واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازرگانی - محمد هیراد حاتمی: اگر طی 30 سال عمر انقلاب، بازار تحت هیچ شرایطی در رویکرد به سیاستهای دولت طعم تعطیلی را نچشیده بود، طی 3 سال گذشته مردان بازار 2 و دو بار در اعتراض به رویکرد مالیاتی دولت تصمیم به تعطیلی واحدهای صنفی خود گرفتهاند. نیمه دوم سال 87 اعتراض به سیاست مالیات بر ارزش افزوده سبب شد بازاریان در اعتراض به آن کسب و کار خود را تعطیل کنند تا نمایان سازند به این رویکرد دولت اعتراض داردند. بعدها عنوان شد اعتراض آنان به قانون مالیات بر ارزش افزوده نبوده است و آنچه آنان را وادار به تطیلی واحدهای صنفی خود کرد عدم اطلاعرسانی صحیح در این رابطه بوده است. تعطیلی بازار در اعتراض به رویکرد مالیاتی دولت در سال جاری نیز برای دومین بار قهر بازاریان از دولت را طی سالهای پس از انقلاب در دل تاریخ به ثبت رساند. در نهایت بازاریان با مردان دولت به توافق رسیدند و کسب و کار خود را پس از آشتی با دولتمردان به رونق انداختند. روز یکشنبه 27 تیر سال جاری، یک روزنامه صبح در سرمقاله این جریده به بررسی ابعاد تعطیلی بازار پرداخت که خشم برخی از فعالان بازار را دوباره برانگیخت. دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار که به دفعات به ولایی بودن نظام بازار ایران اشاره میکند اعتقاد دارد تحلیل این روزنامه به هیچوجه صحیح نبوده است و حتی کلید تعطیلی دوباره بازار بود که با تلاشهای صورت گرفته این اقدام صورت نپذیرفت. احمدی کریمی اصفهانی، دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار در گفتوگوی زیر پیرامون نقش بازار و اثرات تعطیلی آن پاسخ داده است. به عنوان فردی که در بدنه جامعه بازار ایران فعالیت میکنید اگر ممکن است در یک جمع بندی کلی اهمیت بازار در سیستم اقتصادی کشور را شرح دهید؟ بازار در هر کشوری ادارهکننده اقتصاد آن کشور است؛ بر این اساس بازارمی تواند به شکوفایی یا انحطاط اقتصادی یک کشور منجر شود. شاید همین استدلال کوتاه کافی باشد برای اینکه نظام یک کشور باید نهایت اعتماد را به بازار داشته باشد، البته این اعتماد باید متقابل باشد. کشورهایی که توانستهاند این اعتمادسازی متقابل را ایجاد کنند و از سوی دیگر اقتصاد را در واقع به دست مردم بسپارند تحولات شگرفی را در سیستم اقتصادی کشورشان ایجاد کردهاند. این مسئله همانطور که اشاره کردم مشروط بر آن است که کار به مردم سپرده شود. این موضوع در نظام بازار ایران به چه شکلی است؟ آیا این تعامل وجود دارد؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به دلیل برخی مسائلی که وجود داشت اقتصاد کشور در دست دولت قرار گرفت و فقط کارهای بسیار ریزی مانند کشاورزی که دولت از عهده آن برنمیآمد در دست مردم بود، در واقع اکثر موضوعات اقتصادی در دست خود دولت بود. در یک مقطع به این نتیجه رسیدیم که باید معکوس عمل شود، یعنی اینکه 80 تا 90 درصد اقتصاد در اختیار دولت باشد و مابقی در دست مردم باشد اشتباه است و در این رابطه باید جابهجایی صورت بگیرد. در نهایت مقام معظم رهبری اصل 44 قانون اساسی را ابلاغ کردند تا فضای اقتصادی کشور متحول شود. آقای کریمی؛ بازار تهران در اواسط تیر سال جاری برای دومین بار ظرف سه سال گذشته در اعتراض به سیاستهای دولت طعم تعطیلی را چشید. تحلیل شما از این موضوع چیست؟ تعطیلی بازار تا چه اندازه بر روند فعالیتهای اقتصادی کشور اثر میگذارد؟ بازار ایران به لحاظ اهمیت و جایگاهی که دارد، این جور باز و بسته شدن آن هم از بعد اقتصادی و هم از بعد سیاسی آثار زیادی میتواند داشته باشد، البته در این میان بازار تهران اهمیت بیشتری دارد چرا که کل بازارهای کشور را بازار تهران تغذیه میکند و این موضوع مهمی است و به سادگی نمیتوان از کنار آن رد شد. اگر بازار تهران تعطیل باشد سادهترین مشکلی که میتوان به آن اشاره کرد کندی رساندن تقاضاهاست، یعنی تعطیلی بازار تهران در نخستین قدم سبب کندی رساندن تقاضاها میشود که این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. یعنی تعطیلی بازار بار سنگینی را به همراه خواهد داشت؟ بالاخره بازار طی 30 سال گذشته یکی از بهترین قشرهایی است که نه تنها برای نظام هزینه نداشته است بلکه هزینه هم پرداخت کرده است. طی 8 سال دفاع مقدس بازار همراهی خود با نظام را اثبات کرده است و پس از آن نیز بر مبنای اعتقادی که بازار دارد از جمله قشرهایی بوده که همواره در کنار نظام است. بر این اساس بار سنگینی است که بازار تعطیل شود. در بعضی موارد برخی سازمانها رعایت حال بازاریان را نمیکنند اما اعتراضهای ما به هیچوجه جنبه سیاسی ندارد. اما در برخی موارد شیطنتهایی صورت میگیرد که تلاش بر آن دارد که تعطیلی بازار را به لحاظ سیاسی بروز دهد. در این رابطه توضیح میدهید؟ طی سالهای اخیر و در هر دو باری که بازار تعطیل شد این موضوع به روشنی آشکار شد که بیگانگان قصد دارند از این موضوع سوءاستفاده کنند. ما هم در بازار به دفعات اعلام کردهایم که این موضوع به هیچوجه سیاسی نیست بلکه فقط و فقط یک اعتراض صنفی است و بس. برخی سوءاستفاده کنندگان تمایل داشتند از این اعتراض صنفی به اهدافشان برسند، همانطور هم که مشاهده کردید به هیچجا نرسیدهاند. برخی اعتقاد دارند که جنس فعالیت بازار بیش از آنکه اقتصادی باشد سیاسی است. شما تا چه اندازه این استدلال را قبول دارید؟ اینکه بازار پس از 30 سال تعطیل میشود سیاسی است. از سوی دیگر بازار سیاسی است چرا که که سیاست ما عین دیاتنت ماست. پشتیبانی از ولایت فقیه بخشی از تکلیف بازار است، لذا از این جهت میتوان گفت که بازار سیاسی است و شکی هم در آن وجود ندارد، البته دوباری هم که بازار تعطیل شد فقط اعتراض صنفی به مالیات بود؛ دوستان ناآگاه ما این موضوع را سیاسی جلوه ندهند. به عنوان دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار اعتقاد دارید بازار تحت سیطره دولت فعالیت میکند یا اینکه مستقل به فعالیت خود ادامه میدهد؟ بازار یعنی اصناف و بازرگانان مستقل هستند اما به لحاظ اتحادیهها و مجامع نقش دارند. طبیعی است مقداری در تصمیمگیریهای خود هم دولتی عمل کنند؛ یعنی میتوان گفت در برخی موارد بر این اساس نفع اصناف کمتر لحاظ میشود. استقلال اصناف یکی از امتیازهای آنان است، البته اصنافی که ما به آن اعتقاد داریم اصنافی هستند که در کنار نظام و ولایت هستند. سؤال اینجاست جامعه بازاری که شما تا این اندازه آن را مقید به نظام میدانید چه میشود که روی به اعتراض صنفی میآورد؟ دولت بهتر از این میتوانست مشکل اخیر مالیات اصناف را مدیریت کند تا به این شکل این اتفاقها نیفتد. شاید بتوان گفت خوب مدیریت نکردن بود که سبب بروز این مشکلات شد و آن وضعیت به وجود آمد. مالیات که همواره وجود داشته است و با تعاملهایی که صورت گرفته است هیچ گونه مشکلی خودنمایی نکرده است. حتی در اعتراض به مالیات بر ارزش افزوده که سه سال پیش اتفاق افتاد اصناف به خود موضوع اعتراض نداشتند بلکه آن چیزی که جای گلایه برای آنان گذاشته بود به عدم اطلاعرسانی ارتباط پیدا میکرد. در گذر زمان آگاهیهای لازم به وجود آمد و دیگر مشکلی هم وجود ندارد. آن افرادی که اعلام کردند مالیات اصناف باید 70 درصد افزاش پیدا کند کلید این تعطیلی را زدند. هرچند بعدها تکذیب شد اما متن اظهار نظرهای آنان بر خروجی رسانههای مختلف قرار گرفته است. اگر چیزی نبوده است چه معنی دارد که این مسائل مطرح شود؟ در ایامی که بازار درگیر حل و فصل اختلافات خود با دولت بود عده ای تحلیل شان این بود که اگر بازار تعطیل شود نه تنها ضرری متوجه اقتصاد کشور نمی شود که شاید به نفع اقتصاد هم باشد که بازار در نظام واسطه گری فعال است. غیر فعال شدن بازار یعنی حذف نظام واسطه گری. ارزیابی شما از این تحلیل چیست؟ این تحلیل را عمدتا یک روزنامه صبح در سرمقاله خود ارائه داد. به نظر من عین بیتقوایی است که بازاریان را افرادی شکم گنده بدانیم. هرچند در مطلب این روزنامه مسائل مثبتی هم وجود داشت اما باید به این موضوع توجه میکرد که تجار بخشی از ارکان اقتصاد کشور هستند و باید با آنها درست برخورد کرد. به شخصه نمیتوانم این قضیه را انکار کنم که ممکن است در هر قشری آدمهای ناسالمی وجود داشته باشند اما نباید به کل مجموعه توهین کرد. باید در این رابطه اصلاحی حرکت کرد. موضوعی که در این میان وجود داشت این بود که مطلب این روزنامه داشت دوباره کلید بسته شدن بازار را میزد که تلاش کردیم تا این اتفاق نیفتد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]