مي خواستيم قبل از پايين آمدن مجسمه شاه، آن را با تي ان تي منفجر كنيم

واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مي خواستيم قبل از پايين آمدن مجسمه شاه، آن را با "تي ان تي" منفجر كنيم
صحنه اي كه مجسمه شاه كه در ميدان شهيد بهشتي فعلي وهمان ميدان پهلوي سابق بود به پايين كشيديم ماندگار ترين لحظه زندگي ام است.. آن روز تمام راهها توسط مردم بسته شده بود و هيچ نيرويي ديگر مردم بي دفاع را نمي كشت. .البته شب قبل از آن با آقاي "علي اصغر جعفري" يكي از مبارزان برجسته جرثقيلي ترتيب داديم و قصد داشتيم كه اول با "تي ان تي" مجسمه را منفجر كنيم كه امكانش مهيا نشد

باشگاه جواني برنا/ سمانه مهرپرور-گذري در كوچه و خيابانهاي ديروز شهر و ديارمان وخشم مردماني كه از فرط ظلم و ستم به ستوه آمده و طغيان كرده اند،تنها از زبان همان انسانهايي جاذبه دارد كه خود در اوج هياهوي آن روزگاران زيسته اند و براي رسيدن به سرسبزي و طراوت،از خزان و تاريكي شب نهراسيده اند.آناني كه تعلقات دنيوي خود را به باد سپرده و براي دستيابي به بهار آزادي و فرداي پر فروغ من و تو،ناملايمتي هاي بسيار كشيدند..."محمد رضا بهشتي"،يكي از همان دليران زمانه است كه سالهاي خوشي و جواني اش را براي رهايي از ظلمت فدا كرده است.وي كه در سالهاي قبل از انقلاب اسلامي از كسبه بازار شاهزاده فاضل يزد بوده ، از روزگارغريب ديروزش و از رشادتهاي جاودانه اش مي گويد.

-دوران انقلاب چندساله بوديد ؟

تقريبا17سالم بود

- از حال و هواي مبارزاتي روزهاي پاياني رژيم طاغوتي بگوييد.

در آن زمان جلساتي در مسجد بياخان برگزار مي شد و تعدادي از مبارزان بودند كه از طرف آيت الله جواد مدرسي پيشواي مردم يزد،هدايت مي شدند.وظيفه اين گروه بيشتر پخش اعلاميه ها و توضيح المسائل حضرت امام بود،كه بعد از مدتي به دنبال آگاهي ساواك از مبارزات و جلسات ،به طور كلي اين جلسات تعطيل شد.البته تعطيل كه نه،به قول يزديها به صورت زيرزميني دنبال مي شد و كاملا مخفيانه بود.تكثير و پخش اطلاعيه ها هم رعب و وحشت را در دل همه ايجاد مي كرد هم شوق و هيجان را.

يادم مي آيد براي تكثير اعلاميه ها يكي از معلمان دبيرستان امير كبير يزد به طور مخفيانه و شبانه در زير زمين خانه اش با يك دستكاه فتوكپي بسيار ابتدايي،به انتشار اعلاميه مي پرداخت كه آن اعلاميه ها پس ازانتشار در ميان بازار و محلات مختلف مثل دارالشفاء پخش مي شد و تا زماني كه به مقصد نهايي نمي رسيد ،همه افراد را مضطرب نگاه مي داشت.البته اين اوضاع پس از سقوط ساواك يزد بهبود يافت.بعد از اين جريانات و تقريبا در روزهاي آغازين پيروزي انقلاب، به طور رسمي ،بازار رونق خود را به دست آورد و توانش را بيشتر صرف كارهاي سازندگي كرد.

حتي به ياد دارم كه در رابطه با تشكيل جهادسازندگي و كميته انقلاب اسلامي همه فعاليت مي كردند و تعدادي از بچه هاشان اعزام شده بودند تا به پيشبرد اهداف انقلاب و سر و سامان دادن به اوضاع موجود ياري رسانند در اوايل درگيري بين منافقين در مرزهاي كردستان تعدادي از بازاريان به منطقه عازم شدند و همچنين درتشكيل كميته انقلاب اسلامي و مبارزه با اشرار و كساني كه در مرزهاي غربي كشور ايجاد اغتشاش مي كردند،به فعاليت پرداختند.

در زمان قبل از انقلاب، تعداد زيادي از مردم حتي به نان شب خود نيازمند بودند و آيت الله جواد مدرسي براي امداد رساني به آنان به جمع اوري خشكبار و مواد غذايي از ميان كسبه بازار براي مستمندان پرداخت و من براي جمع اوري كمك هاي نقدي و اجناس بازار وظايفي به عهده داشتم.

چگونه با فضاي انقلاب آشنا شديد؟

قبل از انقلاب بيشترراهنمايي ها و اطلاعات ما ازهمان مسجد بياخان بازار بود كه آيت الله جوادمدرسي آن هدايت كرده و در گردآوري جوانان و گروهها نقش بسزايي داشتند.

-فعاليتهاي مبارزاتي خود را چگونه اغاز كرديد؟

من به همراه آيت الله جواد مدرسي كه در زمان انقلاب نقش بسزايي در بيداري و راهنمايي مردم داشتند،همكاري مي كردم.پخش اعلاميه ها و نوشته هاي ايشان در ميان مردم و بازاريان ،تنظيم و برپايي جلساتي به صورت قران و تفسيرآن كه محرمانه در چهارشنبه شبها در مسجد برگزار مي شد تا مردم از رهنمود هاي ايشان استفاده كرده و با روحانيان تبعيدي چون آيت الله پسنديده و فاضل لنكراني كه در شهرهاي همجوار يزد ساكن بودند،ملاقاتهايي به عمل آورند.

همچنين در سفرهاي ايشان به نقاط مختلف كشور مثل زاهدان ،انار، نائين ،اردكان و ميبد همراهي شان مي كردم و در طول مسير به انتشاراطلاعيه هاي ايشان در ميان روستايان مي پرداختم و دربرگزاري اعتصابهاي يك هفته يا ده روز بازار و تعطيلي آن فعاليت هايي داشتم.و براي كمك رساني به مردمي كه زخمي و مجروح مي شدند به عنوان دستيار پزشكان و پرستارها انجام وظيفه مي كردم.

- علت اصلي اعتصابات بازار چه بود؟

پس از چهلمين روز شهادت مردم تبريز،مردم يزد با راهپيمايي از مسجد هزيره به طرف چهار راه شهدا با سربازان رژيم شاه درگير شده و جمع كثيري از آنان كشته شدند.بازار يزد در اعتراض به همان كشتار در دهم فروردين تعطيل شد و به همراه آيت الله جواد مدرسي و معراج صدوقي مجلس ترحيمي در مسجد بازار برپاشد و در آن مجلس مسائل سياسي بسياري به سمع و نظر مردم رسانيد.

-شما در اعتصابات چگونه ظاهر مي شديد؟

با تيمي از بچه هاي بازاري همگام بودم ،چون در آن زمان مدارس و دبيرستان ها تعطيل بود و ما به بازار كشيده شديم . سيد جوادمدرسي تعدادي از بچه هاي بازاري را دورخود جمع مي كردند و نقشي كه ما در مورد اعتصاب و بسته شدن بازار داشتيم اين بود كه افرادي كه از تعطيلي مغازه ها ترس داشته و در تظاهرات شركت نمي كردند را تشويق مي كرديم تا به جمع بپيوندند.

-چگونه به پخش اعلاميه ها و نوارها مي پرداختيد؟

ما يك گروه 4-3نفره بوديم كه شبانه از ساعت 12 تا 4 صبح به پخش اعلاميه ها مشغول مي شديم.

- در طول اين مبارزاتي كه انجام داديد دستگير و يا شكنجه هم شديد؟

يكبار.در اعتصاب هاي بازار كه در كوچه امامزاده جعفر در پشت بامي پناه گرفته بودم و "كلتوف و ملوتوف" ( نام شيشه اي بود لبريز از بنزين مي مي شد و با آتش زدن پارچه سر شيشه آن را پرتاب مي كردنئ) به سمت نفر برها پرتاب مي كردم كه هنگام فرار دستگير شده و به مدت 24 ساعت بازداشت شدم و با شلاق و شكنجه مورد آزار قرار گرفتم.

- چطور آزادتان كردند؟

نمي دانم فكر مي كنم البته آيت الله مدرسي به كمك شهيد پاك نژاد كه آن زمان نماينده ثابت مردم يزد بود مأموران را متقاعد كرده و مرا آزاد كردند .

- از ميان دوستان مبارزتان كسي هم شهيد شد؟

بله، شهيد رضا يزدي كه در درگيري با منافقين در سرپل ذهاب به درجه رفيع شهادت نائل شد.

- برخورد نزديكان شما با مبارزات سياسي تان چي بود؟

خانواده من يك خانواده مذهبي بودند و در واقع مشوق اصلي من در اين راه. حتي پدر و مادرم براي بالا بردن روحيه ما خود نيز در تظاهرات شركت مي كردند.

- برخورد فرزندانتان با مباحث انقلاب چگونه است؟

به لطف خدا فرزندانم با ارزشهاي انقلابي آشنايي افزوني دارند و اين آگاهي از بركت تحولات متعدد انقلاب اسلامي نشئت مي گيرد.پيشرفت فناوري ارتباطي و اطلاعاتي در اطلاع رساني به جوانان تأثير مهمي داشته است و موجب افزايش سطح آگاهي و دانش آنان شده است كه اين در خصوص تاريخ انقلاب اسلامي نيز صدق مي كند.

- چه تصوير خاصي هنگام پيروزي انقلاب اسلامي در ذهن به ياد داريد؟

صحنه اي كه مجسمه اسب شاه كه در ميدان شهيدبهشتي فعلي وهمان ميدان پهلوي سابق بود به پايين كشيديم. آن روز تمام راهها توسط مردم بسته شده بود وهيچ نيرويي نبود كه مثل نفر برها در ميان مردم حركت كند و به كشتار بي دفاعان بپردازد.البته شب قبل از آن با آقاي علي اصغر جعفري يكي از مبارزان برجسته جرثقيلي ترتيب داديم و قصد داشتيم كه اول با "تي ان تي" مجسمه را منفجر كنيم كه امكانش مهيا نشد و اين زيباترين لحظه اي بود كه شايد در روياهاي خود نديده بودم و گمان ميكردم خواب و خيالي بيش نيست.

- چه ارزش و يا قيمتي براي انقلاب قائل هستيد؟

من تاحد جان براي انقلاب ارزش قائلم .گرچه نمي توان در برابر شهدا و جانبازان و خانوادهاي ايشان احساس سربلندي كرد.

-تعبير امروزتان از انقلاب بعد از گذشت سي سال چيست؟

تصورم اين هست كه اگر من نيز درزمان قبل از انقلاب نبودم،نمي توانستم حال و هواي آن روزها را باور كنم .درست مانند نسل جوان امروز كه با روزگار ديروز بيگانه است.نسل جوان ما بسيار ساده از اين قضيه مي گذرد و شايد اگر شاهدان عيني آن فجايا و مشقاتي كه بر سر مردم آمده بود مي ديدند الان طعم اين آزادي برايشان شيرين تر بود

- از نگاه جوان انقلابي چه انتظاري از جوانان امروز داريد؟

انتظاري كه من ازجوانهاي نسل سوم انقلاب دارم اين است كه بيشتر اهل مطالعه باشند وبه تصاويري كه از طريق رسانه ها پخش مي شود، بيشتر توجه كنند و روش بحث و تفسير را در پيش گيرند وبه مقايسه كشورهايي كه قبل از ما هم انقلاب كردند و به پيروزي نرسيدند و فداكاري هايي امام راحل و مردم مبارز بپردازند.

- به نظر شما اگر اين مطالعات باشد چه تغييري در جوانها ديده مي شود؟

برخي كوره راههايي كه دشمن امروزه در سد راه آگاهي جوانان قرار داده متلاشي مي شد و هوشيار تر به مقايسه تحولات قبل و بعد از انقلاب مي پردازند.

- فكر مي كنيد اگر به سي سال پيش بازگرديم،جوانهاي نسل انقلاب پذيراي انقلاب خواهند بود؟

صددر صد همين طور خواهد بود.ما دردوره هشت ساله جنگ تحميلي شاهد حضورگسترده اي از جوانان در جبهه بوديم. شهداي دفاع مقدس پيرمرد نبودند،همه جوان بودند.

- منظورم جوان هاي فعلي است كه بعضي ازاعتقادهاشان فرق كرده ؟

با برپايي مراسم هر ساله عاشورا و تاسوعا به همت جوانان در مي يابيم كه هنوز مسائل اعتقادي و مذهبي رنگ خود را نباخته است و ارزشهاي اسلامي در ميان جوانان از مقام بالايي برخوردار است.

- آنهايي كه انقلاب كردند درحال حاضر كم توقع اند و آنهايي كه آن زمان نبودند حال پرتوقع " نظرتان درباره اين جمله چيست؟

همچون رابطه پدر و فرزندي است.ما خود در آن زمان زيسته ايم و ازاوضاع و احوالي كه در آن زمان در جامعه حاكم بود آگاه هستيم و به اين موضوع واقف بوديم كه چگونه در دوران پهلوي درامدهاي نفتي و سرمايه هاي كشور صرف عياشي ها و خوش گذراني هاي دربار مي شد و دردي از جامعه را دوا نمي كرد.به جا بود كه در چنين شرايطي كه تنها براي افراد خاص تعبيه شده بود،ديگران از نعمت دستاوردهاي اندك حكومت بي نصيب بودند.اما به بركت وجود انقلاب اسلامي جوانهاي امروزي با مشاهده فيلمها و دسترسي به ماهواره ها و ايتنرنت و وفور امكانات رفاهي به طبق بر توقع آنان افزوده شده است.

***

دوشنبه|ا|14|ا|بهمن|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]

[مشاهده در: www.isna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]