واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: استاد دانشگاه ماساچوست آمريكا: اسرائيل توان تاثيرگذاري بر رابطه ايران و آمريكا را از دست داده است
سياسي. جيم والش. ايران. اوباما
استاد دانشگاه ام آي تي ماساچوست: تقريبا اطمينان دارم روابط ايران و آمريكا در ماههاي آتي دستخوش تغييرات اساسي ميشود.
پرفسور جيم والش Jim Walshاز استادان دانشگاه ام آي تي ماساچوست كه متخصص در مسايل خاورميانه بوده و برنامه مطالعات امنيتي تدريس ميكند، اشاره ميكند كه حتي اسراييل نيز اكنون پذيرفته نميتواند مانع روند نزديكي ايران و آمريكا شود و به اين نتيجه رسيده نبايد كاري كند كه موقعيت خود را نيز به خطر بياندازد.
خبرنگار ايرنا در نيويورك در گفت وگويي تلفني با پروفسور والش از وي پرسيد: به اعتقاد شما آيا باراك اوباما همانطور كه در مبارزات انتخاباتي اش وعده ميداد واقعا سياست تغيير را پيش خواهد گرفت يا همان سياستهاي دولت قبلي را ادامه خواهد داد؟
اين صاحبنظر برجسته مسايل خاورميانه و دارنده عنوان پژوهشگر صلح از انجمن صلح آمريكا گفت:البته فعلا فقط ميشود به حدس و گمان پرداخت براي اينكه شواهد بسيار كمي در مورد هريك از اين دو احتمال در دست است.
اگر قرار بود بر مبناي سخنرانيهاي انتخاباتي و حتي يكي دو هفته اول رياست جمهوري اوباما، داوري كنيم به احتمال زياد ميتوانستيم بگوييم كم و بيش همان سياستها ادامه خواهد داشت.
بله اوباما گفته بود حاضر است از پيش شرط توقف غنيسازي اورانيوم براي از سرگيري مذاكرات صرف نظر كند و مستقيما وارد مذاكره با ايران بشود ولي اغلب حرفهاي آن سخنرانيها به حرفهاي بوش يا حتي جان مك كين شباهت داشت و بعد هم صحبت از برگزيدن دنيس راس به عنوان فرستاده ويژه به ايران پيش آمد كه در ذهن خيليها اين ترديد را ايجاد كرد با اين انتصاب چگونه تغييري ممكن است ايجاد شود.
پروفسور والش كه تجربه يكبار سفر را به ايران دارد اظهار داشت: ولي اخيرا نشانههايي ديدهايم كه ممكن است نشانگر تغييرات وسيع تري در نحوه برخورد آمريكا باشد از جمله سخنان ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي آمريكايي در خاورميانه كه اخيرا گفته است ايران و آمريكا بايد بر سر زمينههاي مورد توافق و مشترك از قبيل عراق و افغانستان با هم مذاكره داشته باشند.
همچنين اينكه رييس جمهور آمريكا اولين گفت و گوي تلويزيوني خود را با تلويزيون العربيه انجام ميدهد - خوب جرج بوش چنين كاري نكرد- در اولين هفته رياست جمهوري در يك تلويزيون عربي به مردم دنيا ميگويد برخي افراد خانوادهاش مسلمانند يا اينكه در يك كشور مسلمان به مدرسه رفته است ميگويد آمريكا بايد بيشتر گوش بدهد تا حرف بزند، اعلام ميكند خاورميانه براي او اولويت بالايي دارد يا اينكه با كشورهاي ديگر بايد با احترام حرف زد نه با تحكم، كه نمونههايي از لحن متفاوت در سياستهاي آمريكايي است كه برخي از دوستان ايراني من در انتظار آن بودند.
اين استاد آمريكايي گفت: البته در پايان اين گفت وگوي تلويزيوني، نمونه هايي ازحرف زدنهاي سنتي آمريكايي به گوش ميخورد مثل مسئله انرژي هسته اي ايران اما در نهايت واقعيت اين است كه دولت جديد در جريان بنا كردن يك استراتژي تازه است كه به احتمال زياد تكميل كردن آن چند ماهي طول ميكشد وي اظهارداشت: هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا هم در جلسه تاييد صلاحيتش در سنا در حقيقت از اشاره به يك سياست مشخص نسبت به ايران خودداري ميكرد و ميگفت كه در حال بر رسي آن هستند.
در نتيجه چيزي كه بايد انتظار اين است كه ظرف چند ماه آينده كم كم اينها روي پايشان خواهند ايستاد و يكي دو ملاقات در سطوح متوسط را هم ترتيب خواهند داد كه البته بايد توجه داشت تا آن زمان به انتخابات رياست جمهوري ايران در ماه ژوئن نزديك ميشويم كه طبعا نبايد تا اتمام آن، انتظار تحولات عمدهاي را از نظر سياسي داشت اما درعين حال ميشود منتظر يك سري حركات مقدماتي در اين فاصله بود مثل فرستادن هيات ويژه و يا برقراري پرواز مستقيم به ايران؟ قدمهاي كوچكي كه نشانگر جدي بودن تصميم به گفت و گو باشد.
پروفسور والش افزود: با اين توضيحات، اگر دو هفته پيش از من اين سوال را كرده بوديد با بدبيني آگاهانهاي پاسخ ميدادم ولي اكنون آگاهانه خوشبينم.
وي گفت: از نظر من اوباما آدمي است كه اگر خودش در تعيين سياست ها بطور مستقيم دست داشته باشد -بجاي اينكه مثلا به عهده وزارت خارجه يا وزارت دفاع بگذارد -تمايل و قصد ادارد كه نگاهي اساسي به سياستگذاري در مورد ايران بياندازد.
استاد دانشگاه ماساچوست افزود: در نهايت ميتوانم اينگونه جمعبندي كنم كه اگر ما اهل شرط بندي بوديم- كه البته من نيستم- با اطمينان ميگفتم احتمال اينكه تغييري اساسي و نه ظاهري روي دهد بسيار بسيار زياد شده است.
از پروفسور والش سوال شد از ديد شما اوباما چگونه قادر خواهد بود با كمك ايران در خاورميانه ثباتي بر قرار كند؟
والش جواب داد: راههاي مختلفي براي تحقق آن وجود دارد. طبعا مشكل بزرگ در خاورميانه درگيري فلسطين و اسراييل و در يك سطح گسترده تري مسئله اختلافات اسراييل و اعراب است. اوباما پرداختن به اين مسئله را دراولويت قرار داده و جرج ميچل را به عنوان فرستاده ويژه تعيين كرده كه به نظر من انتصاب بسيار مهمي است.
البته شك دارم كه اين چيزها بسرعت نتيجهاي در بر داشته باشند زير اين مهم نيست كه با چه كسي مذاكره ميكنيد ميخواهد آمريكا باشد يا آفريقا يا اروپا، اگر قرار باشد با كسي مذاكره كنيد و طرف مذاكره شما دچار تفرقه و جنگيدن با يكديگر باشند - كه در اين جا منظورم حماس و فتح است - رسيدن به يك نتيجه ديپلماتيك درچنين شرايطي بسيار دشوار خواهد بود اين استاد آمريكايي گفت: ولي باوجود اين دشواريها به نظر ميرسد اوباما بخشي از سرمايه رياست جمهوري خودش را در اين مسير هزينه كرده و از آن حرف ميزند و اين چيزي است كه نه كلينتون و نه بوش هيچكدام نكردند.
در مورد مناطق ديگر يعني افغانستان و عراق و شايدحتي در ارتباط با لبنان و اسراييل، بر قراري توسعه يك رابطه كاري بين ايران و آمريكا براي بازگرداندن ثبات به اين منطقه نقش كليدي دارد. در نهايت به عقيده من عراق رنگ ثبات نخواهد ديد مگر اينكه ايران و آمريكا براي رسيدن به اين هدف با هم همكاري كنند.
پروفسور والش افزود: ايران به تنهايي قادر به تحقق بخشيدن به اين هدف نيست و عراقيها هم نميخواهند عروسك دست ايرانيها باشند. آمريكا هم به تنهايي از عهده اين كار بر نميآيد و تنها نتيجهاي كه عايدش ميشود از دست دادن سربازهايش خواهدبود، در نتيجه تلاش مشترك ميان آمريكا و ايران مي تواند بازگشت ثبات به عراق را محقق كند.
در مورد افغانستان وضع فرق ميكند. در آنجا پاكستان نقش كليدي دارد و ايران و آمريكا در درجه دوم اهميت قرار ميگيرند ولي باز هم برقراري ثبات در افغانستان به همكاري ميان هر سه كشور ايران، پاكستان و آمريكا براي استقرار ثبات در اين كشور، دوام آن و سر پا ماندن كرزاي... برمي گردد.
استاد دانشگاه ماساچوست اظهار داشت:در نتيجه بازهم برمي گرديم به اينكه ايران وآمريكا در ارتباط دو جانبه به پيشرفتي دست يابند كه آن هم البته به يافتن راه حلي براي مسئله انرژي هستهاي ايران منوط است.
تصور اينكه پيشرفت زيادي در روابط حاصل بشود مشكل خواهد بود مگر اينكه براي اين مسئله (هسته اي) راه حلي پيدا بشود.
والش كه مولف كتاب در دست انتشار برنامه هستهاي ايران - انگيزه ها، پيامدها و گزينههاي مرتبط است گفت: در طرح پيشنهادي ايران كه در سال ۲۰۰۳از طريق سفارت سوييس به آمريكا داده شد و البته بوش به آن پاسخي نداد ميبينيم به مقولات زيادي پرداخته شده بود ازجمله لبنان،حزب الله، حماس، اسراييل و چيزهاي ديگر. منظورم اين نيست كه تهران حاضر باشد به رابطه با حزب الله پايان دهد ولي فكر ميكنم اگر ايران و آمريكا راهي پيدا كنند كه مشكلات و اختلافاتشان را پشت سر بگذارند و روي ريل يك رابطه معمولي بيافتد آنوقت هردو كشور ميتوانند از نفوذشان براي برقراري ثبات در منطقه بجاي ادامه درگيريها هم براي لبنان و هم براي اسراييل استفاده كنند.
در همان طرح پيشنهادي سال ۲۰۰۳ايران به راه حل به اصطلاح تشكيل دو دولت اشاره شده بود و در نتيجه اگر فلسطينيها با چنين طرحي موافقت كنند ، اگر حماس با آن موافقت كند، انوقت ايران هم از آن حمايت خواهد كرد.
خبرنگار ايرنا از اين پروفسور آمريكايي پرسيد: عدهاي بر اين عقيده اند كه اسراييل در واقع نگران بهبود روابط ايران و آمريكا است و با ايجاد موانعي سعي در جلوگيري از بهبود چنين روابطي دارد؟
پروفسور والش پاسخ داد: خوب جواب من هم بله و هم نه است. از نقطه نظر راهبردي يك ديدگاه كه اعراب و اسراييل با هم در آن اشتراك دارند اين است كه دلشان نميخواهد روابط ايران و آمريكا بهبود پيدا كند. براي آنكه به نفعشان نيست و اين قابل فهم است نام اين كشور هارا ميشود با هر كشور ديگري عوض كرد و باز هم اين واكنش همين خواهد بود مثلا روسيه هم نميخواهد چنين بهبودي در روابط ايران و آمريكا حاصل شود.
اعراب و اسرائيل هم همينطور هيچكدام نميخواهند موقعيت خودشان را از دست بدهند در نتيجه به هر دو طرف اين معادله بايستي اطمينان خاطر داد.
از طرفي ايران دلش ميخواهد كه به عنوان كشوري با حق حاكميت به آن احترام گذاشته بشود كه من هميشه طرفدار آن بوده ام اما اگر بخواهي كه عضو چنين باشگاهي باشي بايد به بلوغ رسيده باشي و معناي بلوغ در اين جا اين است كه تشخيص داده شود تنها راه بهبود روابط ميان واشنگتن و تهران اين لازمه است كه آمريكا بتواند به اعراب و اسرائيل در مورد منافعشان اطمينان خاطر بدهد. زيرا نميتواني براي آنكه با دوست تازه رابطه برقرار كني رابطه ات را با تمام دوستان گذشته ات به هم بزني.
اين يك نكته است و نكته ديگر اينكه از نظر من اسراييل اكنون اين حقيقت را پذيرفته كه مساله آمريكا و ايران اندك اندك در حال نزديك شدن به مرحلهاي از گفت وگوهاي مستقيم و برقراري روابط است و به همين دليل اخيرا مقامات رسمي وزارت خارجه اسراييل به آمريكا ميآيند و پيامي را مي آورند كه با برقراري روابط ميان واشنگتن و تهران مخالفتي ندارند اما مباني خاصي هست كه انتظار دارند به آنها بها داده شود.
خلاصه اينكه آنان به اين جمع بندي رسيدهاند كه چنين رابطهاي در شرف تحقق است. نوشتههاي روي ديوار را ديدهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه بنا بر تكيه كلام آمريكاييها اگر نميتواني شكستشان بدهي به انها ملحق شو بايد اين حقيقت را قبول كنند ولي دلشان ميخواهد كه در بازي شريك باشند و حرف آنها هم مطرح باشد.
بنابر اين ميگويند مخالفتي نداريم كه شما با هم گفت وگو كنيد ولي بايد اصولي را رعايت كنيد كه به نظر من تغيير عمده و مشخصي است. در نهايت ، حقيقت اين است كه اسراييل ترجيح ميدهد ايران وآمريكا هيچ وقت باهم
شنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]