واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بررسي لوازم فهم باطن قرآن كريم
گروه خبرنگاران افتخاري / سيد جعفر فاطمي نوش آبادي: در عالم عقل، قرآن معقول و در عالم مثال قرآن مجسم و در مرحله طبيعت قرآن ناطق است. امامان معصوم(ع) اگرچه ممكن است در بعضي از مظاهر با يكديگر تفاوت داشته باشند، ولي در علم به قوانين الهي و تفسير قرآن كريم يكسانند.
خداي سبحان فرمود: احاطه به حقيقت و باطن قرآن مقدور غير پاكان نخواهد بود «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[1] سپس آنان را چنين معرفي ميكند: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[2] رسول اكرم(ص)، علي بن ابيطالب و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را خدا از هر گونه آلودگي منزه و پاك كرده و ايشان كه پاكند ميتوانند با روح و جان قرآن در ارتباط باشند.
اين بزرگان تجلي ذات اقدس اله را در قرآن ميبينند در حاليكه ديگران از مشاهده چنان جلوهاي بيبهرهاند چنانكه اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: «فتجلّي لهم سبحانه في كتابه من غير أن يكونوا رأوْه»[3] و نيز فرموده: در قرآن كريم گذشته از مسائل ضروري و لازم زندگي بشري، معارف و مطالب ديگري وجود دارد كه قرآن درباره آن ساكت است و من سخنگوي قرآنم! «فاسْتنطقوه ولن ينطق ولكن أُخبركم عنه: تا پرسش خاص به ساحت مقدس قرآن ارائه نشود، جواب جديد و مناسب دريافت نميشود، و هر كس توان چنين پرسشي را ندارد.»
رسيدن به همه معارف قرآن براي انسان كاملي آسان است كه اگر مرتبه وجودي او مقدم بر قرآن نباشد، لااقل بايد همسان باشد تا بتواند جامع و حافظ همهي مطالب آن باشد. انسان كاملي كه اولين ظهور حق و ظاهركننده اسم اعظم ذات باري تعالي باشد، به همه حقايق قرآن تكويني احاطه پيدا ميكند و نيز انسان كاملي كه به منزله جان آن اولين تجلي، تلقي شده، بيشك به معارف قرآن تدويني راه دارد و همه معصومين(ع) كه نور واحدند، خود قرآنند.
در عالم عقل، قرآن معقول و در عالم مثال، قرآن مجسم و در مرحله طبيعت، قرآن ناطقند. امامان معصوم(ع) اگرچه ممكن است در بعضي از مظاهر با يكديگر تفاوت داشته باشند، ولي در علم به قوانين الهي و تفسير قرآن كريم يكسانند چنانكه امام صادق(ع) در جواب كسي كه پرسيد آيا امامان برتري علمي نسبت به يكديگر دارند؟ فرمود: «نعم و علْمهم بالحلال و الحرام و تفسير القرآن واحد».[4]
از اينرو ميتوان ادعا كرد كه «لا يبلغ أحد كنْه معني حقيقة تفسير كتاب الله تعالي و تأويله إلا نبيُّه(ص)و أوصيائه(ع)» [5] يعني هيچكس به كنه معناي حقيقت تفسير كتاب خدا و تأويلش نميرسد مگر رسول اكرم و اوصياي طاهرين ايشان. معناي سخن امام باقر(ص) كه فرمودهاند: «إنما يعرف القرآن من خوطب به»[6] همين است كه اسرار و بواطن قرآن را تنها مخاطبان اصلي قرآن كه رسول الله(ص) و اهل بيت ايشان هستند، ميفهمند و ميدانند و لذا وجود مبارك امام باقر(ع) به ابوحنيفه كه يكي از فقهاي معروف اهل سنت است فرمودند: «... فبما تفتيهم؟ قال بكتاب الله و سنة نبيّة... و ما ورثّك الله من القرآن حرفاً؟»[7] چگونه به قرآن فتوا ميدهي در حاليكه خداوند يك حرف از آنرا به تو ارث نداده است؟ تو «علم الدّراسه»را فرا گرفتي و درس تفسير را خواندهاي ولي «علم الوراثه» را خداوند نصيب تو نفرمود.
و نيز آن حضرت فرمود: «إنّ رسول الله(ص) أفضل الراسخين فيالعلم فقد علم جميع ما أنزل الله عليه من التاويل و التنزيل و ما كان الله لينزّل عليه شيئا لم يعلمه التاويل و أوصياؤه من بعد يعلمونه كلّه: رسولالله(ص) برترين راسخان در علم قرآن است كه تحقيقا علم جميع آنچه را كه خداي سبحان بر ايشان نازل فرموده از تأويل و تنزيل ميداند و خداوند چيزي را بر ايشان نازل نكرده كه تأويل آنرا به وي تعليم نداده باشد و پس از ايشان نيز اوصياي آن حضرت همه اين علوم را ميدانند.»[8]
حضرت صادق(ع) ميفرمايد: «قد ولدني رسول الله(ص) و أنا أعلم كتاب الله و فيه بدء الخلق و ما هو كائن إلي يوم القيامهي و فيه خبر السماء و خبر الأرض و خبر الجنّه و خبر النّار و خبر ما كان و خبر ما هو كائن، أعلم ذلك كأنّما أنظر إلي كفّي إن الله يقول: فيه تبيان كلّ شيء:من علم به كتاب خدا دارم كه در آن آغاز خلق و آنچه موجود است تا روز قيامت و نيز خبر آسمان و خبر زمين و خبر بهشت و خبر جهنم و خبر آنچه در گذشته بوده و آنچه در آينده خواهد بود، همگي آمده است و من اين اخبار را ميدانم مثل اينكه به كف دستم نگاه ميكنم.[9]
اهل بيت عصمت و طهارت(ع) نهتنها به حقيقت قرآن و تفسير آن علم دارند بلكه به همه كتابهاي الهي نيز آگاهند؛ زيرا قرآن رهبر بر همه كتابهاي انبياي الهي است و كسي كه به كتاب اصلي و رهبر علم دارد، همه كتابهاي الهي را نيز ميشناسد و لذا اميرالمؤمنين(ع) ميفرمايد: قسم به خداوند كه اگر براي من جايگاهي فراهم شود و بر آن بنشينم ميتوانم براي اهل تورات به تورات و براي اهل انجيل به انجيل و براي اهل قرآن به قرآن فتوا دهم: «اما والله لو ثُنيت لي الوسادة فجلست عليها لأفتيت أهل التوراة بتوْراتهم... و أهل الإنجيل بإنجيلهم... و أهل القرآن بقرآنهم».[10]
غزالي از اميرالمؤمنين(ع) نقل ميكند كه اگر خداوند سبحان و پيامبر اكرم(ص) مرا اذن دهند، به اندازه بار چهل شتر «الف» فاتحه الكتاب را شرح ميكنم و لذا ابنعباس مفسر معروف ميگويد: «و ما علمي و علم أصحاب محمد(ص) في علم عليٍ(ع) إلاّ كقطرة في سبْعة أبحرُ: علم من و علم اصحاب رسول خدا در مقايسه با علم علي(ع) نيست جز مانند قطرهاي در هفت دريا!
********************************************************************
پينوشت :
[1] ـ سوره واقعه، آية 79.
[2] ـ سوره احزاب، آية 33؛ خداوند فقط ميخواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد.
[3] ـ نهجالبلاغه، خطبة 147.
[4] ـ بحار، ج 89، ص 95؛ بلي و آگاهي آنان به حلال و حرام و تفسير قرآن يكي است.
[5] ـ بحار، ج 90، ص 9.
[6] ـ وسائل، ج 18، ص 136.
[7] ـ بحار، ج 2، ص 293، ح 13؛ به چه چيز فتواي ميدهي؟ گفت به واسطة قرآن سنّت پيغمبر خدا.
[8] ـ بحار، ج 23، ص 192.
[9] ـ بحار، ج 89، ص 98.
[10] ـ بحار، ج 89، ص 78.
منبع: آيتالله جوادي آملي. كتاب «قرآن در قرآن»
شنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]