واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مشخصات یک مبتکرچهطور مبتکر شویم؟(2)
مقاله ی اول(شگفت انگیز باشید !) ابتکار چگونه به وجود میآید؟راه و روش خاصی وجود ندارد. هر راهی ممکن است به ابتکار منتهی شود. ولی نمیتوانیم نقطه شروع مشخصی برای آن قائل باشیم. در مجموع معیارهای مشترکی وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم: 1- پایههای اولیه: طرح سوالهای عجیب از جانب برخی کودکان که دلالت بر هوشمندی آنها دارد، ابتکار روشهای جدید در ترکیب اسباببازیها و ساختن عروسک، درک سریع مطالب و دقت در انجام کارها و مسوولیتهای محوله، همگی نشانههای جرقه ی اولیه ی ابتکار هستند. 2- تأمل و دقت: نسان مبتکر مانند مردم عادی، ساده و گذرا به مسایل و حوادث اطراف خود نگاه نمیکند بلکه نسبت به هر پدیدهای دقیق میشود و عمیق فکر میکند تا بتواند مجهولات آن پدیده را کشف کند. قرآن نیز به ما سفارش اکید کرده که نسبت به همه ی مسایل از جمله مخلوقات خداوند عمیق فکر کنیم، از پشه گرفته تا ماه و خورشید و کهکشان: «وینفکرون فی خلق السموات و الارض، ربنا ما خلقت هذا باطلا...»(سوره آل عمران آیه 191)«در آفرینش آسمانها و زمینها میاندیشند، و گویند خداوند! مخلوقات را بیهوده نیافریدی.» برای یک مبتکر متفکر و ریزبین (خود شما هم میتوانید این دقت عمل را آزمایش کنید) در حین تحقیق و کنجکاوی اسراری از زیباییهای آفرینش آشکار میشود که تا به حال به ذهنش خطور نکرده است. 3- رابطه ی میان پدیدهها: تمام اشیایی که در اطراف ما وجود دارند با هم رابطه دارند. حوادثی که اتفاق میافتد با خیلی از مسائل زندگی ارتباط دارند که ما نیاز به کشف آنها داریم و شخص مبتکر با دقت و تعمق در این پدیدهها و حوادث، این ارتباط را کشف و از آن یک اختراع به وجود میآورد. شخصی که به آب در حال جوش نگاه میکرد و دید که چگونه بخار متصاعد از آبجوش در دیگ را تکان میدهد، ارتباط میان قدرت بخار آب و تولید حرکت را کشف و قطار را اختراع کرد. 4- تجزیه و تحلیل: عمل تجزیه و تحلیل بر عکس عمل ارتباط دادن اشیا و یا پدیدهها با هم است. تجزیه و تحلیل یک پدیده، برای شناختن منشاء و اجزای آن مانند تفکیک کردن یک وسیله و یا یک دستگاه است تا قطعات ساخته شده از آن و نحوه ی ترکیب آنها شناخته شود. لذا کودکی که سعی میکند اسباببازی خود را تفکیک کند تا قطعات آن را بشناسد و دوباره ترکیب کند در واقع یک عمل ابتکاری از خود نشان میدهد. 5- تخیل: همه ی ما کم و بیش قدرت تخلیل داریم. در واقع خیالپردازی یک نعمت الهی است تا انسان بتواند قدرت تخیل خود را فعال سازد و آنچه را که در عالم خیال دارد به واقع مبدل سازد. لذا امروزه بسیاری از اختراعات و تولیدات علمی جزء خیالات بوده که به دست توانای مبتکران به واقعیت تبدیل شد و در حال حاضر انسانها از این ابتکارات بهرهبرادری میکنند. مبتکر مانند عمل مهندس معماری، اول نقشه ی ساختمان را بر اساس قدرت تخیل، روی کاغذ میآورد سپس آن را اجرا میکند. 6- ریسک: یک مبتکر شجاعانه و بدون واهمه وارد عمل میشود. با گامهای ثابت و استوار، و با اینکه خود میداند برای ریسک کردن باید هزینه ی سنگینی بپردازد ولی در عوض نتیجه ی مفیدی به دست خواهد آورد. تسلیم کار انجام شده نمیشود و زیر بار کارهای ساده و سبک که نیازی به تلاش زیادی ندارد، نمیرود و به خاطر ریسکی که میکند از سرزنش آدمهای تنبل نمیترسد. 7- پرسشگر: آدم مبتکر معمولا درباره همه چیز سوال میکند و هیچوقت از سوال کردن خسته نمیشود شخص مبتکر با سوال کردن، بسیاری از مجهولات را کشف و بسیاری از درهایی را که قبلا بسته بوده، باز میکند و برای یافتن پاسخ برخی از سوالها مدتهای مدیدی تلاش فکری و عملی میکند تا به نتیجه برسد.بنابراین اختراعات و اکتشافات با سوال کردن شروع میشود و بسیاری از نظریات علمی و دستاوردهای آن در آغاز به شکل یک سوال بودند. سوالهای مبتکران عبارتند از:سوالهایی از نوع احتمالات چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ...؟فرضیات: اگر این کار را بکنیم، نتیجه چه خواهد شد...؟حدسیات: من چنین عملی را ترجیح میدهم ... من فکر میکنم اگر چنین کاری را انجام دهیم به این نتیجه خواهیم رسید.شک در نتایج: چه کسی گفته است که این روش صحیح است؟ شاید راه حل دیگری دارد. سوالهای ترکیبی: اگر فلان ماده را اضافه کنیم چه نتیجهای خواهیم گرفت؟این موضوع چه ارتباطی با فلان عمل دارد؟ چه نسبتی با هم دارند؟سوالهای چرایی و سوالهای چگونگی: به هر حال یک مبتکر به انواع سوالها متوسل میشود تا به نتیجه برسد. مثل قدیمی میگوید: علم صندوقچهای است که کلید آن سوال است. 8- تعداد راهحلها و گزینهها: یک مبتکر به یک راهحل اکتفا نمیکند بلکه به راه حلها و جایگزینهای مختلفی متوسل میشود. به همین خاطر بعضی از راهحلهایی که ارائه میدهد ابتکاری است یعنی سابقا مطرح نشده و به ذهن کسی خطور نکرده است. 9- بحث تقارن: یک شخص مبتکر از ذهن خلاق برخوردار است، بنابراین سعی میکند از پدیدههای مشابه، ترکیب جدیدی ایجاد کند. حتی از پدیدههایی که در ظاهر مخالف هم هستند و هیچ سنخیّتی با هم ندارند، پس از آزمایشهای مختلف آنها را با هم مخلوط و یا ترکیب میکند و وسیلهای اختراع میکند و یا مادهای را به وجود میآورد که به تصور خیلیها ناممکن بود. 10- یک مبتکر همانند سایر انسانها برای دریافت اطلاعات از حواس پنج گانه ی خود استفاده میکند ولی با این اختلاف که موقعی که گوش میدهد خیلی دقیق میشود به طوری که میتواند اطلاعات دریافتی را از هم تفکیک، تجزیه و تحلیل کند و به کوچکترین صدا حساس است. ما ظاهر اشیا را میبینیم ولی او میتواند جزییات ریز آن را هم مشاهده کند. 11- مطالعه ی ابتکارات دیگر مبتکران: یک مبتکر موفق، به تحقیق و مطالعه در زمینه ی تخصصی خود اکتفا نمیکند بلکه برای موفقیت در کار خود دستاوردهای مبتکران گذشته را مطالعه و از آنها استفاده میکند. ادامه دارد... نویسنده : محمد ابراهیم ریاضی :توصیه هایی برای پرورش کودکان موانع خلاقیت در محیط خانواده نقّادانه بیندیش چگونه کودکی خلاق داشته باشیم؟ خلاقیت و یادگیری در کودکان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1382]