تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833766513
شجاعالدین بازرگانی از حضور در انتخابات اتاق بازرگانی میگوید/ چه شد حامی اصلی دیروز، رقیب رییس شد؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازرگانی - گفت و گو یا شجاع الدین بازرگانی، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران در رابطه با انتخابات هیات رییسه پارلمان بخش خصوصی. محمد هیراد حاتمی: همه چیز اتفاقی صورت گرفت. شجاعالدین بازرگانی، عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی ایران که هم اکنون به نمایندگی بخش خصوصی عضو هیات نمایندگان اتاق تهران می باشد به یکباره اعلام کاندیداتوری برای حضور در رأس پارلمان بخش خصوصی کرد. بازرگانی چهار سال قبل و در روزهایی این چنین تلاشهای زیادی برای به ریاست رسیدن محمد نهاوندیان و پایان دادن دوره طولانی ریاست علینقی خاموشی در رأس اتاق بازرگانی صورت داد. تلاشهایی که در نهایت به بار نشست و خاموشی پس از حدود 27 سال جای خود را به محمد نهاوندیان داد. اما در پایان همین دوره شجاعالدین بازرگانی که آخرین روزهای شغلی خود در دولت را سپری میکند، قصد دارد تا در رأس اتاق بازرگانی قرار بگیرد. به همین دلیل به سراغ بازرگانی رفتیم تا او در رابطه با حضورش در انتخابات رئیس اتاق بازرگانی ایران توضیح دهد. او اعتقاد دارد اتاق بازرگانی ایران به یک تحرک و تحول اساسی نیاز دارد و همین عامل حضور او در انتخابات اتاق بازرگانی است. گفتوگو با شجاعالدین بازرگانی بیش از یک ساعت و نیم به طول انجامید که خلاصه آن را در ادامه خواهیم خواند. شما چهار سال پیش و در بزنگاه انتخابات اتاق بازرگانی ایران نقش بسیار زیادی در انتخاب آقای نهاوندیان به عنوان رئیس پارلمان بخش خصوصی ایران و کنار گذاشته شدن علینقی خاموشی پس از حدود 27 سال داشتید. بحث را از همین نقطه آغاز کنیم چه اتفاقی رخ داده است که پس از یک دوره از ریاست آقای نهاوندیان در رأس اتاق بازرگانی این بار شما به عنوان رقیب ایشان وارد انتخابات رئیس اتاق بازرگانی ایران شدید؟ چندی پیش یکی از خبرنگاران در رابطه با نقد من به فعالیتهای اتاق بازرگانی سؤالی پرسید. پیش از آنکه خبرنگار مذکور سؤال خود را تکمیل کند به او گفتم میخواهی بگویی اگر نقدی به عملکرد اتاق بازرگانی وجود داشته باشد خود من هم به عنوان عضو هیأت رئیسه سهم دارم، بله. من عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی بودهام و یک هفتم سهم عملکرد به من ارتباط پیدا میکند اما قائل به این هستم که هیأت رئیسه در ساختار فعلی با قواعد و تعاریفی که وجود دارد نمیتواند کارآیی لازم را داشته باشد. مضافاً اینکه نقد صرفاً محدود به کارکرد افراد نیست بلکه مربوط به ساختار، سازمان، اهداف و رویکردها هم میشود که در جای خود بسیار بااهمیت است. از سویی به مفهوم نادیده گرفتن عملکرد مثبت هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران نیست بلکه نقد و تحلیل من با نگاه آینده برای تثبیت و تحکیم جایگاه اتاق ایران می باشد. اما سوال من به طور مشخص به رقابت شما با آقای نهاوندیان ارتباط پیدا میکند. اینکه شما 4 سال قبل کمکهای زیادی کردید تا ایشان رییس اتاق بازرگانی شود و امروز به عنوان رقیب همدیگر برای ریاست اتاق بازرگانی شناخته شدهاید. نیت شما برای حضور در رأس اتاق بازرگانی چیست؟ به هرحال به قول شما نیتی وجود دارد و این موضوع همان دغدغه و احساس تکلیف در احیاء و تقویت جایگاه اساسی اتاقهای بازرگانی در ساختار قدرت در کشور است بویژه در ساختار اقتصادی. از آنجا که قبلاً کار بنگاهداری کردهام و در حوزه بازرگانی نیز حضور داشتم آن چیز که به ذهن من رسید این بود که بخش خصوصی قوی باید شکل بگیرد. یعنی این دیدگاه در باورم وجود دارد که باید در حوزه سیاستگذاری و تصمیماتی که از جنس حاکمیتی است باید اتاق بازرگانی در فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری نقش و سهم جدی و اساسی داشته باشد. خوب در دوره گذار و خروج دولت از بنگاهداری و واگذاری تصدی بنگاههای اقتصادی به بخش خصوصی قرار داریم، این دوره گذار هم باید به سرعت و البته با دقت صورت گیرد تا بخش خصوصی واقعی سکاندار بنگاههای اقتصادی کشور بشود. وقتی دولت موظف است بخش خصوصی را توانمند کند یکی از الزامات آن کمک به زیرساختهای بخش خصوصی است. کمک به اصلاح، فضای کسب و کار و رفع دغدغههای بخش خصوصی است که هر کدام در جایگاه خود تعریفی دارد. با این نگاه، من به عنوان کاندید ریاست اتاق بازرگانی ورود پیدا کردم و اعتقاد دارم تحولاتی بنیادین باید در اتاق بازرگانی صورت بپذیرد. این تحولاتی که شما مدنظرتان بوده است تا در انتخابات ریاست اتاق بازرگانی ایران شرکت کردید از چه جنسی است؟ تحولاتی از جنس باور و اعتماد حاکمیت به اتاق و مهمتر از آن اراده و عزم برای رساندن اتاق به جایگاه واقعی است. که از قدیم گفتهاند خواستن، توانستن است. پس تغییر رویکرد و تقویت نگاه دولتمردان به اتاق و از سویی اتکا بخش خصوصی به ظرفیتهای اتاق بازرگانی میتواند از اتاق یک نهاد تأثیرگذار بسازد که نیاز امروز و فردای کشور میباشد. یعنی حضور شما برای شرکت در انتخابات ریاست اتاق بازرگانی به دلیل تزریق این نگاه به پارلمان بخش خصوصی بوده است؟ بله، اتاق بازرگانی نیاز به تحول دارد. هم نگاه حاکمیت به اتاق بازرگانی و هم نگاه بخش خصوصی به اتاق بایستی متحول شود. ولی یک دوره از این تحول بیشتر نگذشته است. یعنی اتاق بازرگانی مدت طولانی تحت مدیریت یک شخص به فعالیت خود ادامه داد تا اینکه 4 سال پیش تحولی در رأس آن صورت گرفت. سؤال اینجاست یک دوره فعالیت با رویکرد جدید برای ارزیابی کافی است؟ نه الزاماً، تغییر و تحول تدریجی است اما سرعت و همت دو عامل تعیینکننده است که مدیریت اینجا معنی پیدا میکند. در زمان سابق اعتقاد داشتیم یک مدیریت ایستا وجود دارد که ظرفیت و قابلیت لازم برای استفاده از همه پتانسیلهای بخش خصوصی را ندارد تا اینکه 4 سال قبل جابجایی مدیریت صورت گرفت. پس از آن باید توجه داشت برای اصلاح یک فرآیند و اثربخشبودن یک سازمان، علاوه بر اهداف و برنامه، سازوکار و عوامل اجرایی هم دخالت دارند. در رأس عوامل اجرایی مدیرانی هستند که آن سیستم را راهبری میکنند. یک جایی اتاق به شکل انحصاری اداره میشود که قطعاً در چنین شرایطی پویایی، تحرک و پیشرفت دیده نمیشود. در آن سو اگر روشهای صرفاً تئوریک مدنظر قرار گیرد و با مبانی دانشگاهی وارد بحث شویم این شرط لازم است اما کافی نیست. شرط کافی آن اراده، تصمیم و اقدام جمعی برای حرکت کردن در راستای آن هدفی است که تعریف کردیم. و این همان مدیریت یکپارچه و سیستمی است که اتاق را چابک و دسترسی به اهداف را ممکن میسازد. یک موضوعی جود دارد و نمیتوان آن را انکار کرد. آنهم اینکه آمارها نشان میدهد از تعداد زیاد فعالان بخش خصوصی کمتر از یک پنجم آنها بیشتر در انتخابات اعضای هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران شرکت نکردند. آنچه از این موضوع مشهود است عدم اهمیت پارلمان بخش خصوصی برای تعداد زیادی از فعالان اقتصادی است. یعنی به صرف داشتن کارت بازرگانی کفایت میکنند و جریانهای داخل اتاق بازرگانی چندان اهمیت ندارد. این همه حواشی پیرامون انتخابات آن را چگونه تحلیل میکنید؟ سؤال درستی مطرح کردید اما باید در نظر هم گرفته شود در مقولههای اجتماعی هم طی مقاطع مختلف درصد مشارکت فارغ از تأثیرهای سیاسی متفاوت است. در این راستا باید به موضوعی تحت عنوان مقبولیت و مشروعیت اشاره کنم. اینکه چرا تعداد کمی در انتخابات اعضای هیأت نمایندگان شرکت میکنند؟ چرا این تعداد فقط یک بار برای کارت بازرگانی و یک بار برای تمدید به اتاق بازرگانی مراجعه میکنند؟ باید تحلیل و بررسی شود. خیلی از افرادی که کارت بازرگانی دارند اصلاً نهادی به نام اتاق بازرگانی را نمیشناسند. اتاق بازرگانی را فقط به عنوان دفتری که کارت بازرگانی صادر میکند، میشناسند. پیش از انتخابات اتاق بازرگانی به یکی از تشکلها مراجعه کردم که تعدادشان 12 هزار نفر بود. به آنها گفتم اگر 10 درصد شما در انتخابات اتاق بازرگانی شرکت کنید برنده خواهید بود. این موضوع به مقبولیت و اثربخشی اتاق برمیگردد یعنی اتاق بازرگانی باید محل اعتنا باشد یعنی مواضع فعالان اقتصادی را تبیین کند و تأمینکننده منافع بخش خصوصی باشد. آن بخشی که به اتاق بازرگانی برمیگردد باید رفع اشکال شود و بخش مهمتری که مربوط به اصلاح ساختار اقتصادی و تغییر نگاه حاکمیت و دولتمردان به اتاقهای بازرگانی است هم بایستی به سرعت تغییر کند. مقبولیت این است که شما اثرگذار و اثربخش باشید. برای ذینفعان شما تصمیمات و اقدامات شما قابل اندازهگیری باشد. در چنین شرایطی فعالان بخش خصوصی اعتنای بیشتری خواهند کرد. هیأت رئیسه و هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی باید سازوکاری را فراهم کنند که سال به سال به ذینفعان خود پاسخگو باشند.
ذینفعانی که جمع آنها حتی به یک پنجم کل هم نمیرسد؟ منظورم از ذینفعان کل مجموعه بخش خصوصی است بطور مثال نماینده مجلس از شهری کاندید میشود پاسخگوی همه شهروندان آن شهر یا شهرستان است. چه به ایشان رأی داده باشند یا نه. پس صرفاً نباید به این توجه داشت که چند درصد شرکت کردهاند بلکه باید مطالبات کل بخش خصوصی دنبال شود. موضوع دیگر اینکه بخش خصوصی فقط افرادی نیستند که کارت بازرگانی دارند بلکه اتاق پارلمان بخش خصوصی است. برای نخستین بار عنوان پارلمان بخش خصوصی را من مطرح کردم. پارلمان کارش چیست؟ قانونگذاری میکند، ساختار تعریف میکند، فرآیند تعریف میکند و بر عملکرد آنچه خود وضع کرده است نظارت میکند. اگر قرینهسازی بخواهیم بکنیم در پارلمان بخش خصوصی باید اقدامهایی اینچنینی صورت بگیرد. البته سازوکار و ملزومات قانونی برای استیفای حقوق بخش خصوصی بایستی به اتاق بازرگانی داده شود. موضوع دیگر اینکه رییس اتاق بازرگانی ایران در کشورهای خارج به مراتب مهمتر تلقی میشود تا در خود کشور. یعنی به طور مثال در یک کشور اروپایی اهمیت بیشتری برای رئیس اتاق بازرگانی قائل میشوند تا مقامات داخلی. این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟ این موضوع به مشروعیت برمیگردد. من یک بحث مقبولیت را مطرح کردم که فقط اشارههایی به آن شد. محور دیگر مشروعیت است، مشروعیت یعنی اثربخش بودن. سندیکاها در کشورهای توسعه یافته مناسبات تعریف شده با دولت دارند. اتاق بازرگانی چقدر محل اعتنا است؟ چگونه محل اعتنا میشود؟ از طریق سازوکارهای قانونی. همه ارکان حکومت ما اعتبار خود را از قانون میگیرند. بنابراین مشروعیت خودشان را از قانون گرفتهاند. در مقابل وظایفی که قانون درنظر گرفته است اختیاراتی هم وجود دارد. آن شرط لازم و ملزوم اینجا هم معنا پیدا میکند. مگر میشود بدون اینکه به فردی اختیار و ابزار داد از او انجام وظیفه خواست؟ دقیقاً لازم و ملزوم همدیگر است. اتاق بازرگانی هم همین است که به نمایندگی از تشکلهای اقتصادی باید اختیارات قانونی داشته باشد. به هر حال یکی از اشکالاتی که وارد میباشد قانون است و به روز نیست. البته من به شخصه موافق نیستم وقتی میخواهیم قانون را اصلاح کنیم تلمباری از نیازها را مطرح میکنیم که فرآیند تصویبش به سرانجام نمیرسد. دوم هم اگر به تصویب برسد باید در عرش آن را دنبال کرد. قانونی که پیشنویس آن در اتاق بازرگانی مطرح شد من این موضوع را مورد اشاره قرار دادم. در اوایل انقلاب نگاه خوبی به اتاق بازرگانی وجود نداشت. نگاهی که شاید بخشی از آن درحال حاضر هم باقی مانده باشد. شما جایگاه اتاق بازرگانی در اقتصاد امروز ایران را چگونه میدانید؟ دهه اول گفتند اتاق بازرگانی نمادی از جماعت زیادهخواه و پُرتوقع است که بسیار زیانبار بود اما درحال حاضر من یک حرف دیگر دارم. و آن اینکه ضرورت اصلاح ساختار اقتصاد ایران ایجاب میکند که به سمتی برویم تا اتاق بازرگانی به عنوان نماد بخش خصوصی را یک جماعت پُرمدعا ندانند بلکه برسیم به نقطهای که فصل مشترک یک حرکت جدید باشد. آن نقطهای است که حاکمیت از اتاق بازرگانی توقع داشته باشد تا دست دست در هم بدهند تا مشکلات را در ساختار اقتصادی به طور مشترک حل کنند. ولی آقای بازرگانی یک بیاعتمادی از جانب بخش خصوصی به بدنه دولت وجود دارد؟ اتفاقاً یکی از دلایل کاندیدا شدن من هم همین است که این دیوار بیاعتمادی را کم رنگ کنم. اگر از یک پدیده اجتماعی فهم و درک مشترک و اراده یکسانی برای حل مسئله داشته باشیم حدود 80 درصد مسئله را حل کردهایم. ادبیات متفاوتی میان بخش خصوصی و دولت وجود دارد که متأثر از ساختار غلط اقتصادی دولت محور بوده است که یک نوع رقابت منفی بین بنگاههای دولتی و خصوصی وجود داشته است که این تفکر و ساختار در فضای سیاستهای اصل «44» بایستی دگرگون شود. باید به یک باور و تفکر جدیدی رسید. من احساس میکنم در این عرصه توانایی لازم را دارم. یک موضوع دیگری هم شاید جود داشته باشد و آنهم اینکه مدیران دولتی ما به سمت بخش خصوصی کوچ میکنند و به نوعی در بدنه بخش خصوصی افراد دولتی مشاهده میشود. حضور این افراد سبب نشده تا این نوع ادبیات شکل بگیرد؟ بهتر است با یک مثال پاسخ شما بدهم. درحال حاضر ساختار حکومت چین کمونیستی است. کمونیستی یعنی همه چیز در اختیار حاکمیت. چگونه میشود اقتصاد چین سوسیالیستی و کمونیستی میآید تحولی را در دنیای اقتصاد آزاد ایجاد میکند و حتی گوی رقابت را از مدعیان اقتصاد آزاد و اقتصاد بازار میگیرد؟ چه کاری میکند؟ آنجا که همه چیز دولتی بود. باور و فکر تغییر پیدا کرده است. آن باور تغییر پیدا کرد و آن مدل و روشی که داشتند کنار گذاشتند و یک نقشه راه جدید را اجرا کردند. همان دولتیها آمدند و از تمام ظرفیتهای مردمی استفاده کردند. همان افرادی که مدیران دولتی بودند. اگر فکر تغییر کرد اصلاً فرقی نمیکند مدیری دولتی بوده باشد یا خصوصی. فکر و اندیشه و باور است که جهت آدمها را تغییر میدهد. به طور مثال در نظام خودمان وقتی باور و خواست عمومی تغییر کرد انقلاب شد. اگر باور تغییر نکند همان مسیر گذشته طی خواهد شد. یک مثال دیگر در این رابطه میتوان مطرح کرد و آن هم آلمان غربی و آلمان شرقی است. من دیوار برلین را نماد بیاعتمادی و تفاوت دو مدل اقتصاد کاملاً کمونیستی و اقتصاد آزاد میدانم. چه چیز آنجا تغییر پیدا کرد؟ با خراب شدن آن دیوار آلمان شرقی و غربی در هم ادغام شد و آلمان جدید به سرعت توسعه پیدا کرد. اگر فکر، توسعه یافته نباشد هیچوقت توسعه به صورت فراگیر به وجود نمیآید. به نظر من پیش از اینکه توسعه شکل بگیرد این باورها و تفکرات است که باید متحول شود و تغییر کند. /39/39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]
صفحات پیشنهادی
شجاعالدین بازرگانی از حضور در انتخابات اتاق بازرگانی میگوید/ چه ...
شجاعالدین بازرگانی از حضور در انتخابات اتاق بازرگانی میگوید/ چه شد حامی اصلی دیروز، رقیب رییس شد؟-اقتصاد > بازرگانی - گفت و گو یا شجاع الدین بازرگانی، ...
شجاعالدین بازرگانی از حضور در انتخابات اتاق بازرگانی میگوید/ چه شد حامی اصلی دیروز، رقیب رییس شد؟-اقتصاد > بازرگانی - گفت و گو یا شجاع الدین بازرگانی، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها