واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - ساعت سه بعدازظهر به طرف قم حرکت کردم. نزدیک غروب به منزل آقای منتظری رسیدیم. یکشنبه 13 مهر 1365تا ساعت دهونیم در جلسه علنی بودم. در دفترم آقای (عبدالله) نوری نماینده امام در جهاد آمد. از عدم همکاری سپاه با پیشنهاد شوراهای روستایی جهاد در اعزام نیرو گله داشت. آقای نادی (نجفآبادی) آمد و پیشنهاد تلاش وزارتخارجه برای ابقای سوئدیهای پیمانکار کارخانجات شیمیایی صنایع دفاع اصفهان داشت. آنها در اثر بمباران گذشته عراقیها، میخواهند بروند و کار نزدیک به خاتمه را معطل بگذارند. آقای (مهدی) مهدوی (نماینده بابلسر) طرحی برای نحوه (توزیع) برنجهای شمال مطرح کرد. به طرح بسیج اقتصادی انتقاد داشت. آقای (غلامعلی) شهرکی (نماینده زابل) آمد. از آقای (صادقی) خلخالی (نماینده قم) گله داشت و آقای خلخالی هم از اظهارات امروز صبح ایشان شاکی بود. با دکتر روحانی در امور جنگ و خریدهای نظامی مذاکره کردیم و خبر داد که امروز نیروی هوایی، یک کارخانه مهم حریربافی عراق را در شهر کوت، به تلافی حملات دیروز عراق زده است. آقای سنجقی اطلاع داد که امشب قرارگاه رمضان، عملیات مهم نفوذیاش را انجام میدهند. عصر، جمعی از انجمنهای اسلامی بانکها آمدند و خواهان کمک به وزیر اقتصاد در برکنار کردن آقای (محسن) نوربخش از ریاست بانک مرکزی بودند. توصیه به همکاری کردم. معاونان سیاسی استاندارها همراه با (آقای علیاکبر محتشمیپور) وزیر کشور آمدند. صحبت کردم و توصیه به اتحاد و همکاری با سلیقههای گوناگون نمودم. (آقای موسی رفان) فرمانده نیروی هوایی سپاه آمد. گزارش کامل تشکیلات و امکانات نیروی نوبنیاد را داد و قول کمکهایی گرفت. شب سران قوا مهمان آقای خامنهای بودند. احمدآقا نامه امام به آیتالله منتظری را آورده بود که ضمن تجلیل زیاد از آقای منتظری، از ایشان خواسته بودند که در مورد تعقیب اتهامات آقای سیدمهدی هاشمی و دوستانش همکاری کنند و حداقل سکوت اختیار نمایند. به آقای ریشهری هم گفتهاند که تعقیب را شروع کند. آقای ریشهری حادثه کاردار سفارت سوریه را توضیح داد و درباره مسئول نهضتهای آزادیبخش صحبت شد. سهشنبه 15 مهر 1365تا ساعت ده و نیم در جلسه علنی مجلس بودم. پیش از ظهر جمعی از نمایندگان که به جبهه رفته بودند، گزارشهایی از نیازهای جبهه و مسائل کردستان آوردند. ظهر آقای محمد هاشمی آمد و از مزاحمت شورای روستا در مورد گرفتن دو درصد محصول پسته املاک اجارهای بنیاد به ایشان شکایت کرد. آقای سیدعلی هاشمی آمد و از دوگانگی نمایندگی ولایت فقیه در امر مدیریت امور عراقیها ابراز نگرانی کرد؛ آقای رحمانی از طرف آیتالله منتظری و آیتالله خامنهای که قبلاً از طرف امام نصب شدهاند. آقای سنجقی آمد و اطلاع داد که عملیات نفوذی قرارگاه رمضان در وقت مشخص آینده انجام میشود. شکایتی از عدم اجرای دستور فرماندهی به نزاجا درخصوص تحویل مهمات به جزیره مجنون آورد که توبیخگونهای نوشتم. عصر در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. آقای فروزنده تلفنی اطلاع داد که پل لولهای که جهادسازندگی روی اروند ایجاد کردهاند، امروز کامل شد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. این پل از کارهای عظیم انقلاب است که موقعیت ما را در فاو مستحکم میکند و برای عراق امکان تخریب آن با بمباران نیست. شب در دفتر آقای خامنهای و با حضور آقای (سیدجلالالدین) طاهری امام جمعه اصفهان، درباره امور جنگ و ارتش صحبت کردیم. چهارشنبه 16 مهر 1365پیش ازظهر آقایان علویتبار و صفوی از کمیسیون نفت آمدند و گزارش وضع پدافند تلمبهخانههای نفت را دادند؛ خوب نیست. عصر گزارشها را آوردند. به مجلس نرفتم، به خاطر راه دور بین منزل و مجلس و لزوم آمدن پاسدارها، رفتن از خانه به مجلس و بالعکس کار مشکلی است. به کار خطر ضدانقلاب، زحمت پاسدارها و وقت رفت و برگشت در سطح شهر، سعی میکنم کمتر رفت و آمد کنم. گاهی به مجلس نمیروم و گاهی به خانه نمیآیم. نامهای به آیتالله منتظری در ارتباط با شهادت یاسر رستمی - نوه ایشان - نوشتم. سهشنبه 22 مهر 1365صبح دیروز به مجلس رسیدم. از گزارشها چنین به نظر میرسد، عراقیها با همکاری مراکز خبری تلاش میکند تا آثار ضربه عملیات فتح یک را خنثی کنند و با صحنهسازی تکذیب میکنند. آقای عبدالله نوری آمد و گفت آیتالله منتظری در عکسالعمل جریان بازداشت گروه سیدمهدی هاشمی، ملاقاتها را تعطیل کردند. مدتی که در جلسه علنی بودم، مراجعات زیادی از نمایندگان در همین خصوص داشتم. نگرانی شدیدی در نمایندگانی که مطلع شدهاند، بروز کرده است. زود به دفترم برگشتم. گروهی از خلبانان پایگاه نوژه آمدند. خواستهها را مطرح کردند؛ وام مسکن، امتیازات بیشتر، عدم مخالفت با سفر به خارج خلبانها، پرواز ممنوع نکردن عدهای به واسطه سوءظن و... جمعی از پرسنل لشکر امام حسین(ع) آمدند که ملاقاتشان با امام لغو شده بود. برای آنها و پرسنل پایگاه هوایی نوژه صحبت کردم. جمعی از نمایندگان آمدند و نگران مسائل جاری آقای منتظری بودند و از من خواستند که خودم به قم بروم. قبول کردم. تلفنی در این خصوص با احمدآقا و آقای خامنهای هم مشورت کردم. آقای حسنی سعدی (فرمانده نیروی زمینی ارتش) اطلاع داد که دیشب عملیات محدودی در جبهه غرب توسط ارتش انجام شده و موفق بوده است. آقای (مرتضی) بنیفضل از قم تلفنی مسأله آقای منتظری، قطع ملاقاتها و پخش خبر و ناراحتی طلبهها را گفت و از من برای حل مشکل استمداد کرد. احمدآقا از اینکه بعضیها او را مقصر معرفی کردهاند و به دروغ مانع ملاقات آقای منتظری با امام معرفی کردهاند و... اظهار ناراحتی کرد؛ حق دارد، چون بیشترین تلاش را برای اعتبار آقای منتظری دارد. ساعت سه بعدازظهر به طرف قم حرکت کردم. نزدیک غروب به منزل آقای منتظری رسیدیم. کمی پشت در معطل شدیم. ظاهر این بود که ایشان مصمم بوده کسی را نپذیرد ولی در مقابل حضور من، ناچار پذیرفتند. بعداً فهمیدم از پیش مطلع بودهاند و منتظر. گفتند آقای (ابراهیم) امینی را نپذیرفتهاند. تا ساعت نه شب با ایشان بودم. پس از صرف شام به تهران برگشتم. آقای سیدهادی هم در مذاکرات شرکت داشت. ایشان از دستور امام درخصوص تعقیب گروه سیدمهدی هاشمی رنجیدهاند و دستور امام به اینکه دیگر عفو زندانیان با آقای منتظری نباشد، کار را بدتر کرده و مخصوصاً شیوه ابلاغ که به واسطه افرادی مثل آقای محمدی گیلانی و (سیدمحمد) ابطحی و شورای عالی قضایی که برای ایشان قابل توجیه نیست. ایشان معتقدند در مورد سیدمهدی گزارشهای غلط و اغراقآمیز به امام داده شده و پس از دستور تعقیب مأموران در برخورد با متهمان، خیلی تند و غلط عمل کردهاند و نمونههای زیادی داشتند. احتمال میدهند قضیه ریشه دارد و از منابع دشمنان خارجی سرچشمه میگیرد و قرائنی مطرح کردند. ضمناً به خط سه خیلی بدبین بودند و به خصوص از احمدآقا گله میکردند. من شرحی از اقدامات و مذاکراتمان را با امام برای تعدیل قضیه گفتم. از احمدآقا دفاع کردم از خود من هم گله داشتند که کمک لازم را نکردهام. بالاخره مسأله حل نشد و ایشان معتقدند گزارشها باید اصلاح شود. نزدیک ساعت یازده شب به مجلس رسیدم. کانال دو را گرفتم و سپس خوابیدم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]