واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پايان خونين ازدواج خياباني يك روز قبل از طلاق خبرگزاري فارس: مرد جوان، يك روز قبل از اينكه به دادگاه برود تا همسرش را طلاق دهد، او را با روسري به قتل رساند. به گزارش خبرنگار حوادث فارس، روز 9 مهرماه امسال، مرد جواني در كلانتري 130 نازيآباد حضور يافت و مدعي شد كه ساعاتي قبل همسر خود را به قتل رسانده است. مأموران با حضور در خانه اين مرد، با جسد همسر وي رو به رو شدند كه با روسري خفه شده بود. متهم با دستور مقامات قضايي دستگير شد تا تحقيقات در اين زمينه آغاز شود. متهم به قتل، در تحقيقات مدعي شد كه كمتر از 2 سال قبل با همسرش ازدواج كرده بود كه به خاطر ظنين شدن به او درباره مسائل اخلاقي او را به قتل رسانده است. با اعترافات صريح متهم، قرار مجرميت وي از سوي دادسراي جنايي تهران صادر و پرونده براي رسيدگي به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد كه صبح امروز به رياست قاضي محمدسلطان همتيار برگزار شد. نماينده دادستان با اشاره به كيفرخواست صادره، بزه انتسابي به متهم را محرز دانست و خواستار مجازات وي شد؛ اوليايدم نيز خواسته خود را قصاص متهم عنوان كردند. در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام قتل همسرش را قبول دارد، گفت: حدود 15 ماه بود كه با همسرم ازدواج كرده بودم و يك پسر 3 ماهه داشتيم؛ با همسرم در خيابان آشنا شده بودم و مدتي بعد از آشنايي، به او پيشنهاد ازدواج دادم كه او هم قبول كرد. وي ادامه داد: مدتي بعد از ازدواج به رفتارهاي او مشكوك شدم و احتمال دادم كه او با افرادي رابطه داشته باشد؛ وقتي به تعقيب او پرداختم، فهميدم او با يك پسر كه قبلا با او دوست بوده، رابطه دارد. به كلانتري و دادگاه شكايت كردم اما چون مدرك مستندي نداشتم، نتوانستم حقانيت خود را ثابت كنم. متهم گفت: روز حادثه داخل خانه به شدت با همسرم درگيري لفظي داشتم و بعد از آن به اتاق خواب رفتم؛ همسرم هم به دنبالم آمد و قصد دلجويي از من داشت؛ چند ثانيه بدون اينكه حرفي بزنيم به هم خيره شديم و من به سمت كمد لباس رفتم و يك روسري برداشتم. وي افزود: سميرا كه متوجه نيت من شده بود، شروع به التماس كرد اما من بدون توجه به او روسري را دور گردنش انداختم؛ چند لحظه بعد روسري را باز گردم اما او هنوز جان داشت؛ دوبار ديگر اين كار را انجام دادم تا مطمئن شدم او تمام كرده است. ناصر با بيان اينكه قبلا هم اين موضوع را به خانواده او گفته بودم، گفت: يك بار او خانه را ترك كرد و با حالت قهر به خانه پدرش رفت و من به دنبال او رفتم؛ قصد داشتم او را طلاق دهم اما خانوادهاش مرا به مدارا با او ترغيب كرد. اما ديگر تحمل من تمام شده و قرار بود فرداي روز حادثه به دادگاه برويم و از هم جدا شويم اما نشد. بعد از اظهارات متهم، قاضي همتيار ختم جلسه را اعلام و صدور حكم را به بعد از مشورت با مستشاران دادگاه موكول كرد. انتهاي پيام/ب
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 868]