واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > مجتهدزاده، پیروز - عالم سیاست اساسا عالم سیالی است و هیچ چیز در آن ثابت نیست. تنها هنگامی که سیاست در بعد سرزمینی و جغرافیائیش مورد توجه قرار گیرد ما با ثبات نسبی در دیدگاه ها سر و کار پیدا می کنیم. در این راستا سیاست ها در ظروف مشخصی مانند "ملت"، "کشور"، "حکومت"، "مرز" و همسایگان و بقیه دنیا مطاله می شوند. در آن دیدگاه ها مسایل بر اساس تغییر منافع و مزاج ملی تغییر می کند. این است که مطالعه مستمر در مسایل ملی و سیاست های جغرافیائی امری حیاتی است، و مطالعه درست دانشگاهی فقط در یک نظام آموزشی پویا و رسا ممکن است. به همین دلیل است که معتقدم بحث در اطراف اصلاح نظام یا سیستم آموزشی کشور ما، به خصوص سیستم آموزشی دانشگاهی باید در اولویت اول کارهای اصلاحی جامعه ما قرار گیرد. این اصلاح کردن ها مطلقا از راه سانسور کردن افراد یا موضوعات مورد بحث در کتابها حاصل نمی شود. باید به دنبال ساختن های تازه و کارآمد کردن مباحث رفت. سیتم آموزشی دبیرستانی تا حدودی بد نیست. ولی آنچه را که باید در دبیرستان به آن برسیم این است که در کتاب ها واقعیت ها را بنویسیم. حتی اگر فکر کنیم واقعیت برای ما تلخ است. تاریخ ثابت کرده است که سانسور کردن در درازمدت نتیجه عکس می دهد، چون سانسور شده ها رفته - رفته در مقام "قهرمان" ظهور می کنند. در بحث الگو سازی هم باید توجه شود اینکه یک فلسطینی چه فداکاری کرده است، می تواند برای فلسطین و شاید برای همه عربان الگوی خوبی باشد. اما برای یک ایرانی قطعا کار آن تبریزی که فانوس بدست گرفت و نگذاشت قطار از ریل خارج شده و عده ای بی گناه کشته شوند، الگوی بومی و آشنائی است که نوجوان ایرانی آسانتر می تواند جذبش کند. وقتی شما فرهنگ ها و هویت ها را جدا از هم ندانید به مشکل سر درگمی هویتی در جامع مواجه می شوید که امروز سر منشاء بیشتر نا بسامانی های سیاسی - اجتماعی جامعه ماست. حد اقل از قران کریم بیاموزیم که تایید دارد خداوند انسان ها را به صورت ملت ها و قبایل (هویت های جداگانه ملی) قرار داده است تا از هم متمایز باشند. در نظام آموزشی دانشگاهی باید شرایطی ایجاد شود که در تمامی رشته ها اول به اصول و مفاهیم بپردازیم. پس آنگاه باید شیوه های پیشرفته تحقیق و پژوهش را رونق دهیم. نظام آموزشی دانشگاهی ما همانند سطوح ابتدائی و متوسطه، متکی بر فرمول کهنه و پوسیده "حفظ بکن"، "امتحان بده" و "فراموش کن" است. در حالی که در سطح دانشگاه نظام آموزشی باید بر اصل پزوهش به منظور خلاقیت جهت افزودن بر علم استوار باشد. دانشگاه باید محل خلاقیت فکری باشد و این وضع پیش نمی آید مگر آنکه نظام حفظ کردن و به منظور امتحان دادن و ورقه کاریابی بدست آوردن جای خود را به نظام پژوهش برای کشف مجهولات و خلاقیت فکری دهد. در رشته های علوم انسانی از اول تا آخر بحث در اطراف نظریه های کهنه گنجانده شده در ترجمه های اغلب نارسا است. یعنی سر درگم شدن در میان شاخ و برگ های نهائی درخت تنومند علم بدون آشنائی با تنه و ریشه درخت و فلسفه وجودی آن. این وضعیت در همه رشته های علوم انسانی وجود دارد. فقط معدودی از ما در کلاس های درس خود از اصول و تعریف مبانی شروع می کنیم. اولویت رسیدگی به اصول و مفاهیم در سطح کارشناسی است. یعنی هنگامی که دانشجو به جایگاه کارشناسی ارشد می رسد، دیگر باید کارش جنبه علمی پیدا کرده باشد. در حال حاضر ما حتی در سطح دکتری هم با برنامه حفظ کن، امتحان بده، و فراموش کن سر وکار داریم. یکی از مسایل اساسی که در دوران صد ساله اخیر روند ملت سازی یا کشور سازی در کشور ما وجود داشت، حرکت های جدایی طلبانه بود که به دلیل نوع روابط خارجی ایران در آن دوران تحریک شده بود و خوشبختانه در دوره جدید کمی فروکش کرده است. ما باید در درجه اول این مسئله را حل کنیم. نوع سیستم مملکت داری ما دچار نارسایی های اساسی است. تقصیر این نظام نیست از ابتدای مشروطیت در این وضع اشکالاتی وجود داشته است که باید رسیدگی شود. در مجموع، تبلیغات استالینیستی حزب توده که از زمان رضا شاه به این طرف شروع کرده بود در کشور شرایطی به وجود آورد که در نتیجه برخی اقوام ایران به این نتیجه رسیده اند با هم هیچ گونه سنخیت ملی با هویت ملی یکپارچه ندارند. بدیهی است که برخی تفاوت های فرهنگی قومی وجود دارد ولی مشکل این است که به جای تلاش در پل زدن بر فراز این تفاوت ها، سعی شد تفاوت های مختصر در غالب جدائی های ملی جلوه کنند و اندیشه جدائی طلبی و انفجار ملی تقویت شود. این مسائل هم اکنون خوشبختانه کم رنگ می شوند ولی تاثیرات جغرافیای سیاسی همچنان پا برجا است و ما برای تبدیل کردن این مسائل به زمینه های وحدت دهنده ملی باید تلاش های مطالعاتی گسترده ای را آغاز کنیم. باید در مساله تقسیمات کشوری به منظور اعتلا دادن به توزیع عادلانه تر قدرت در جهت بهبود بخشیدن به مساله دموکراسی مطالعات دقیق تری انجام دهیم. همزمان و همطراز این مطلب وضع بسیار نگران کننده دیپلماسی ما در نظم منطقی ایجاد کردن در روابط خارجی کشور است که من توجه ویژه برای دگرگون کردن کارکرد این بخش مهم از مدیریت کشوری را قویا توصیه می کنم. وضعیت موجود فقط بر دشواری های روابط خارجی کشور می افزاید. برای حکومتی که می خواهد مفاهیم جدیدی را بر بدنه حجیم ادبیات و فلسفه روابط بین الملل بیافزاید حیاتی است که دستگاه دیپلماسی ورزیده و کارامدی را به وجود آورد که حداقل مانند امروز بر حجم عظیم مشکلات نیافزاید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 477]