واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا انقلاب اسلامي در بهمن 1375 در شرايطي به پيروزي رسيد كه رژيم پهلوي بيشتر از آنچه تصور ميشد، فربه و متورم شده و ناهماهنگي در نظام توزيع درآمدها، سرمايهگذاريها نامناسب دولتي و خدمات عمومي در كنار درآمدهاي هنگفت نفت، وضعيت نا مناسبي ايجاد كرده بود. قبل از انقلاب اسلامي ايران مردم به اين باور رسيده بودند كه حكومت شاه با عرضة نفت ارزان كشور و تاراج ثروت ملي، به كشورهاي اروپايي و امريكا خوش خدمتي كرده و سرمايه ملي را در اختيار آنان قرار مي دهد واين يكي از عوامل اثر گذار در جريان انقلاب بود . بنابراين مشكل بتوان حادثه و رويدادي را در تاريخ معاصر ايران يافت كه نفت و تعاملات نفتي به نوعي در آن دخالت و تاثير نداشته باشد و انقلاب اسلامي ايران در بهمن 1357 نيز از جمله اين موارد است. خصوصاً اينكه تاثير نفت در انقلاب اسلامي ايران از نظر نوسانات قيمت جهاني نفت در سال هاي منتهي به 1357 كه افزايش نرخ تورم، به هم خوردن تركيب جمعيتي شهر و روستا، مصرف گرايي و عدم توجه به صادرات غيرنفتي، تنش هاي اجتماعي و اعتراضات طبقه متوسط شهري را براي ايران به دنبال داشت و از سوي ديگر تاثير مشاركت كاركنان صنعت نفت در مطالبات اجتماعي و اعتراضات انقلابي عليه رژيم ايران. به حدي بود كه مي توان «نفت» را به منزله تير خلاص سقوط حكومت پهلوي تصور كرد. انقباض و انبساط پياپي در بازار نفت و افزايش قيمت قابل توجه منجر شد درآمد هنگفتي نصيب كشورهاي توليد كننده شود كه اين درآمد از سوي برخي كشورهاي توليد كننده متفاوت بود به گونه اي كه برخي به انجام كارهاي زيربنايي و اساسي پرداختند و برخي نيز هيجان زده تمامي پول به دست آمده را به بدنه جامعه منتقل كردند. در اين بين، حكومت پهلوي هرچند استراتژي توسعه اقتصادي را پيش گرفت، اما درعمل نتوانست اين استراتژي را به درستي اجرا كند و واردات فزاينده مواد غذايي، تكنولوژي هاي غربي، تجهيزات، سرمايه داري مدرن و واردات فزاينده تسليحات نظامي، مجموعه اقدامات مخرب شاه ايران براي به اصطلاح تبديل شدن به پنجمين كشور صنعتي جهان بود. درآمد انفجارگونه از عوايد نفت در سال 1352 به حدي بود كه به رغم افزايش ارز خارجي حتي افزايش بي حد و مرز واردات كشور نيز نمي توانست به پاي آن برسد و اين افزايش خود به بروز كمبود حاد تسهيلات بندري و بارگيري، حمل و نقل و توزيع منجر شد. در نتيجه كشتي هاي تجاري براي تخليه محموله هاي خود در بنادر صف مي كشيدند و مواد فاسدشدني غيرقابل استفاده شده و به دريا ريخته مي شد، تحويل كالا در داخل كشور به تعويق مي افتاد، كمبود اجناس به جزيي از زندگي روزمره تبديل مي شد و تمامي اين موارد به رشد مصرف گرايي در ايران كمك مي كرد. تورم حاصل از درآمد افزايش قيمت نفت نتايج نامطلوب اقتصادي و اجتماعي را براي ايران به دنبال داشت و موجب بروز بحران هاي سياسي و اعتراضات طبقات متوسط و حقوق بگير شهري شد. در چنين شرايط بحراني كشورهاي عمده خريدار نفت نيز بيكار ننشسته و حكومت پهلوي به رغم توهم ناشي از درآمد روز افزون نفت مشروعيت و پايگاه مردمي خود را در داخل كشور از دست داده بود و همين عامل موجب غفلت شاه از وضعيت موجود شده بود . در سال 1976 و اوايل سال 1977 ميلادي كاهش قيمت نفت در بازار جهاني آغاز يك بحران اقتصادي در ايران بود كه با اوج گرفتن قيام مردم ستمديده، پايه هاي حكومت شاه را نيز متزلزل مي ساخت. از سوي ديگر اعتراضات و اعتصاب هاي مردمي كه از مدتي قبل در ايران شروع شده بود با بحران مالي جديد ابعادي گسترده تري يافت و با رسيدن اين اعتراضات به كاركنان صنعت نفت، جلوه دوم تاثير نفت در سرنگوني حكومت پهلوي را ظاهر ساخت. يك روز پس از جمعه سياه هفدهم شهريور 1357 دامنه اعتصابات طبقه حقوق بگير ايران به كاركنان صنعت نفت رسيد و در 18 شهريورماه حدود 700 كارگر پالايشگاه تهران در اعتراض به حكومت نظامي به وجود آمده پس از كشتار روز قبل از آن اعتصاب كردند و دو روز بعد در 20 شهريورماه كارگران پالايشگاه هاي اصفهان، شيراز، آبادان و تبريز به اين اعتصاب پيوستند. در آبان ماه 1357 اعتصابات در پالايشگاه عظيم آبادان فراگير شد به حدي كه در پايان ماه، توليد به 150 هزار بشكه در روز يعني معادل يك چهارم توليد معمول سقوط كرد و در ظرف چند هفته وضع نفت رو به وخامت گذاشت و صفوف طولاني مقابل پمپ بنزين ها براي نفت سفيد و بنزين به وجود آمد. آشفتگي اقتصادي و سياسي رژيم ، آتش انقلاب را شعله ور مي كرد و در مناطق نفت خيز ايران، كاركنان صنعت نفت همه در تلاش براي سرنگوني رژيم حاكم و برپايي جمهوري اسلامي متحد بودند. با كشيده شدن دامنه اين اعتصاب ها به مناطق نفت خيز، هراس بيشتري براي حكومت ايجاد شد و به دنبال گسترش اين اعتراضات در ششم دي ماه 1357 صادرات نفت و ديگر فرآورده هاي نفتي به خارج از مرزهاي كشور متوقف شد و نفت خام تنها به اندازه نياز مصرف داخلي استخراج و پالايش شد. مردم ايران هرچند در سرماي طاقت فرساي زمستان قرار داشتند اما كمبود سوخت را تحمل مي كردند و اين تحمل را در راستاي رسيدن به هدف شان مقدس مي ديدند. اعتصاب كاركنان صنعت نفت در كنار مبارزات ساير اقشار ملت رفته رفته پايه هاي رژيم را به لرزه درآورد و از سوي ديگر تاثير مهم قطع صادرات نفت در عرصه جهاني براي حكومت ايران باعث شد اعتبار بين المللي رژيم ايران نيز دچار خدشه شود و اين براي رژيم حاكم چه از نظر سياسي و چه از منظر اعتماد به نفس دروني بسيار سنگين بود. به فاصله كمي پس از اعتصاب كاركنان صنعت نفت و قطع جريان نفت از ايران، نمايندگان كشورهاي خارجي چندين بار با نمايندگان رهبر كبير انقلاب اسلامي در «نوفل لوشاتو» ديدار كردند زيرا آنها بيش از هر چيز نگران قطع مستمر طلاي سياه ايران به بازارهاي جهاني بودند. در داخل ايران نيز تلاش نافرجام رژيم براي بازگرداندن آرامش در مناطق نفت خيز به نتيجه يي نرسيد و بدون شك از دست دادن كنترل بر مناطق نفت خيز ايران و اعتصابات كاركنان صنعت نفت، تير خلاصي بود بر رژيمي كه پايه هاي مردمي خود را از دست داده بود. انقلاب اسلامي1357 ايران پاسخ مردم به نظامي بود كه درآمد نفت را نه براي رفاه مردم بلكه براي حكمراني بر ايشان هزينه مي كرد. دور شدن از سنت ها و اعتقادات مذهبي مردم، سختگيري بر نيروهاي روشنفكر، مشكلات اقتصادي طبقه متوسط و افزايش حاشيه نشيني در شهرهاي بزرگ دست به دست هم دادند تا سلطنتي را كه با پول نفت، احساس ابرقدرت بودن مي كرد از داخل سرنگون كند. طلاي سياه رژيم به بلاي آن تبديل شد و علاوه بر از بين رفتن پايگاه مردمي رژيم پهلوي ، نااميدي ابرقدرت هاي حامي وي را نيز به دنبال داشت و مجموعه اين عوامل متاثر از نفت سرنگوني حكومت پهلوي را فراهم كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي دولتمردان انقلابي ايران همسو با باورهاي مردم نفت را به عنوان نقطة ضعف غرب و نقطه قوت و قدرت ايران در صحنة متلاطم روابط بينالملل ارزيابي كردند. بطور قطع يكي از اقدامات شكننده و بسيار مؤثر در پيروزي انقلاب اسلامي اعتصاب كاركنان نفت بود كه بارها امام راحل (ره) و ديگر مسئولان عاليرتبه نظام در مورد اهميت آن سخن به ميان آوردند. امام خميني ( ره) طي سخنراني در جمع نمايندگان سنديكاهاي كارگري وكاركنان شركت نفت در همين زمينه فرمودند: « نهضت ما گر چه مرهون همه اقشار ملت است، گر چه همه اقشار ملت نهضت را همراهي كردند، چه بانوان تمام ايران و چه مردان برومند ما، لكن بعضي اقشار يك ويژگي خاصي داشتند، و از آن جمله، كاركنان و كارمندان صنعت نفت، براي اينكه اينها در مقامي مي بودند كه شريان حيات اجانب به دست آنها بود، شريان حيات رژيم منحوس در دست آنها بود. اعتصاب آنها يك ويژگي خاصي داشت، و همراهي آنها از نهضت، يك خصوصيت بيشتري داشت. از اين جهت، ما به آنها بيشتر از ساير اقشار شايد ارج بگذاريم وتشكر مي كنيم . شما برادران بوديد كه در اعتصابات خودتان در مقابل رژيم طاغوتي ايستاديد، و نهضت را پيش برديد و اسلام را تقويت كرديد. من بايد از شما تشكر كنم ، من دعا به شما مي كردم و ميكنم.» صحيفه امام ، ج7 ،ص418 كاركنان ايراني صنعت نفت كه حضور همه جانبه آن ها در مبازرات مردم مسلمان به ويژه اعتصابات سراسري و بستن شيرهاي نفت نقشي عظيم در پيروزي انقلاب اسلامي ايفا كرده بود، پس از خروج شركت هاي نفتي خارجي، مديريت و اجراي عمليات اين صنعت را در كليه بخش ها، از اكتشاف تا حفاري، بهره برداري، انتقال، پالايش و صدور بر عهده گرفتند و به رغم ترديد هاي اوليه از سوي محافل كارشناسي بين المللي، توان و تخصص خود را در اداره موفقيت آميز صنعت نفت ايران به اثبات رساندند. كاركنان صنعت نفت هم اكنون نيز علي رغم محدوديت هاي ناشي از اعمال تحريم هاي امريكا و ساير كشورهاي متحد وي توانستند در بخش هاي صنعت پتروشيمي و تامين نياز صنايع پايين دستي داخلي، توسعه گازرساني به مراكز صنعتي، نيروگاه ها و بخش خانگي، توسعه بخش بالادستي صنعت نفت و اجراي طرح هاي اكتشافي و توليدي همگام با برنامه هاي پنج ساله و چشم انداز 20 ساله به موفقيت هاي چشمگيري دست يابند و تحولي بنيادين را در رشد و توسعه كشور تجربه كنند . اقتصام **1053**1319
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]