پاي ميز مذاكره بيايد. اما مذاكره كننده ايراني در چه شرايطي پاي اين ميز مي رود؟
1- "غرب" محيط بين المللي را بر ايران بسيار تنگ كرده است. به نظر مي رسد كه آمريكا تلاش دارد موضوع ايران را كاملا دو قطبي كند. اتحاديه اروپا علي رغم مشكلات مالي و اقتصادي خود اتحاد بيشتري را با آمريكا به نمايش گذاشته است. چين و روسيه به عنوان كشورهايي كه ايران روي آنها حساب ويژه باز كرده است عليرغم ميل خود براي رو در رويي با " غرب " در مورد ايران مجبور شده اند مواضعي مخالف اتخاذ كنند. اما همچنان تلاش دارند كه موضوع ايران در چارچوب مذاكره و در داخل آژانس انرژي اتمي حل و فصل شود. خود اين روش در ذات خود حداقل كوتاه آمدن ايران را در برخي از خواسته هايش دارد. 2- اگر تحريب هاي اخير در برخي از صنايع نظامي و تاسيسات صنعتي را خرابكاري برنامه ريزي شده ندانيم، قتل دانشمندان مرتبط با پروژه اتمي را به وضوح بايد جزو دستاورد طرف مقابل در ميز مذاكره دانست كه براي آن ها نكته مثبتي است. 3- تحريم هاي يك جانبه يا بين المللي اگر بر بخش دولتي نتوانسته تاثير خرد كننده داشته باشد اما حداقل بخش خصوصي و متوسط را توانسته با مشكلات عديده اي روبرو سازد و اين به مفهوم بسط نارضايتي در ايران است كه بازهم براي آنها دستاورد محسوب مي شود. 4- تحريم يك جانبه اخير بانك مركزي توانست حداقل در مدت محدودي تاثير جدي بر اقتصاد داخلي بگذارد و بازار ارز و طلا در داخل كشور را به هم بريزد. متعاقب اين به هم ريختگي افزايش قيمت ها و نارضايتي مردم از اين روند "غرب" را به ادامه اين سياست تحريض كرده است. اوضاع فعلي خاورميانه و شرايط سوريه و اراده اكثر اعضاي 1+5 براي تغيير رژيم اين كشور نيز شمشير دو لبه اي است كه ايران نمي تواند از آن انتظار زيادي به نفع خود در موضوع اتمي داشته باشد. وضعيت سوريه و حفظ رژيم اين كشور و جلوگيري از عمليات مجدد نظامي غرب براي چين و روسيه از اولويت سياسي ويژه اي در سطح جهان برخوردار است و به ايران جايگاه بعدي را مي دهد.
كاترين اشتون با استقبال از آمادگي ايران براي مذاكره مي گويد: "مذاكره صرفا يك جلسه نيست، براي خريد وقت نيست و ايران بايد اين فرصت را مغتنم شمرده و پيشنهاد قابل قبولي را ارائه دهد." با اين انتظار و برنامه ريزي و چينش اين گونه ميز مذاكره به نظر مي رسد شرايط فعلي براي مذاكره چندان مناسب نبوده و نمي توان دستاوردي را انتظار داشت مگر آن كه موارد زير آماده شده باشد:
1- ايران توانسته باشد حداقلي از ائتلاف و هماهنگي بين المللي براي مواجه با گروه 1+5 را به وجود آورده و حداقل از بخشي از نتيجه جلسه اطمينان داشته باشد.
2- اقتصاد ايران علائمي از كنترل اوضاع را از خود نشان داده باشد.
3- ايران توانسته باشد قدرت نسبي مقابله به مثل را به نمايش بگذارد.
سفير پيشين ايران در سوئيس و چين
منبع: ديپلماسي ايراني
دوشنبه|ا|1|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]