محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828818784
متن كامل سخنراني رييس مجلس دركنفرانس امنيتي مونيخ:لاريجاني: نميتوان خلع سلاح هستهاي را از زبان امريكا باور كردرفتار دوگانه نگراني ساير كشورها را به همراه دارد
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: متن كامل سخنراني رييس مجلس دركنفرانس امنيتي مونيخ:لاريجاني: نميتوان خلع سلاح هستهاي را از زبان امريكا باور كردرفتار دوگانه نگراني ساير كشورها را به همراه دارد
تهران- خبرگزاري كار ايران
رئيس مجلس شوراي اسلامي در چهل و پنجمين اجلاس امنيتي مونيخ آمادگي جمهوري اسلامي ايران را براي همكاري با ساير كشورها در جهت پنجرههاي جديد براي صلح و امنيت فراگير در منطقه اعلام كرد.
به گزارش خبرنگار اعزامي "ايلنا"، رئيس مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه در سالهاي اخير امريكا مشكلي نسبت به مساله هستهاي اسراييل ندارد، افزود: چطور ميتوان خلع سلاح هستهاي از زبان امريكا را باور كرد. امريكا با كشورهايي به انجام آزمايشهاي هستهاي پرداخته است.
وي در ادامه گفت: البته ما با هند مشكلي نداريم و با آنها دوست هستيم. مورد دوم هم پاكستان است كه سلاحهاي هستهاي را آزمايش كرده است. البته ما با پاكستان هم مشكلي نداريم.
لاريجاني با تاكيد بر اينكه رفتار دوگانه امريكا نگرانيهايي را براي ساير كشورها ايجاد كرده است، ادامه داد:
جناب آقاي رئيس
حضار محترم
خانمها و آقايان؛
از رئيس محترم كنفرانس و دولت محترم آلمان تشكر ميكنم.
من از منطقهاي ميآيم كه در طول سه دهه و مخصوصاً سالهاي اخير بيشترين جنگها در آن ظهور يافته است. تحريك غرب به حمله نظامي صدام بر عليه ايران، كه 8 سال بطول انجاميد، و بعد دو جنگ غرب عليه صدام بخاطر تجاوز به كويت و همچنين اشغال عراق كه بيش از 800 هزار كشته و زخمي روي دست ملت عراق گذاشت و ديگر جنگ در افغانستان و جنگ اسرائيل عليه لبنان و اخيراً جنگ اسرائيل عليه ملت شجاع و مظلوم غزه. البته بهانههاي اين جنگها متفاوت بود اما بهانه مبارزه با تروريسم و سلاحهاي كشتارجمعي اركان آن را تشكيل ميداد.
سوال مهم اينست با اين جنگها كه فقط ايران بيش از 250 هزار شهيد در دفاع مقدس داد، امنيت منطقه بهتر شد يا تروريسم كاهش يافت يا در عراق سلاح اتمي پيدا شد؟
در هنگام اشغال افغانستان، امريكا مدعي شد مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با تروريسم، و دستگيري سران تروريستها هدف آنهاست، كدام محقق شد؟
توليد مواد مخدر در زمان اشغال در سال 2001، 200 تن در افغانستان بود و در سال 2008 به بيش از 8000 تن رسيد. مبارزه با تروريسم كه ماجراي مضحكي يافته و به مذاكرات پنهاني برخي اعضاي ناتو با آنان بدل شده است كه نتيجه آن را در ماجراي زندان قندهار و فرارصدها نفر ميتوان بهخوبي يافت. رهبران گروههاي تروريستي هم كه سرجايشان هستند، پس كدام هدف محقق شده است؟
اخيراً رئيس جمهور جديد امريكا در اعزام نماينده خود به خاورميانه اعلام كرد او را براي شنيدن حرفها اعزام كردم نه دستور دادن.
آقايان و خانمها
اين رويكرد نشانه اوليه مثبتي است كه غلط بودن استراتژي گذشته را نشان ميدهد كه تئوري پردازي با توهم نسبت به مسائل منطقه خاورميانه اضلاع مشكلات امنيتي را بيشتر خواهند كرد. بايد مشخصات فرهنگي مناطق و مصائب آنها را دقيقتر ديد.
اينك ميخواهم برخي سخنان منطقه را ارائه دهم و اميدوارم شنيده شود.
- امريكا با كودتاي 28 مرداد 1332، دولت ملي مصدق را سرنگون و ديكتاتوري پهلوي را در ايران مجدداً مستقر كرد، نتيجه اين دخالت عقب نگه داشتن ايران و سلطه بر منابع انرژي ايران و خفقان چند دهه و شكنجه بسياري از مبارزين و به شهادت رساندن تعداد زيادي از مردم ايران بود.
- امريكا در سال 1357، با اعزام تيمي همراه ژنرال هايزر قصد كودتاي ديگري داشت كه با روشن بيني امام خميني(ره)، اين شگرد خنثي شد.
- امريكا پس از انقلاب اسلامي از طريق سفارت خود در تهران در حركتهاي تجزيهطلبي و ترور شخصيتهاي انقلاب طراحي و هدايت عملياتي ميكرد و اسناد آن موجود است.
- امريكا صدام را تحريك به حمله به ايران كرد و در طول جنگ 8 ساله همه گونه كمك نظامي به وي كرد.
- امريكا اموال ايران را در بدو پيروزي انقلاب مصادره كرد.
- امريكا قرارداد اتمي با ايران را در بدو پيروزي انقلاب لغو كرد و يا حتي تعهدات خود را در تحويل سوخت راكتور اتمي تهران را نيز انجام نداد.
- به بهانه مبارزه با تروريسم و سلاح كشتار جمعي در عراق پس از 11 سپتامبر, افغانستان و عراق را اشغال كرد كه هم براي مردم اين دو منطقه دردسر ايجاد كرد و هم براي نظاميان امريكا.
- جنگ 33 روزه اسرائيل عليه لبنان با طراحي و كمك امريكا صورت پذيرفت با تصور اينكه ريشه مقاومت حزب الله را بكنند اما اين امر توهمي بيش نبود و دفاع شجاعانه حزب الله لبنان شكست جدي اسرائيل را متبلور كرد.
- جنگ ناجوانمردانه 22 روزه اسرائيل عليه مردم شريف غزه با همكاري همهجانبه امريكا همراه بود كه يك فاجعه انساني وسيع حادث شد، اما با همه ادعاهاي طرفداري از حقوق بشر در اين زمينه سخني از امريكا شنيده نشد.
- درمسأله هستهاي ايران امريكا عاملي دردسرساز و مانع اصلي حل مسأله به طريق ديپلماتيك بود.
و بسياري از مسائل ديگر.
حال توقع داريد با تغيير ادبيات و ژست مصاحبهاي اين آلام رفع شود؟ يا نيازمند پذيرش اشتباهات و يك تغيير استراتژيك است. علت اينكه اين اشتباهات فاحش به يك فاجعه فراگير منطقه عليه كشورهاي ماجراجو بدل نشد، حكمت رهبر فرزانه انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنهاي بود كه با تدبير شرايط را كنترل و به سوي آرامش سوق دادند.
آقاي رئيس، حضار محترم
متأسفانه اين روشهاي غلط ريشه در تصوري دارد كه پس از انقلاب صنعتي در اروپا شكل گرفت مبني براينكه شرق دچار خواب آلودگي است و بايد تحت استعمار درآيد. لذا هژمون سلطهطلبي غرب را سامان دادند و براي حريفان نيز نسخه «توازن وحشت» را تعريف كردند كه مسابقه تسليحاتي, مخصوصاً سلاحهاي هستهاي از اين استراتژي برخاست و در طول جنگ سرد به اوج خود رسيد.
اينك در شرايط متفاوتي قرار گرفتهايم.
اولاً: تئوري يكجانبهگرايي كه از اصل، نگاهي ارتجاعي نسبت به عالم و آدم را توصيه ميكرد به بن بست رسيده است.
ثانياً: شرق بدلايل مختلف از چين و مالزي گرفته تا تركيه, مصر, ايران و خاورميانه در شرايط متفاوتي قرار دارد و ضمناً بيداري اسلامي در كشورهاي خاورميانه پديدهاي نيست كه با انكار آن دردي دوا شود.
امروز نيازمند تئوري معقول و عادلانه و واقعگرايانه براي ايجاد امنيت پايدار هستيم.
دوستان بدانيد كه سلطه طلبي و تروريسم دو روي يك سكه هستند و داستان مرغ و تخم مرغ است و ضمناً دوران سلطه غرب بر شرق پايان يافته و انسان شرقي، انسان درجه 2 نيست. بحث مبارزه با تروريسم در خاورميانه و همچنين حوادث هند و پاكستان و افغانستان نشان ميدهد استراتژي برخورد با تروريسم اشتباه بوده است و با اين روشها عملاً منطقه را تبديل به انبار باروت كردهاند.
مگر ميتوان پذيرفت كه 200 كلاهك هستهاي همراه با موشكها و هواپيماهاي پيشرفته در اختيار اسرائيل با جمعيت دو، سه ميليوني قرار دهد و به بيش از 5/1 ميليارد مسلمان بگويد حق نداريد دانش هستهاي براي توليد برق و ساير مصارف صلحآميز داشته باشيد؟
مگر كسي قبول ميكند كه 5 ميليون مسلمان فلسطيني از وطنشان اخراج شوند و آواره در جهان گردند، اما كساني را از ساير نقاط جهان جمع كرده و در سرزمين فلسطين اسكان دهند؟
با تهمت تروريست خواندن حماس هم واقعيت را نميتوان تغيير داد. حماس با راي مردم و با نظارت ناظران بينالمللي در انتخابات پيروز شد كه با رفتار غير عقلاني برخي از كشورهاي غربي مواجه شد، و آنها حتي در مقابل دستگيري رئيس مجلس و تعدادي از نمايندگان دولت فلسطين سكوت كردند. البته در روزهاي اخير شنيدم يكي از سياستمداران اروپايي كه پيگير مسائل فلسطين است اعلام كرد بايد حماس را به عنوان يك واقعيت بپذيريم. هرچند قدري ديرهنگام است! ولي در حد خود اقدامي ارزشمند نيز است.
با توهين به حزب الله هم واقعيت تغيير نميكند. حزب الله به عنوان بخش مهمي از حاكميت لبنان، يك جريان عميق فكري در قلب مردم لبنان و منطقه قرار دارد. ستم بر آن تنفر نسبت به امريكا و اسرائيل را چند برابر ميكند.
عدهاي تلاش ميكنند از طريق رسانهها افكار عمومي مردم در غرب را عليه اسلام و مسلمانان تحريك كنند و از آنها چهرهاي خشن و جنگ طلب بسازند.
سوال اينست كه آيا در دو جنگ بزرگ جهاني اول و دوم، مسلمانان كمترين نقش و دخالتي داشتند؟ به جز اينكه بخشي از قربانيان آن بودند. اسلام براي همه پيامبران احترام قائل است و همزيستي مسالمتآميز با پيروان اديان مختلف را توصيه ميكند. بايد نگاه عميقتري به فرهنگ جوامع داشت.
حضار گرامي،
تئوري توازن وحشت پس از جنگ جهاني در اروپا و امريكا طراحي شد كه در جهت كنترل قدرتها و مراقبت از يكديگر ساماندهي شد، صرف وجود سلاحهاي كشتارجمعي و آرايش آنها در مقابل يكديگر علامت روشني از شكست انسانيت است؛ يعني كمترين اعتمادي وجود ندارد، آيا اين به زندگي گرگها شبيهتر نيست تا زندگي انسانها؟
تا امروز آنچه در جهت كاهش سلاحهاي كشتارجمعي و يا خلع سلاح مطرح شده بيشتر جنبه موعظه داشته و هيچ اثر عملي از آن سخنان ديده نشده است. اينك دنيا ديگر نيازمند موعظه نيست، نيازمند رويت خلع سلاح چند كشور بزرگ هستهاي است. اما ايران نه سلاح اتمي را در دكترين دفاع خود دارد و نه در پي كسب آنست. ما از زندگي در زير سايه سلاحهاي كشتارجمعي بيزاريم, چه هنوز با نتايج اين سلاحها در مصدومان شيميائي جنگ صدام پس از 20 سال مواجه هستيم كه غالباً از طريق كشورهاي غربي به صدام داده شد و من با صراحت اعلام ميكنم ايران ساخت و استفاده از هرگونه سلاح هستهاي را مخالف آيين اسلام ميداند.
اما ماجراي هستهاي ايران از جنس ديگري است. ما در چارچوب آژانس و NPT به چنين دانشي دست يافتيم و آن هم وقتي مصمم شديم كه امريكا و برخي كشورهاي اروپايي قراردادهاي اتمي با ايران را لغو كردند.
من در جريان مسائل هستهاي ايران هستم و پس از مذاكرات طولاني دريافتم كه مناقشه در بحث هستهاي ايران مطلقاً جنس حقوقي ندارد، بلكه ذهنيتهاي ديگري عامل ماجراجويي است.
گاه گفته ميشد كه ما ميدانيم شما امروز سلاح هستهاي نداريد ولي ممكن است روزي به سوي آن برويد؟! به نظر شما اين منطق جائي در عقلانيت، اداره جهان دارد؟
گاه گفته شد كه ايران با تفوق بر فناوري هستهاي توازن منطقهاي را بهم ميزند. حال آنكه هيچگاه به كشور تعرض نكرده و تعرض به كشورها را در تضاد با تفكر انقلاب اسلامي ميداند. به فرض صحت اين سخن، مگر توازن منطقهاي اصلي است كه همه بايد بدان ملتزم باشند. همه كشورها ميتوانند در فناوريهاي پيشرفته تلاش كنند. شنيدم در مورد ماهواره اخير ايران كه به فضا پرتاب شد نيز اظهار نگراني كردند، ديگر در اين زمينه چه استدلالي وجود دارد؟ اينكه ديگر سلاح كشتارجمعي نيست. از طرفي چطور بحث توازن در تئوري يكجانبهگرايي امريكا لحاظ نشد؟
در مذاكرات هستهاي چندين بار اعلام كرديم كه ايران براي رفع نگراني ادعايي آمادگي دارد فعاليتهاي هستهاي خود را در درون كنسرسيومي با مشاركت ساير كشورها سامان دهد. اگر كشوري دنبال سلاح باشد نه چنين پيشنهادهايي را مطرح ميكند و نه NPT را ميپذيرد, آنگونه كه اسرائيل عمل كرده است و اتفاقاً رفتار دوگانه غرب در اين زمينه بدبيني را دامن زده است. در جنگ غزه اسرائيل از بمبهاي فسفري استفاده كرده است. يكي از فرماندهان نظامي اسرائيل اعلام كرد ما اشتباهاً بمب فسفري استفاده كرديم، آيا دنيا اين حرف را ميپذيرد؟! در بمبارانهاي وحشيانه اسرائيل عليه كودكان، آقاي پرز در داووس اعلام كرد ما قبلاً به خانهها تلفن ميزديم كه ميخواهيم حمله كنيم! كسي اين حرفها را باور ميكند؟ لابد اين كودك در منزل نبود كه صداي آقاي پرز را بشنود! اما درمقابل اين اقدامات ضد حقوق انسان موضعي گرفته نشد.
نماي ديگري از برخورد دوگانه را ميتوان در لشكركشي امريكا به منطقه به بهانه تروريسم و كشتار وسيع مردم از طرفي و پناه دادن و كمك كردن و رسميت بخشيدن به گروه ديگري از تروريستها در كشورهاي غربي از جانب ديگر مشاهده كرد.
گاه ادعاي حل مساله در درون مذاكرات ميشد و همزمان نظريه چماق و هويج را مطرح ميكردند و متوسل به شوراي امنيت براي صدور قطنامه ميشدند.
خانمها و آقايان
سياست چماق و هويج منسوخ بوده و هست و هيچ كس توجهي بدان ندارد و از اساس نظريهاي غيرعاقلانه بوده و ادامه چنين روشي گام زدن در راه غلط است.
تحولات جاري در جهان و چشمانداز قرن بيست و يكم مناسبات جديد ميطلبد و الگوها و مدلهاي فرسوده در ساختار امنيتي گذشته منطقه نيازمند بازتعريف است و قرن بيست و يكم قرن ساختار، استراتژي ومدلهاي پيشرفته و واقعگرا با بازيگران جديد است.
جمهوري اسلامي ايران آماده است و قادر است با همكاري ساير كشورها انديشههاي معقول در جهت پنجرههاي جديد براي صلح و امنيت فراگير در منطقه را شكل دهد. ما به منافع مشترك و بلندمدت در همكاري با ساير كشورها در حوزه اقتصاد و انرژي و امنيت باور داريم.
امريكا طي سالهاي گذشته پلهاي زيادي را تخريب كرده است كه مسئولين جديد كاخ سفيد ميتوانند آنها را بازسازي كنند اما ساخت پلهاي جديد نيازمند استراتژي نوين و عملگرا مبتني بر احترام متقابل و رفتار عادلانه است نه حرفهاي تكراري چماق و هويج گذشته!
البته شرايط جهاني نسبت به تغييرات امريكا نگاه مثبت محتاطانه دارد و اين يك شانس براي ايالات متحده است كه از فرصت بهره جويد و استراتژي خود را تغيير دهد نه تاكتيك را.
در اين استراتژي چند مولفه پراهميت است:
1- با رويكرد چند جانبهگرايي خود را از مدار معيوب يكجانبهگرايي و اقدام پيش دستانه خلاص كنند.
2- به جاي مسابقه تسليحات كشتارجمعي به تئوري امنيت دستهجمعي نظام بينالملل توجه كنند.
3- در امنيت منطقهاي به بومي سازي امنيت تمركز كنند, نه افزايش نيرو و پايگاههاي نظامي در كشورهاي منطقه كه آنها را در دور باطل سلطه نظامي وتروريسم قرار دهند.
4- به جاي تحميل الگوهاي ناهمخوان با واقعگرايي نسبت به مشخصات منطقهاي اعم از فرهنگي، اقتصادي و سياسي، تئوري تعامل قدرتهاي منطقه و بينالمللي را محترم بشمارند. دستكاري در مهندسي اجتماعي مناطق مختلف جهان و تحميل الگوهاي ناهمخوان باعث محاسبات غلط و نهايتاً عدم ثبات و امنيت ميشود.
متشكرم
پايان پيام
كد خبر: 473106
شنبه|ا|19|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]
-
گوناگون
پربازدیدترینها