آب آلوده و خطر بيماري هاي پوستي در روستاي ورقنه

واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: آب آلوده و خطر بيماري هاي پوستي در روستاي ورقنه
زمستان است و بادهاي سرد زمستاني در ميان گيسوان درختان سپيدار جاده خودنمايي كرده و شاخ و برگ درختان را پريشان به اين سو و آن سو مي برند.

هواي مطبوع و بسيار دل انگيزي در فضاي باران خورده روستا پيچيده و زمين به دم مسيحايي باري تعالي ديگر بار زنده شده است.

هر دمي كه از اعماق جان بر مي آيد بازدمي بهشتي را جايگزين مي كند و جان و روح آدمي نشاطي دو چندان مي گيرند.

تنها ساعتي چند از طلوع خورشيد سپري شده و آفتاب بي منت و بي بهانه دست گرمايش را بر تن درختان مي كشد و شاخه هاي باريك و ضعيف هر كدامشان با نسيمي روح افزا شانه مي شوند.

صداي شرشر آب از هر كجاي پيكره طبيعت به گوش مي رسد.

حالا ديگر از باران چند ساعت پيش خبري نيست و تنها زمين است و خورشيد و تن باران خورده طبيعت.

گويي پرستوهاي مهاجر در اين صبح دل انگيز دچار توهم شده و به گمان خود به پيشواز بهار آمده اند.

صداي پرستوها و كبك ها نام فضاي روستا را پر كرده است، گويي آن ها بوي آبي را حس كرده اند و اينك همگي به صورت دسته جمعي اطراف بركه كوچكي از تجمع اشك هاي آسمان گرد آمده اند.

شايد فضاي دل انگيز طبيعت، پرنده هاي كوچك را سرمست كرده كه آن چنان زيبا و شگفت انگيز با پاهاي باريك و لطيفشان بر زمين نرم باران خورده پاي مي كوبند و مي رقصند اين ها هم نمونه اي از طبيعت پاك و بكر روستايي است كه كمي بالاتر از روستاي گازرا واقع است.

اين روستا ورقنه نام دارد و در ميان حصار كوه ها و تپه هاي بسيار واقع است.

راه رسيدن به روستا بسيار پر مخاطره است.

تا رسيدن به راه فرعي روستا با وجود مسافت 76 كيلومتري مشكل چنداني نيست چرا كه تمام راه آسفالت و پر مخاطره است.

اما وقتي وارد فرعي واقع در سمت چپ جاده اصلي مي شويم تازه دغدغه هاي گذر از جاده 9 كيلومتري پرپيچ و خم و خاكي روستا خودنمايي مي كنند.

جاده بسيار پر پيچ است، گاهي با شيب بسيار به سمت پايين مي رود و گاهي در سربالايي شايد 70 درجه بايد راهي سرتپه شويم.

از قسمت هايي از راه جاده، دو تا مي شود گويا جاده اي كه جديد احداث شده جاده اي عريض تر و بهتري مي باشد كه به همت راه و ترابري در حال احداث است.

در حد فاصل بين دو روستاي مذكور، به هر كجاي طبيعت كه مي نگري رد پاي انسان به چشم مي خورد و تمام زمين به همت كار و تلاش روستاييان، درخت كاري شده است.

درختاني كه امروزه شايد بيش از صد سال از عمرشان مي گذرد و اينك ديگر اثري از صاحبان آن ها نيست، ديگر نشاني از دستان مهرباني كه روزگاري آبياري شان مي كرد باقي نمانده امروزه ديگر هر چه هست درختان فرسوده ديروز است كه امروز تنها خاطرات گذشته به دوش مي كشند و امروز بعد از عطشي 8 ساله ديگر نايي براي تنفس هواي تازه و باران خورده را ندارند....راهنماي همراهمان به زمين هاي زراعي كه اينك تنها درختاني خشكيده از آن به جا مانده اشاره مي كند و مي گويد: چند سال پيش، اين جا همه درخت بود، تا چشم كار مي كرد درخت بود و آباداني و سرسبزي اما امروز، اشاره اي به سمت مخروبه ها و تنه هاي خشكيده به جا مانده از درختان مي كند و ادامه مي دهد اين ها تمام ثمره عمر كشاورزان است كه جواني شان را در ياري درختان به يادگار گذاشته و مدفون كرده اند.

فراز و نشيب ها يكي يكي پس از ديگري طي مي شوند و سرانجام روستاي ورقنه در دره اي در حصار تپه ها چشم نوازي مي كند.

ابتداي روستا، شيب تپه را مي پيماييم و در حين عبور از قبرستان روستا وارد ميدان و محل تجمع اهالي مي شويم.

در همان بدو ورود بيشتر كودكان روستايي و جمعي از اهالي روستا بنا به رسم قديمي به پيشواز و استقبال ما آمدند.

در اين بين پسر جواني كه گويا دچار معلوليت ذهني است پيش مي آيد و اتومبيل را نگاه كرد و مي افزايد من مواظب ماشينتان هستم تا بچه ها روي آن خط نيدازند با تاييد بزرگان روستا، مسئوليت نگهداري چند ساعته از ماشين را به پسر جوان مي سپاريم و سري به ميان ورقنه مي زنيم.

روستا بافت قديمي دارد و كوچه هاي باريك، خانه هاي گنبدي با ديواره هاي كاهگلي، صداي دام هاي خانگي و بوي گوسفند از مشخصه هاي روستاست.

در ميدان روستا جنب حسينه استخري سيماني است و كمي آن طرف تر چشمه قرار دارد.

مسئله قابل توجه اين كه با وجود خشكسالي هاي بسيار كه كشاورزي را در بيشتر روستاها فلج كرده است روستاي ورقنه هم چنان داراي آب كافي بوده و به قول اهالي آب چشمه روستا هيچ تغييري در اين مدت نداشته است.

جمعي از زنان و دختران روستايي در كنار آب چشمه نشسته هر كدام مشغول به كاري هستند.يكي ظرف مي شويد، ديگري در حال برداشتن آب مورد نياز خانه اش است و يكي هم پايين تر در حال شست و شوي لباس است.

به گفته اهالي با وجود قدمت چندين ساله روستا، هنوز اقدامي در خصوص لوله كشي روستا انجام نشده است و اهالي روستا آب مورد نيازشان را از قنات روستا تامين مي كنند.

برخي از اهالي تانكرهايي را در خانه هاي خود تعبيه و در طول روز آن را پر آب كرده و براي مصارف خانگي استفاده مي كنند.

دختران جوان روستا از وضعيت آب روستا گلايه مندند اما با زنان پير روستا و آن ها كه سن و سالي از آنان گذشته مي گويند: با اين شيوه زندگي عادت كرده ايم از وقتي به ياد داريم مادرمان به همين شكل و بر سر همين قنات نشسته، ظرف شسته و آب برداشته اند ما نيز هم چون گذشتگان بوده و از اين شيوه ناراحت نيستيم.

آن قدر به قنات روستا عادت كرده ايم كه اگر در طول روز به هردليلي نتوانيم بر سر قنات بياييم، دچار دلتنگي شده و براي رفع دلتنگي حتي، سري به چشمه روستا مي زنيم.

آن ها حضور در سرچشمه قنات را فرصتي براي تازه كردن ديوارها مي دانند.

سري به حسينيه روستاي ورقنه مي زنيم، سجاده هاي اهالي هر كدام در محل خاصي روي زمين پهن اند و آماده نمازگزاران نشسته اند.

به گفته اهالي بيشتر آن ها نمازهاي يوميه خود را در حسينيه مي خوانند خواه به صورت فردي يا به جماعت.گويي فرهنگ نمازگزاران در مسجد از همان كودكي در وجود بچه ها جاي مي گيرد كه ظهر هنگام زن و مرد، پير و جوان يكي پس از ديگري براي اقامه نماز عزم مسجد را كرده و پس از اداي تكليف الهي ديگر بار مشغول گذران زندگي روزمره مي شوند.

زمين هاي زراعي اهالي، چند متر آن طرف تر از محوطه سكونت مردم روستا واقع است.

به گفته خود اهالي خشكسالي تاثير چنداني در وضعيت كشاورزي روستا نداشته و بركت الهي هم چنان در تار و پود زمين و درختان نمايان است.

روزگاري شغل بيشتر زنان روستا قالي بافي بوده است و زنان روستايي نواهايشان را در تار و پود قالي به وديعه گذاشته اند اما امروز تنها عده معدودي از زنان مشغول قالي بافي اند و اين عده محدود هم نه از روي اجبار بلكه براي سرگرمي به اين حرفه روي آورده اند.

در روستاي ورقنه دختران جوان كمتر در مزارع و زراعت كمك مي كنند و بيشتر در امورات خانه داري و پخت نان دخيلند.

مردم روستا، انسجام و هماهنگي بسياري در انجام برخي امور دارند از آن جمله مي توان به يك پارچگي اهالي در برگزاري جلسات عروسي و ختم اشاره كرد و با همكاري زنان روستا در پخت نان مورد نياز در اين جلسات.

زمستان هاي بسيار سرد و تابستان هاي زيبا و مطبوع از بارزترين مشخصه هاي اين روستاست.

به گفته اهالي عمده محصولات روستا، زرشك، عناب، زردآلو و بادام است و دام داري در روستا همانند گذشته رونق چنداني ندارد و اهالي تعداد محدودي دام براي نياز سالانه خود پروار مي كنند.

در گفت و گو با يكي از اهالي روستا، او مهم ترين مشكل روستا را نبود آب لوله كشي خانه ها عنوان كرد و مي گويد: با گذشت 30 سال بعد از انقلاب هنوز براي لوله كشي به روستاي ما اقدامي نشده است.

يكي ديگر از اهالي از وضعيت نامناسب شبكه هاي تلويزيوني مي گويد و ادامه مي دهد: در برخي ساعات روز شبكه هاي تلويزيوني كاملا خراب و غير قابل مشاهده است.

وي هم چنين از ديگر مشكلات روستا به نبود وسيله نقليه عمومي اشاره كرد و مي گويد: روستاي ما تا جاده اصلي مسافت زيادي داشته و مردم با وسايل عبوري نمي تواند به روستاها يا شهرها مراجعه كنند به همين علت استقرار وسيله نقليه كاملا ضروري است.

مرد اضافه مي كند: اگر كسي قصد مراجعت به شهر يا روستاهاي مجاور را داشته باشد بايد به انتظار بنشيند تا وسيله نقليه اي به روستا بيايد يا اين كه با آژانس تماس گرفته و منتظر آمدن آژانس از آرين شهر به روستا شوند كه اين خود مدت زمان زيادي را صرف مي كند.

او مي گويد: اهالي بارها درصدد حل اين مشكل برآمده اند كه متاسفانه تلاش هاي آن ها بي نتيجه مانده است.

باقري يكي ديگر از اهالي روستا مي گويد: مشكل خانه بهداشت هم يكي ديگر از مشكلات روستاي ورقنه است و مردم روستا به دليل عدم وجود خانه بهداشت در روستاي ورقنه مجبورند مسافت روستا تا گازار را در سرما يا گرما با هر وسيله نقليه اي طي كنند كه در بسياري از مواقع به دليل نبود نقليه مناسب آن ها اين مسافت را با وجود بيماري با موتور طي مي كنند.

وي نبود جاده روستايي به عنوان مشكل اساسي روستا اشاره كرد و مي گويد: حدود سه سال پيش بازسازي جاده روستايي در دستور كار اداره راه و ترابري قرار گرفته است و امروز بعد از گذشت سه سال از آن مدت، هنوز هيچ اقدام ارزنده اي در اين رابطه انجام نشده و پيگيري اهالي بي نتيجه مانده است.

مرد جوان از ديگر مشكلات بهداشتي روستا به نحوه تامين آب مورد نياز حمام عمومي در روستا اشاره كرد و مي گويد: متاسفانه آب مورد نياز براي استحمام اهالي از فاضلاب و باقيمانده آب شستشوي ظروف در چشمه روستا تامين مي شود كه اين امر موجب بيماري هاي مختلف پوستي براي اهالي روستا مي شود.

وي هم چنين مي گويد: در اثر عدم مراجعه ماموران بهداشت به اين روستا، بي توجهي اهالي در نحوه دفع زباله ها، باعث تجمع زباله هاي مردم در اطراف روستاشده كه اين عامل باعث حضور حيوانات وحشي از قبيل سگ هاي ولگرد و گرگ ها در اطراف زباله ها و در نتيجه آن داخل روستا مي شود.

مرد جوان گرگ هاي گرسنه در اطراف روستا را خطري جدي براي كودكان و دانش آموزان روستا اشاره كرد و گفت: دانش آموزان در مقاطع دبيرستان و راهنمايي براي ادامه تحصيل به علت نبود مركز آموزشي در روستا، به روستاهاي گازار و شاخن مي روند و روستا تنها داراي مدرسه اي در سطح دبستان است.

وي با اشاره به اين كه دكتر عمومي بر خلاف ديگر روستاها، از روستاي ورقنه بازديد نمي كند و حتي بهياران نيز براي مداواي بيماران به روستا نمي آيند مي گويد: اهالي روستا براي درمان يا حتي در برخي موارد تزريقات با مشكلات جدي مواجه بوده و مجبورند به روستاهاي مجاور مراجعه كنند.

چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]

[مشاهده در: www.khorasannews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]