واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تاملي در مهارت «نه» گفتن
خبرگزاري فارس: براي بسياري از شما موقعيتهايي پيش آمده كه با تقاضا يا پيشنهادي از سوي اطرافيان مواجه ميشويد كه بنا به هر دليلي، پاسخ شما به آن درخواست منفي است، صرفنظر از اين كه دليل شما براي رد خواسته يا تقاضاي فرد مقابل چيست، آنچه مهم است اظهار صريح و واقعبينانه احساس يا پاسخ منفي خود يا همان مهارت «نه گفتن» شماست.
براي بسياري از شما موقعيتهايي پيش آمده كه با تقاضا يا پيشنهادي از سوي اطرافيان مواجه ميشويد كه بنا به هر دليلي، پاسخ شما به آن درخواست منفي است، صرفنظر از اين كه دليل شما براي رد خواسته يا تقاضاي فرد مقابل چيست، آنچه مهم است اظهار صريح و واقعبينانه احساس يا پاسخ منفي خود يا همان مهارت «نه گفتن» شماست.
در كشاكش پيچيدگيهاي تعاملي و ارتباطات متقابل انسانها موقعيتهايي نيز پيش ميآيد كه شما شنونده پاسخ «نه» از سوي اطرافيان هستيد؛ آيا اين بار هم ميتوانيد از همان ديدگاه منطقي و واقع بينانه به قضيه نگاه كنيد و بپذيريد كه ديگران به هر دليلي به درخواست شما جواب رد بدهند؟ به بيان ديگر، آيا مهارت «نه شنيدن» داريد؟
هر جامعه انساني، متشكل از افرادي است با عقايد، ايدهآلها و اهداف متفاوت، و هر فرد به عنوان جزئي از يك كل داراي حقوق فردي و اجتماعي است؛ از سويي انسان موجودي آزاد و داراي اراده و اختيار است كه ميتواند مجموعهاي از ارزشها و عقايد را به عنوان نظام فكري و ارزشي خود تعريف و درونيسازي كرده و طبق آن، اصول رفتار كند، تعاملات خود را با ساير اعضاي جامعه انساني تنظيم كند و در اين ارتباطات، آزادانه تصميم بگيرد كه چه جاهايي «آري» بگويد و چه زمانهايي «نه»، بويژه در موقعيتهايي كه اصول پذيرفته شده نظام باورها و عقايد او به چالش كشيده ميشود، اين حق انتخاب نمود بيشتري مييابد.
چنين موقعيتي را تصور كنيد، با تقاضايي از سوي يك دوست، همكار، آشنا يا حتي فرد غريبهاي روبهرو شدهايد و به هر دليلي پاسخ شما منفي است؛ حال كه ميخواهيد نه بگوييد، چگونه و با چه رفتار يا كلامي ميخواهيد خواسته او را رد كنيد؟ در اينجا چند راهكار به شما پيشنهاد ميكنيم: ياد بگيريد در تعاملات خود با ديگران، «احساس» خود را نسبت به اعمال و رفتار آنها، بويژه رفتارهايي كه در حين تعامل با شخص شما انجام ميدهند و درخواستهايي كه از شما دارند، با صراحت بيان كنيد؛ صراحت از اصول مهم يك رابطه سالم است. روشن است كه صراحت، بويژه در مواردي كه ديگران از شما درخواستي دارند و شما نميتوانيد يا نميخواهيد پاسخ مثبت بدهيد، بايد در نهايت احترام و ادب بوده و به گونهاي نباشد كه حرمت نفس فرد مقابل را تهديد كند، اين كار ميتواند با ابراز اين نكته كه من شما را درك ميكنم و گاهي با ذكر استدلال خود براي انجام ندادن خواسته او باشد، اگر طرف مقابل شما فرد منطقي باشد، با اين شيوه بيان شما و ذكر دلايل معقولي كه داريد، احتمال بيشتري وجود دارد كه پاسخ منفي شما را بپذيرد و در آينده آن رابطه، ذهنيت مناسبتري درباره شما داشته باشد.
گاهي عواطف و هيجانات شما بويژه در تعامل با افراد نزديك از جمله اعضاي خانواده و دوستان صميمي در تصميمگيري مداخله ميكند و مانع از اين ميشود كه براحتي درخواست غيرقابل انجام يا ناپذيرفتني آنها را رد كنيد، از سويي انجام خواسته آنها با توجه به شرايط و وضعيت فعلي شما مقدور نيست و در موارد بحراني، در تضاد با اصول اخلاقي شما و هنجارهاي جامعه است، در اين موارد تصميمگيري درباره پذيرش يا رد خواسته آنها شما را درگير چالش و تعارضي ميكند كه تهديدي براي سلامت روان شما به شمار ميآيد، پس بهتر است ابتدا با كنترل هيجانات خود، حس همدلي خود را به فرد مقابل منتقل كنيد و با ابراز اين نكته كه در كنار او هستيد و احساسات او را درك ميكنيد، از نظر هيجاني به او نزديك شويد، سپس با ملايمت و با ذكر دلايل منطقي خود، او را از نادرست بودن تصميم يا خواستهاش آگاه كنيد و در مرحله بعد، همراه با او به جستجوي راهكارهاي جديد براي رفع مشكل يا حل مساله بپردازيد.
يكي ديگر از مواردي كه هنگام «نه گفتن» بايد در نظر داشت، صداقت كلام است؛ خواسته دوست يا همكار خود را با بيان دليل واقعيتان و نه حاشيهپردازي و توجيهات دست و پاگير رد كنيد.
به خاطر داشته باشيد «نه گفتن» در جواب خواستههاي نامعقول و ناپذيرفتني ديگران، «نه گفتن» به آن خواسته است، نه به خود فرد. لزومي ندارد نگران از دست رفتن رابطه خود با يك دوست خوب باشيد.
با قاطعيت «نه» بگوييد؛ تاخير، ترديد و دودلي در مقابل خواسته ديگران، هم آنها را سردرگم ميكند و هم خودتان را درگير عواقب بعدي آن. اگر نگران از دست دادن رابطه با فرد درخواست كننده هستيد، «بله» گفتن همراه با ترديد و بيميلي، كمكي به حفظ آن رابطه نميكند، چرا كه اين ترديد و بيعلاقگي در حين انجام كار مداخله كرده و سطح عملكرد شما را كاهش ميدهد و در طول كار عملا به «نه» ميانجامد. در اين صورت، اعتماد فرد مقابل را از خود سلب كردهايد چراكه او ديگر به «آري» گفتن شما هم تكيه نخواهد كرد.
هنگام «نه گفتن» بهتر است «زبان كلام» و «زبان بدن» هماهنگ باشد؛ نه گفتن با صلابت و قاطعيت نمايش تصميم و اراده واقعي انسان است و راه را براي تكرار مجدد درخواست از سوي فرد مقابل ميبندد.
گاه فرد براي فرار از استرس يا عذاب وجدان حاصل از رد خواسته يا تقاضاي ديگران يا از ترس برخورد و رويارويي با فرد درخواستكننده، بناچار تن به خواستهاي ميدهد كه قلبا تمايلي به انجام آن ندارد؛ اما مساله اينجاست كه به دليل تعارض دروني حاصل از موقعيت، انجام آن تقاضا هم اضطراب، عذاب وجدان و ساير حسهاي ناخوشايند او را تسكين نميدهد، چرا كه از يك موقعيت تنشزا به موقعيت تنشزاي ديگر پناه برده است. افزايش اعتماد به نفس و تمرين مهارتهاي جرأتورزي، در چنين مواردي به كمك فرد ميآيد و سبب ميشود او با اتكاء به نفس و قدرت بيشتري به خواستههاي نامعقول اطرافيان پاسخ «نه» بدهد.
مسووليت احساسات هر فرد با خود اوست؛ انسان نميتواند از خواستههاي خود بگذرد يا براي خوشحال شدن ديگران روي عقايد و باورهاي خود پا بگذارد. يكي از اصول رابطه سالم، رعايت حق آزادي افراد در انتخابهايشان و رفتار طبق قواعد و باورهاي بنياديني است كه درون آنها نهادينه شده است.
انسانها آزاد هستند كه تصميم بگيرند چه كاري را انجام دهند و چه كاري را نه. همه ما چنين حقوقي را براي خود قائل هستيم: اراده، اختيار و آزادي. اما آيا براي ديگران هم اين حق را قائليم كه به خواسته ما «نه» بگويند؟ آيا ميتوانيم خشم خود را در برابر اين ناكامي كنترل كنيم؟ وقتي در جواب خواستهمان از يك دوست با يك «نه» قاطعانه از سوي او مواجه ميشويم، نسبت به خودمان و نسبت به آن دوست چه احساسي داريم؟ در آن لحظه، چه افكاري از ذهن ما ميگذرد؟ آيا خانواده و تجربه ناكاميهاي سازنده پيشين ميتواند به كمك ما بيايد و بدون جريحهدار شدن احساساتمان يا تهديد شدن عزت نفسمان با اين مسأله كنار بياييم؟
جاي تأسف است در جامعهاي كه در آن زندگي ميكنيم و در عصري كه دم زدن از آزادي انسان به يك پز روشنفكري تبديل شده، و هرازگاهي شنونده ماجراهاي دردناكي چون اسيدپاشي بر صورت يا اعضاي بدن دختران جواني هستيم كه تنها گناهشان استفاده از همين آزادي است كه همه از آن دم ميزنند، گناهشان «نه» گفتن به خواسته فردي است كه خود را خواستگار يا عاشق مينامد، اين فرد «نه شنيدن» را نياموخته و به دليل پايين بودن سطح توانمنديهاي شخصيتي و ظرفيتهاي اجتماعي و ارتباطياش و نيز عدم آموزش كنترل خشم و پايين بودن آستانه تحمل ناكامي با شنيدن پاسخ منفي از سوي فرد مورد علاقهاش(!) دست به چنين رفتار غيرانساني ميزند، آيا راهي براي جلوگيري از تكرار چنين صحنههاي دلخراشي وجود دارد؟ خانواده به عنوان اصليترين و بنياديترين نهاد اجتماعي در اين زمينه چه نقشي ميتواند ايفا كند؟
وظيفه خانوادههاست كه مهارتهاي «نه گفتن» و «نه شنيدن» را از دوران كودكي به فرزندان خود آموزش دهند و با انتقال اين مفاهيم از همان سنين ابتدايي، زمينه را براي يادگيريهاي بعدي و ظهور آن در رفتارهاي آينده كودك خود فراهم كنند، اين آموزشها ميتواند از دوره سني خاصي (5 ـ3 سالگي) كه اصطلاحا سن «تضاد و وقفه» ناميده ميشود و اولين «نه گفتنهاي كودك و مقاومت در برابر خواستههاي والدين نمايان ميشود، آغاز گردد. ايجاد محدوديت در برآوردن خواستههاي كودك و انتقال اين مفهوم به او كه «همه خواستههاي تو، پذيرفتني و قابل انجام نيستند، در عين اين كه خود تو به عنوان فرزند ما موجودي دوست داشتني و قابل احترام هستي»، مشروط كردن انجام برخي تقاضاهاي كودك به تلاش او و در ازاي انجام رفتاري خاص از سوي او، آموزش شيوههاي كنترل خشم و افزايش توانايي تحمل ناكامي و... از جمله كارهاي سادهاي است كه به استقرار اين مفاهيم در ذهن كودك كمك ميكند.
نويسنده : افسانه شاهماري
منبع : روزنامه جام جم 10/11/1390
انتهاي پيام/
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]