قتل ۶ عضو خانواده در بامداد خونين

واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: قتل ۶ عضو خانواده در بامداد خونين
نحوه جنايت نشان مي داد اغلب قربانيان در خواب به قتل رسيده اند. از سوي ديگر آنها از سوي عامل جنايت غافلگير شده بودند كه اين موضوع احتمال وقوع جنايت از سوي يك آشنا را مطرح كرد.
آفتاب: نحوه جنايت نشان مي داد اغلب قربانيان در خواب به قتل رسيده اند. از سوي ديگر آنها از سوي عامل جنايت غافلگير شده بودند كه اين موضوع احتمال وقوع جنايت از سوي يك آشنا را مطرح كرد.

با توجه به سرقت نشدن پول و لوازم با ارزش خانه فرضيه جنايت با انگيزه انتقامجويي مطرح شد.

رئيس پليس آگاهي استان مازندران جزئيات قتل ۶ عضو خانواده اي در ساري و عمليات پليس براي دستگيري قاتل را تشريح كرد.

سرهنگ محمد عظيمي گفت: ساعت سه بامداد ۱۵ بهمن امسال پسر جواني در تماس با مركز فوريت هاي پليسي ساري از قتل اعضاي خانواده اش خبر داد.

پس از اين تماس گروهي از كارآگاهان همراه بازپرس ويژه قتل در محل جنايت حاضر شده و با صحنه اي هولناك روبرو شدند. در طبقه اول ساختمان جسد نوزاد ۱۴ ماهه خانواده به نام هستي قرار داشت كه گلوي او با كارد بريده شده بود. ماموران همچنين در راه پله با جسد نظيفه ۲۷ ساله روبرو شدند كه ضربه سنگيني به سرش وارد شده بود.

ماموران سپس به طبقه دوم ساختمان رفته و در آنجا با جسد چهار عضو ديگر اين خانواده به نام هاي ابراهيم ۲۶ ساله، محمد ۲۲ ساله، زهرا ۲۱ ساله و امام قلي ۲۰ ساله روبرو شدند كه آنها نيز با ضربه سنگيني به سرشان به قتل رسيده بودند.

تيم جنايي در ادامه به تحقيق از پسر ۱۸ ساله خانواده به نام علي پرداختند كه موضوع را به پليس اطلاع داده بود. پسر جوان در جريان تحقيقات گفت: چهار سال قبل خواهر و برادرانم از افغانستان به ايران آمده و با اجاره خانه اي در ساري زندگي خود در اينجا را آغاز كردند. دو سال قبل هم من به دليل مشكلاتي كه در افغانستان داشتم نزد آنها آمده و پيش برادرانم مشغول كار شدم. چند روز قبل براي ديدن دوستان و بستگانم به مشهد رفتم. ساعتي قبل وقتي به خانه بازگشتم با جسد شش عضو خانواده ام روبرو شدم.

پس از تحقيقات مقدماتي اجساد قربانيان براي تعيين علت اصلي و زمان مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد. كارآگاهان در همان ابتدا به حرف ها و رفتار علي مشكوك شده و تحقيقات خود را بر روي او متمركز كردند.

نحوه جنايت نشان مي داد اغلب قربانيان در خواب به قتل رسيده اند. از سوي ديگر آنها از سوي عامل جنايت غافلگير شده بودند كه اين موضوع احتمال وقوع جنايت از سوي يك آشنا را مطرح كرد. با توجه به سرقت نشدن پول و لوازم با ارزش خانه فرضيه جنايت با انگيزه انتقامجويي مطرح شد.

كارآگاهان پليس در جريان تحقيقات خود دريافتند كه علي از چند ماه قبل عاشق يك دختر ايراني شده بود كه خانواده اش مخالف ازدواج آنها بودند. از سوي ديگر استعلام از پليس راه نيز نشان داد، ادعاي علي درباره سفر به مشهد درست نبوده و آن روز به علت بارش شديد برف جاده بسته شده بود.

در حالي كه مظنون اصلي اين جنايت ادعا مي كرد به ديدن دوستان و بستگانش رفته آنها در جريان تحقيقات منكر حضور او در مشهد شدند.
علي وقتي راز خود را فاش شده ديد با تغيير حرف هايش گفت: آن روز وقتي به مشهد رسيدم برادرم با من تماس گرفت و خواست سريع به ساري برگردم. من هم بدون ديدن دوستانم بازگشتم. در ادامه دختر نوجواني كه متهم به او علاقمند بود به اداره آگاهي احضار شد كه او نيز در اظهاراتش حضور علي در ساري را تاييد كرد.

ماموران در بررسي محل جنايت نيز يك ليوان چاي پيدا كردند كه متهم ادعا كرد متعلق به ميهمان برادرش است اما انگشت نگاري از آن رد انگشتان علي بر روي ليوان را تائيد كرد.

وي ادامه داد: بر اساس تحقيقات علمي و شواهد بدست آمده مطمئن بوديم كه علي عامل اصلي اين جنايت است به همين خاطر همراه رئيس اداره مبارزه با جرايم جنايي به بازجويي از او پرداختم. علي در ابتدا اظهارات قبلي خود را تكرار كرد اما پس از صحبت هاي روانشناسانه با او، لب به اعتراف گشود و جزئيات جنايت خود را فاش كرد.

پسر ۱۸ ساله درباره انگيزه اش از اين قتل گفت: دو سال قبل به ايران آمدم و نزد برادرانم مشغول به كار شدم اما آنها به من حقوق نمي دادند. چندي قبل به يك دختر ايراني علاقمند شدم و مي خواستم با او ازدواج كنم. موضوع را با خانواده ام در ميان گذاشتم اما آنها مخالفت كرده و گفتند بايد در ولايت خودمان ازدواج كني. وقتي مخالفت آنها را ديدم تصميم گرفتم از نزد آنها بروم و زندگي مستقلي را تشكيل دهم. به همين خاطر از برادرانم خواستم حقوق دو سال كار براي آنها را بدهند اما آنها دوباره مخالفت كرده و مدعي شدند به جاي حقوق در اين مدت از من نگهداري كرده اند. رفتار آنها باعث شد تصميم به انتقام بگيرم . شب حادثه خواهر و برادرانم را با ضربه تبر كشتم. بعد هم سراغ برادرزاده ام هستي رفتم و گلوي او را با كارد بريدم.

رئيس پليس آگاهي استان مازندران با اشاره به بازسازي صحنه جنايت از سوي قاتل گفت: پس از اعترافات عامل جنايت او به محل قتل منتقل شد و در حضور كارآگاهان، بازپرس ويژه قتل ، دادستان مركز استان و رئيس دادگاه كيفري استان مازندران به تشريح جنايت پرداخت.

او درباره شب حادثه گفت: حدود ساعت دو بامداد جنايت هاي خود را آغاز كردم. ابتدا سراغ امام قلي رفتم و در حالي كه خواب بود با تبر ضربه محكمي به سرش زدم. با صداي او محمد از خواب بيدار شد اما قبل از اينكه متوجه ماجرا شود او را هم با ضربه اي محكم كشتم. سپس سراغ خواهرم زهرا رفتم . او اتاق كناري خواب بود . قبل از اينكه بيدار شود ضربه اي به سرش زدم.

سرو صداها باعث بيدار شدن برادر بزرگم ابراهيم شد.او همراه همسر و دخترش در طبقه پائين زندگي مي كردند. او تا پشت در آمد اما وقتي همه جا را ساكت ديد برگشت. در را بازكرده و به او گفتم حال امام قلي بد شده است. وقتي برادر وارد آپارتمان شد در تاريكي او را هم از پا درآوردم. براي افشا نشدن جنايت بايد نظيفه را نيز مي كشتم. او را صدا كردم وقتي به راه پله ها آمد از پشت ضربه اي به سرش زدم.خواستم از خانه خارج شوم كه صداي گريه هستي را شنيدم. قصدي براي كشتن او نداشتم . اما اگر زنده مي ماند كسي نبود از او نگهداري كند. از آشپزخانه كاردي برداشته و گلوي او را بريدم.

پسر جنايتكار ادامه داد: پس از قتل به كنار رودخانه تجن رفتم و كارد، تبر و لباس هاي خوني خود را داخل آب انداختم. سپس به خانه بازگشتم و لباس هايم را عوض كردم. ابتدا به صاحبكارم زنگ زدم كه او گفت موضوع را به پليس ۱۱۰ بگو. آنها در اين مدت حق مرا خورده بودند و به جز انتقام به چيز ديگري فكر نمي كردم.

به گزارش مهر،سرهنگ عظيمي در پايان تاكيد كرد، راز اين جنايت در كمترين زمان ممكن و با روش هاي علمي و تخصصي فاش شد. ماموران در اين پرونده تلاش شبانه روزي انجام دادند و قاتل به طور كامل صحنه جنايت را مطابق با آثار كشف شده بازسازي كرد.

كد مطلب : 145809

چهارشنبه|ا|26|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]

[مشاهده در: www.aftabnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]