واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نگاهي به فيلم شهبازي /"عيار 14"؛ فيلمي كه همه انتظارات را پاسخ نميدهد
"عيار 14" پرويز شهبازي هر چند فيلمي قابل قبول در ميان آثار بيست و هفتمين جشنواره فيلم فجر است، اما انتظارات پس از "نفس عميق" را با توجه به مهارتهاي فيلمساز به طور كامل پاسخ نميدهد.
به گزارش خبرنگار مهر، شهبازي به فاصله شش سال پس از ساخت "نفس عميق" بالاخره چهارمين فيلمش را ساخت و خودش و علاقمندان آثارش را از قاب فيلم بيادماندني "نفس عميق" خارج كرد.
"عيار 14" به گونهاي اجتنابناپذير پيگيران آثار شهبازي را به فيلم قبلي او ارجاع ميدهد. ارجاعي كه ناشي از تمام و كمال بودن تجربهگرايي كارگردان در آن فيلم و فاصله گرفتن از قلههايي كه فتح كرده بود در اين فيلم است. در واقع ميتوان نوعي ارجاع از يك اثر به اثر ديگر را مورد توجه قرار داد كه به تعبير فرامتني متهم نميشود.
شايد تلاش شهبازي براي تعريف كردن يك قصه آشنا با آغاز و پايان مشخص، مهمترين وجهي باشد كه بين تجربه جديد و قبل او فاصله مياندازد. قصه يك طلافروش (فريد) كه پس از پنج سال به دزدي كه او را لو داده، برخورد كرده و سعي ميكند از دست او فرار كند. در حاليكه دزد (منصور) نه قصد انتقام دارد و نه اصلاً به او فكر ميكند.
شخصيتهاي اصلي قصه دو تيپ هستند كه خاستگاه آنها روشن است و پرداختشان آنها را از تيپ هميشگي جدا ميكند. دزدي كه پس از پنج سال آزادي به شهر سابقش بازگشته و طلافروشي دنيازده كه در توهم و ترس انتقام بسر ميبرد. شهبازي تلاش كرده در پرداخت اين دو شخصيت در عين وامداري به ويژگيهاي تيپيك از اين وجوه به عنوان تعريف اوليه استفاده و در ادامه برگهاي خود را رو كند كه از اين تعريف اوليه فاصله ميگيرد.
در واقع همين تعاريف اوليه هستند كه تا بخش پاياني فيلم رويارويي فريد (محمدرضا فروتن) و منصور (كامبيز ديرباز) را به منزله تقابل دو قطب در مقام قرباني و انتقامجو برجسته ميكنند كه پاياني قابل انتظار ندارد. نوعي حركت بر مسير كليشهها و استفاده از آنها براي رسيدن به نتيجهاي معكوس.
چرا كه همه اينها بهانهاي است براي اينكه در كنار تم اصلي به اين وجه پرداخته شود كه منصور دغدغههايي چون شوهر كردن زنش، پيدا كردن دخترش و ... را دارد كه مهمتر از انتقام گرفتن از فريد هستند. طبعاً رسيدن به چنين پاياني نياز به پرداختي هوشمندانه دارد كه تلاش شهبازي براي نگه داشتن اين عامل غافلگيري در پايان نتيجه خوبي در پي داشته است.
اما در كنار اين نقاط مثبت شايد بيشترين انتظار از شهبازي كه در "عيار 14" پاسخ نميگيرد، حجم گفتگوهاي اطلاعاتي است كه بين شخصيتهاي مختلف رد و بدل ميشود و از فضاي رمزآلودي كه ميتوانست در اطراف آنها شكل بگيرد، دور ميشود. ديالوگهايي كه بيش از هر چيز آدمها، موقعيت و درونياتشان را توضيح ميدهد و ... حذف آنها مشكلي ايجاد نميكند.
شهبازي در "نفس عميق" نشان داد با كمترين حجم ديالوگ، كمترين اطلاعات درباره خاستگاه و انگيزه شخصيتها و... ميتوان مخاطب را بدون علامت سئوالهاي متعدد تنها با فضاي موجود (كه قصه پررنگ هم ندارد) همراه كرد. همچنان كه حضور فلاش بك منصور در كبابي، سكانس فريد در مسجد و... با توجه به كاركردي بودن جزئيات به تصوير درآمده جاي سئوال دارد.
"عيار 14" هر چند فيلمي قابل قبول در ميان آثار جشنواره بيست و هفتم به شمار ميرود، اما انتظارات ايجاد شده پس از "نفس عميق" را به طور كامل پاسخ نميدهد. فيلمي كه جزئياتي حساب شده با توجه به چند دغدغه مشترك شهبازي دارد.
"عيار 14" چهارمين فيلم پرويز شهبازي درباره طلافروشي است كه به خاطر اتفاقي در پنج سال قبل دچار دردسر ميشود و همه داستان در 12 ساعت اتفاق ميافتد. محمدرضا فروتن، پوريا پورسرخ، مهشيد افشارزاده، مينا ساداتي و بهرنگ علوي بازيگران اين فيلم هستند.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
سحر عصرآزاد
چهارشنبه|ا|16|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]