واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: مهدي هاشمي هنوز هم استاد من است چند بار تماس... پیام روی پیغامگیر دستگاه... و بالاخره، پاسخ، که چون منطقی بود، مسیر گفت و گو را تغییر داد و به تغییر مکان گفت و گو انجامید. اصرار من برای مصاحبه با گلاب آدینه در منزلش به چند دلیل بود: اینکه خوانندگان با فضای خانه هنرمند محبوبشان آشنا شوند و مهم تر از آن، صمیمیتی بود که اصولا در انجام مصاحبه در منزل ایجاد خواهد شد اما خانم آدینه می گوید: ضبط برنامه، هر روز هفده ساعت از وقت مرا می گیرد و چون دخترم هم با من همکاری می کند، خانه را منتقل کردیم سر صحنه. پس اینجا منتظر شما هستم. و این گونه شد که رو در روی گلاب آدینه، در پشت صحنه "خواستگاران" و یا خانه دوم هنرمند به گفت و گو با او پرداختیم. *اجازه بدهید مصاحبه را با سوالی شروع کنم که ذهن مرا چند سال است به خود مشغول کرده است و مطمئنم خوانندگان هم برایشان جالب باشد که بدانند "گلاب"، انتخاب پدر و مادرتان بوده است و یا شخص دیگری؟ چون بسیار تک و زیباست. این، نظر لطف شماست. این نام را پدرم انتخاب کردند. *چند خواهر و برادر هستید؟ هفت خواهر بودیم، و یک برادر، که متاسفانه یکی از خواهرهایم فوت شدند. *آیا در زمان تحصیل، موقعیت فعلی را برای خودتان متصور بودید و اصلا فکر می کردید که با یک هنرمند ازدواج کنید؟ اصلا. بعد از ازدواج، به صورت حرفه ای وارد این عرصه شدم. *با مهدی هاشمی چگونه آشنا شدید؟ آقای هاشمی در قسمت فوق برنامه دانشگاه ملی(شهید بهشتی)، استاد بازیگری تئاتر بودند، و من هم جزو شاگردانشان، و همچنان تا امروز استاد من هستند. *خیلی جالب و دوست داشتنی است که شما بعد از گذشت سی سال زندگی مشترک، هنوز هم آقای هاشمی را با لقب استاد می خوانيد. برای خودم هم جذاب است. *بعد از ازدواج، وضعیت کاری شما با آقای هاشمی چگونه بود؟ آیا در ابتدا، ازدواج در زمینه کاری خوش یمن بود، یا اینکه مشکلات و موانع زندگی آغاز شد؟ به خواست خدا، بسیار خوش یمن بود. من هر کاری را که با ایشان آغاز کردم، نتیجه بدی ندیدم وهر چه دارم، از ایشان دارم و البته، لطف خدا را هم فراموش نمی کنم. *بازیگران سینما، هر کدام مشخصه خاص خود را دارند. در مورد شما نیز باورپذیری، صمیمیت و سادگی یک زن ایرانی، بیش از هر چیز به چشم می خورد. چگونه به این شناسنامه شخصیتی رسیدید؟ آیا می توان گفت، گلاب آدینه، یک زن سنتی ایرانی است؟ خانه دار و سنتی که حتما هستم، اما از خانه داری، شیرینی پزی و خیاطی را بلد نیستم، که از این بابت، خیلی ناراحتم. ولی در مورد جواب سوال شما، باید بگویم، وقتی ابعاد شخصی را باور می کنی، بعد از آمیخته شدن با تجربیات، به صورت بازی خودش را نشان می دهد. *به یاد دارم که شما از بدعت گذاران بازیگردانی و انتخاب بازیگر برای پروژه های مطرح سینمایی وتلویزیونی بودید و البته، این سمت را بعدها به کلاس های شما محول کردند، که به صورت ورک شاب خانگی در منزلتان اداره می کردید. از میان آن شاگردان، بازیگران خوبی، از جمله پانته آ بهرام، را به عرصه سینما و تلویزیون معرفی کردید. بقیه را شما نام ببرید و بگویید سرنوشت آن کلاس ها چه شد؟ چه خوب یادتان است! مرا بردید به سال ها قبل، سادگی و صمیمیتی که بین بچه ها بود!... بازیگران خوبی وارد عرصه شدند، مثل خانم ها سیما تیرانداز، مهسا محجور، فقیه سلطانی،بهناز جعفری، فخری سلطانی، طاهره آهنی و پانته آ بهرام که شما گفتید. آن کلاس ها هم دیگر تمام شد. بالاخره عمر هر چیز، یک روز سر می آید. *چند سال پیش در دانشگاه هنر، برای جمعی صحبت می کردید و در حاشیه آن خاطره ای را از نحوه انتخاب خودتان برای مجموعه "سلطان و شعبان" گفتید. این مجموعه، نقطه عطفی در کارنامه هنری شماست، و من فکر می کنم هر کس دیگری به جای شما این نقش را بازی می کرد، این مجموعه چیزی کم می داشت. از انتخابتان بگویید و آن خاطره. آیا آقای هاشمی شما را معرفی کردند؟ نه. ایشان اصلا موافق نبودند. ماجرا از این قرار بود که تمامی نقش ها انتخاب شده بود و برای نقش "سلطان بانو"، بسیاری از بازیگران را دعوت کرده، اما به نتیجه قطعی نرسیده بودند. من هم پیشنهاد دادم که از من تست بگیرند، اما آقای هاشمی و آقای داریوش فرهنگ می گفتند که این نقش، اصلا به من نمی خورد. تا اینکه استاد بهرام بیضایی، یک شب نمایش "دایره گچی قفقازی" را تماشا کردند و بازی من را پسندیدند و این طوری شد که مرا برای ایفای این نقش به آقای فرهنگ پیشنهاد کردند و من شدم "سلطان بانو". *آیا کارهای شما توسط آقای هاشمی نقد می شود و آیا ایشان منتقد خوبی هستند؟ نقد می شود؛ آن هم بسیار سخت! *شما چطور؟ آیا کارهای ایشان را نقد می کنید؟ سعی می کنم. بالاخره من هم زیر دست آقای هاشمی بزرگ شده ام. *حال که این گونه آقای هاشمی را در شکل گیری شخصیت هنری تان دخیل می دانید، ایشان را به عنوان همسر چگونه تعریف می کنید؟ باور کنید که هیچ وقت مهدی هاشمی را فقط به عنوان همسر نگاه نکرده ام؛ زیرا آن قدر وجهه آموزشی ایشان در زندگی، پر رنگ و ماندگار است که نمی توانم تفاوتی را بین همسر و استاد برای ایشان قایل باشم. *نظر شما در مورد آثار مهدی هاشمی چیست؟ کارهای بی نظیر و کم نظیری دارند مانند"ناصر الدین شاه؛ اکتور سینما". خیلی سخت است که آدم بخواهد نقش هیچ کس را بازی کند. اما ایشان در این فیلم، به خوبی از پس ایفای این نقش برآمدند. *چند فرزند دارید؟ یک دختر به نام "نورا" *چند سال دارد و آیا در کارهای هنری شرکت می کند؟ نورا بیست و دو سال دارد و از هفت سالگی درکلاس های بازیگری شرکت کرده است. در نمایش "مده آ"، به کارگردانی محسن حسینی با هم همبازی بودیم. در مجموعه تلویزیونی "فرستاده" و فیلم سینمایی"عروس افغان" نیز بازی کرده است، و من بازیگردانش بودم. همچنین در تله فیلم "آغوش های خالی" همبازی من و آقای هاشمی بود و در مجموعه "سایه ها"، به کارگردانی غلامرضا رمضانی بازی کرده است و به تازگی در مجموعه "خواستگاران" نیز ایفای نقش می کند. *نوراجان، خودت از کارهایت بگو! همان طور که مادر گفتند، در مجموعه " خواستگاران" بازی دارم. در حقیقت، علت اصلی حضورم، مادر بودند که به عنوان کارگردان کار همراهم بودند، چند تا از متن ها، که در اختیار ایشان بود، را مطالعه کردم. از موضوع های آن خوشم آمد و این گونه شد که وارد جمع "خواستگاران" شدم. *آیا کارهای مادر را نقد می کنی؟ بله. همیشه مشتاقانه کارهای ایشان را دنبال کرده، سعی می کنم در نقد بی طرف باشم. *کارهایت گزیده و خاص بوده است. علت چیست؟ البته، چندان هم کم کار نبوده ام، اما با خاص بودن کارهایم موافقم؛ چون در وحله اول، نظر پدر و مادرم، که حکم استادی بر من دارند، شرط است و بعد، متن موضوع پر محتوا و اثر گذار. *خانم آدینه! در دوران کودکی نورا، شما برای او بیشتر وقت می گذاشتید یا آقای هاشمی؟ هر دو نفرمان. من مسئول امور تربیتی و آموزشی بودم و آقای هاشمی مسئول امور تفریحی و فراغت. *فکر می کنید سینمای ما برای آیندگان حرفی براي گفتن دارد؟ حتما؛ چون آثاری که تولید می شوند، به دور از ملاحظات اجتماعی و سیاسی از آثار ارزشمند چند سال اخیر بوده اند و بی شک، سینما گرانی که در راه هستند، متاثر از آن ها و پیشرو تر خواهند بود. منبع: دنياي زنان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 681]