محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845262616
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: موسیقی سنتی غم دارد، اما غصه ندارد. غصه مربوط به امور دنیوی است كه در موسیقی ما جایی ندارد و به جایش غم فراق معشوق حقیقی در آن موج میزند. این در شعر ما نیز سابقه دارد... نیمه های دهه 60 خورشیدی بود كه صدای حسامالدین سراج با آلبوم «باغ ارغوان» گوشم را نوازش داد و بر دلم نشست. از آن زمان تا امروز كه 25 سالی میگذرد و بیشتر كارهایش را گوش كردهام، هیچگاه فرصتی پیش نیامد تا پای صحبتش بنشینم. سراج اصولا گفتگوگریز است و این بار هم یكی دو ماهی طول كشید تا قرار مصاحبه با او را نهایی و در عصر یك روز بهاری ملاقاتش كنیم. ساعت 4 بعدازظهر یك روز وسط هفته بود كه در طبقه هفتم یك ساختمان واقع در خیابان قائممقام فراهانی روبهروی هم نشستیم و از ویژگیهای كارهایش، شرایط امروز موسیقی كشور، تازهترین آلبومش و ... حرف زدیم. این موسیقیدان، آهنگساز و استاد دانشكده هنرهای زیبا، خوانندهای صاحب سبك است كه صدا و تكنیك ویژه خود را دارد. بیشتر اشعاری كه در كارهایش میخواند، حال و هوایی عرفانی دارد كه با آوای خاص او هماهنگی و همخوانی دارد. در كنسرتی كه سال گذشته در مونیخ آلمان داشتید، در سخنانی از جوانان خواستید كه به موسیقی سنتی روی آورند، چرا كه نهایت آن به مولانا، سعدی و حافظ ختم میشود. درست است؟بله. حرفهایم تقریبا چنین مضمونی داشت و بارها پیش از این هم بر آن تاكید كردهام. خب این صحبت، بحث قدیمی وابستگی موسیقی سنتی به ادبیات فارسی را زنده میكند كه چالش برانگیز است. آیا موسیقی ایرانی كاركردی جز خدمت به شعر ندارد و بی آن زنده نیست؟اشاره این سخن آن است كه موسیقی سنتی ما را به سمت معنا و معرفت سوق میدهد. جوانی كه سازی مثل سهتار میزند، اشعاری با آن خوانده میشود كه دارای مضامین و محتوای معرفتی هستند. در این صورت چنین نوازندهای با آثار بزرگانی چون مولانا، سعدی و حافظ انس میگیرد.مساله همین همراهی جداییناپذیر موسیقی و شعر ایرانی است كه استقلال این هنر ناب را زیر سوال میبرد. ما موسیقی بیكلام هم داریم، اما در آن متوقف نمیشود. موسیقی ما به دلیل علاقه مخاطب برای ارتباط مستقیم و بیواسطه با مفاهیم و معانی، بیشتر وقتها با شعر همراه میشود كه دلیل استقلال نداشتن موسیقی نیست. این وابستگی یك اما و اگر دیگر هم دارد كه مربوط میشود به محدود ماندن كلام موسیقی در اشعار چند شاعر بزرگ ایران. برای مثال شما هم در این گفتگو تنها از مولانا، سعدی و حافظ نام میبرید. تا حد زیادی همینطور است كه میگویید. برای مثال در موسیقی ایرانی در حق حكیم توس ظلم شده است. فردوسی شاعری است كه بیان اسطورهای و حماسی خاص خودش را دارد كه آكنده از حكمت است. این یك نقصان موسیقی ایرانی است كه كمتر به سراغ اشعار حماسی فردوسی رفته؛ هرچند در سالهای اخیر كارهایی در این زمینه صورت میگیرد. به جز فردوسی، ادبیات فارسی، شاعران بسیار دیگری نیز دارد كه از آن میان موسیقیدانان بیشتر به سراغ مولانا، سعدی و حافظ میروند. چرا به دیگران توجهی نمیشود؟ادبیات فارسی، 5 قله دارد؛ فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ. آنان به سبب آن كه اشعارشان به لحاظ صنایع ادبی و مضمون قوی است، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. در مقایسه با تعریفی كه در جهان از موسیقی وجود دارد، آیا همین وابستگی به شعر و كلام، برای موسیقی سنتی یك عیب به شمار نمیآید؟این عیب نیست، ویژگی موسیقی ایرانی است. نباید انتظار داشته باشیم كه تعاریف و الگوهای موسیقی غربی، اینجا هم دقیقا انطباق داشته باشد. مسلم است كه آنان فرهنگ خاص خود را دارند كه موسیقیشان هم با آن هماهنگ است. موسیقی ایرانی، مبتنی بر مضامین عرفانی است كه مردم هم بشدت علاقهمند به آن هستند. برای مثال، غزلیات حافظ جزئی جداییناپذیر از فرهنگ و زندگی مردم است كه بیشك در موسیقی هم حضوری پررنگ پیدا میكند. یك بحث دیگر، توجه موسیقی سنتی به قالبهای كلاسیك شعر فارسی با محتوای عارفانه است. در این میان چرا شاعران نوپرداز و مضامین اجتماعی جایی ندارند؟اشعار دارای مضامین اجتماعی بیشتر به صورت دكلمه همراه با موسیقی جالب میشوند؛ بویژه اگر با صدای خود شاعر باشد. فكر میكنم این نوع شعر با قالب موسیقی سنتی جور درنمیآید. برای همین است وقتی شما به سراغ شاعران معاصری هم مثل قیصرامینپور میروید، اشعاری با وجوه عارفانه او را برمیگزینید و به سراغ آثار اجتماعیاش نمیروید؟وقتی من میخواهم كنسرتی بدهم یا آلبومی را منتشر كنم، هر شعر انتخابیام باید با دیگر آثار آن مجموعه سنخیت داشته باشد. یعنی اشعاری با مضامین متناسب باید در كنار هم قرار بگیرند. موسیقی سنتی در دورههایی تاریخی مثل زمان مشروطه، انقلاب و جنگ بشدت سیاسی و اجتماعی شده كه منافات و تعارضی با ساختارش پیدا نكرده است. چرا این جریان پایدار و همیشگی نباشد؟یك زمانی رسالت موسیقی این میشود كه بیاید در عرصه اجتماعی و سیاسی كار كند كه این اتفاق در اوایل انقلاب رخ داد و من هم آثاری را با این مضامین خواندم. اما یك زمانی مسائل اجتماعی به گونهای هستند كه رسالت هنر بالاتر از آنهاست. این بحث مثل این است كه به حافظ ایراد بگیریم چرا یك شعر انقلابی صریح و متناسب با دوره و زمان خودش نسروده است. اما وقتی خوب غور میكنیم، میبینیم حرفهایی كه حافظ زده است، فراتر از این عرصههای سطحی است. البته آنچه بزرگان عرفان و حكمت اسلامی به زبان شعر گفتهاند، همیشه و همه جا میتواند الگویی رفتاری برای فعالیت در حوزههای اجتماعی و سیاسی باشد. برای مثال وقتی حافظ میگوید «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» یك راهنمای طریقت سیاسی و اجتماعی جلوی ما مینهد كه هیچگاه كهنه نمیشود.به عبارت دیگر در حالی كه هر شاعر و موسیقیدانی بیشك دارای تعهد اجتماعی و سیاسی است، اما وارد بازیها و بحثهای سطحی و روزمره این عرصه نمیشود.این تعهد سیاسی و اجتماعی را چگونه تعریف میكنید؟بیشتر در حوزه مفاهیم عمومی انسانی مطرح میشود. هر كسی در هر رشته هنری فعالیت میكند، به یقین این فكر و باور را دارد كه با اشاعه هنر درست و معنوی، میتوان خیلی از مسائل و معضلات اجتماعی را حل كرد.در تاریخ ایران، نوعی نگاه علمی به موسیقی وجود داشته است و دانشمندان زیادی درباره آن رساله و كتاب نوشتهاند. این رویكرد بر چه پایهای استوار بوده است؟موسیقی در واقع وجه تجریدی ریاضی است، چون در آن نسبت فركانسها پدید آورنده زیبایی است. این رویكرد نفیكننده وجه هنری موسیقی نیست، بلكه بیشتر در جهت آشكارسازی رموز علمی آن حركت میكند. چنین وضعیتی كم و بیش درباره معماری هم صدق میكند؛ چرا كه آن را وجه تجریدی هندسه مینامند. در اینجا نسبت طول، عرض، ارتفاع و سطوح است كه زیبایی را میآفریند.اشاره به معماری كردید كه درس آن را هم خواندهاید. تحصیلات و تجربه شما در این رشته چه تاثیری بر كار هنریتان در عرصه موسیقی گذاشته است؟بستر معماری، مكان است و بستر موسیقی، زمان. اما چون هر دو هنر با نسبتهای عددی سر و كار داشته و وجوه مشترك زیباییشناسی دارند، با هم بیگانه نیستند. در یك جمله كوتاه میتوان گفت كه موسیقی، معماری زمان است و معماری، موسیقی مكان.اما نگفتید تحصیلات و تجربه معماری شما چه نقشی در هنر موسیقیتان ایفا كرده است؟بیشك به طور ناخودآگاه بر هم اثر گذاشتهاند كه بیانش سخت است، ولی حداقل میتوانم بگویم كه تحصیلات دانشگاهی باعث میشود كه هنرمند، ذهنی طبقهبندیشده پیدا كند. پشتوانه آموزشی، هنرمند را تحلیلگر میسازد و آن را به یك آنالیزور تبدیل میكند.بسیاری از علاقهمندانتان، صدای شما را حزنانگیز میدانند. خودتان هم این تحلیل مخاطب را میپذیرید؟شاید این طور باشد، اما فكر میكنم بیشتر این باشد كه چه میخوانم. یك موقع خواننده رشتی، شوشتری یا كرد بیات میخواند كه احساس غم در مخاطب ایجاد میكند، اما یك زمانی دارد همایون یا چهارگاه میخواند كه حالت متفاوتی دارد.این قضاوت كه موسیقی سنتی به طور كلی محزون است را چقدر وارد میدانید؟این را به هیچوجه نمیتوانم قبول كنم. چرا كه اگر با موسیقی سنتی انس بگیریم، متوجه میشویم كه در آن هیچ حزن دنیایی وجود ندارد و ایجاد غصه نمیكند. موسیقی سنتی در واقع دارد هشدار میدهد و با صدای محزونش میخواهد ما را از غفلت بیرون بیاورد. در یك جمله باید گفت كه موسیقی سنتی غم دارد، اما غصه ندارد. غصه مربوط به امور دنیوی است كه در موسیقی ما جایی ندارد و به جایش غم فراق معشوق حقیقی در آن موج میزند. این در شعر ما نیز سابقه دارد.اما در شعر فارسی، نمونههای بسیاری وجود دارند كه طربانگیز هستند. در حالی كه در موسیقی ایرانی كمتر به چشم میآید.این هم یك سوءتفاهم دیگر است. در موسیقی ایرانی هم طرب داریم؛ همانطور كه در آن حماسه و غم همدیده میشود. زیبایی موسیقی ما به دلیل همین مجموعه است كه كنار هم قرار گرفتهاند. برای مثال ما با پیشدرآمد شروع میكنیم كه قطعهای آرام و ملایم است و شنونده را با فضای دستگاه آشنا میكند. بعدش چهار مضراب میآید كه تند و با هیجان است و نمیگذارد مخاطب خسته شود. سپس نوبت به آرامش ساز و آواز میرسد كه در ادامه تصنیفخوانی به دنبالش میآید. رنگ هم قطعهای شاد است كه كار را به پایان میرساند. این مجموعه متنوع خود نشاندهنده آن است كه موسیقی ایرانی آن طور كه برچسب خورده است، محزون نیست. آنچه در موسیقی ایرانی بیشتر به چشم میآید، عمق غم نهفته در آن است و نه مقدارش. به عبارت دیگر موسیقی ما از نظر كمی خیلی غمگین نیست بلكه شدت آن زیاد است. برای مثال گوشه كرد بیات بسیار محزون و مغموم است.از سال 1359 كه آلبوم نینوا را منتشر كردید تا امروز تعداد كارهایتان به 25 میرسد كه از میانگین سالی یكی هم كمتر است. چرا؟از قدیم گفتهاند آن خشت بود كه پرتوان زد و در عالم هنر باید با وسواس كار كرد. هر مجموعه موسیقی باید دارای ظرایف لازم و پختگی كامل باشد تا بتوان آن را منتشر كرد. خودم هم دوست ندارم زیاد كار كنم و كیفیت آن پایین بیاید.كارنامه 30 ساله شما هم فراز و فرودهای زیادی داشته است. گاه در یك سال 2 آلبوم بیرون دادهاید و چند سال هم شده كه هیچ كاری منتشر نكردهاید.بخشی از این مساله به تهیهكنندگان و ناشران برمیگردد كه بویژه در سالهای اخیر كمتر رغبت دارند به موسیقی اصیل بپردازند. دلیل اصلی آن هم درهمریختگی و بینظمی فضای موسیقی كشور است. دهههای 60 و 70 خورشیدی، دوره بهتری برای موسیقی ایرانی بود كه بویژه مقطع 1364 تا 1375 را باید طلایی نامید. متاسفانه از ابتدای دهه 80، فضای موسیقی كشور نابسامان شد كه بر میزان و كیفیت آلبومهای منتشر شده در حوزه موسیقی سنتی هم تاثیر منفی گذاشت.منظورتان از درهمریختگی چیست؟20 سال پیش، آثار موسیقی سنتی در شمارگان 100 هزارتا منتشر میشد كه برای تهیهكننده سودآور و برای هنرمند قانعكننده بود. در حالی كه امروزه چنین شرایطی وجود ندارد.دلیل این افت را در چه میبینید؟وارد شدن موسیقیهای بیریشه به بازار كه ذهن مخاطب را آشفته و گیج كرده و فضایی پراغتشاش را شكل داده است.منظورتان پررنگ شدن موسیقی پاپ است؟موسیقی پاپ هم تعریف خود را دارد كه باید در فضایی هنری شده ارائه شود، اما وقتی همه چیز بیحساب و كتاب است، تولیدات پاپ هم به پایینترین سطح كیفی خود نزول میكند. در این حالت علاقهمندان با انبوهی آلبوم جورواجور كه خلقالساعه پدید آمدهاند روبهرو هستند كه تعداد اندكی آثار سنتی در آن وجود دارد كه آنها هم به خوبی دیده نمیشوند. ذهن مخاطب هم در این شرایط گیج میشود و در بین این سر و صداهای زیاد، اصلا امكان انتخاب پیدا نمیكند.یعنی نوای موسیقی سنتی در سر و صدای زیاد دیگر موسیقیها شنیده نمیشود؟شنیده میشود، اما بسیار ضعیف و كمتر از گذشته است. در قدیم، طرفداران موسیقی اصیل ایرانی همیشه منتظر انتشار آلبومی جدید بودند كه دیگر از آن تب و تاب خبری نیست. این درهمریختگی و اغتشاش بر ذائقه علاقهمندان نیز تاثیر بدی گذاشته و آنان را حتی از موسیقی خوب و فاخر هم دلزده كرده است.چطور میتوان به این وضعیت بینظم، سامان بخشید؟بخشی از این وظیفه بر عهده مسوولان و مدیران است. اگر آنان شرایط برپایی كنسرت را ساده و سهل سازند، از ناشران آلبومهای موسیقی حمایت كنند، مساله كپیرایت را جدی بگیرند و فضای تبلیغی مناسبی را برای آثار هنری به وجود بیاورند، مطمئن باشید كه به مرور بسیاری از مشكلات رفع خواهد شد.اشاره به كپیرایت كردید كه رعایت نكردن آن به تولیدكننده و هنرمند صدمه میزند. فكر میكنم برای شما این مساله خیلی پررنگتر است، چراكه بیشتر آثارتان و حتی قطعات این آلبوم جدیدتان روی سایتهای گوناگون قرار دارد.متاسفانه همین طور است و كاری هم از دست ما برای جلوگیری از آن برنمیآید. برای همین است كه هنرمند ایرانی از نظر مالی تامین نیست و امنیت هنری و حرفهای ندارد. وقتی قطعات هر آلبومی به سرعت در فضای مجازی منتشر میشود، به زودی تولیدكنندگان پاپس میكشند و دیگر كاری به هنرمندان سفارش نمیدهند.این در حالی است كه هر هنرمند با كارش زنده است و اگر این را از او بگیریم، انگار جانش را گرفتهایم. این مشكلی است كه دولتیها، نمایندگان مجلس و دیگر مسوولان باید برای آن فكری بیندیشند.اشاره به تعداد كم كنسرتها هم داشتید. چرا این طوری است؟چون روندی پیچیده و زمانبر دارد. سال 87 درخواست برگزاری كنسرتی را دادم كه برای جواب دادن به آن حدود 50 روز وقت تلف كردند. زمانی هم كه پاسخ مثبت دادند، دیگر تالار بزرگ كشور پر شده بود و امكان میزبانی ما را نداشت. پیچ و خم اداری صدور مجوز كنسرت، آنقدر دست و پاگیر است كه بسیاری را از كرده خود پشیمان میسازد و منصرف میكند.در حالی كه اجرای زنده موسیقی، یكی از بهترین راههای جذب مخاطب و علاقهمند ساختن جوانان است.بله. بیشترین صندلیهای تالارها در هنگام برگزاری كنسرتها از سوی جوانان پر میشود كه نشاندهنده ظرفیت بالای این هنر در جذب مخاطب است. ما چرا نباید از این توان نهفته در جامعه استفاده و جوانان را تغذیه فرهنگی و روانی كنیم؟ مطمئن باشید اگر هنر در هر جامعهای گسترش یابد، جای بسیاری از انحرافات و نابهنجاریهای اجتماعی را تنگ میكند. وقتی كنسرتها تعطیل شوند، آهنگساز، خواننده و نوازنده بیكار خواهند شد و مخاطب جوان هم وقتش را با كاری كه شاید چندان پسندیده نباشد، پر میكند.وقتی به فهرست آثار منتشر شده شما نگاهی میاندازیم، میبینیم كه با آهنگسازان زیادی، چه جوان و چه پیشكسوت ونامدار و ناشناس كار كردهاید. معیار همكاری شما با دیگران چیست؟برای من، اسم زیاد مهم نیست و این كار است كه اهمیت دارد. برای همین با حسن یوسفزمانی، فریدون شهبازیان، مجید درخشانی، علی رحیمیان و ... كه سابقه بیشتری دارند همكاری كردهام و با جوانترها هم كار كردهام.در بسیاری از آلبومها هم خودتان آهنگسازی كردهاید. چه مواقعی و تحت چه شرایطی این وظیفه را برعهده میگیرید؟یك زمانی خودم ملودیها و آهنگهایی متناسب با اشعار دارم و برای همین آهنگسازیاش را برعهده میگیرم. وقتی هم هست كه دیگران از من دعوت به همكاری میكنند كه پس از ارزیابی، به آنان جواب مثبت میدهم.در كارهایتان علاوه بر موسیقی ردیف دستگاهی، آثار اركسترال و حتی نواحی و مقامی به چشم میخورد. آیا هیچگاه به تلفیق و تركیب اینها فكر كردهاید؟یك موقعی كاری فانتزی میخواهید بكنید كه براساس آزمون و خطاست و در نهایت مطمئن باشید ماندگار نمیشود. در موسیقی تلفیقی، حفظ شأن موسیقی ایرانی، نوازنده و ساز خیلی مهم است. همینطور حفظ اصالتها كه نباید آنها را مخدوش سازیم و تحریف كنیم. البته تازهترین آلبومتان با عنوان جام الست، گرایشهایی در عرصه موسیقی تلفیقی دارد، فضایی متفاوت را ارائه میكند و در آن سازهای ایرانی و خارجی در كنار هم قرار گرفتهاند. چطور شد قدم در این راه گذاشتید؟یك ساز بلند بادی از آفریقا، دودوك، دمام، دهل و كوزه را در كنار سازهای سنتی قرار دادهایم كه رنگآمیزی متفاوتی را به وجود آورده است. با این حال همه اینها در خدمت موسیقی اصیل ایرانی قرار گرفتهاند و چیزی بیرون از آن نیست.30 سال،25 آلبومحسامالدین سراج متولد سال 1337 اصفهان است؛ شهری كه نقشی پررنگ در حفظ و ترویج موسیقی ردیف دستگاهی دارد و بزرگان زیادی را در این عرصه به هنر ایران معرفی كرده است. او آموختن نوازندگی تنبك را از 13 سالگی شروع كرد و پس از آن سنتورنوازی را پیش اساتیدی چون فرامرز پایور، رضا شفیعیان و پشنگ كامكار فراگرفت. در محضر اساتیدی از جمله محمود كریمی و محمدرضا شجریان، آواز را فراگرفت و از سال 1359 در كنار تحصیل رشته معماری، كار حرفهایاش را با انتشار اثر نینوا آغاز كرد. در طول 30 سال گذشته، بیش از 25 آلبوم موسیقی را منتشر كرده كه آهنگسازی نزدیك به 10 مجموعه را خودش انجام داده است. «آیینه رو»، «باغ ارغوان»، «شرح فراق»، «بینشان»، «نرگس مست»، «ماه نو»، «وداع»، «رویای وصل» و «شهر آشنایی» عنوان تعدادی از آلبومهای اوست كه با آهنگسازی خودش، محسن نفر، فریدون شهبازیان، مجید درخشانی، علی رحیمیان، رامین كاكاوند، حسن یوسفزمانی، مدیا فرجنژاد و ... منتشر شده است.اگرچه سراج اشعار بسیاری از شاعران كلاسیك و معاصر ایران را خوانده است، اما همه آنها در یك چیز شبیه بودهاند و آن مضمون و محتوای عرفانیشان است. از اینرو میتوان صدای او را منتقلكننده، شعر عارفانه ایران دانست كه سبك خوانندگیاش با مفاهیم كارهایش منطبق است. این موسیقیدان و آهنگساز، علاوه بر انتشار آلبومهای متعدد، كنسرتهای زیادی را در ایران و كشورهای دیگر برگزار كرده است. بعد از چند سال دوری او از صحنه اجراهای زنده داخلی، اگر همه چیز بر وفق مراد پیش برود، علاقهمندانش امسال میتوانند شاهد برگزاری كنسرت او باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]
صفحات پیشنهادی
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده. موسیقی سنتی غم دارد، اما غصه ندارد. غصه مربوط به امور دنیوی است كه در موسیقی ما جایی ندارد و به جایش غم ...
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده. موسیقی سنتی غم دارد، اما غصه ندارد. غصه مربوط به امور دنیوی است كه در موسیقی ما جایی ندارد و به جایش غم ...
پيرترين فرد جهان درگذشت + عکس
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده · Fun. پیت و آنجلینا جولی ازهم جدا نشده اند؟! +عکس · علائم بیماری · سوء استفاده مالي با عنوان فرادرمانگر ...
با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده · Fun. پیت و آنجلینا جولی ازهم جدا نشده اند؟! +عکس · علائم بیماری · سوء استفاده مالي با عنوان فرادرمانگر ...
درمان چاقی با گیاهان
درمان چاقی با گیاهان. ... با افزايش غيرقابل كنترل نرخ چاقی در دنيای غرب و نيز مشكلات توام با آن از جمله افزايش .... با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده ...
درمان چاقی با گیاهان. ... با افزايش غيرقابل كنترل نرخ چاقی در دنيای غرب و نيز مشكلات توام با آن از جمله افزايش .... با حسامالدین سراج آهنگساز، مدرس موسیقی و خواننده ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها