محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853530736
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > احزاب و تشکل ها - هر چند در نظر اول این طور به نظر می رسد تنها این اصلاح طلبان هستند که می بایست انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و هشت را یک برش تاریخی در حیات سیاسی خود فرض کنند ولی اصولگرایان نیز از این شوک بی نصیب نماندند. سید محسن فرجادی، یاسرفاتحی: چرا که در این چند وقت بارها ضرورت بازتعریف اصولگرایی مورد تاکید چهره های مختلف قرار گرفت. اما حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز معتقد است اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود. وی می گوید اصولگرایان باید هر چه زودتر نسبت به طراحی یک مانیفست برای ادامه کار خود اقدام کنند. مانیفستی که معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با خبرآنلاین پیشنهاد داده با یک شورای حکم همراه است که راجع به اصولگرا بودن گروه ها و احزاب تصمیم گیری می کند. وی نشنیدن انتقاد از سوی اصولگرایان را دلیل دیگر عدم تعریف اصولگرایی عنوان کرد. رییس دانشگاه ادیان و مذاهب قم همچنین «جذب حداکثری، دفع حداقلی» را از جمله اصول اصولگرایی می داند. گفت و گوی خبرآنلاین با عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز را در ادامه از نظر می گذرانید: آقای دکتر نواب! هماکنون شاهد هشدارهایی مبنی بر حذف روحانیت آن هم در جریان اصولگرایی هستیم... ابتدا باید جریان اصولگرایی تعریف شود. پس شما معتقدید اصولگرایی تعریف نشده است؟ بله. من پیش از این نیز اعلام کردهام که اصولگرایی تعریف نشده و مانیفستی ندارد. پس باید بررسی شود که برای چه میگوییم اصولگرا. آیا میخواهیم اصول اسلام را رعایت کرده و مبانی فکر امام(ره) را به عنوان اصول ترسیم کنیم؟ باید گفت که ما یک دسته اصول سیاسی برای انقلاب اسلامی داریم که باید مبانیاش را از امام بگیریم. یک دسته اصول اسلامی داریم که اسلام تصریح کرده است. پس اصول اصلی اسلام و اصول سیاسی امام که برگرفته از اسلام است باید تشکیلدهنده مانیفست اصولگرایی شود. امام (ره) تأکید دارد کسانی که دنبال اسلام منهای روحانیت هستند اصولگرا نیستند. بنابراین رسماً با تعریف امام (ره) این افراد اصولگرا محسوب نمیشوند. یعنی اگر بخواهیم نیروهایی که به عنوان اصولگرا در این جناح حضور دارند را احصا کنیم فکر میکنید چند درصد آن در این غربالگری از رده خارج شوند؟ چون یکی از اصول اسلام جذب است در غربالگری نباید تعریفی از اصولگرایی ارائه داد تا بخش اعظم حذف شوند. قبل از اینکه اعلام کنیم فلان فرد اصولگرا نیست باید هشدار داد که این قبیل رفتار با اصولگرایی سازگار نیست. این مسئله از نقطه نظر «جذب» است. نگاه دیگر نگاه «دفعی» است که قصد دارد خود را متمایز و برجسته و دیگران را حذف کند. یک نگاه هم این است که قصد دارد دایره اصولگرایی را وسیع کند ولی نمیخواهد دیوارهای اصولگرایی را نیز کوتاه کند. ما نه میخواهیم از اصول اغماض شود و نه قصد داریم یاران اصولگرای خود را از دست بدهیم. راه حل این نگاه جذبی چیست؟ در این نگاه نباید بگوییم شما اصولگرا نیستید، بلکه باید بگوییم این موضع و رفتار شما با اصولگرایی منافات دارد و سعی کنیم اصولگرایان رفتار خود را براساس اصول اصلاح کنند نه اینکه حذفشان کنیم. برای اینکه این دیدگاه پیاده شود باید اصولگرایان بین خودشان یک مانیفست اصولگرایی تعریف کنند. یکی از اصول اصولگرایان جذب است، وحدت نیز در اصول است. بنابراین ما میتوانیم با حفظ وحدت که یکی از مبانی است به دیگران نشان دهیم که اصولگرا هستیم چون اصولگرایی را نمیتوان با ضد خود تعریف کرد. مثلاً اینکه گفته شود اصولگرایی همین دیوار خشک است و هر کس یک سانت از این دیوار بلندتر یا کوتاهتر باشد اصولگرا نیست و با اصولگرایی ضدیت دارد. طرد، رفتار خشن و طالبانی با اصولگرایی همخوانی ندارد. نسخه امام (ره) و مقام معظم رهبری نسخه اصولگرایی است. اصولگرایی مبانیای را شامل میشود که توسط امام تبیین و زمان مقام معظم رهبری بر آن تأکید شد. یک اصول اسلام داریم و یک تقریر مبانی سیاسی اسلام توسط این دو بزرگوار که جمعاً اصول ما در اصولگرایی است و به راحتی میتوان آن را تدوین کرد. در این مجموعه همه مسائل در باب روحانیت، ولایت فقیه، وحدت و... شفاف و روشن است. مثلاً در خصوص وحدت اگر در سخنان امام و رهبر معظم انقلاب دقت و تأمل کنیم خواهیم دید بارها تأکید شده که وحدت یک اصل است. بنابراین جملاتی که با «این یک اصل است» آغاز میشود، اصول ما را تشکیل میدهند. با تمام این اصول میتوان اصولگرایی را تعریف کرد. نکته دیگر این است که اصولگرایی یک میراث، چکش و پتک برای زدن بر سر این و آن نیست. چون اصول اصولگرایان مبتنی بر رحمت، جذب، هدایت، گسترش اردوگاه و... است. سعی کنیم فرهنگ اسلامی را در تعریف خود از اصولگرایی رعایت کنیم. خداوند به پیامبر(ص) میفرماید: «ولو کنت فضا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک» اگر تو آدم تند و با قلب سختی بودی اطرافیانت از دورت فرار میکردند. ما باید از رفتار امام(ره) درس بگیریم. ارمنیها هم جذب امام(ره) شد و در راه انقلاب و نظام به شهادت رسیدند. اقلیتهای دینی چقدر در جبهه شهید دادند؟ تمام اینها مظاهر سیره ائمه(ع) در خصوص جذب حداکثری است. ما چیز مبهمی نداریم. فکر میکنید دلیل اینکه از این بدیهیات و اصول انحرافهایی رخ میدهد، چیست؟ دلیلش نبودن داوری و حکم نداشتن است. این مسائل اموری است که اصولگرایان در ادامه سیر تکاملی خود به آن میرسند؟ باید برسند. حتماً باید اصولگرایی مرکز و تعریف داشته باشد. گروههایی که قصد دارند زیرچتر اصولگرایی قرار بگیرند باید بنشینند و مانیفست اصولگرایی را طراحی و تقریر کنند. بعد هم گروهی را به عنوان داوری قرار دهند تا هر گاه رفتار و عملکرد خارج از دایره اصولگرایی شاهد بودیم تذکر دهند. هماکنون فضای خاصی در کشور شکل گرفته است. پیش از این اصولگرایان، اصلاحطلبان را نمیپذیرفتند و اصلاحطلبان، اصولگرایان را ولی اکنون شرایط طوری شده است اصولگرایان زیادی بخشی از خودشان را قبول ندارند. نتیجه این روند چیست؟ برای اینکه این داستان ادامه پیدا نکند باید چه کار کرد؟ توصیههای شما به نظر میرسد بیشتر تئوری و غیرعملی است. لطفاً به راهکارهای عملی اشاره کنید. تمامی این پیشنهادات راهکار عملی دارند. اگر کسی بیاید و تمام گروههای اصولگرا را دعوت کند تا در جایی گردهم آیند میتوانند یک مانیفست را تبیین کنند. البته زیر توافقی که کردند امضا کنند. به نظرم من عملیترین حرف را میزنم. آیا زمینه این موضوع در اصولگرایان وجود دارد؟ راهش این است. اصولگرایان ناگزیر هستند از این مسیر بگذرند. حداقل 10 گروه اصولگرا میتوانند این کار را شروع کنند و سایر گروهها به آنان ملحق شوند. اگر تعریف دقیقی از اصولگرایی ارائه شده و روی آن یک کار رسانهای و اطلاعرسانی کامل و دقیق شود بر دیگران حجت تمام است. آیا در جامعه روحانیت مبارز تهران این ظرفیت وجود دارد که اقدام به این کار کند؟ در جامعه روحانیت مبارز هنوز چنین مسائلی بحث نشده است. یکی از تشکلهایی که در آن نوعی صداقت، خلوص و اصالت وجود دارد جامعه روحانیت مبارز تهران است. صداها و پیشنهادات مختلفی از سوی اعضای جامعه و از سوی دبیرکل این تشکل یعنی از سوی آیتالله مهدوی کنی شده است ولی هیچگاه گام عملیاتی برداشته نشده و اگر هم کاری شده ابتر باقی مانده. دلیل این بیرمقی چیست؟ اگر به فرض در این موضوع بیرمق بود ولی در تمامی موارد تلاشهای بسیاری به خرج داده است. نکتهای راجع به سؤال شما عرض کنم. اینکه شما گفتید صداهای مختلفی از جامعه روحانیت شنیده میشود درست است و این موضوع در یک تشکل اصولگرا صورت میگیرد. یکی از اصول ما اجتهاد است. ائمه(ع) فرمودند ما اصول را بیان میکنیم و شما باید فروع را از آن استنباط کنید. ما در جامعه روحانیت مبارز سر اصول با هم مشترک هستیم ولی سر مسائل مختلف اختلاف سلیقه وجود دارد. جو جامعه روحانیت مبارز جو بستهای نیست. در جامعه روحانیت مبارز سر مسائل کلی مانند امام(ره)، رهبری، وحدت امت اسلامی، یکپارچگی و انسجام ملی، ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری توافق وجود دارد ولی صاحبان سلیقههای گوناگون نظرات خود را بیان میکنند. این نوع اختلاف سلیقه بسیار سازنده است. قصد دارم از مصداق جامعه روحانیت شرایط حاکم بر جبهه اصولگرایی را نتیجه بگیرم. در جامعه روحانیت مبارز اعضای مؤثری داشتیم که هماکنون حضور ندارند. به هر حال بین آقایان هاشمی، امامی کاشانی، ناطق و روحانی و جامعه روحانیت مبارز فاصلهای ایجاد شد. این یک تشکل کوچک و اصیل در جریان اصولگرایی است که دچار یک تشتت نسبی شده است...ارتباطی به تشتت ندارد. هماکنون آقایان هاشمی، ناطق، امامی کاشانی و روحانی در اصول با ما اشتراک دارند. مسائلی بر اساس یک سری اختلاف سلیقه به وجود آمده است که انشاءالله برطرف خواهد شد. این اختلاف سلیقهها در جریان اصولگرایی به نظر کمی تشدید شده است... البته به نکتهای راجع به آقای هاشمی اشاره کنم. حضور ایشان در جامعه روحانیت تفاوتی با گذشته نکرده است. آقای هاشمی هیچگاه در جلسات جامعه روحانیت شرکت نداشت. سه بزرگوار دیگر نیز در اصول با ما اختلافی ندارند. در اصول اختلافی وجود ندارد ولی همان اختلاف سلایق باعث فاصله بین این شخصیتها و جامعه روحانیت مبارز شد. اختلاف سلیقه همواره وجود داشت. در برخی مواقع دیگر نیز به این صورت پررنگ شده بود. میخواهم به این نتیجه برسم که همان طور که این اختلاف سلیقه به یک معضل در جامعه روحانیت مبارز تبدیل شده است در سایر تشکلهای اصولگرا مسئله شده است. برای اینکه این مسئله حل شود باید چهکار کرد؟ به نظرم تدوین منشور اصولگرایی گام بعدی است. آیا الان کسی که بین اصولگرایان اختلاف میاندازد نمیداند که به این مسئله دامن میزند؟ مقام معظم رهبری بارها گفتند امروز اختلاف انداختن گناهی نابخشودنی است یا از جذب حداکثری سخن گفتند. حال فردی که بعد از این سخنان در راستای دفع حداکثری قدم برداشت معلوم است در خط نیستند. ولی تمام این مسائل به صورت مداوم مطرح میشود. خب. باید روی تمامی این مسائل کار رسانهای شود. یعنی چه؟ یکی از ظلمهایی که شد و ما نیز در آن شریک بودیم این است که روی بیانات مقام معظم رهبری در هفته اول ماه مبارک رمضان کار جدی نکردیم. اگر بخواهیم تئوری جذب حداکثری را عملی کنیم باید چه کار کرد؟ اول باید تبیین شود. یعنی اول باید کار تبلیغاتی و رسانهای روی آن انجام شود. رسانهها باید میزدگرهای بسیاری در خصوص همین جمله مقام معظم رهبری برگزار کنند. بعد از اینکه این کارها انجام شد و زمینه فراهم شد، همان طور که آقای صدیقی در خطبههای نماز جمعه تهران فرمودند گروههایی تشکیل شده و شروع به گفتوگو و بازگرداندن دیگران کنند. ما چگونه سایر بیانات مقام مظعم رهبری را در جامعه تبیین میکنیم؟ باید همان طور این توصیه و رهنمود را تبیین کنیم. بعد از اینکه تبیین شد و همه مطلع شدند و بر همگان حجت تمام شد دیگر میتوان به افراد و چهرههایی که آن را رعایت نمیکنند هشدار داد چون خواسته مقام معظم رهبری نیست. در این راستا آیا جامعه روحانیت مبارز برنامهای در دستور کار دارد؟ خیر. جامعه روحانیت مبارز تشکیلات اجرایی مانند دبیرخانه گستردهای ندارد تا بتواند این اقدامات را انجام دهد. ولی اعضای مؤثری دارد. بله. اما جامعه روحانیت مبارز دارای یک دبیرخانه قدرتمند نیست تا بتواند کارها را از نظر اجرایی پیش ببرد. برای اینکه جامعه روحانیت مبارز در این زمینه نقشی ایفا کند و حداقل در راستای تبیین نظر مقام مظعم رهبری گام بردارد، اعضای آن میتوانند چه کارهایی کنند؟ باید همه در این امور کمک کنند. جامعه روحانیت مبارز چند محذور دارد. یکی از محذورات جامعه روحانیت و نیز نظر آیتالله مهدوی کنی این است که حزب نشود. یعنی توصیههایش توصیههای یک تشکل روحانی باشد و از یک تشکل روحانی فراتر نرود. جامعه روحانیت مبارز مانند یک حزب که بایستی دارای تشکیلات اجرایی قوی برای پیگیری تصمیمات باشد ندارد. نظر آیتالله مهدوی و اعضای جامعه این است که به تشکیلات حزبی تبدیل نشویم. آنچه من و شما میدانیم و شاید حتی در جای خود درست باشد این است که یک تشکیلات حزبی قوی باشد تا بتواند این کار بزرگ را انجام دهد. برای اینکه این تشکیلات مانیفست و مبانینویسی اصولگرایی شکل بگیرد چه گروههایی صلاحیت ورود به این تشکیلات و تهیه این پیشنویس را دارند؟ گروههایی که خود را جزو جریان اصولگرایی میدانند و نیز نه دیگران با آنها مشکلی ندارند و نه خود با اصولگرایی زیرا برخی اوقات گروههایی اذعان دارند که ما اصولگرا به معنای رایج نیستیم و خود را فراتر از اصولگراها میدانند. به عقیده من اولین شرط ورود به این مجموعه این است که خود گروهها به اصولگرایی تأکید داشته باشند. طبیعتاً اگر این شرایط لحاظ شود تنها به دو، سه گروه محدود میشود. شاید هم بیشتر شوند. در این زمینه جامعه روحانیت مبارز قصد دارد با همان شأنی که آیتالله مهدوی بیان کردهاند وارد شود؟ جامعه روحانیت مبارز در تمامی زمینهها در همان شأن عمل میکند. فکر نمیکنید در جریان فعل و انفعالات سیاسی این مسئله سرعت را از آن گرفته و حداقل حق رأی را در اختیارش قرار ندهد؟ خیر. ما در مسابقهای با سایر احزاب و تشکلها نیستیم که بگوییم ما عقب هستیم یا جلو. جامعه روحانیت به سلوک و روش خاص کار خود ادامه میدهد. همان طور که طی سالهای گذشته این سلوک را در پیش گرفته است. در درازمدت نیز همیشه به تناسب کارهای کوچک یا تند کارهای متین، فراجناحی و بالاتر تأثیرگذاری بیشتر داشته و دارد. حاجآقای نواب! برخی به رواج حرکتهای اباحهگرایانه در کشور قائل هستند که دائم در حال بسط و گسترش است. آیا شما با این عقیده موافق هستید؟ بله. چند نوع اباحهگری. اباحهگری سیاسی، دینی، اقتصادی و... این اباحهگری در تمامی زمینهها حس میشود. هماکنون نوعی لاابالیگری اقتصادی در فضای کشور وجود دارد که در حال نهادینه شدن است. یک تعبیر دیگر اباحهگری، لاابالیگری است و این مسئله از دیرهنگام در کشور ما وجود داشت که منظور همان ریخت و پاشهاست. یکی از مصادیق اباحهگری اقتصادی این است که جنابعالی خود را مالک بیتالمال بدانید. امانتدار غیر مالک است. مسئولان همه امانتدار بیتالمالند، ولی مالک بیتالمال نیستند. برخی اوقات شاهد تصرفاف مالکانه در اموال بیتالمال هستیم که موارد آن نیز کم نیست. در دولت اخیر نیز وجود داشته است؟ بله. در دولت اخیر کمی بیشتر شد. چرا؟ دولت که از همان ابتدا شعارش این بود که آمده تا دستها را از بیتالمال قطع کند؟ دستهایی را قطع کرده و دستهایی را باز میگذارد. هر دولتی این طور عمل میکند. تصرفاتی که میشود تغییر میکند. مثلاً دولت قبلی به یک آدم لاییک کمک میکرد ولی این دولت به یک هنرپیشه کمک میکند. آن دولت فلان جشنواره پرهزینهای را برگزار میکرد و این دولت فلان همایش را با هزینه سرسامآور برگزار میکند. در اینکه خود را ولیامر بیتالمال میدانند هیچ تفاوتی با همدیگر نمیکنند. در اتلاف سرمایهها هیچ تفاوتی نمیکنند. اینکه به خاطر سلیقه سیاسی، افراد کاردان و کارآمد کنار گذاشته شوند و چند فرد ناکارآمد روی کار بیایند عملی در جهت خلاف است. حال این فرد به بیتالمال حساسیت بسیار داشته باشد. مثلاً ساختار وزارت خارجه کنار گذاشته شده و در کنارش یک ساختار موازی ایجاد شود. این مسائل چقدر هزینه برای مردم ایجاد میکند؟ چرا اصولگرایان به این موارد اشتباه نقد وارد نمیکنند؟ برای اینکه اصولگرایی هنوز تعریف نشده است. منظورم افرادی است که خود را اصولگرا میدانند. شما که از اباحهگری پرسیدید گفتم اباحهگری فرهنگی، اباحهگری دینی، اباحهگری سیاسی و اباحهگری اقتصادی وجود دارد. اباحهگری سیاسی یعنی این که با دشمن خیلی راحت تعامل داریم. اظهاراتی میگوییم که دشمن را شاد میکند. مواضعی میگیریم که اردوگاه خودی ناراحت میشوند. زمانی که ما اوج تلاش و سعیمان را روی حمایت کشور ترکیه از فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود متمرکز کردهایم و ترکیه نیز در مسائلی مانند فلسطین کنار ما ایستاده با یک حرف هزینه زیادی را تحمیل میکنیم. خب. چقدر به مردم خود و دنیا بگوییم که حرفهای ما بد فهمیده یا بد منعکس شده است. مردم چقدر ظرفیت دارند که مدام بگوییم منظور ما این نبود. مؤدبانه این عمل این است که مردم کشورها نفهماند چون مدام میگوییم از حرفهای ما برداشتهای نادرست شده است. اگر این را قبول کنیم یا تقصیر زننده حرف است که بد حرف زده و باید عذرخواهی کند یا گیرنده مشکل دارد. از طرفی گوینده در دفاع خود بیان میکند که حرف من بد فهمیده شد. پس معنایش این است که شما بد میفهمید. حرفی با زبان رایج فارسی بزنیم ولی هنگامی که اعتراض مردم بلند شد بگوییم که شما بد فهمیدید. این موضوع هم بازی با الفاظ است و هم بازی با فهم و وجدان عمومی جامعه. اباحهگری در حوزه فرهنگی کجاها رخ داده است؟ الی ماشاءالله. زمینههای اعمال و رفتار ما که به بیدین شدن افراد جامعه انجامیده را فراموش کردیم؟ مثلاً چه مواردی؟ مثل دعواهای جناحها. مثل دعواهای دستگاهها. مثل اختلافات. مثلاً در شهری خانوادهای یک سرپناه ندارند، بعد میبینند سازمانی بر اساس طرحی یک سری ساختمان ساختند ولی سلیقه بعدی آمد و آن را خراب کرد. خانوادهای که خانهاش به سنگ و سیمان احتیاج دارد چه فکری میکند؟ این خانواده از دست ما رنجیده میشود، بعد مدام به وی میگوییم شما زنده انقلاب شدهاید. باید اذهان واکاوی شوند. باید طرحی پیمایشی انجام شود و طی آن با ده هزار نفر از ناراضیان کشور گفتوگو کنیم و از آنها بپرسیم که چرا از انقلاب و نظام و اسلام ناراضی شدی؟ بعد از آن ریشهیابی کنیم که آیا به خاطر اعمال و رفتار ما نیست؟ آیا به خاطر تکبر و بیحرمتی من مسئول نیست؟ به خاطر کمکهای بیحساب و کتاب تبلیغاتی من نیست؟ به نظر من اگر یک کار پیمایشی انجام شود روشن میشود که چرا بخشی از مردم نسبت به انقلاب و اسلام بدبین شدند. شما ریشه این مسائل را در انحرافهایی که رخ داده میبینید؟ در همین اباحهگریها. آیتالله مصباح در جلسهای راجع به اضافه کاریهای مرسوم سخن میگفتند. رئیس یک ادارهای صد ساعت اضافه کاری میدهد. مگر اضافه کاری قانون ندارد؟ برای چه به مردم حرام داده میشود؟ با آموزش، تشویق و رشد آن کارمند کار بهتری از وی بگیر و حقوق بیشتری بپرداز تا هم حقوقش حلال باشد و هم یکسره نباشد چون اگر اینجا صد ساعت برای یک کارمند اضافه کار بزنی باید برای همه صد ساعت این اضافه کاری را بزنی. پیشبینی شما از این داستان چیست؟ فکر میکنید آیا این جریان متوقف خواهد شد یا استمرار پیدا میکند؟ من اباحیهگری را به دولت فعلی منسوب نمیکنم. ولی معتقد هستید که در این دولت تشدید شده است. در برخی موارد تشدید شده است. در چه حوزههایی به مرحله هشدار رسیده و باید دولت در جهت منع شیوع آن کاری انجام دهد؟ در تمامی حوزهها به مرحله هشدار رسیده است. برخی اوقات بیان میشود که ما نمیتوانیم جلوی بدحجابی را بگیریم ولی به راحتی میتوان جلوی این ناهنجاری اجتماعی را گرفت. امام فرموده بود که سربازی را اجباری نکنید بلکه بگویید ما به افرادی که خدمت وظیفه انجام ندادند خدمات نمیدهیم. دولت ابتدا کارمندان خود را اصلاح کند بعد به جامعه برسد. این را که میتواند انجام دهد. البته نه با چوب و چماق بلکه با همان اصلی که اشاره کردم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]
صفحات پیشنهادی
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ ...
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود-سیاست > احزاب و تشکل ها - هر چند در نظر اول این طور به نظر می رسد ...
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود-سیاست > احزاب و تشکل ها - هر چند در نظر اول این طور به نظر می رسد ...
استمرار فضای مبهم سیاسی
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود-سیاست ... ما چیز مبهمی نداریم. ... هماکنون فضای خاصی در کشور شکل ...
معاون سیاسی جامعه روحانیت مبارز در کافه خبر: اصولگرایی هیچ گاه تعریف نشده تا بازتعریف شود-سیاست ... ما چیز مبهمی نداریم. ... هماکنون فضای خاصی در کشور شکل ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها