واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - اینکه به بررسی لایه هایی از زندگی طبقه فقیر جامعه در رسانه ملی آن هم با زبان طنز پرداخته شود، حرکت قابل قبول و بجایی است، اما متاسفانه «دارا و ندار» مسعود دهنمکی بجای نمایش زندگی طبقه فقیر جامعه، به اشتباه زندگی کولیهای دورهگرد و حاجی فیروزهای سیاهبخت را نمایش میدهد. سایت اصولگرای جهان نیوز در نقد سریال "دارا و ندار " به کارگردانی مسعود ده نمکی نوشت: ظاهرا دست اندرکاران این سریال (دارا و ندار)، تعریف جامع و صحیحی از فقر و طبقه فقیر را مد نظر قرار نداده اند. و گاهی کار از این هم فراتر رفته و زندگی گداها و متکدیان بجای طبقه فقیر نمایش داده می شود؛ در صورتی که آبروداری جزء لاینفک جامعه ایرانی است، شاید بخشی از خانواده های ایرانی، فقیر باشند ولی برای امرار معاش مطمئنا گدایی نمی کنند. دهنمکی گرچه با نگاه دردمند و عدالتخواه خود، درد تاریخی دلسوزان جامعه از فاصله طبقاتی به وجود آمده میان فقیر و غنی را به نمایش درآورده است، اما در بسیاری از سکانس ها، خواسته یا ناخواسته این دو طبقه را به نزاعی تمام عیار در مقابل یکدیگر دعوت می نماید. ممکن است در دعواهای سیاسی و ...، با مقابل هم ایستادن این دو قشر، خواهناخواه، نتیجه دعوا به نفع یک یا چند جناح سیاسی رقم بخورد، اما نتیجه قهری این اتفاق، زیادتر شدن فاصله ها و تنفر کاذب بیشتر دارا و ندار از یکدیگر می شود که خودبه نوعی منجر به انفکاک و اضمحلال جامعه خواهد شد. جهان نیوز سپس به مقایسه سریال ده نمکی با فیلم مجید مجیدی پرداخته و نوشته است: در نقطه مقابل این سریال، ما شاهد نمایش فیلم "آواز گنجشکها " ساخته مجید مجیدی بودیم که اتفاقا در این فیلم هم به طبقه فقیر جامعه پرداخته شده است. در این فیلم دیدیم که "کریم" سرپرست خانواده برای امرار معاش خانواده اش به چه شکل زحمت می کشد؛ فقر چگونه در خانواده آنها به چشم می آید، اما وقتی که دخترش به گلفروشی روی می آورد، با او برخورد می نماید چرا که گرچه فقیر است اما حاضر به چنین کاری نیست.تقابل خانواده فقیر و غنی نیز در این فیلم به خوبی نمایش داده شده است. زمانی که "کریم " سر ظهر و موقع نماز کارش را تعطیل کرد و جلوی منزل آن مرد ثروتمند نمازش را خواند، مرد غنی و خانواده اش با دیدن کریم که با نمازخواندن خود جلوی در پارکینگ، راه اتومبیل ایشان را سد کرده بود، به جای عصبانیت و اعتراض، تحت تأثیر قرار گرفتند و در اوج حرارت هوا و خستگی مرد، به وی شربت گوارا نوشانیدند. مجیدی در این فیلم نشان داد که طبقه فقیر را خوب می شناسد و برای معرفی این طبقه نیازی به ارائهی سکانس های اغراق شده و شعاری نیست و شاید دلیل موفقیت این فیلم در زمان نمایش در جشنواره فیلم فجر و حتی اکران عمومی نیز، جنس فیلم بود که به جنس مردم جامعه نزدیکتر به نظر می رسید.جهان نیوز سپس آورده است: سکانس های سریال "دارا وندار" دهنمکی در عین اشارات گزندهی اجتماعی و بعضا سیاسی در بزنگاههای مناسب و نیز در عین استفاده غیر مسؤولانه از عبارات به اصطلاح آبگوشتی و بعضا مزاحهای پردهدر، مفاهیم مهمی چون "پاکدستی در عین فقر"، "همدلی در هنگام مصائب"، "عشق و محبت و یکرنگی" به جای "دورویی و نان به نرخ روز خوری" و نهایتا "قناعت در عین فقر" در عوض "حرص و طمع در عین غنا" را مطرح نموده است؛ لیکن آن چیز که در پرداخت این داستان از آن به شکل مشخصی دریغ شده است، غیر مستقیم گویی و پرهیز از شعار زدگی است؛ به گونهای که گاه در شعار دادن، به نمایش های سمبلیک و آیینی پهلو می زند و گاه در ارائه سطحی و کودک پسند مضمون در حد همان قصه معروف "گربه های اشرافی" خودمان تنزل می یابد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]