واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مقتول به من فحاشي كرد، او را كشتم خبرگزاري فارس: جواني كه در درگيري پسر جواني را به قتل رسانده است، مدعي شد كه مقتول به او بد نگاه كرده و فحاشي كرده است و به همين دليل با او درگير شده و وي را كشته است. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، شامگاه 28 اسفند 87، مأموران پليس بخش گلستان از توابع رباط كريم از فوت مشكوك جواني در يكي از بيمارستانهاي اين شهر باخبر شدند. مأموران با حضور در بيمارستان متوجه شدند كه اين جوان بر اثر اصابت چاقو به ناحيه گردن به قتل رسيده است و عوامل اورژانس وي را به بيمارستان منتقل كردهاند. ساعتي بعد، مأموران تحقيقات خود براي شناسايي عامل اين قتل را آغاز كردند و با اظهارات دوستان مقتول، مشخص شد فردي به نام مجتبي، عادل را به قتل رسانده است. بعد از گذشت 3 روز از وقوع قتل و دقيقاً اولين روز سال جاري، متهم به قتل دستگير شد و به ارتكاب قتل عادل، اعتراف كرد. جلسه رسيدگي به اين پرونده، امروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد و اوليايدم با شكايت مجدد از متهم، تقاضاي خود را قصاص اعلام كردند. سيدمصطفي سيدحسيني، نماينده دادستان با بيان اينكه، با توجه به اقرار صريح متهم، نظريه پزشكي قانوني، شكايت اوليايدم و گزارش مرجع انتظامي، بزه انتسابي به متهم محرز است، تقاضاي مجازات متهم را اعلام كرد. در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و با بيان اينكه اتهام قتل را قبول ندارد، افزود: شب حادثه با موتور و به همراه دوستم به سمت خانه دايي من در حركت بوديم كه از فاصله دور متوجه شدم، مقتول به من نگاه ميكند. وقتي به او نزديك شدم، شروع به فحاشي كرد كه من ابتدا تصور كردم با شخصي ديگر است. اطراف را نگاه كردم و وقتي مطمئن شدم كه به من فحاشي ميكند، به سمت او رفتم و با هم درگير شديم. او هم با چاقو به طرف من آمد و در همين حين يكي از شاهدان كه در دادگاه حاضر است، با مشت به صورت من ضربه زد. عينك من روي زمين افتاد و ديد خوبي نداشتم، چند نفر روي سر من ريختند و من را كتك زدند. سوار موتور شديم و خواستيم از آنجا فرار كنيم كه مقتول دوباره فحاشي كرد و اين بار من با پا ضربهاي به سينه او زدم كه روي زمين افتاد. دست من را گرفته بود و من دستم را كه چاقو در آن بود، كشيدم و بعدا از طريق دوستم فهميدم كه چاقوي من به گردن مقتول كشيده شده و او مرده است. من عينك نداشتم و متوجه نشدم كه در آن لحظه، مقتول با چاقوي من زخمي شد يا شخص ديگري. آنجا خلوت بود و من شاهدي براي تأييد اظهارات خود ندارم. قاضي گفت: اما دوست شما كه مدعي ميشوي همراه تو بوده است، در تحقيقات اظهار كرده است كه در درگيري، ابتدا شما چاقو را درآوردي. متهم در جواب گفت: دوستم دروغ ميگويد. بعد از اظهارات متهم، حميد، يكي از شاهدان حادثه در جايگاه قرار گرفت و در تشريح حادثه گفت: شب حادثه با دوستم مقابل مغازهاي ايستاده بوديم كه متوجه درگيري بين متهم و مقتول شدم و در يك لحظه، متهم با چاقو به گردن مقتول ضربه زد و با موتور فرار كرد. بعد از آن، با موتور، مقتول را به سمت بيمارستان بردم كه قبل از رسيدن به بيمارستان، فوت كرد. وحيد، ديگر شاهد حادثه كه به همراه حميد در صحنه حضور داشته است، در جايگاه قرار گرفت و اظهارات ديگر شاهد حادثه را تأييد كرد و مدعي شد كه هيچكس با متهم درگير نشد. هر 2 شاهد اظهار كردند كه در دست مقتول چاقو نديدند. در ادامه جلسه وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از موكل خود گفت: موكل من به علت ديد كم و همچنين ترساندن مقتول، از چاقو استفاده كرده است. بعد از حادثه نيز حميد، مقتول را كه هنوز زنده بود، با موتور به سمت بيمارستان برد ولي در مسير با پرايدي تصادف كرد و بدون اينكه به مقتول كمك كند، از صحنه گريخت. مقتول حدود يك ساعت در صحنه ماند و زماني كه عوامل اورژانس به آنجا رسيدند وي فوت كرده بود. بعد از اظهارات وكيل مدافع، حميد در جواب اظهارات وي گفت: عادل قبل از تصادف فوت كرده بود و به همين دليل از پشت موتور روي زمين افتاد. در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاع خود گفت: من قصد نداشتم با چاقو ضربهاي بزنم. قاضي تردست، ختم جلسه را اعلام كرد و بعد از مشورت با اعضاي دادگاه، متهم را به خاطر مباشرت در قتل عمدي، به قصاص محكوم كرد. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]