محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846065141
توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - گفتگو با اعتماد ، 87/9/23 گروه اجتماعی، سلیمان محمدی - علی رنجی پور؛گفت وگو با مطبوعاتی ها سخت است، خیلی زود به خودت نمی آمدی، نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت، مصاحبه را دستش گرفته بود. گفت وگویمان با حسین انتظامی دو سه ساعتی طول کشید. همان اندازه که ما دوست داشتیم از هیات نظارت حرف بزنیم، او دوست داشت از مسائل مدیریت مطبوعات در کشور سخن بگوید. انتظامی تجربه هایی مانند مدیرکل مطبوعات داخلی، عضویت در هیات منصفه مطبوعات، سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ، مدیریت روزنامه های جام جم و همشهری و... را با خود دارد. نویسنده کتاب «روزنامه نگاری و روزنامه داری» ، بر این باور است که بارها هیات نظارت آرای خوبی داده و تصویری که از آن هست، تصویر نادرستی است. نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات که به تازگی برای دو سال دیگر هم برای این نمایندگی انتخاب شد، معتقد است چون توقیف در قانون آمده است، او هم با توقیف موافق است. انتظامی لابی را بهترین ابزار برای نقش آفرینی در هیات نظارت می داند و یادآور می شود که اگر کسی بخواهد لابی و نقش آفرینی کند، باید شیوه اش را بداند، نه اینکه نماینده مدیران مسوول با عملکردش یک مرزبندی داخل هیات نظارت ایجاد کند تا با این کار خود، نتواند اعتمادآفرینی و به تبع آن لابی کند. او محرمانه بودن آرای هیات نظارت را منطقی می داند و می گوید قرار نیست نماینده مدیران مسوول آرا را اسکن کند، بلکه به جای این کار باید فضای هیات نظارت و حساسیت های آنجا را منتقل کند. انتظامی طرح هایی را هم به هیات نظارت پیشنهاد داده است که معتقد است در صورت پذیرش آنها، اوضاع رسیدگی در این هیات بهتر خواهد شد. تعریف شما از نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت چیست؟ اینکه خود آدم چه تعریفی دارد زیاد مهم نیست، باید ببینیم قانون و رویه های حقوقی چه تعریفی دارند. باید دید وظیفه هیات نظارت چیست زیرا کسی که انتخاب می شود باید در آن چارچوب فعالیت کند. هیات نظارت سه وظیفه اصلی دارد؛ اول صدور مجوز برای درخواست های جدید، دوم بررسی تغییر وضعیت نشریات در حال انتشار، مثلاً ماهنامه یی می خواهد هفته نامه شود، یا نشریه یی نامش را عوض کند و... به عبارتی تقاضاهای نشریات موجود را بررسی می کند. وظیفه سوم هم نظارت بر مطبوعات است. قاعدتاً وظیفه یا کارکرد همه اعضا از جمله نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت هم در همین چارچوب تعریف می شود. اما قانونگذار به این خاطر نماینده یی از مدیران مسوول را در این ترکیب قرارداده تا خواست های آنان و مسائل داخلی مطبوعات را منتقل کند. اگرچه منطقاً سایر اعضای هیات نظارت هم فضای مطبوعات را می شناسند، اما چون این فرد از طرف مطبوعات نمایندگی دارد، می تواند فضا را منتقل کند و در تصمیم گیری ها موثر باشد. صرفاً فضا را منتقل کند، یعنی دفاع نماینده مدیران مسوول مثلاً با دفاع نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی باید یکی باشد؟وقتی فضا را منتقل می کند، دفاع از حقوق مطبوعات هم جزیی از آن است. مثلاً تفاوت دفاع نماینده مدیران مسوول در زمان توقیف یک نشریه با بقیه چیست؟ چون غیر از نماینده مجلس، سایر اعضا در مفهوم عام کلمه از بخش دولتی و انتصابی هستند .این فرمایش شما درست نیست. مثلاً نماینده حوزه علمیه قم چه نسبتی با دولت دارد؟ نماینده مجلس یا قاضی یا یک استاد دانشگاه که وزیر علوم او را معرفی می کند، ضرورتاً نماینده دولت نیست. البته طبیعی است که دولت های مختلف یا دوره های مختلف مجلس وقتی فردی را معرفی می کنند، آن فرد به تمایلات شان نزدیک است. در مفهوم عام کلمه، به عبارتی نماینده تفکر دولت هستند.در شوراها و هیات هایی از این دست، ترکیب آن مهم است. مثلاً در هیات نظارت هر سه قوه حضور دارند و حوزه و دانشگاه نیز با سه عضو حضور دارند. تخصص های اعضای هیات به تعبیری مکمل همدیگر است. طبیعی است وقتی هیات بخواهد درباره الحادی بودن یا نبودن یک مطلب اظهارنظر بکند رای نماینده حوزه صائب خواهد بود، وقتی بخواهد درباره تطبیق با قوانین کیفری نظر بدهد، رای و مشورت آن عضوی که قاضی است، موثر است و در موارد مطبوعاتی هم نماینده مدیران مسوول حرفش خریدار بیشتری دارد و می تواند تاثیر بگذارد. طبیعتاً در هیات نظارت همه مباحث مطبوعاتی است، منظورتان از موارد مطبوعاتی چیست؟برای تقریب به ذهن می گویم، در مباحث حقوقی چیزی به نام عنصر معنوی جرم وجود دارد یعنی می گویند وقتی می خواهیم در مورد یک اتهام رسیدگی کنیم و ببینیم آن فرد مجرم است یا نه تا مطابق قوانین، مجازات متناسب با جرم در نظر گرفته شود، وجود عنصر معنوی جرم علاوه بر عنصر مادی ضروری است. در عنصر معنوی بحث نیت و انگیزه مطرح می شود. بسیاری اوقات مطالبی یا عکسی در نشریه یی چاپ می شود. آدم های مطبوعاتی می دانند که این از زمره آن چیزهایی است که به قول ما «از دست در رفته» و تعمدی در آن نیست یا اساساً این نوع اشتباه، ذاتی کار و غیرقابل اجتناب است. طبیعتاً بقیه اعضا نظر وزارت ارشاد یا آن عضو مطبوعاتی هیات را قبول می کنند چون مشورت آن فرد را در این زمینه صائب می دانند. یا فرض کنید درباره آگهی هایی که در برخی از نشریات چاپ شده و اشکال قانونی داشته است. آن نماینده تشریح می کند که آگهی سازمان جداگانه یی دارد و شرایط را توضیح می دهد. البته قانون به مدیرمسوول حکم می کند که به کل خروجی نشریه نظارت داشته باشد. اما طبیعی است که اگر کار نشریه به لحاظ قانونی یا حرفه یی قابل توجیه نباشد حربه دفاع کندتر می شود. همین موارد اخیر را بررسی کنیم، شما برای دفاع از شهروند چه کردید؟در آن جلسه نبودم. سازوکاری وجود دارد که شما به تصمیمات گرفته شده در جلساتی که نبودید اعتراض کنید؟این امکان وجود ندارد. مطابق قانون مطبوعات، آرای هیات نظارت قطعی است و بعضی حقوقدانان معتقدند امکان بررسی مجدد وجود ندارد. البته برداشتی که بنده از این بند دارم این است که هیات نظارت، مرجع بالادستی ندارد. نه اینکه آرای او غیرقابل تغییر است. قطعی بودن رای در نظام قضایی تعبیر دیگری دارد. خود قاضی حتی اگر به اشتباهش پی ببرد حق ندارد بعد از انشای رای، آن را عوض کند و باید به شعبه دیگری ارجاع شود. برداشتی که از قطعی بودن رای هیات نظارت دارم و مرور رویه های موجود معنایش این نیست که اگر خودش متوجه شود که مثلاً برحسب اشتباه محاسباتی یا اطلاعاتی رای را صادر کرد، هفته بعد نمی تواند در آن تجدیدنظر کند. به هر حال آنچه در حال حاضر بر هیات نظارت حاکم است، اجازه برگشت حکم را نمی دهد. نظر شما چیست، شهروند باید توقیف می شد؟من اگر در جلسه بودم نظر منفی می دادم. این نظر منفی چقدر تاثیرگذار است؟معمولاً تاثیر گذاشته است، البته اصلاً این رویه را نمی پسندم که بگویم من مدافع مطبوعات هستم و آن شش عزیز دیگر ضد مطبوعات. این کم لطفی و البته نادرست است. این مدل به درد نطق های آتشین و کسب محبوبیت کاذب می خورد اما واقعیت نیست. بارها شده هیات نظارت آرای خوبی داده است و تصویری که هست، تصویر نادرستی است. پس اگر آنها معمولاً موافق نظر شما هستند یعنی شما هم با توقیف های انجام شده موافق هستید؟ عرض کردم معمولاً ، نگفتم همیشه. مثال بیاوریم با توقیف مجله زنان چطور، موافق بودید؟الان یکی از کسانی که پیگیر پرونده خانم شرکت برای نشریه جدید است، من هستم. گفتید هیات نظارت آرای خوبی داده است، ولی در دو سال اخیر آمار توقیف ها چند برابر شده است. مثلاً چند مدت پیش 9 نشریه همزمان توقیف شدند آیا با توقیف شان موافق بودید؟نظر شخصی یک مقوله است و جمع بندی شورایی مقوله دیگری است. آیین دیوانی ایجاب می کند که از جمع بندی دفاع شود. من شخصاً با نشریات زرد موافق نیستم. اما خاطرم هست در جلسه یی که با مدیران مسوول داشتم گفتم من نماینده شما هستم، جمع بندی شما راجع به نشریات زرد چیست؟ البته به این دلیل با نشریات زرد مخالف بودم که وجود آنها را برای فعالیت سالم مطبوعاتی مضر می دیدم. مدیران مسوول، حتی مدیران مسوول نشریات کاملاً فرهنگی به من گفتند که اصل وجود نشریات زرد برای اینکه مردم را با فرهنگ روزنامه خوانی آشنا کند مناسب است. هیات نظارت در دوره یی به نشریات زرد حساس شده بود، وزارت ارشاد بر این مبنا گزارشی تهیه کرده بود و این نشریات را برحسب میزان تخلف هایشان لیست کرده بود. هیات نظارت هم آن موقع از آن جمع 20 و چند تایی برحسب درجه زردی هفت تا را توقیف کرد. شما با آن توقیف ها موافق بودید؟رای ممتنع دادم. ممتنع به این معنا که از آنها دفاع هم نکردید؟ برخی موارد به لحاظ مطبوعاتی قابل دفاع نبود. مخصوصاً اینکه وزارت ارشاد اعلام کرد به هر کدام چند بار تذکر داده است. اما در همان جلسه دو نشریه سینمایی هم مطرح شدند که از آنها دفاع کردم ، چون اشکال شان در حد تعطیلی نشریه نبود. نمی دانم تا چه اندازه طبیعی است که به عنوان یک مدیرمسئول با توقیف موافق هستید. مبنای فلسفی این فرمایش شما چیست؟ به لحاظ احساسی ممکن است کاربرد داشته باشد ولی در نظام دموکراتیک ملاک عمل همه ما قانون باید باشد نه احساسات و خاستگاه مان. اگر قانون، صراحتاً وظیفه یی را بر فرد، شورا، هیات یا دستگاهی بار کرده باشد آیا می توانیم صرفاً به دلیل این که مطبوعاتی هستیم با اجرای قانون مخالفت کنیم؟ مثلاً اگر نشریه یی به رهبری یا مراجع تقلید توهین کند، ماده 27 قانون مطبوعات حکم می کند که این نشریه اتوماتیک وار باید تعطیل شود. ما حق نداریم به دلیل اینکه احساساتمان غلیان می کند به قانون بی اعتنایی کنیم. اگر واقعاً قانون اشکالاتی دارد یا مثلاً غیرمنطقی است یا با اقتضائات امروز همخوانی ندارد باید مسیر اصلاح و تغییر آن را دنبال کنیم نه اینکه باب بی اعتنایی به قانون را با توجیهات احساسی باز کنیم. البته طبیعی است فرد مطبوعاتی تر باید تفسیر مضیق را دنبال کند نه اینکه برای پدیده کوچک، او هم بخواهد رای به توقیف بدهد. ولی در مواردی توقیف را می پذیرید.در مواردی که صراحت و تکلیف قانونی است و حتی حربه تفسیر مضیق هم بی تاثیر است نمی توان هیات را مجاب کرد. تنها جایی که قانون مطبوعات حکم به تعطیلی نشریه یی می دهد، توهین به رهبری و مراجع است . نه ، مواردی دیگر هم هست. از جمله تخلف آشکار از مصوبات شورای عالی امنیت یا حتی موارد شکلی مثلاً ترتیب انتشار یا زمینه انتشار. آیین دیوانی که عرض کردم، مفاهیم بسیاری در خود دارد. یکی اینکه وقتی اکثریت هیات نظارت می گوید توقیف شود، باید توقیف شود. من این روش را نمی پسندم که آدم از در هیات نظارت بیرون بیاید و مصاحبه کند و جو بسازد. بالاخره ما هم باید در همان چارچوب دفاع کنیم و اگر می خواهیم لابی و نقش آفرینی بکنیم، شیوه اش را بدانیم. نه اینکه نماینده مدیران مسوول با عملکردش یک مرزبندی داخل هیات نظارت ایجاد کند تا با این کار خود، نتواند اعتماد آفرینی و به تبع آن لابی کند. در این صورت اگر نماینده مدیران مسوول در اقلیت باشد هیچ گاه به نتیجه مطلوب نمی رسد تا از حق مطبوعات دفاع کند. در هر شرایط این گونه هست، اما تفاوتی که کرده این است که در گذشته این مساله اعلام می شد و نماینده مدیران مسئول اگر نمی توانست کاری هم بکند، دلیل آن را می گفت. الان هم این نیاز اطلاع رسانی به مدیران مسوول احساس می شود. این ارتباط وجود دارد. خیلی ها پس از انتخابات اخیر مدیران مسوول گفتند که فاصله معنادار رای نشان داد خود مطبوعاتی ها شبهه عدم ارتباط را تا چه حد قبول دارند. من همین الان حداقل یک روز در هفته در معاونت مطبوعاتی حضور دارم اما اگر آدم دنبال کار تبلیغاتی باشد، اعتمادی که در هیات نظارت به فرد وجود دارد و به پشتوانه آن می تواند اثرگذار باشد، از بین می رود. به نظر شما بحث محرمانه بودن آرا برای مدیران مسئول می تواند به راحتی قابل هضم باشد؟این درست نیست که ریز مکالمات هیات به بیرون منتقل شود. نماینده مطبوعات قرار نیست برود آنجا و آرا را اسکن بکند. به جای این کار باید فضای هیات نظارت و حساسیت های آنجا را منتقل کند. خب این برای قبل از توقیف است، بعد از توقیف چرا نباید این حق به مدیرمسئول داده شود که بداند کدام نماینده به توقیفش رای داده یا پشت پرده توقیفش چه بوده؟این پشت پرده ها البته به جز تفکیک آرا را معمولاً به خود مدیران مسوول منتقل می کنیم اما از رسانه یی کردن آن پرهیز دارم. البته آموزه های عمومی مباحث و تصمیمات را به بقیه هم منتقل می کنم.. بحثی که امیدوارم به نتیجه برسد، این پیشنهاد است که تمام دستور جلسات هیات نظارت به ویژه موارد نظارتی، از قبل در اختیار اعضای هیات نظارت قرار بگیرد. یعنی این گونه نباشد که مساله یی مطرح و درجا تصمیم گرفته شود چون این تصمیم های آنی معمولاً نادرست درمی آید. ضمناً این فاصله گذاشتن باعث می شود سر فرصت با فرد تماس بگیریم و اطلاعات بگیریم که در جلسه به درد بخورد. این می تواند موثر باشد. البته یکی از کارهای دیگری که در وزارت ارشاد و هیات نظارت باید انجام شود، مشخص کردن چارچوب هاست تا مطبوعات تکلیف خود را بدانند. یعنی مثلاً بگوییم یک عکس در چه شرایطی منجر به توقیف می شود؟ ملاک زرد بودن غیرقابل تحمل چیست؟ آیا صرف پرداختن به زندگی خصوصی ستاره ها در حد تعطیلی نشریه است؟ یا مثلاً راجع به ماده 16 که می گوید اگر نشریه به طور منظم منتشر نشود باید لغو پروانه شود، در مورد همه و به طور مساوی باید برخورد کنیم. یک بحث دیگر که در انتخابات اخیر مدیران مسئول هم مطرح کردید، تسهیل واگذاری هاست، چه پیشرفت هایی در این کار حاصل شده است؟قانون مطبوعات، خرید و فروش و اجاره مطبوعات را بدون مجوز هیات نظارت ممنوع کرده است. معنای خلاف این گزاره آن است که با نظارت هیات نظارت می توانند این کار را بکنند. لذا درصدد پیشنهاد مجوز قانونی برای خرید و فروش نشریات هستم. این کار چند حسن دارد؛ یکی اینکه نشریه یی که با ماده 16 مواجه می شود، یعنی توان مدیریتی و توان اقتصادی برای اداره اش نیست، بنابراین به کسی می دهد که توان دارد. علاوه بر این، برخی از افرادی که واقعاً حرفه یی هستند، الان ته صف سه هزار نفری اخذ مجوز هستند. تا بخواهد نوبت به آنها برسد، پنج شش سال دیگر می گذرد، با این اقدام این افراد هم می توانند راحت تر نشریه بگیرند. ضمناً با این کار، رونق اقتصادی در مطبوعات ایجاد می شود. یعنی افرادی با نگاه بنگاهی وارد کار می شوند و این مساله باعث می شود مطبوعات، اقتصادی تر بشوند. ما بتوانیم دفتری در ارشاد درست بکنیم که خریدار و فروشنده بیایند و با نظارت وزارت ارشاد و هیات نظارت، پروانه نشریه را مبادله کنند. البته الان هم این کار دارد انجام می شود، اما به صورت غیرقانونی. وضع موجود باعث می شود طرفین به هم اعتماد نداشته باشند و ضمناً اگر هیات نظارت هم متوجه شود، برخورد کند. در صورتی که این دفتر تاسیس شود، خریدار و فروشنده مثل آژانس های املاک، مبایعه نامه یی امضا می کنند و سپس مراحل رسمی انتقال امتیاز صورت می گیرد، ولی ایده آل این است که این مذاکرات و کار ترمینالی آن به تشکل های مطبوعاتی واگذار شود. یکی از مسائلی که به نظر مدیران مسئول بسیار ضروری است، حضور مدیرمسئول نشریه یی است که اتهاماتش در هیات نظارت بررسی می شود، نظرتان در باره این ضرورت چیست؟من جزء مدافعان این نظر هستم. اما این کار از بدو تاسیس هیات نظارت یعنی اواخر دهه 60 رویه نبوده و البته آیین نامه داخلی هیات نظارت که مصوب خود هیات است چنین امکانی را ندیده است. شاید بتوان با اصلاح آیین نامه وقتی راجع به یک نشریه قضاوت می کنیم، مدیرمسوولش حاضر باشد یا کمیته یی از هیات نظارت یا خود وزارت ارشاد وظیفه برگزاری چنین جلساتی را داشته باشد. چرا برای تحقق آن تلاش نمی کنید؟عرض کردم من مدافع این کار هستم و برای آن هم تلاش می کنم اما بهتر بود این کار در دولت قبلی پیگیری می شد و آیین نامه اصلاح می شد. بی شک اصلاح طلبان کم کاری و اشتباه کردند، من نمی گویم عملکرد آنها هم در این باره درست بوده است.به هر حال هنوز هم دیر نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]
صفحات پیشنهادی
بازی منحصر بهفرد پاتاپون! - اضافه به علاقمنديها
28 درصد كل طرح هاي آبخيزداري كشور در دولت احمدي نژاد اجرا شد · دارنده نشان درجه یک هنر کاشیکاری درگذشت · توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد ...
28 درصد كل طرح هاي آبخيزداري كشور در دولت احمدي نژاد اجرا شد · دارنده نشان درجه یک هنر کاشیکاری درگذشت · توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد ...
شب ادراري كودكان ريشه در ناراحتي هاي روحي و ... - اضافه به علاقمنديها
توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد · ردهبندی کشور ها براساس جذابترین مردان · تصاویر و اطلاعاتی از مقبره مادر بشریت، حضرت حوا ...
توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد · ردهبندی کشور ها براساس جذابترین مردان · تصاویر و اطلاعاتی از مقبره مادر بشریت، حضرت حوا ...
كلينتون انفجار در مهاباد را محكوم كرد - اضافه به علاقمنديها
توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد · متأهلها بيشتر از مجردها معتاد ميشوند · گفتوگو با مهناز افشار درباره «پسر آدم دختر حوا» و کارنامه بازیگریاش ...
توقیف را به عنوان تکلیف قانونی میپذیرم/ اعتماد · متأهلها بيشتر از مجردها معتاد ميشوند · گفتوگو با مهناز افشار درباره «پسر آدم دختر حوا» و کارنامه بازیگریاش ...
حمید فرخنژاد: گلزار باید هم 90 میلیون بگیرد!!
البته در خیلی از این موارد نامی از او به عنوان فیلم نامه نویس برده ... من هر چیزی را که در چهارچوب قانونی فیلم بود گرفتم و هیچ حرفی ندارم. ... من به تهیه کنندهها حق میدهم از حربههای تبلیغاتی مثل توقیف استفاده کنند ... این اتفاق باعث جلب اعتماد مخاطب میشود و وقتی اعتماد مخاطب را جلب کردی می توانی به سمت اغراق بروی. ...
البته در خیلی از این موارد نامی از او به عنوان فیلم نامه نویس برده ... من هر چیزی را که در چهارچوب قانونی فیلم بود گرفتم و هیچ حرفی ندارم. ... من به تهیه کنندهها حق میدهم از حربههای تبلیغاتی مثل توقیف استفاده کنند ... این اتفاق باعث جلب اعتماد مخاطب میشود و وقتی اعتماد مخاطب را جلب کردی می توانی به سمت اغراق بروی. ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها