تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):پرخورى و سستى اراده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرت، از عوامل بازدارنده و كند كننده ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845542475




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تأثير آموزش هاي پيش از ازدواج در كاهش طلاق


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تأثير آموزش هاي پيش از ازدواج در كاهش طلاق
خبرگزاري فارس:نتايجي كه از بررسي روابط زوجين ناسازگار به دست آمد نشان داد كه اين زوجين مهارت‌هاي ارتباطي نداشتند و توانايي حل مسئله در آنان ضعيف بود؛ اين مسائل، زماني شدت مي‌يافت كه صحبت از خانواده‌ها بيشتر مي‌شد. يا اگر هر يك از زوجين، از «ما»سخن مي‌گفت به‌طوري كه خانواده‌اش را هم دربرمي‌گرفت


دكتر منصوره السادات صادقي، عضو پژوهشكده خانواده دانشگاه بهشتي و دكتراي رشته روان‌شناسي عمومي است. رساله دكترا و كارهاي پژوهشي او بر موضوع خانواده و روابط زوجين تمركز دارد. دكتر صادقي غالباً به بحث‌هاي فرهنگي، سبك‌هاي تربيتي والدين و خانواده‌هاي ايراني، طلاق، الگوهاي ارتباطي كلامي و غيركلامي زوجين در ايران مي‌پردازد؛ تشكيل كارگاه‌هايي در خصوص مسائل زوجين با توجه به ديدگاه‌هاي فرهنگي بومي و چگونگي روابط با خانواده همسر، از جمله فعاليت‌هاي تخصصي ايشان به‌شمار مي‌آيد.

روان‌شناسان در خصوص پيامدهاي طلاق، بحث‌هاي زيادي داشته‌اند؛شاخص‌هاي علمي در كشور ما از چه مبنايي تبعيت مي‌كنند و چه ميزان بومي هستند؛ اين شاخص‌ها در جامعه آماري چگونه به كار گرفته مي‌شوند و ريشه‌ها و پيامدهاي طلاق را چگونه مي‌توان به دست آورد؟

ريشه‌هاي طلاق با پيامدهاي طلاق تفاوت دارد. در مورد بررسي علل طلاق كار زيادي البته با ابزارهاي مدون غربي صورت گرفته است كه خاص فرهنگ بومي ما نيست، مگر اينكه برخي مطالعات كيفي مانند مصاحبه‌با زنان و مرداني كه با اين موضوع درگيرند و همچنين تحقيق در پرونده‌هاي ايشان، به‌طوري كه بتوان بدان‌ها استناد كرد را مورد بررسي قرار داد.

در مورد پيامدهاي طلاق نيز كارها بيشتر به صورت كليشه‌اي بوده است و بيشتر نتايج و عواقب طلاق را در غرب مورد بررسي قرار مي‌دهد. اما اخيراً در مورد پيامدهاي طلاق در فرهنگ ماكه با دين درآميخته است، نيز تحقيق‌هايي صورت گرفته است. اسلام طلاق را به عنوان آخرين راه معرفي مي‌كند. قوانين كشور ما نيز در خصوص مسئله طلاق، با قوانين ديگر كشورها تفاوت دارد بنابراين پيامدهاي طلاق در كشور ما با كشورهاي غربي متفاوت خواهد بود.

البته شباهت‌هايي نيز وجود دارد اما طلاق در جامعه ايران كه جامعه‌اي خانواده‌گراست، پيامدهاي مخرب‌تري خواهد داشت. برخي جوامع شرقي جمع‌گرا هستند و در جوامع غربي فردگرايي مطرح است و ايران، خانواده‌گراست. انسجام خانواده در ايران موجب مي‌شود، پيامدهاي طلاق، خانواده‌ها را بيشتر تحت تأثير قرار ‌دهد.

كارهاي تحقيقاتي به اين سو هدايت مي‌شوند كه برخي شاخص‌ها را با توجه به فرهنگ بومي ايران ارائه دهند. مطالعات كيفي (اعم از كوتاه‌مدت و بلندمدت) در راستاي شناخت پيامدهاي طلاق بر اعضاء خانواده صورت مي‌گيرد، اما هنوز راه درازي در پيش است. پژوهشكده خانواده در دانشگاه شهيد بهشتي به عنوان، پژوهشكده‌اي بين‌رشته‌اي درصدد است كه از ديدگاه‌هاي حقوقي،‌سياست‌گذاري و جامعه‌شناختي، پديده طلاق را رصد كند ان‌شاء‌الله بتواند با حمايت سازمان‌هاي درگير مسئله تحقيقاتي را براي رسيدن به شاخص‌هاي درست انجام دهد.

به هر حال با توجه به اينكه طلاق پديده‌اي چند بعدي است و بعد رواني نيز يكي از ابعاد بااهميت آن است، اغلب مطالعات نيز در خصوص اين بعد و پيامدهاي آن بر افراد صورت گرفته است، در تحقيقاتي كه روي زوج‌ها انجام داده‌ايد، عواملي را شناسايي كرده‌ايد. آيا اين عوامل شبيه عوامل طلاق در كشورهاي ديگر است يا عوامل خاصي در جامعه ايراني زمينه طلاق مي‌شود؟

تغييراقتصادي،تغيير نقش‌ها، تغيير در شبكه اجتماعي، تغيير روان‌شناختي و جسماني از جمله پيامدهايي است كه در تحقيقات به آنها توجه شده است. در مورد پيامدهاي فردي و اجتماعي مسئله طلاق، دو بحث وجود دارد؛ خانواده به عنوان پايه و نهاد جامعه است. يعني سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است. پيامدهاي فردي طلاق براي افرادي كه خودشان نيز درگير مسئله طلاق هستند، بسيار گسترده است و به‌طور كلي به چند دسته تقسيم مي‌شود: پيامدهايي كه با تغييرات روابط اجتماعي صورت مي‌گيرد، مانند تغيير نقش‌ها و مسائل اقتصادي و تغييرات شخصي و فردي و بعدهاي روان‌شناختي.

طلاق در روابط اجتماعي نيز تأثير مي‌گذارد، يعني روابط فرد با خويشاوندان و دوستان همسر و خود فرد نيز، متناسب به اينكه چقدر طلاق در آن شبكه خويشاوندي و دوستي مطروداست، محدود مي‌شود.

در بعد تغيير نقش‌ها پس از طلاق، افراد يا به سمت خانواده‌هاي تك‌والدي كشيده مي‌شوند و يا اينكه فردي‌كه قبلاً فقط كمك‌خرج خانواده بود، بعد از طلاق سرپرست خانواده مي‌شود و اين تغيير نقش، باعث تعارض مي‌شود. يا اينكه اگر والد سرپرست است، چگونه بايد شيوه سرپرستي فرزندو يا ملاقات طرف ديگر با فرزند را مديريت كند؟ اين مسائل به دليل فشارهايي كه ايجاد مي‌كند، تعارض‌هايي را به‌وجود مي‌آورد.

در بعد روابط دو نفر،‌متناسب با اينكه پيش از طلاق چه دوره‌اي را گذرانده باشند، پيامدهاي متفاوتي پديدخواهد آمد. يعني اگر روابط تيره بوده باشد، پيامدها نيز دشوارتر خواهند بود.

حتي براي پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها نيز مشكلاتي ايجاد خواهد شد. براي مثال ممكن است آنها و كودكان از حق ملاقات با يكديگر محروم شوند. در جامعه ما نقش پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بسيار كمرنگ است كه بايد پررنگ‌تر ديده شود.

در بعد اقتصادي نيز،هزينه‌هاي مالي بالاتر مي‌رود، نيروي كار نصف مي‌شود و همه اين مسائل موجب مي‌شوند سلامت رواني و عمومي فرد كاهش ‌يابد و به بيماري‌هايي از قبيل افسردگي،‌اضطراب، خودكشي و حتي بيماري‌هاي مزمن مانند سرطان و‌ام‌اس، دچار گردد.

بدون شك، در برخي شاخص‌ها شباهت‌هايي وجود دارد. اين پيامدها در همه جوامع قابل مشاهده است و نمي‌توان گفت چون تنها در غرب اتفاق افتاده، در ايران مورد بررسي قرار نگيرد. اما در مطالعات كيفي، اصل اين است كه كار با داده آغاز شود و نه فرض خاص؛ مخصوصاً مطالعاتي كه روش آنها بر اساس نظريات زمينه‌اي است،بايد داده‌ها را تحليلكرد و سپس نتايج را برشمرد. يعني اگر مطالعات به سمت گراندتئوري يا مطالعات خوشه‌اي پيش بروند، مسلماً نتايج بهتري به دست خواهد آمد.

ما در خصوص الگوي زوجين ناسازگار مطالعاتي كيفي فرهنگي انجام داده‌ايم. اين زوجين به پژوهشكده خانواده دعوت شدند و در محيط پژوهشكده كه امكانات خاص اندازه‌گيري دارد، روش‌هاي حل مسئله، تصميم‌گيري‌ها و نيز تغيير نقش‌هاي زوجين مورد پژوهش قرار گرفت.در بررسي الگوي ارتباطي زوجين ايراني مشاهده شد اگرچه برخي الگو‌ها با الگوهاي غربي شباهت دارند؛ اما الگوهايي نيز وجود دارد كه خاص ايرانياناست. مانندالگوي ارتباطي با خانواده همسر.

در ايران وقتي بي‌احترامي و حرمت‌شكني در مورد خانواده طرف مقابل به ميان مي‌آيد، نازسازگاري‌هايي شكل مي‌گيرد. اين مسئله، يا در كشورهاي ديگر وجود ندارد ويا به اين فراواني و به اين نوع نيست. اين عامل،شاخصي متمايز است. وقتي پرسشنامه‌ها را مورد بررسي قرار داديم،‌واريانس تفاوت در كشورهاي ديگر در مقياس رضايت جنسي بود؛اما واريانس تفاوت در ايران، روش برخورد با خانواده همسر است. هر چند بحث رضايت جنسي نيز بي‌شك مطرح مي‌شود.

نتايجي كه از بررسي روابط زوجين ناسازگار به دست آمد نشان داد كه اين زوجين مهارت‌هاي ارتباطي نداشتند و توانايي حل مسئله در آنان ضعيف بود؛ اين مسائل، زماني شدت مي‌يافت كه صحبت از خانواده‌ها بيشتر مي‌شد. يا اگر هر يك از زوجين، از «ما»سخن مي‌گفت به‌طوري كه خانواده‌اش را هم دربرمي‌گرفت، دعوا شديدتر مي‌شد، اما اگر منظور از «ما»، تنها زن و شوهر بودند، شدت دعوا بسيار كمتر بود.

در بحث طلاق نيز مي‌توانيم همين كار را انجام دهيم. يعني الگوهاي ارتباطي زوجيني كه به سمت طلاق مي‌روند و يا زوجيني كه از زندگي خود رضايت دارند را مورد بررسي قرار دهيم. مي‌توان الگوي ارتباطي زوجين ناسازگار را بررسي كرد، شايد زوجيني كه متقاضي طلاق هستند، الگوهاي ديگري داشته باشند. بايد توجه داشت كه در ايران زماني زوجين به كلينيك مراجعه مي‌كنند كه به طلاق نزديك هستند. يعني وقتي تنش‌ها بسيار زياد است.

در بحث آسيب‌هاي طلاق، عموماً زنان به عنوان افراد آسيب‌ديده‌تر معرفي مي‌شوند و بحث حمايت از آنانمطرحمي‌شود؟ آيا مطالعاتي علمي انجام شده است تا نشان دهد آسيبي كه مردان را تهديد مي‌كند، كمتر از آسيب‌هاي زنان است يا آنكه به مشكل مردان در مطالعات علمي توجه نمي‌شود؟

هر چه حمايت اجتماعي و حقوق طلاق براي مردان بيشتر باشد، ابعاد آسيب براي زنان بيشتر مي‌شود. از طرف ديگر، اين امربه نگاه فرهنگي جامعه،بستگي دارد. براي مثال در جامعه ايران، درباره زنان مطلقه، نگرش منفي وجود دارد و بنابراين پيامدهاي منفي بيشتري براي آنان وجود خواهد داشت. عامل ديگر نقش مطالعات در اين زمينه و توجهي است كه به مادر شده است. به عنوان نمونه مطالعاتي كه در زمينه رابطه والدين – كودك صورت گرفته است بيشتر اين مطالعات بر نقش زنان تمركز دارد؛ مانند نقش مادر به عنوان جهان كودك و عدم توجه به نقش پدر.

از سوي ديگر در پيامدهاي بررسي شده نتايج مطالعات نشان داده‌اند كه ميزان افسردگي پس از طلاقدر زنان در پنج سال اول بيشتر است و به عبارت ديگر انطباق و سازگاري كمتري با شرايط دارند و از طرف ديگر، اضطراب و استرس در مردان بيشتر ديده شده است.

ازدواج مجدد براي مردان راحت‌تر از زنان است. نگرشي كه در مورد زنان مطلقه وجود دارد، عوارض و پيامدهاي طلاق را براي آنان، چه از لحاظ مادي و چه از نظر معنوي سنگين‌تر مي‌كند. بسياري از زنان از جهت اقتصادي، تابع مردان هستند و اگر استقلال مالي و حق حضانت كودكان را از دست بدهند،‌افسرده خواهند شد.

امروز علل طلاق تا حدودي متفاوت از گذشته است؛ براي مثال خيانت يكي از عوامل طلاق است. شكل طلاق هم تا حدودي متفاوت شده است و به صورت توافقي انجام مي‌شود. آيا با اين تغييرات، باز هم مي‌توان گفت پيامدها و آسيب‌هاي طلاق، بيشتر دامن‌گير زنان است؟

پيامدها يا آسيب‌ها بستگي به عوامل متعددي دارد. سازگاري پس از طلاق بسته به اينكه كدام زوج متقاضي بوده است، ميزان تحصيلات، موقعيت مالي، تعداد فرزندان، ازدواج مجدد، شبكه حمايت اجتماعي و ارتباطات افرد وابستگي زيادي دارد. به نسبت شرايطي كه هر يك از دو طرف دارند، پيامدهاي طلاق نيز متفاوت خواهد بود؛براي مثال اگر خيانت زن مطرح باشد يا طلاق به درخواست او باشد و استقلال اقتصادي نيز داشته باشد هر يك از اين شرايط، پيامدهاي طلاق را براي زوجين كاملاً متفاوت خواهد كرد.

البته تغييرات درخصوص قوانين مربوط به طلاق و پذيرفته شدن طلاق در ميان خانواده‌ها، پيامدهاي اين مسئله را دگرگون كرده است.

اين تغييرات چه روندي دارد؟ آيا به سمت بهبود است؟

پيامدهاي طلاق همچنان براي جامعه آسيب‌زاست. تفاوتي هم براي مرد يا زن يا فرزندانندارد. تغيير ماهيت به شرايط پيش از طلاق بستگي دارد؛شايد پيامدها در دوره‌اي براي زنان و در دوره‌اي براي مردان رو به بهبود باشد، اما در كل پيامدهاي طلاق بهبود نيافته است. حتي اگر مرد و زن طلاق را بپذيرند،اما طلاق هميشه براي فرزند و جامعه اثر مخرب خواهد داشت. بررسي‌ها نشان مي‌دهد مسئله طلاق تبعات كوتاه‌مدت و بلندمدت دارد. يعني كساني كه درگير طلاق مي‌شوند،‌ميزان خودكشي و فحشا در آنان بالاتر است و در فرزندان طلاق، ميزان بزه‌كاري، افت تحصيلي، ابتلا به بيماري‌هاي جسماني و رواني بيشتر است.

پس از طلاق نوعي نگرش منفي نسبت به ازدواج پديد مي‌آيد و به دليل نداشتن الگوي ارتباطي درست، طلاق در ازدواج‌هاي دوم نيز رخ مي‌دهد. اين دور مداوم وارد جامعه مي‌شود و پيامد مخرب بلندمدتي در پي خواهد داشت.

كشورهاي موفق در كاهش روندطلاق و پيامدهاي آن، چه تجربياتي داشته‌اند؟

كشورهاي موفق بيشتر بر پيشگيري و مهارت‌هاي پيش از ازدواج كار كرده‌اند. طلاق هست و نمي‌توان آن را انكار كرد. در خصوص فرزنداني كه ناسازگاري شديد داشته‌اند،نتايج پژوهش‌ها نشان مي‌دهد كه اين فرزندان در خانواده‌هايي زيسته‌‌اند كه مشاجرات والدين بسيار بالا بوده است. آيا اين مشاجرات بر روحيه فرزند بيشتر تأثير مي‌گذارد يا مسئله طلاق؟ نتايج بررسي نشان داد عوارض خانواده آشفته اگر بيشتر از عوارض طلاق نباشد، مشابه آن است.

بنابراين نمي‌توان گفت كاري كنيم كه طلاق وجود نداشته باشد، بلكه يكي از راه‌ها، آموزش مهارت‌هاي پيش از ازدواج است. اجباري شدن مشاوره‌هاي ازدواج و دادن گواهي‌نامه ازدواج به زوجين، تأثير بسياري در كاهش طلاق خواهد داشت. بيشترين ميزان طلاق در پنج سال نخست زندگي مشترك، اتفاق مي‌افتد، به همين دليل شناخت كافي از يكديگر و گذراندن مهارت‌هاي ارتباطي، بسيار كمك‌كننده خواهد بود. فرزندان طلاق نيز برخي الگوهاي ارتباطي را از والدين خود آموخته‌اند و گمان مي‌كنند الگوهاي ارتباطي همان است كه در خانواده ديده‌‌اند.

آنها روي گواهي‌نامه ازدواج سرمايه‌گذاري كرده‌اند و در كنار خانه‌هاي سلامت،‌اورژانس‌هايي قرار داده‌اند. براي مثال‌در كشورهاي امريكا، انگليس و ايسلند، در اين خصوص بسيار كار مي‌كنند. در كشورهايي كه شبكه سلامت روان به‌طور جدي در آن كشورها فعال است، بيشتر بر پيشگيري تأكيد مي‌شود تا درمان. براي مثال اولين مرحله، دادن اطلاعات به مردم است و به جاي مداخله، مهارت‌آموزي را گسترش داده‌اند، يا به فرزندان طلاق آموزش‌هاي لازم را ارائه مي‌دهند.

هر چند اين بحث‌ها خيلي مهم است، اما ما عوامل بيروني را در نظر نمي‌گيريم. عوامل بيروني مانند رسانه و تأثير آن بر گسترش تنوع‌طلبي و خيانت، عامل اصلي طلاق در كلان‌شهرها به‌شمار مي‌رود، هر قدر هم كه مهارت داده شود، باز مسائل ديگر وجود دارند. اين اقدامات كاهش‌دهنده‌اند، اما عوامل بيروني مانند بحث‌هاي سنت و مدرنيته نيز طلاق را افزايش مي‌دهند.

مدرنيته در غرب اتفاق افتاده است، اما طلاق در آنجا تا نقطه‌اي بالا رفت و پس از آندر حال كاهش است. هر چند ميزان طلاق در كشور ما بسيار پايين‌تر است، اما نمودار طلاق نسبت به ازدواج بالاتر رفته است. مطالعات، نشان مي‌دهند بيشترين علت طلاق در ايران،ضعف الگوي ارتباطي ميان زوجين است. براي مثال يكي از عمده‌ترين دلايل خيانت، به غير از موارد اعتقادي، سرد شدن زوجين از يكديگر و وقوع طلاق عاطفي است.

شايد يكي از عوامل، عامل بيروني باشد، اما واريانس كوچكي دارد و بيشتر به ميزان اعتقادات زوجين و نيز روابط متقابل آنهاو چگونگي تأمين روابط عاطفي بين زوجين بازمي‌گردد. جالب است اگر به اين نكته اشاره شود كه بخشندگي در خانواده‌هاي ايراني كه به سمت طلاق پيش مي‌روند بسيار كمرنگ شده است، در حالي كه در جوامع غربيدرباره اين مسئله و بحث تعهد به صورت جدي كار مي‌شود.

براي مثال در مورد خيانت، بحث تعهد پايين آمده است و ما هم روي آن كم كار كرده‌ايم. اكنون در غرب درباره دو بحث بخشودگي و تعهد به شدت كار مي‌شود و همين امر موجب كاهش طلاق شده است. مسائل سنت و مدرنيته، در كشور ما در يك دوره گذار قرار دارد و بايد سعي شود اين دوره گذار را به خوبي پشت سر بگذرانيم. ما در ميان سنت و مدرنيته سردرگم‌شده‌ايم. والديني داريم كه فرزندانشان ناراضي هستند، تحقيقات، نشان مي‌دهنداگر تعاملات مثبت و سازنده والدين و فرزند صحيح باشد، انتقال ارزش‌ها به‌خوبي صورت مي‌گيرد. تعارض‌هاي هويتي كه كم‌كم در حال شكل گرفتن است، به دليل خانواد‌گي در ايران، به ارتباط ميان والدين و فرزندان بازمي‌گردد.

ما بايد براي خانواده ارزش زيادي قائل شويم و به همين دليل بايد به تعامل و ارتباطاعضاي خانواده، بيشتر توجه كنيم؛ چه با فرزند، چه با همسر و چه با شبكه ارتباطي خانوادگي.

ما ارتباط را رها كرده‌ايم و بر موضوعات تمركز داريم. هرچه رابطه‌اي كه ميان اعضاي خانواده وجود دارد، كمرنگ‌تر شود، تنوع‌طلبي و خيانت بيشتر

خواهد شد و فاصله فرزند از والدين و انتقال ارزش‌هاي سنتي، ديني و فرهنگي كمتر خواهد گرديد. فرزند ما به سمت افرادي جلب خواهد ‌شد كه فكر مي‌‌كند حرف او را بهتر مي‌فهمند، در حاليكه آن فرد از لحاظ ارزشي و ديني، با ارزش‌هاي خانوادگي تفاوت بسياري دارد.

آيا آمار جديدي از ازدواج مجدد زنان و مردان طلاق گرفته، در دست هست؟

جديدترين آمار را در دسترس ندارم. اما طبق تجربه باليني، متأسفانه برخي افراد كه هنوز دوره پس از طلاق را نگذرانده‌اند‌، دوباره ازدواج مي‌كنند. حتي اگر دوره طلاق را هم گذرانده باشند، چون مهارت‌هاي زندگي مشترك را نياموخته‌اند، دوباره وارد پروسه ديگري مانند ازدواج قبلي‌شان مي‌شوند.

در ازدواج دوم، دو مؤلفه، اهميت دارد: اول اينكه دوره انتقالي گذرانده شود تا سازگاري صورت گيرد و افراد بتوانند انتخاب درستي داشته باشند. دوم در اين مرحله فرد جديدي وارد زندگي مي‌شود، كه در مقايسه با ازدواج قبلي، ويژگي‌هاي مثبتي دارد. همين امر، موجبمي‌شود كه اوانتخاب ‌شود، اما وقتي زندگي شكل مي‌گيرد، به خلقياتي برمي‌خورند كه قابل پيش‌بيني نيست و اين ازدواج نيز به طلاق مي‌انجامد و مشكلات بيشتري مانند خودكشي و نگاه منفي ديگران را پديد مي‌آورد. بنابراين اين افراد بايد برخي مهارت‌ها و الگوها را بياموزند و اشتباهات و خطاهاي خود را كنار بگذارند و طرز صحيح برخورد را ياد بگيرند تا ازدواجشان پايه درستي داشته باشد.

تجربه باليني نشان مي‌دهد ازدواج‌هاي مجدد وجود دارد، اما متأسفانه طلاق‌هاي مجدد نيز زياد شده است. در كشورهاي ديگر، ازدواج مجدد زياد صورت مي‌گيرد، اما نيمي از آنها به طلاق مي‌انجامد، حتي گاهي اين اتفاق مي‌افتد كه افراد در ازدواج‌هاي بعدي، به اين نتيجه مي‌رسند كه كاش ازدواج اول را رها نكرده بودند. يعني گاهي شرايط در ازدواج‌هاي دوم، به گونه‌اي است كه از ازدواج اول به مراتب دشوارتر و غيرقابل تحمل‌تر مي‌شود. البته شايد واقعاً اين‌طور نباشد و چون فاصله‌اي زماني از ازدواج اول بوده است، جدايي و سردي اوليه برايش كمرنگ‌تر شده، و گمان مي‌كند در ازدواج اول شرايط بهتري داشته است.

يكي از ابزارهايي كه ما براي كاهش آسيب‌ها استفاده مي‌كنيم، اورژانس‌هاي اجتماعي است. چه ابزارهاي ديگري وجود دارد و آيا اين كاربايد به شكل دولتي باشد؟

آنچه در ايران كاربرد دارد، تأكيد بر شبكه خويشاوندان است،البته نه آنكه براي خانواده، دردسر ايجاد شود، بلكه منظور از حمايت اجتماعي، حمايت‌هاي معنوي و فرامادي است. براي مثال، همكاري در نگهداري فرزند، همدلي‌هايي كه زوجين به آنها نياز دارند، يا كمك‌به گذراندن دوران پس از طلاق. اين شبكه كه به‌خصوص در جامعه ايران توسط خانواده پايه‌ريزي مي‌شود، مي‌تواند كمك‌كننده باشد. در برخي مناطق از كشورهايي مانند كره يا آلمان شرقي شبكه حمايتيدولتي شده‌است. يعني براي افراد پس از طلاق، و به‌خصوص زنان شبكه اجتماعي ايجاد كرده‌اند كه پيامدهاي طلاق در بين آنان را كمتركنند كه البته موفق هم بوده‌اند.

براي مثال مهدكودك‌هايي براي اين خانواده‌ها تأسيس كردند كه بتواند آموزش‌هاي خاصي را به فرزندان طلاق بدهد و دولت از لحاظ مالي اين‌مهدها را حمايت مي‌كند. در مورد پدرهايي كه فردي نيست از فرزندانشان مراقبت كند، مراكزي براي حمايت و مراقبت راه‌اندازي كرده‌اند، حمايت‌هايي براي اشتغال زنان مطلقه وجود دارد، ساعات كار طوري برنامه‌ريزي شده است كه چنين افرادي به‌صورت نيمه وقت كار كنند،تا بتوانند وقت بيشتري براي گذارندن با فرزندان خود داشته باشند.

ما مي‌توانيم در سازوكارهاي اورژانسي از آن كشورها الگو بگيريم. شبكه حمايتي خانواده و دوستان و عيني كردن آن نيز مي‌تواند يكي از ابزارها باشد. براي مثال سيستم فرزندپروري را راه بيندازيم، زيراپس از طلاق، روابط والد با فرزند سخت‌تر مي‌شود و سخت‌گيري‌ها يا سهل‌گيري‌هاي افراطي والد نسبت به فرزند بيشتر خواهد شد. گزارش‌هايي كه در صفحه‌هاي حوادث درج مي‌شود، فرزندهايي را نشان مي‌دهد كه در خانواده‌هاي ناتني بزرگ شده‌اند و به سيستم حمايتي نياز دارند.

آيا اين اقدمات، خود تأثيري بر بالا رفتن آمار طلاق ندارد؟ آيامداخله حداكثري دولت‌هاي رفاهي، سبب نمي‌شود كه خانواده گسترده در حل معضلات خود تضعيف شود؟

سيستم‌هاي حمايتي در جوامع شرقي مانند كشور كره كه كشوري جمع‌گراست شكل گرفته است. پذيرفتن آسيب‌ها و پيامدهاي طلاق و كنار آمدن با آسيب‌هاي اجتماعي به بهانه ترس از زوال خانواده، منطقي نيست. ممكن است يكي از ابعاد طلاق، وجود سيستم رفاه اجتماعي باشد، اما پيامدهاي طلاق به قدري بزرگ‌تر و مخرب‌تر است كه نمي‌توان تنها به اين دليل از حمايت‌ها چشم پوشيد،زيرا حمايت‌از افراد پس از طلاق ممكن است تنها يكي از دلايل طلاق باشد نه همه دلايل؛ اگر بتوانيم عوامل ديگر را كنترل كنيم، واريانس عواملي مانند سيستم‌هاي حمايتي بسيار پايين مي‌آيد؛ اما در پيامدهاي طلاق، واريانس سيستم‌هاي رفاه اجتماعي، بسيار بالاست. براي مثال اگر فرض كنيم مادري كه نان‌آور خانواده است، نتواند از اين حمايت‌ها استفاده كند، آشفتگي‌هاي ديگري را پديد خواهد آورد. پيامدهاي وجود فرزند طلاقي كه از حمايت محروم است، براي جامعه و فرد بسيار مخرب‌تر خواهد بود.

خانواده‌هاي هسته‌اي در كلان‌شهرها بيشتر هستند و به دليل شاغل بودن هر دو والد، خانواده هسته‌اي افزايش مي‌يابد. منظور از شبكه حمايتي آن است كه خويشاوندان و خانواده اصلي بتوانند از اين فرد حمايت كنند و يا اينكه حداقل او را طرد نكنند. آيا سيستم‌هاي سنتي مثل حكميت و يا سيستم‌هاي مدرن مثل مشاوره، مي‌توانند غير از پيشگيري از طلاق، تأثير ديگري هم داشته باشند؟

در قرآن و احاديث ما بحث حكميت پررنگ است كه متأسفانه در جامعه ما زياد بدان توجه نمي‌شود، در حاليكه براي مثال در كشورهاي غربي، حكميت باعث كاهش پيامدهاي پس از طلاق شده است. منظور هم از واسطه‌گري در طلاق، اين است كه خانواده‌ها درباره طلاق، تغيير نقش‌ها و محروم نشدن فرزندان طلاق از ديدار والدين آموزش داده شوند. به والدين توضيح داده شود كه يكديگر را تخريب نكنند. ممكن است والد سرپرست اجازه ديدن فرزند را به والد ديگرندهد، بنابراين بايد ديدارها تنظيم شوند.

خود والدين برنامه‌اي داشته باشند كه اگر دوست داشتند با خويشاوندان هم ارتباط داشته باشند. اينها مواردي است كه واسطه‌گري در طلاق انجام مي‌دهد و بسياري از پيامدهاي طلاق را كم مي‌كند. واسطه‌گري نيز از طريق مراكز مشاوره‌اي كه مهارت داشته باشند، مديريت مي‌شود. گاهي ممكن است خانواده‌ها مهارت حكميت و واسطه‌گري را نداشته باشند. واسطه‌ها بايد حتماً متخصص باشند تا فرآيند طلاق راحت‌تر گذرانده شود. ما تنها نياز داريم كه اين واسطه‌گري براي ما هم به صورت تخصصي اتفاق بيفتد. يكي از ابزاري كه مي‌تواند كمك‌كننده باشد، واسطه‌گري افراد متخصص است. طلاق يك فرايند است و هرچه بتوان اين فرآيند را مديريت كرد، پيامدهاي منفي آن كمتر مي‌شود.

گاهي در فرآيند طلاق، اطاله دادرسي اتفاق مي‌افتد، اما اگر طلاق توافقي باشد، گرايش به طلاق راحت‌تر است. اطاله دادرسي مي‌تواند با گسترش زمان منازعه، موجب كدورت و تنفر بيشتر ‌شود؛اما چه بساطلاق توافقي به قدري سريع اتفاق ‌‌افتد كه طرفين به طلاقي تن دهند كه قابل پيشگيري بوده است. شما چه مدلي را پيشنهاد مي‌كنيد؟

توصيه مي‌كنم پيامدهاي اين‌گونه طلاق‌ها مورد بررسي دقيق‌تر قرار بگيرد. طلاق پيامدهاي مخربي دارد و بعد از مرگ يكي از عزيزان، طلاق دومين حادثه‌اي استكه از بعد روان‌شناختي بيشترين تأثير را بر افراد برجاي مي‌گذارد و از جمله آسيب‌هاي اجتماعي بزرگ به‌شمار مي‌آيد.با واسطه‌گري در طلاق، سودها و زيان‌هاي طلاق براي افراد روشن مي‌شود و براي اين افراد جلسات مشاوره در نظر مي‌گيرند تا اگر اختلاف يا آسيبي وجود دارد، بتوان روي آن كار كرد.

اگر افراد بعد از اين جلسات باز هم به اين نتيجه رسيدند كه طلاق بهترين راه‌حل است، لااقل پيامدهاي طلاق را از ابعاد اجتماعي، معنوي و حقوقي مي‌دانند و سپس تصميم مي‌گيرند.

متأسفانه در كشور ما معضلات جنسي وجود دارد؛ نسبت طلاق با بحران جنسي چيست و روابط غيراخلاقي به چه ميزان پس از طلاق گسترش مي‌يابد. آيا نيازهاي جنسي مي‌تواند عامل مشكلاتي براي افراد پس از طلاق باشد.

يكي از آثار سوء طلاق، گسترش روابط جنسي غيرمتعارف است. مسلماً فشارهايي كه بر اين افراد وارد مي‌شود، يا آشفتگي‌هايي كه از لحاظ روحي و رواني و به دليل احساس تنهايي پديد مي‌آيد، منجر به شكل‌گيري اين‌گونه روابط مي‌شود وممكن است خانواده ديگري رانيز بهسمت آشفتگي بكشاند. همچنين نوع ديگري از ازدواج هم رواج مي‌يابد كه در آن پسران جوان مجردبا زنان مطلقه رابطه جنسي برقرار مي‌كنند و با آنها ازدواج مي‌كنند كه اين ازدواج‌ها به شكست مي‌انجامد. اين نوع ازدواج، در اوايل به لحاظ بعد عاطفي، اجتماعي و نيازهاي جنسي‌، تا حدودي طرفين را تأمين مي‌كند، اما پس از چند سال متوجه مي‌شوند كه هيچ تناسبي ميان آنانوجود ندارد و خانواده آشفته ديگري شكل گرفته است.

توجه به اين نكته ضروري است كه روابط جنسي زودهنگام فرزندان طلاق را نيز تهديد مي‌كند. به دليل تغيير ساختار خانواده و ايجاد نگرش منفي به ازدواج در ميان فرزندان طلاق، ممكن است به برخي روابط جنسي زودهنگام ‌تمايل بيشتري پيدا كنند.

براي پيشگيري، چه عواملي را بايد در نظر گرفت؟

بحث جمعيت‌شناختي و سن ازدواج، از جمله عوامل مهم به‌شمار مي‌آيد. اينكه ازدواج چندم فرد باشد و آيا فرزندي داشته باشند يا خير نيز اهميت دارد. عوامل فرهنگي، عوامل مذهبي يا براي مثال، انتظاراتي كه خانواده‌ها از يكديگر دارند، نيز حائز اهميت است.

ازدواج در ايران چند حالت دارد: يا از طريق دوستي رخ مي‌دهد كه خانواده‌ها، گاه موافق و گاهي مخالف هستند؛ و يا اينكه با خواستگاري و هماهنگي هر دو خانواده و يا با مخالفت يك طرف مواجه است و يا براي فرار از خانواده ازدواج انجام مي‌شود.

در ايران، دوستي يا خواستگاري سنتي در صورتي مي‌تواند ازدواج خوبي را رقم بزند كه خانواده‌ها موافق باشند. بنابراين در مشاوره‌هاي پيش از ازدواج،برخانواده بسيار تأكيد مي‌شود و تا زماني كه خانواده‌ها موافق نباشند، ازدواج را پيشنهاد نمي‌كنيم.

بحث ديگر انتخاب همسر مناسب و بحث متناسب بودن افراد در جنبه‌هاي مختلف به خصوص اعتقادي است. بعضي از خانواده‌ها هستند كه دو طرف يكديگر را پسنديده‌اند، اما از لحاظ اعتقادي زياد متناسب نيستند. ممكن است اوايل گمان كنند كه زياد تأثيرگذار نيست، اما پس از مدتي اين مسئله منجر به ناسازگاري‌هاي شديدي مي‌شود. تأثير اين عامل به مراتب بيش از تفاوت تحصيلي و تفاوت سني است. ممكن است در جابه‌جايي سن زن و مرد، مشكلاتي پيش بيايد كه در مشاوره‌ها،آنان را از پيامدها آگاه مي‌‌كنيم،اما هيچ‌گاه به عنوان تنها عامل لحاظ نمي‌شود. اما خانواده و اعتقادات جزء عوامل بسيار مهم هستند.

در پايان اگر نكته ديگري هست، بفرماييد؟

در بحث طلاق، فرزندان اهميت بسياري دارند. البته اين بدان معنا نيست كه افراد با ناسازگاري و آسيب‌هاي فراوان نبايد تنها به خاطر فرزندانشان زندگي مشترك راتحمل كنند، اما خانواده‌ها و سياست‌‌گذاران بايد آسيبي كه فرزندان طلاق از طلاق مي‌بينند، را مورد توجه قرار دهند. آسيب طلاق براي فرزندان در خانواده‌هايي كه فرزندان زير 18 سال دارند،بسيار زياد است و جلسات مشاوره براي كم كردن اين آسيب‌ها ضرورت دارد.

منبع : دفتر مطالعات و تحقيقات زنان

انتهاي متن/

سه|ا|شنبه|ا|11|ا|بهمن|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1374]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن