تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833577018
خسوف کتاب در ایران
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > زمانیان، علی - نجات، جز از مسیر کتاب ممکن نیست. (به بهانه ی بازگشایی نمایشگاه کتاب تهران)فکری باید کرد و تاملی، که چرا پاییز معرفت و خشکسالی اندیشه، از این دیار رخت برنمی بندد. تاملی باید کرد که چرا شمع لرزان عقلانیت، بی فروغ و بی نور شده است. به راستی کدام طوفان، چراغ خرد و معرفت را خاموش نموده و شمع تفکر را کشته است. و چگونه است که تاریکی، سیطره یافته و زوایای زندگی ها را در نوردیده است. با این همه، آیا راه نجاتی هست؟ چنین می نماید که نجات، جز از مسیر کتاب ممکن نیست. ملتی که با کتاب قهر است، همواره محکوم است در تاریکی و ظلمت گام بردارد و کورمال کورمال دست بر دیوار سرنوشت، راه برود و چون راه پیش روی را نمی داند و نمی بیند، مجبور است چشم بر شبح هایی خیره کند که در حرکتند و ناچار است حقیرانه و ترسناک به دنبال سایه هایی بگردد تا به منزله ی راهنما، آنها را از آن وادی خوفناک برهاند. راز تبعیت و پیروی های غیر عقلانی و برده وار، این گونه برملا می شود. در غیبت کتاب و خسوف معرفت، چاره یی جز بردگی ذلیلانه و پبروی حقیرانه، باقی نمی ماند. از این روست که اربابان قدرت، شمع هایی را که گاه به گاه در این سرزمین روشن می شوند، خاموش می کنند. درخت زندگی بی برگ و بار اندیشه، به چوب خشکی می ماند که سرنوشتی جز سوختن در آتشدان تلخ روزگار، چاره یی دیگر ندارد. نسبت و رابطه یی میان میزان عقب افتادگی یک ملت با فاصله اش از کتاب، وجود دارد. به زبان آماری می توان نشان داد که هر چه فاصله با کتاب بیشتر باشد میزان عقب ماندگی و زیستن در فلاکت، بیشتر است. ملتی که از کتاب دورتر باشد، سیه روزی و ناکامی اش، نزدیک تر است. بالندگی فرهنگی به مدد رشد تفکر و معرفت ممکن می شود. رشد معرفت نیز در گرو تابیدن خورشید کتاب بر ذهن های تاریک و خاک گرفته ای است که دیری است در جهل مرکب گرفتار آمده اند. از این رو، بالندگی و شکوفایی فرهنگ، بدون کتاب میسر نخواهد بود. شمیم دلنواز معرفت در سرزمینی استشمام می شود که کتاب را جدی گرفته باشند. هر جا فرهنگی بارور دیدیم، بدانیم که آن درخت تنومند فرهنگ را با کتاب و چشمه های خرد و دانایی، آبیار ی کرده اند که چنین گل های تر و میوه های مفرح و شیرین دارد. لحظه ای بیندیشیم که جامعه ی ایران، چگونه نگرشی به کتاب دارد و چرا از آن فاصله یی دردناک یافته است؟ خران بوستان معرفت و پاییز خرد، واقعیتی است که به هیچ حیله قابل چشم پوشیدن نیست. پرسش از چرایی خسوف کتاب در ایران، پرسش سرنوشت سازی است. به تعبیر دیگر، طرح پرسش و تامل در باره ی آن، می تواند آغاز راهی روشن تلقی شود. به شرطی که پرسش را جدی بگیریم.(و البته نخواهیم گرفت). در این سرزمین، کتاب، کالای متروکه ای است که سال ها و سالها است در انبار تاریخی خاک می خورد و خریداری نمی یابد. درخت پژمرده ای است که فصل خزان و برگ ریزانش را گویی پایانی نیست. افسوس که در این باغ خزان دیده، دست زمخت سیاست، کار را از این که هست خراب تر و درد را از این که هست افزون تر کرده است. به راستی چرا کتاب در سرزمین ما مهجور افتاده است؟ آیا وقت آن نرسیده است که در سوگ کتاب، اندوهناک شویم و پرسشی سرنوشت ساز را در میان بنهیم که به چه دلیل و علت، چراغ دانایی و معرفت، چنین کم سو گشته است؟ و چرا با کتاب قهر کرده ایم؟در نوشته ی کوتاهی که چندی پیش در باره ی عدم اقبال به کتاب در ایران نگاشتم، برخی عوامل (هر چند کوتاه)، مورد مداقه قرار گرفت. در ادامه آن سخن، برخی دیگر از علل نیز به اشاره خواهد آمد:1- کتاب نمی خوانیم زیرا: سطح خوشایندهای ما به نحو رقت آمیزی نزول کرده است. ایده آل های ما در سطوح پایین خود قرار دارد. فرهیختگی که از میان برود، البته، آرزها و خوش آیندها نیز سقوط می کند و به دلخوشی های دم دستی و تهوع آور تبدیل می گردد. ساعات و روزهای بی حاصل را احساس نمی کنیم. بی حاصلی روزمره، آزارمان نمی دهد. به همین جوک ها و خیابان گردی ها و سرگشتگی ها عادت کرده ایم. ما کجا و ارتفاع عقلانیت، کجا؟ ما کجا و بلندی خرد کجا؟ به کودکی می مانیم که به اسباب بازی سرگرم می شود و با دیدن عروسکی و یا ماشین پلاستیکی، فریاد شوق سر بر می آورد. وجودی که نتوانسته است ارتفاع گیرد، البته به همین امور حقیر هم سر می کند و هیچ احساس ناخوشایندی هم از گذران عمر نمی یابد. شوق دانستن و لذت یادگرفتن در ساحت معرفت و خرد، کام نافرهیخته را شیرین نمی کند. 2- کتاب نمی خوانیم زیرا: نمی دانیم و نمی دانیم که نمی دانیم. همان چیزی که با عنوان جهل مرکب از ان نام می برند. از آن رو که چشمان مان به تاریکی عادت کرده است، حتی نمی دانیم که در تاریکی به سر می بریم. فکر می کنیم پاسخ هر پاسخی را داریم و از این رو با خود می اندیشیم که چرا باید کتاب بخوانیم. کتاب را برای دیگران گذاشته ایم تا راه خوشبختی و سعادت را پیدا کنند. تا پاسخ پرسش های شان را بیابند. ما که راه سعادت را یافته ایم و پاسخ همه ی سوالات را در آستین مان داریم، ما چرا باید کتاب بخوانبم؟ کتاب نمی خوانیم زیرا به پاسخ کهنه برای پرسش های نو عادت کرده ایم. همان گونه که در زندگی روزمره به همین وضعیت فلاکت بار و سطحی رضایت داده ایم، به پاسخ های تکرار شونده و بی خاصیت هم رضایت می دهیم. ما اصولا انسان هایی هستیم که در ساحت معرفت و اندیشه به نحو نگران کننده ای قانع هستیم. اما در ساحت مادی زندگی، به نحو آزاردهنده، حریص و زیاده خواهیم.3- کتاب نمی خوانیم زیرا: راه تقلید و پیروی و تبعیت را راحت تر یافته ایم. تقلید خانمان برانداز و خرد سوزی که تاریخ تفکر ما را به سرزمین سوخته و پژمرده تبدیل کرده است. ما به پیروی عادت کرده ایم. عنان اختیارمان را به این و آن می دهیم و سر بر آستان این و آن می نهیم تا رنج انتخاب را و درد فهمیدن را از خود دور کنیم. از این رو است که چنین سرود قهرمانان را سر می دهیم. قهرمان خواهی ما نتیجه ی گریز از مسئولیت هایی است که به عنوان انسان بر دوش داریم. گویا زندگی برده وار و وابسته را چندان هم قبیح و ناساز نمی دانیم. ما به اختیار، اختیار مان را از دست داده ایم و بندگی این و آن را انتخاب کرده ایم. دیگری را برگزیده ایم تا به جای ما بیندیشد و به جای ما تصمیم بگیرد. از این رو است که پرچم عقل را پایین کشیده ایم و علم تبعیت را بلند کرده ایم. بادهای مسموم خرافات که از سو در جریان است، نتیجه ی چاره ناپذیر تبعیت های بی خردانه است.4- کتاب نمی خوانیم زیرا: تن به تحقیر ندانستن داده ایم و به این تحقیر هم عادت کرده ایم. حقارت جهل، آزارمان نمی دهد. نادانی را عیب نمی دانیم. در مقایسه ی میان خود و ملل دیگر که رشدیافته اند، احساس ناخوشایند و تاسف بار عقب ماندگی نمی کنیم. ما نه تنها چراغ خرد را کم سو کرده ایم، گویا احساس مان نیز چندان کار نمی کند. مانند آن کسی می مانیم که حس شامه ی خود را از دست داده است و بوی تند سوختن و آتش گرفتن خانه اش را احساس نمی کند. تا این که همه ی سرمایه اش از دست می رود. چه کسی است که تعفن ندانستن و نادانی، آزارش می دهد؟ چه کسی است که غیبت دانایی و خرد را می فهمد؟ آن که به این وضع عادت نکرده باشد. و چه کار سختی دارد آن کس که بخواهد ما را از عادت های تاریخی مان بیرون آورد و نشان دهد که در کجا ایستاده ایم.5- کتاب نمی خوانیم زیرا: در فرهنگ جاری مان، گفت و گو را کنشی فضیلت مندانه نمی دانیم و مهارت گفت و گو نداریم. گفت و گو، داد و ستد عقلانی با دیگران است. اما آن که ضرورت این داد و ستد را نمی داند و آن را عملی فضیلت مندانه تلقی نمی کند، چگونه می تواند کتاب بخواند. کتاب، یکی از مصادیق روشن و تام جریان گفت و گو در جامعه محسوب می شود. جامعه ی ایران به راستی جامعه ی بدون گفت و گو است. مناسبات اجتماعی نشان از این دارد که گفت و گو را فراموش کرده ایم و به جای آن تخاصم و نزاع و پرخاشگری را نهاده ایم. 6- کتاب نمی خوانیم زیرا: زندگی پر هیاهو و نمایشی را برگزیده ایم. ما دچار وضعیت اسف باری گشته ایم. دین داری و سیاست ورزی و زندگی های مان، جملگی، نمایشی و پر سر و صدا شده است. به جای آن که ایمان داشته باشیم، در معابر و خیابان ها فریاد می زنیم. به جای آن که سیاست ورزی عقلانی داشته باشیم، تمایل داریم که در خیابان ها و معابر فریاد بزنیم. آرامش را از دست داده ایم. گل های رنگارنگ کتاب در سرزمینی رشد می کند که آرامش و آسایش را تجربه کرده باشند. در آن جا که آدمیان را به خود و تامل در باره ی خویشتن فرامی خواند. در آن جا که سکوت، فضیلتی فرهنگی محسوب می شود. سکوت، مقدمه ی خواندن و دانستن است. کتاب در زندگی های متلاطم و امواج فریادها و ناآرامی های درونی، از دست می رود و می میرد. گرایش به هیاهو یعنی مرگ کتاب. برای آشتی کردن با کتاب و تامل ورزیدن در باره ی پرسش های مان، محتاج سکوت، سکون و آرامش و تنهایی هستیم. نمایشی زندگی کردن، به تعطیل شدن خرد منجر می گردد.7- و بالاخره، کتاب نمی خوانیم زیرا، در مجموعه ی زندگی اجتماعی مان، دانا شدن و خردمندانه زیستن، جایی ندارد و دردی از ما دوا نمی کند. وقتی می یابیم که دانایی فضیلتی محسوب نمی شود و دانایی و خردمندی، در عدالت توزیعی جایی ندارد و اساسا معیاری برای دسترسی به امتیازات و فرصت ها به حساب نمی آید، چگونه می توانیم انتظار داشته باشیم که گرایش به سوی کتاب، به عنوان منبع خردمندی، افزایش یابد. در سرزمینی که خردمندانه سخن گفتن و اخلاقی زیستن، به مراتب، هزینه ای بالاتر از بلاهت و غیر اخلاقی بودن دارد، در سرزمینی که دانش و دانایی، جرم نابخشودنی است، در سرزمینی که دست تطاول سیاست، بر گلزار نخبگان اندیشگی گشوده می شود و اربابان قدرت بی مهابا آن را لگدمال می کند، در سرزمینی که صاحبان معرفت از هر سو تار و مار می شوند، نباید انتظار ترویج کتاب و کتاب خوانی داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]
صفحات پیشنهادی
كتاب زندگی محمدعلي كشاورز منتشر شد
به گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كتاب «اكسير نقش» در شش فصل: ... «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدين شاه آكتور سينما»، «خسوف»، «زير درختان ...
به گزارش بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كتاب «اكسير نقش» در شش فصل: ... «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدين شاه آكتور سينما»، «خسوف»، «زير درختان ...
اولینهای نجوم ایران
نخستین فعالیت علمی كاشانی كه از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در 12 ذیحجهی .... اما پیشنویس این كتاب را دست كم از 6 سال پیش، یعنی 824 قمری فراهم آورده و در ...
نخستین فعالیت علمی كاشانی كه از تاریخ دقیق آن آگاهیم، رصد خسوف در 12 ذیحجهی .... اما پیشنویس این كتاب را دست كم از 6 سال پیش، یعنی 824 قمری فراهم آورده و در ...
گربه ها موتور سواری می کنند
الف- تشابه- مثلاً نقشه ی کشور ایران شبیه گریه است و تشبیه نقشه ی ایران به ... ب- تضاد- برای یادگیری معنا و تفاوت دو کلمه ی خسوف و کسوف، می دانیم که دو ... حال کتاب خود را ببندید و بعد از 5 دقیقه، سعی کنید این 10 کلمه را به یاد بیاورید. ...
الف- تشابه- مثلاً نقشه ی کشور ایران شبیه گریه است و تشبیه نقشه ی ایران به ... ب- تضاد- برای یادگیری معنا و تفاوت دو کلمه ی خسوف و کسوف، می دانیم که دو ... حال کتاب خود را ببندید و بعد از 5 دقیقه، سعی کنید این 10 کلمه را به یاد بیاورید. ...
نردبام آسمان
و در همان جا بود که توانست کتاب های بسیاری در باب نجوم و ریاضی به رشته تحریر در آورد. ... از زمین و عمل خسوف و کسوف را به آسان ترین طریقه ممکن و در مدت کمی شناخت. ... برگزاري نمايشگاه هاي كتاب در كشور، مانور قدرت نرم ايران در جهان است ...
و در همان جا بود که توانست کتاب های بسیاری در باب نجوم و ریاضی به رشته تحریر در آورد. ... از زمین و عمل خسوف و کسوف را به آسان ترین طریقه ممکن و در مدت کمی شناخت. ... برگزاري نمايشگاه هاي كتاب در كشور، مانور قدرت نرم ايران در جهان است ...
خاطرات پنج بازیگر از کار با رسول سینمای ایران
خاطرات پنج بازیگر از کار با رسول سینمای ایران. ... «محمد علي كشاورز» بازيگر سينما كه در فيلم «خسوف» با «ملاقليپور» همكاري كرده بود، گفت: ... انصاري گفت: بايد يك كتاب بنويسيم با اين عنوان كه «شما هنوز ملاقليپور را نميشناسيد» چون هر لحظه ...
خاطرات پنج بازیگر از کار با رسول سینمای ایران. ... «محمد علي كشاورز» بازيگر سينما كه در فيلم «خسوف» با «ملاقليپور» همكاري كرده بود، گفت: ... انصاري گفت: بايد يك كتاب بنويسيم با اين عنوان كه «شما هنوز ملاقليپور را نميشناسيد» چون هر لحظه ...
100 کتاب پرفروش تاریخ + جدول
100 کتاب پرفروش تاریخ + جدول. ... آوریل 2004 داستان جوانان و بزرگسالان 16 خسوف استفانی مایر لیتل براون 1846171 8981704.14 7.99 4.86 3 جولای 2008 داستان نوجوانان ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ...
100 کتاب پرفروش تاریخ + جدول. ... آوریل 2004 داستان جوانان و بزرگسالان 16 خسوف استفانی مایر لیتل براون 1846171 8981704.14 7.99 4.86 3 جولای 2008 داستان نوجوانان ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ...
"عمو رسول" تولدت مبارك
17 شهریور ماه همزمان با سالروز تولد رسول ملاقلیپور كارگردان سینمای ایران است. ... "مجنون" 68، "خسوف" 70، "نجات یافتگان" و "سفر به چزابه" 74 ، "كمكم كن" 76 ، "هیوا" ... بخشی از این مطلب با برداشتی از كتاب "برداشت دو"؛ گفتگوی اكبر نبوی با ...
17 شهریور ماه همزمان با سالروز تولد رسول ملاقلیپور كارگردان سینمای ایران است. ... "مجنون" 68، "خسوف" 70، "نجات یافتگان" و "سفر به چزابه" 74 ، "كمكم كن" 76 ، "هیوا" ... بخشی از این مطلب با برداشتی از كتاب "برداشت دو"؛ گفتگوی اكبر نبوی با ...
دریایی خروشان که تاب ساحل آرام را نداشت ؛ مرور کارنامه ...
مجنون" محصول سال 69، "خسوف" محصول سال 71 و "پناهنده" محصول سال 72 سه فیلمی هستند که ... نویسنده جنگ و رزمنده دیروز که همزمان با انتشار کتاب جدیدش همسر و فرزندان مرده اش را به ... فیلم داستان یک خانواده ایرانی در زمان اشغال خرمشهر است. ...
مجنون" محصول سال 69، "خسوف" محصول سال 71 و "پناهنده" محصول سال 72 سه فیلمی هستند که ... نویسنده جنگ و رزمنده دیروز که همزمان با انتشار کتاب جدیدش همسر و فرزندان مرده اش را به ... فیلم داستان یک خانواده ایرانی در زمان اشغال خرمشهر است. ...
یاد و خاطره شهیدان مهدی و حمید باكری
به گزارش خبرنگار فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مراسم پنجشنبه 18 اسفندماه جاری و از ساعت 30/19 در ... سرگرمی با کودک (به کودکانمان کتاب خواندن را بیاموزیم (2)) ... «خسوف» فیلم محبوب سال 2010 به انتخاب مردم شد ...
به گزارش خبرنگار فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این مراسم پنجشنبه 18 اسفندماه جاری و از ساعت 30/19 در ... سرگرمی با کودک (به کودکانمان کتاب خواندن را بیاموزیم (2)) ... «خسوف» فیلم محبوب سال 2010 به انتخاب مردم شد ...
بیبیسی: ابن هیثم، نخستین دانشمند واقعی
شاید بهتر باشد اینگونه بگوییم که در مدرسه و هنگامی که در کتابهای درسی به ... نور به رنگهای تشکیلدهندهاش انجام داد و سایهها، رنگینکمان و خسوف را نیز برای اولین ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ...
شاید بهتر باشد اینگونه بگوییم که در مدرسه و هنگامی که در کتابهای درسی به ... نور به رنگهای تشکیلدهندهاش انجام داد و سایهها، رنگینکمان و خسوف را نیز برای اولین ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟/سبزعلیپور:داماد سرخانه ام ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها