واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: مديرعامل اپل در جديدترين مصاحبهاش گفتاپل در زندگي مردم نفوذ كرده است
ندا لهردي- از زماني كه «تيم كوك» به جاي استيو جابز روي صندلي مديريت اپل نشست، بسياري اين سوال را در ذهنشان دارند كه آيا او ميتواند روند موفقيت اپل را ادامه دهد يا نه؟ با اين همه اما شايد اعتماد ما و خيلي از طرفداران اپل به انتخاب جابز به عنوان جانشينش، باعث ميشود كه همچنان به آينده اپل اميدوار باشيم.
كوك هفته گذشته با شركت در كنفرانس اينترنت و تكنولوژي كه توسط شركت تحقيقات مالي و سرمايهگذاري Goldman Sachs برگزار شده بود و البته مصاحبه با يكي از كارشناسان اين شركت در حاشيه اين كنفرانس سعي دارد استراتژيهاي آينده اپل را تشريح كند. او در اين مصاحبه درباره همه چيز از شرايط كار در كارخانههاي توليدي اپل در چين گرفته تا فرهنگ و آداب و رسوم اپل صحبت كرده است. اين مصاحبه را در زير ميخوانيد:
درباره شرايط كار در كارخانههاي توليديتان در چين مانند فاكسكان چه فكر ميكنيد؟
اولين چيزي كه بايد بگويم اين است كه شرايط كار در اپل و مجموعههاي وابسته آن كاملا جدي و سخت است. اين شرايط براي همه كاركنان اپل در اروپا، آسيا و حتي آمريكا هم يكسان است. تك تك كاركنان براي ما اهميت دارند.
خود من در سالهاي زياد در كارخانههاي مختلفي مانند Alabama و Virginia كار كردهام و هميشه يك مدير نبودهام. ما سعي داريم به صورت منظم از كارخانههايمان بازديد كنيم و از نزديك با فرآيند توليد ارتباط داشته باشيم تا شرايط كار كاركنانمان را بهتر درك كنيم.
به عقيده ما هر كارگر حق دارد در يك محيط كاري مناسب و امن كار كند؛ جايي كه بتواند درآمد كافي داشته باشد و آزادانه اعتراضش را بگويد. از طرفي ما به آموزش اهميت زيادي ميدهيم و سعي داريم با برگزاري كلاسهاي رايگان مهارت و تخصص كارگران را افزايش بدهيم. در حال حاضر بيش از 60 هزار نفر از كارگران خطوط توليدي ما در كشورهاي مختلف در اين كلاسها رايگان شركت ميكنند. اين كلاسهاي براي بعضيها آنقدر جدي هست كه حتي آنها را ادامه ميدهند و مدركهاي معتبري هم ميگيرند. از طرفي معتقديم كه استفاده از نيروي كاري كم سن و سال بسيار زشت و دور از انسانيت است، اما ميدانيم كه تعداد كمي از اين نيروهاي كار در بعضي از كارخانههاي ما مشغول به كارند. اين موضوع براي ما ناراحت كننده و مهم است. به همين دليل سعي داريم تا حد امكان از ورود اين نيروها به چرخه توليديمان جلوگيري كنيم. حالا ما عضو بنياد جهاني كار سالم هستيم و شرايط كار در بخشهاي توليدي ما مرتبا از طرف بازرسان و كارشناسان اين بنياد مورد بررسي قرار ميگيرد.
آيا فكر ميكنيد iPhone هنوز فرصتهايي براي رشد دارد؟
بله. 37 ميليون گوشي iPhone فروخته شده در فصل گذشته، رقم بزرگي است. اين رقم حتي 17 ميليون دستگاه بيشتر از چيزي است كه ما براي فروش اين گوشي در فصل چهارم سال 2011 پيشبيني كرده بوديم، اما من نگاه متفاوتي به اين اعداد و ارقام دارم. 37 ميليون دستگاه براي يك فصل يعني حدود 24 درصد از سهم بازار موبايلهاي هوشمند در اين فصل و در واقع اينكه سه خريدار از هر چهار خريدار يك گوشي ديگري به جز iPhone ميخرد. اين ميزان اما كمتر از 9 درصد از بازار موبايلهاي هوشمند است. به اين ترتيب در واقع 9 نفر از هر ده نفر گوشي ديگري به جز iPhone ميخرند. اين در حالي است كه كارشناسان انتظار دارند ميزان صادرات موبايلهاي هوشمند تا سال 2015 به يك ميليارد دستگاه برسد و اين يعني يك فرصت بسيار بزرگ كه شايد اين عددها در برابر آن چيزي نباشند.
نظر شما درباره توليد iPhone ارزان قيمت و حضور در بازار كشورهاي در حال توسعه چيست؟
هركسي در هر كشوري بهترين محصول را ميخواهد. چنين افرادي به دنبال نسخه ارزان قيمت از بهترين محصول مورد نظرشان نيستند، آنها فقط محصولي را كه بهترين است ميخواهند. بازار كشورهاي در حال توسعه با تمام مشكلات چرخه توزيع و عرضه در آنها، فرصت خوبي براي گسترش بازار ما هستند. همانطور كه گفتم صادرات موبايلهاي هوشمند تا سال 2015 به يك ميليارد دستگاه ميرسد كه پيشبينيها نشان ميدهد حدود 25 درصد از اين ميزان را بازار دو كشور چين و برزيل در اختيار خواهند داشت. به همين دليل ما روي بازار چين تمركز كردهايم و درآمد ما از فروش محصولاتمان در اين كشور در سال گذشته ميلادي به 13 ميليارد دلار رسيده است. اگر چه بعضي از همكاران با من درباره اين موضوع توافق ندارند اما فكر ميكنم يك اتحاد سليقهاي ميان كاربران مختلف دنيا بر سر محصول با كيفيت و خوب وجود دارد.
درباره حضور iPod و Mac در بازارهاي نوظهور بگوييد.
وقتي اپل iPod را در سال 2001 و بعد از آن فروشگاه موسيقي iTunes را معرفي كرد و دسترسي كاربران ويندوز (كه اغلب در كشورهاي در حال توسعه هستند) را هم امكان پذير كرد، يك هاله نور براي Mac به وجود آمد. حالا 23 فصل متوالي برابر با شش سال است كه بازار Mac رشدي بيش از پيشبينيهاي ما دارد. در آن زمان iPod و Mac بيشتر در بازار كشورهاي توسعه يافته مانند آمريكا، اروپاي غربي، ژاپن، استراليا و كانادا با استقبال كاربران مواجه شد و كاربران اروپاي شرقي، خاورميانه، آفريقا و بخشهايي از آسيا چندان از آنها استقبال نكردند. اما حالا همه چيز تغيير كرده است. معرفي و عرضه iPhone باعث شد كه برند اپل براي ميليونها نفري كه تا قبل از آن نام اپل را هم نشنيده بودند، معرفي و شناخته شود. شايد آشنايي بعضي از كاربران با iPod، Mac و ديگر محصولات اپل به بعد از معرفي iPhone مربوط شود.
تقاضا براي iPad چطور است؟
فروش 55 ميليون دستگاهي چيزي است كه هيچ كس حدسش را هم نميزد؛ حتي خود ما. فروش 55 ميليون دستگاه كامپيوتر Mac براي ما 22 سال طول كشيد. 5 سال زمان برد تا بتوانيم 22 ميليون دستگاه iPod بفروشيم و حدود 3 سال براي فروش ميليونها دستگاه iPhone وقت گذاشتيم. به نظر من چيزي كه اهميت دارد اين است كه چرا iPad چنين فروشي را تنها در طول دو سال داشته است. خب، اين محصول كاملا افسانهاي است. سرعت هماهنگي با تكنولوژيهاي جديد و به روز شدن و تبديل به iPad2 ميتواند نظر طرفداران تكنولوژي را به خودش جلب كند. اين همان چيزي است كه اين روزها بسياري از كاربران به دنبال آن هستند. در حال حاضر هفده هزار برنامه كاربردي و اپليكيشن براي iPad وجود دارد و اين موضوع جالب توجهي است. با اين همه به نظر من مهمترين دليل موفقيت آن اين است كه iPad بر شانههاي تمام محصولات قبل از خودش ايستاده است. حالا ديگر همه ميدانند كه چطور با دستگاههاي تمام لمسي كار كنند و از فروشگاههاي آنلاين برنامههاي كاربردي مورد نظرشان را تهيه كنند. من يك iPad را به مادرم دادم و او كاملا ميدانست با آن چطور كار كند و ميگفت كه اين را تنها با تماشاي آگهيهاي تبليغاتي iPad ياد گرفته است. خود من اين روزها حدود 80 يا 90 درصد از كارهايم را با iPad انجام ميدهم. من و همه همكارانم در اپل از روز اول عرضه iPad ميدانستيم كه بازار تبلتها در آينده نزديك بسيار بزرگتر از بازار كامپيوترهاي شخصي خواهد شد. اين به معناي مرگ كامپيوترهاي شخصي نيست. من Mac را دوست دارم و فكر ميكنم هنوز هم ميتواند رشد كند.
آيا به آينده Apple TV اميدوار هستيد؟
اين محصول واقعا جالب است و من بدون آن نميتوانم زندگي كنم. اگر Apple TV نداريد پيشنهاد ميكنم برويد و همين حالا يكي از آن بخريد و از آن لذت ببريد. با اين حال ما سال گذشته تنها 3 ميليون دستگاه از آن فروختيم. تنها در فصل چهارم 4/1 ميليون دستگاه Apple TV فروخته شده است. اين نااميد كننده است، اما دليل اصلي اين اتفاق آن است كه اين دستگاه يك سرگرمي است. البته دليل اينكه آن را به عنوان يك سرگرمي معرفي كرديم اين بود كه نميخواستيم اين تفكر را به وجود بياوريم كه Apple TV تجارتي به بزرگي و اهميت تجارت محصولات ديگرمان دارد. اما هر كسي كه مانند من از اين دستگاه استفاده كرده باشد به خوبي ميداند كه Apple TV چيزي بيش از سرگرمي را در خودش دارد.
در آخر كمي درباره فرهنگ و استراتژي اپل بگوييد.
اپل يك شركت منحصر به فرد است، يك فرهنگ منحصر به فرد كه نميتوان آن را تكرار كرد. نميخواهم بيهوده تعريف كنم، چون به چيزي كه ميگويم عميقا اعتقاد دارم. در طول سالهاي متمادي استيو به همه ما ياد داد كه اين شركت بايد هميشه محصولات بزرگ و متفاوتي را توليد كند و اينكه ما بايد روي اين محصولات خاص متمركز بمانيم تا اينكه بخواهيم محصولات مختلف و زيادي توليد كنيم. به همين دليل بايد هميشه در بخشي از بازار حضور داشته باشيم كه بتوانيم از طريق آن تاثير مهمي بر زندگي روزمره افراد جامعه داشته باشيم. ما سعي داريم بهترين كاري را كه ميتوانيم، انجام بدهيم. هيچ چيزي بهتر از آن نيست كه در خيابان ميبيني كسي در حال حرف زدن با گوشي iPhone است يا در باشگاه بدنسازي در حال ورزش با iPod موسيقي گوش ميكند يا در يك كافه در حالي قهوه عصرانهاش را مينوشد كه با iPad كار ميكند. ما توانستهايم به زندگي روزمره مردم نفوذ كنيم. با اين حال نميخواهيم به موفقيتهاي گذشته قانع باشيم. فكر ميكنم با كمك اين پشتوانه خوب بايد خودمان را بالا بكشيم. اين چيزهايي است كه درباره آينده اپل در ذهنم دارم.
يکشنبه|ا|30|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]