تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816645955




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«بوي گل سوسن...» 12 بهمن؛ سالروز بزرگ‌ترين پيشواز تاريخ «امام فردا در تهران است»


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: «بوي گل سوسن...» 12 بهمن؛ سالروز بزرگ‌ترين پيشواز تاريخ «امام فردا در تهران است»


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

دوازده بهمن‌ماه 1357هواپيماي ايرفرانس حدود 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام خميني (ره)، پس از 14 سال دوري از وطن، پا به خاك ميهن اسلامي گذاشتند. جمعيت استقبال‌كننده در طول 33 كيلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا كه مقصد بعدي امام (ره) بود، پرشكوه‌ترين استقبال تاريخ را رقم زدند.

به گزارش سرويس تاريخ و انديشه ايسنا، به دنبال گسترش قيام مردمي، امام خميني (ره) در پيامي، عزم خود را مبني بر بازگشت به ايران اعلام مي‌دارند. ايشان كه شرط ورود خود را به كشور، خروج شاه اعلام كرده بودند، با فرار شاه در 26 دي 1357 تصميم به بازگشت گرفتند. مردم 14 سال انتظار كشيده بودند و هركس كه اين خبر را مي‌شنيد اشك شوق مي‌ريخت.

در عين حال مردم و دوست‌داران امام (ره)، نگران جان ايشان بودند زيرا هنوز دولت دست‌نشانده شاه در كشور برقرار و همچنان حكومت نظامي بود. از اين رو دوستان امام نيز توصيه به تعويق سفر تا تامين شرايط داشتند. از سوي ديگر حضور امام (ره) در اين شرايط در جمع ميليون‌ها مردم به پاخاسته، از ديد آمريكا به معناي پايان حتمي كار رژيم شاه بود. اقدامات فراواني از تهديد به انفجار هواپيما گرفته تا وقوع كودتاي نظامي براي تعويق سفر ايشان صورت گرفت. حتي رييس‌جمهور فرانسه واسطه شد اما امام خميني (ره) تصميم خويش را گرفته بودند و طي پيام‌هايي به مردم ايران گفته بودند مي‌خواهند كنار مردم باشند.

دكتر فاطمه طباطبايي، همسر مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمين حاج احمد خميني كه در ايام حضور امام (ره) در نوفل لوشاتو همراه ايشان بوده است در گفت‌وگويي با ايسنا با اشاره به خاطراتش از روزهاي عزيمت امام (ره) به ايران گفت: «وقتي امام (ره) تصميم گرفتند به ايران برگردند، من گفتم ما هم با شما هستيم؛ برايمان بسيار سخت بود. رژيم هم فكر نمي‌كرد كه امام (ره) به ايران بيايد. امام در پاريس براي من تعريف كردند كه از وقتي من تصميم گرفتم به ايران بروم، افراد مختلفي به من مي‌گفتند ايران نرو. من از اين افراد مختلف فهميدم كه بايد بروم؛ چرا كه اينها دلسوز انقلاب نيستند كه مي‌گويند نرو. موردي كه از نظر امام (ره) مشكوك بود، اين بود كه يك فردي از آمريكا آمده بود به عنوان تاجر ثروتمندي كه آمريكايي است اما علاقه‌مند به امام (ره) و مقلد ايشان و مسلمان است. او پول هنگفتي به امام (ره) پيشنهاد داده بود كه من اين سرمايه را آورده‌ام مي‌خواهم در راه انقلاب خرج كنم. شما براي مبارزه احتياج به پول و كمك داريد. اين مبلغ را در اختيار شما مي‌گذارم. گفته بود تا هفته‌ي ديگر كه من بيايم، به شما اين مقدار را به من فرصت دهيد و با زرنگي خاصي از امام (ره) چند روز وقت مي‌خواست. امام در جمع‌بندي به اين نتيجه رسيده بودند كه تمام اين برنامه‌ها براي اين بود كه ايشان 3 روز ديرتر به ايران بروند و اين نقشه‌اي بوده است. جالب اين‌جا بود كه در اسنادي كه به دست آمد اين نقشه اثبات شد. امام (ره) درست زماني به ايران آمدند كه دولت ايران در بدترين شرايط به سر مي‌برد و اگر 2 – 3 روز با آن‌چه كه اتفاق افتاد فاصله ايجاد مي‌شد، آنها تمام امور را سامان مي‌دادند.»

با قوت گرفتن خبر بازگشت حضرت امام خميني (ره) به كشور، دولت بختيار با هماهنگي ژنرال هايزر براي جلوگيري از ورود امام (ره)، فرودگاه‌هاي كشور را به روي پروازهاي خارجي بست و به تمام شركت‌هاي هواپيمايي بين‌المللي اعلام كرد كه به تهران پرواز نكنند و كليه فرودگاه‌هاي كشور براي سه روز بسته اعلام شد.

نزديكان امام (ره) اعلام كردند به دليل بسته بودن فرودگاه، سفر ايشان به تهران دو روز به تعويق افتاد و اينگونه رجعت تاريخي كه قرار بود پنجشنبه پنجم بهمن 1357 انجام گيرد با بستن فرودگاه‌ها به تاخير افتاد.

امام خميني (ره) پنجشنبه پنجم بهمن زماني كه از بازگشت ايشان به ايران جلوگيري شد، طي مصاحبه‌اي فرمودند: «من از ايرانياني كه با من همراهي كرده‌اند متشكرم. من مي‌خواستم فردا را در ميان ملت باشم و هر رنجي كه آنها مي‌برند من هم با آنها باشم. لكن دولت خائن از اين امر مانع شده و همه فرودگاه‌هاي ايران را بست. من پس از باز شدن فرودگاه‌ها، بلافاصله به ايران خواهم رفت، به او خواهم فهماند كه شما غاصب هستيد و خائن به ملت ما و ملت ما ديگر تحمل شما نوكرهاي خارجي را نخواهد كرد. باري اينها بايد بدانند كه وقت آن كه قلدري بكنند گذشت.

من ملت ايران را به ادامه نضهت دعوت مي‌كنم تا اين قلدرها را بر جاي خودشان بنشانند، لكن آرامش را از دست ندهند. من از همه ملت ايران تشكر مي‌كنم و در اولين فرصت پيش مردمم به ايران خواهم رفت تا با آنها يا كشته شوم و يا حقوق ملت را بگيرم كه به ملت برگردانم. خداوند همه شما را توفيق بدهد.

از امام (ره) سؤال شد: چه وقت تصور مي‌كنيد كه خواهيد توانست به ايران برويد؟ فرمود: «هروقت كه منع برداشته شود و فرودگاه‌ها باز شود من به ايران خواهم رفت و اگر بنا باشد خون من بريزد، در پيش رفقاي خودم و همراه جوان‌هاي ايران بريزد. ما از اين هيچ باكي نداريم و سرافرازي اسلام و ايران را مي‌خواهيم.»

از ايشان سوال شد: آيا توصيه مي‌كنيد كه مردم با برداشتن سلاح، فرودگاه را براي بازگشت شما باز كنند؟

امام خميني(ره) پاسخ دادند: «عجالتا بنا ندارم كه امر به برداشتن سلاح بكنم. هر وقت صلاح ديدم اين امر را مي‌كنم و به آنها مي‌فهمانم كه چه بايد بكنند.»

از امام(ره) سوال شد: ممكن است به يك فرودگاه كشور نزديك ايران برويد و از آنجا عازم ايران شويد؟

ايشان پاسخ دادند: «بايد مطالعه شود.»

پرسيده شد: با توجه به اين‌كه بازگشت شما ممكن است باعث خونريزي‌هاي بيشتر شود، آيا باز هم اصرار به بازگشت خواهيد داشت؟

امام خميني (ره) فرمودند: «من بايد پيش برادرهايم باشم.»

و در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين آغاز يك جهاد جديد است؟ فرمود: «ممكن است».

بختيار مدعي مي‌شود كه به امام (ره) نزديك شده و قرار ملاقات با ايشان دارد. امام (ره) بلافاصله ادعاي وي را تكذيب و عموم را از فريبكاري‌هاي او بر حذر داشتند. در همين زمان رييس شوراي سلطنت در پاريس ضمن استعفا اعلام كرد كه شوراي سلطنت غيرقانوني است.

با انتشار خبر بسته‌شدن فرودگاه‌ها، مردم خشمگين به خيابان‌ها ريختند و با راهپيمايي‌ها و تجمعات گسترده، دولت بختيار را تحت فشار شديدي قرار دادند. در تهران، مردم پايتخت و خيل شهرستاني‌هايي كه براي استقبال از امام(ره) به تهران آمده بودند، با برپايي راهپيمايي گسترده به سوي فرودگاه مهرآباد، اعتراض و خشم خود را از بسته شدن فرودگاه‌ها ابراز كردند.

تعدادي از پرسنل نيروي هوايي نيز در اعتراض به تعطيلي فرودگاه‌ها و لغو سفر رهبر كبير انقلاب تظاهرات كردند. كارمندان هواپيمايي كشوري كه مدتي بود در اعتصاب به سر مي‌بردند، با شنيدن خبر بازگشت امام (ره)، اعلام كردند كه يكي از هواپيماهاي 747 را به نام "پرواز انقلاب" براي انتقال رهبر انقلاب از تهران به پاريس خواهند برد. جمعي از روحانيون و شخصيت‌هاي سياسي در مسجد دانشگاه تهران تا باز شدن فرودگاه دست به تحصن زدند.

دولت بختيار سعي داشت اين بازگشت را با تاخير مواجه كند تا دولت سوسيال دموكرات بختيار فرصت پيدا كند و بر اوضاع مسلط شود و به همين علت امام (ره) مي‌خواست هرچه زودتر در تهران باشد.

سرانجام، تحصن‌ها و تظاهرات عظيم مردم، بختيار را مجبور كرد فرودگاه‌ها را باز كند و ناگزير از پذيرفتن خواست ملت شد.

كاركنان اعتصابي راديو تلويزيون اعلام كردند كه براي ضبط و پخش مستقيم مراسم آماده‌اند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود. سرانجام روزنامه‌هاي عصر 11 بهمن خبر دادند «امام فردا در تهران است». اما قطعي نبود. از ديگر شهرها هم هزاران نفر به تهران آمده بودند.

طرح بختيار براي ربودن هواپيما و دستگيري سرنشينان آن، در بعضي مطبوعات خارجي درز كرده بود و مطالبي هم درباره احتمال واكنش ناگهاني ارتش و ساقط كردن اين هواپيما نوشته شد. بسياري از خبرنگاران خارجي اصرار داشتند در اين سفر همراه مهمانان نوفل لوشاتو باشند و داوطلبان اين امر بيش از حد ظرفيت هواپيما بود.

در آن روز ده‌ها تن از مردم نوفل لوشاتو مي‌بينند كه آن پيرمرد روحاني كه دنيايي متوجه او بود، سه ماه پس از ورود به دهكده‌شان مي‌رود تا پيروزمندانه به كشورش بازگردد، در اين فاصله مردم با پيروي از او، رژيمي قدرتمند را برانداخته‌اند.

در فرودگاه پاريس، امام خميني(ره) ضمن تشكر از ملت فرانسه به خاطر ميهمان‌نوازي‌هاي مردم و دولت آن كشور و اهالي نوفل لوشاتو، در حلقه خبرنگاران احاطه شده و آرام مي‌گويد: «تماس با ارتش اگر لازم بود ادامه مي‌يابد. بختيار را نمي‌پذيرم، مگر آن‌كه استعفا بدهد.»

تمام حوادث و گفته‌هاي نوفل لوشاتو در مراكز اطلاعاتي آمريكا و كشورهاي متحدش در تمام آن سه ماه طبقه‌بندي و توسط متخصصان بررسي مي‌شد.

حبيب‌الله عسگراولادي، از كساني كه در هواپيماي حامل امام (ره) به ايران حضور داشته است در بيان خاطراتش در گفت‌وگويي با ايسنا بيان كرد: «در هواپيما نيمه‌شب خلبان خدمت امام (ره) رسيد و گفت اگر مي‌خواهيد استراحت كنيد مي‌توانيد روي تخت من استراحت كنيد، براي امام (ره) ترجمه كردم، بعضي گفتند مصلحت نيست، امام(ره) فرمودند مي‌روم، بلند شدند و ايشان به همراه مرحوم حاج سيد احمد آقا و مرحوم شهيد عراقي به آن محل رفتند و استراحت كردند و بعد از ساعتي تشريف آوردند. نماز شب را خواندند. نماز شبي كه ما نمي‌توانستيم نظيرش را تصور كنيم. حالتي عجيب داشت. بعد، نماز صبح را خواندند و بعد از نماز براي مصاحبه آمدند. يكي از خبرنگار‌ها از ايشان پرسيد كه شما به عنوان قدرتمند‌ترين انسان وارد ايران مي‌شويد، از اين ورود قدرتمندانه‌تان چه احساسي داريد؟، امام (ره) فرمودند: «هيچ». ترجمه كردم. خبرنگار احساس كرد يا درست ترجمه نشده يا امام(ره) مقصود او را متوجه نشده است. مجددا توضيح داد كه در تاريخ ايران شما به عنوان قدرتمند‌ترين انسان وارد ايران مي‌شويد، از اين ورود قدرتمندانه‌تان چه احساسي داريد؟ ترجمه شد، «هيچ». امام (ره) آهسته‌ فرمودند "الا ان اقيم حقا و ابطل باطلا، مگر اينكه من بتوانم با اين ورود حقي را استوار و باطلي را سرنگون كنم".»

وي همچنين يادآورشد: «واقعا زماني‌كه از تركيه وارد ايران شديم، نمي‌شد براي هيچ كس روحيه‌اي فرض كرد. همه روحيه‌هاي خود را از دست داده بودند. دو - سه فانتوم هم در ورود ما به اطراف هواپيما آمدند. عمدتا خيال مي‌كردند هواپيما را همانجا خواهند زد. كسي كه آرام‌ترين چهره را داشت، امام (ره) بود. اينجا بايد عرض كنم كه مصداق اين آيه قرآن كه خداوند مي‌فرمايد كه "الا بذكر الله تطمئن القلوب" در آن روز ايشان بودند. در شرايطي ويژه در ايران در حال پرواز بوديم؛ اما هيچ كس نمي‌توانست فرض كند كه پياده شدني از اين هواپيما در فرودگاه مهرآباد باشد. زماني‌كه بالاي مهرآباد رسيديم از شيشه‌ها جمعيت را ديديم. من در كميته‌ي استقبال بودم. با فعاليت‌هايي كه انجام شده بود، از حضور مردم آگاه بودم؛ اما هرگز نمي‌توانستم چنين حضوري را پيش‌بيني كنم. حضور مردم بسيار جدي و غيرقابل پيش‌بيني بود. ماموران در قسمت‌هاي مختلف فرودگاه حضور داشتند، دو هليكوپتر توپ‌دار هم در حال پرواز بود. هواپيما آرام‌آرام نزديك باند آمد و يك دور زد و اوج گرفت. دو مرتبه برگشت و با آرامش نشست. نفهميديم اين قضيه چه بود. سه سال پيش كه خلبان مصاحبه‌اي كرد و گفت از من يك كار شيطاني خواسته شده بود، من وقتي داشتم ارتفاعم را كم مي‌كردم و به زمين نزديك مي‌شدم يك دفعه متوجه شدم كه جنايتي خواهد بود كه من در دنيا و قيامت نمي‌توانم جواب بدهم بدين جهت بالا رفتم و به خودم مسلط شدم و دو مرتبه پايين آمدم.»

از نخستين ساعات روز با وجود اعلاميه‌هاي متعدد كميته استقبال از امام (ره) كه از مردم خواسته شده بود تا در مسير امام (ره) و حدود مهرآباد ازدحام نكنند، مردم در مسيري از فرودگاه مهرآباد تا جنوب شهر جمع شدند. بر اساس اجازه كميته تنظيم اعتصابات عمومي كه از طرف رهبر كبير انقلاب، دكتر يدالله سحابي به رياست آن منصوب شده بود، كاركنان اعتصابي راديو تلويزيون تصميم گرفتند كه براي پخش مستقيم مراسم ورود امام خميني (ره) به محل كار خود بروند. فرستنده‌هاي سيار در محل‌هاي خود مستقر شدند و در برابر چشم‌هاي حيرت‌زده نظامياني كه از چند ماه پيش راديو تلويزيون را در اشغال داشتند، اعتصابيون رفتند تا بزرگ‌ترين پيشواز تاريخ را براي مردم ايران، ثبت و از طريق ماهواره‌ها به سراسر جهان پخش كنند.

بختيار به قصد آن‌كه پخش تلويزيوني از هجوم جمعيت به خيابان‌ها بكاهد، با اين امر موافقت كرده بود. سرانجام در حالي كه قلب‌ها مي‌تپيد هواپيماي ايرفرانس كه نه تنها از سوي نيروي هوايي ساقط نشد بلكه سه فانتوم هم از ابتداي مرز هوايي كشور اسكورتش كردند، وارد فرودگاه شد. دو ميليون تن در خيابان‌ها بودند و در سراسر جهان بيش از بيست ميليون تن به تماشاي اين ورود پيروزمندانه مشغول شدند.

روز 12 بهمن 1357، پرشكوه‌ترين استقبال تاريخي رقم خورد و هواپيماي "ايرفرانس" در حوالي ساعت 9 صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام خميني (ره)، پس از 14 سال هجرت، پا به خاك ميهن اسلامي گذاشتند.

جمعيت استقبال‌كننده در طول 33 كيلومتر از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا، مزار شهداي انقلاب، كه مقصد بعدي امام(ره) بود، بين 4 تا 8 ميليون نفر تخمين زده مي‌شد. قابل تصور نبود؛ جمعيتي بيشتر از عيد فطر، تاسوعا و عاشورا و اربعين. علماي شهرستان‌ها و روحانيت مبارز و متحصن‌هايي كه از چند روز قبل در مسجد دانشگاه جمع شده بودند، به فرودگاه آمده بودند.

عده‌اي هم كه پاي تلويزيون‌ها بودند با قطع ناگهاني پخش مستقيم به خيابان‌ها ريختند. در زمان پخش مستقيم استقبال مردم، پس از آنكه گوينده شروع به خواندن شعارهاي فرودگاه كرد كه در آن "تشكيل جمهوري اسلامي" نويد داده شده بود، صداي فرستنده تا پايان مراسم قطع شد. نظاميان در يورش به مركز پخش، مانع از پخش اين مراسم شدند. ناگهان تصوير شاه بر صفحه تلويزيون نشست و سرود شاهنشاهي پخش شد!

امام (ره)، برنامه سياسي خود را در فرودگاه اعلام كردند: «ما اين دولت را نمي‌توانيم بپذيريم. ملت ايران راي بر سقوط سلطنت داده است؛ بنابراين ما نه مجلس را قبول داريم و نه حكومت را قانوني مي‌دانيم. دولت بايد كنار برود و شوراي انقلاب، حكومت تعيين خواهد كرد.»

و در فرازهايي از آن فرمودند: «ما بايد از همه طبقات ملت تشكر كنيم كه اين پيروزي تا اينجا به واسطه وحدت كلمه بوده است. وحدت كلمه مسلمين، همه، وحدت كلمه اقليت‌هاي مذهبي با مسلمين، وحدت دانشگاه و مدرسه علمي، وحدت طبقه روحاني و جناح سياسي. بايد ما همه اين رمز را بفهميم كه وحدت كلمه، رمز پيروزي است و اين رمز پيروزي را از دست ندهيم و خداي نخواسته شياطين بين صفوف شما تفرقه نيندازند. من از همه شما تشكر مي‌كنم و از خداي تبارك و تعالي، سلامت و عزت همه شما را طالب و از خداي تبارك و تعالي قطع دست اجانب و ايادي وابسته به آنها را خواهان هستم.»

در ساعتي و پيش از آن‌كه اتومبيل حامل امام(ره) به دانشگاه تهران برسد، بيش از يك ميليون تن ديگر از مردم به خيابان‌ها ريختند. چنين جمعيتي براي هيچ كس قابل تصور نبود. ساعت‌ها طول كشيد تا اين قافله به بهشت زهرا رسيد. اتومبيل حامي امام (ره) را ده‌ها موتور سوار حفاظت مي‌كرد. بر سقف آن جوانان عضو كميته استقبال قرار داشتند و از مردم درخواست مي‌كردند كه راه را باز كنند. صدها خبرنگار و عكاس در جلو، با اتومبيل‌هاي ديگر عكس مي‌گرفتند تا هر چه زودتر اين حادثه تاريخي را مخابره كنند.

ورود اتومبيل حامل امام (ره) به بهشت زهرا(س) امكان‌پذير نبود لذا از هليكوپتر استفاده شد. در آنجا بيش از صدهزار نفر بر مزار هزاران تني كه جان باختند تا سقوط رژيم شاهنشاهي را ممكن سازند، گرد آمده بودند.

حضرت امام (ره) در اولين اقدام براي اداي احترام به مقام شامخ شهداي انقلاب اسلامي با حضور در مزار اين شهدا، سخناني تاريخي ايراد فرمودند. كوشش آيت‌الله مطهري و دكتر مفتح سرانجام موثر افتاد و رهبر انقلاب بر جايگاه تعيين شده نشست؛ تمام جهان آماده شنيدن سخني بود كه برنامه كار روزهاي آينده را تعيين مي‌كرد. در اين سخنراني، امام(ره) نخست‌وزيري شاپور بختيار را غيرقانوني اعلام كرد. امام (ره) در بهشت زهرا به فرياد آمدند و فرمودند: «من به پشتيباني اين ملت دولت تعيين مي‌كنم، من تو دهن اين دولت مي‌زنم.»

فرياد «الله اكبر» به آسمان بلند شد... اين فرياد ميليون‌ها مردمي بود كه حق خود مي‌دانستند كه حكومت را خود برگزينند و اينك در مقام آن بودند تا با انقلاب قدرت سياسي را به دست گيرند. ايشان در اين سخنراني، كه يكي از پرجميعت‌ترين اجتماعات تاريخ بود، غيرقانوني بودن رژيم سلطنت پهلوي را با استدلال مطرح كردند و مصايبي كه مستقيما ناشي از رژيم طاغوتي است برشمردند و خطوط آينده انقلاب را ترسيم كردند.

نطق تاريخي بهشت زهرا نشان داد كه شوراي انقلاب به‌زودي دولت موقت را تعيين خواهد كرد. كميته استقبال، مدرسه اسلامي علوي را در كوچه پشت مجلس شورا براي اقامت امام (ره) تعيين كرده بود. در حالي كه عملا مردم نشان دادند كه هيچ شانسي براي دولت بختيار نمانده است، او به عنوان تنها اميد رژيم پهلوي، راه مقاومت در پيش گرفت. خبرگزاري‌ها از قول بختيار مخابره كردند: «آيت‌الله خميني(ره) تا وقتي در خارج كشور بود شخصيت افسانه‌اي يافته بود. ولي امروز كه به ايران بازگشته، آن افسانه فرسوده مي‌شود.» بختيارهيچ فرصتي را براي مصاحبه و گفت‌وگو با خبرنگاران رسانه‌هاي جهان از دست نمي‌داد.

در اين ايام كه مصادف با اربعين حسيني و گسترش راهپيمايي‌ها و اعتراضات مردمي بود، امام(ره) طي پيامي، نكاتي تازه را براي هوشياري مردم يادآور مي‌شوند. همزمان با تهران، راهپيمايي‌ها در ساير شهرها نيز ادامه مي‌يابد و فرياد «الله اكبر» جمعيت ميليوني لرزه بر اندام آخرين بقاياي طاغوت مي‌اندازد.

بدين ترتيب، از ورود امام (ره)، ده روز تاريخي- كه بعدها دهه فجر انقلاب اسلامي نام گرفت - سپري شد تا طومار رژيم پهلوي و 2500 سال استبداد شاهنشاهي در هم تنيده شود.

بختيار كه با حمايت آمريكا و به عنوان يك چهره ملي قصد مهار انقلاب و خاموش كردن شعله‌هاي قيام را داشت، خود را در كنترل شرايط ناتوان يافت و كوشيد كه با قانوني جلوه دادن دولت خود، قيام مردم را سركوب كند. او ابتدا سخنان امام (ره) را شوخي گرفته بود اما چند روز بيشتر نگذشت كه 16 بهمن 57 امام خميني (ره) در مصاحبه‌اي مطبوعاتي رييس دولت موقت انقلاب را تعيين كرد. در سالن مدرسه علوي، دوربين‌هاي تلويزيوني تصاويري از سخنان امام را در حالي ثبت كردند كه در يك سو مهندس مهدي بازرگان نشسته بود و در سوي ديگر حجت الاسلام و المسلمين علي اكبر هاشمي رفسنجاني ايستاده بود. مهندس مهدي بازرگان چهره‌اي متدين و با سابقه مبارزاتي و داراي تجربه در نهضت ملي شدن نفت بود و براي اين منظور از سوي شوراي انقلاب معرفي و پيشنهاد شده بود و امام خميني (ره) در متن حكم انتصاب وي تصريح مي‌كند "جناب آقاي مهندس بازرگان بنا به پيشنهاد شوراي انقلاب برحسب حق شرعي و حق قانوني ناشي از آراي اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران كه طي اجتماعات عظيم و تظاهرات وسيع و متعدد در سراسر ايران نسبت به رهبري جنبش ابراز شده و به موجب اعتمادي كه به ايمان راسخ شما دارم و... جناب‌عالي را بدون در نظر گرفتن روابط حزبي و وابستگي به گروه خاص مامور تشكيل دولت موقت مي‌نمايم".

حضرت امام (ره) از مردم ايران خواستند تا نظر خود را در مورد اين انتخاب اعلام كنند و اينگونه بود كه سراسر كشور با برگزاري راهپيمايي‌هاي گسترده به حمايت از تصميم امام (ره) حمايت كردند.

شوراي امنيت ملي آمريكا، به رياست برژينسكي در كاخ سفيد تشكيل جلسه داد و در پي آن بود كه هايزر و سوليوان در گزارش مشتركي به كاخ سفيد اعلام كردند كه تنها راه ممكن براي پايان دادن به آشوب‌ها و بحران خطرناك ايران و جلوگيري از سرايت آتش آن به ديگر نقاط منطقه، تن دادن به خواست اكثريت مردم و قبول تشكيل جمهوري اسلامي است.

از بامداد 12 بهمن، نگاه‌هايي كه سه ماه به نوفل لوشاتو بود متوجه مدرسه علوي در مركز تهران دوخته شد. آمريكاييان با تلاش بسيار توانسته بودند اتومبيلي با تمام وسايل مخابراتي در آن حدود متمركز كنند كه رفت و آمدها و مكالمات تلفني مدرسه علوي را كنترل كند؛ اما انبوه جمعيت براي آنان قابل گزارش نبود. مردم كوچه‌ها و خيابان‌هاي اطراف را پر كرده بودند. آنها به زيارت رهبر از تبعيد برگشته و پيروز خود مي‌رفتند و اميدشان به لحظه‌اي بود كه امام خميني (ره) را از دور مي‌ديدند كه پشت پنجره‌اي ايستاده، به سوي آنها دست تكان مي‌دهد و اين موج لحظه‌اي نمي‌ايستاد.

................................................................

پي‌نوشت‌ها:

1-صحيفه نور، جلد 4.

2- كتاب «حديث بيداري» نوشته حميد انصاري.

انتهاي پيام

جمعه|ا|11|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن