واضح آرشیو وب فارسی:فاوا نیوز: نميتوانند اينترنت را تعطيل كنند
به گزارش فاوانيوز به نقل از ماهنامه مديريت ارتباطات در سيزدهمين شماره خود گفتوگويي اختصاصي را با دكتر هادي خانيكي منتشر كرده است. وي در اين مصاحبه از تحولات مفهوم توسعه و دگرگوني معيارهاي آن در عصر اطلاعات، نقش رسانه ها و تكنولوژيهاي نو در تحولات خاورميانه، وضعيت جامعه اطلاعاتي در ايران و... سخن گفته است.
او با تشريح مفهوم توسعه، آن را مفهوم منجمد و ثابتي ندانسته و با توجه به دگرگوني مفهوم توسعه، در مورد معيارهاي توسعه اطلاعاتي ميگويد: شاخصهاي جديد توسعهاي متناظر با تحولاتي هستند كه در ساير بخشهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي صورت ميگيرد.
دكتر خانيكي با تأييد اين ادعا كه اطلاعاتي شدن جوامع موجب افزايش شتاب توسعه و ايجاد توسعه متوازن شده است ادامه مي دهد: آيا كسي ميتوانست پيشبيني كند كه ديكتاتوري 40 ساله حسني مبارك در مصر تغيير پيدا كند؟ اين اتفاقات نشاندهنده شتابدار بودن تاريخ است كه فقير و غني يا توسعهيافتگي و توسعهنيافتگي را در استفاده از همين فرصتها ميتوان تعريف كرد.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به اين سؤوال كه: بسياري از منتقدان اين ادعا را مطرح ميكنند كه توسعه اطلاعاتي اگر چه موجب تمركززدايي شده است و بر دانش تأكيد دارد، اما از طريق دانش باز هم منجر به اعمال قدرت و توليد ثروت شده و در نتيجه جامعه بيطبقهاي را پديد نياورده است و نميتواند نقش چنداني در توسعه داشته باشد، ميگويد:
بايد به اين مسأله توجه كرد كه جامعه سيال شده است. ماركس از طبقاتي صحبت ميكند كه تعلقشان به طبقه، يك نوع سرنوشت محتومي براي آنها رقم ميزند اما در اينجا به دليل دسترسي يا عدم دسترسي طبقه به اطلاعات هر زماني ميتواند تغييراتي رخ دهد، يعني سيال بودن و موقعيت فشردگي زمان و مكان و فضا متغيرها را متغيرهاي جديدي كرده است كه در يك وضعيت ثابت و پايدار نميتوان آنها را تعريف كرد. درواقع جاها تغيير پيدا ميكنند و فرصتها به تهديد و تهديدها به فرصت تبديل ميشوند.
وي در مورد تحولات اخيردر خاورميانه و نقش رسانهها و تكنولوژيهاي جديد علي رغم فيلترينگ و محدوديتها گفت: در افق و چشمانداز توسعهاي، اقداماتي كه منجر به كم كردن محدوديتها ميشود، شتاب و سرعت بيشتري گرفته است. اگر درگذشته و برابر تكنولوژيهاي جديد دههها طول ميكشيد تا يك واكنش سياسي، فرهنگي و اجتماعي براي تكنولوژي محدوديتي به وجود آورد، در وضعيت كنوني آن دهها سال به هفتهها يا روزها تقليل پيدا كرده است و اين نشان ميدهد كه در يك نگاه توسعهاي كه يك نگاه آيندهنگرانهاي است، حرف نهاييتر را اصالت و برجسته شدن تغيير تعيين ميكند. يعني شتاب و دامنه تغييرات اجتماعي و فرهنگي بيشتر شده است. در واقع همان چيزي است كه در مطالعات جهاني شدن تحت عنوان محلي شدن و به تعبيري جهاني شدن امر محلي و محلي شدن امر جهاني رخ داده است. اينها همه حاكي از اين است كه در كوتاهمدت ممكن است برخي از حركتها و واكنشها مانند محدوديت و قطعي اينترنت رخ دهد و بر فرايندهاي توسعه اثر بگذارد اما اگر آيندهنگرانه نگاه كنيم، ميبينيم خود اين عامل هم بهگونهاي در چارچوب همين تغييرات خنثي ميشود يا جوامع شكل ديگري از دسترسي را پيدا ميكنند. يعني اگر فقط عامل تغيير را تكنولوژي در نظر بگيريم، شما درست ميگوييد اما چون از ميان دادوستد تكنولوژي و جامعه و تكنولوژي و فرهنگ بيرون ميآيد، ميبينيد كه نميتوان جلوي آن را گرفت. در تحولات منطقه طيفي از نظريهها شكل گرفت كه برخي بر اساس خوشبيني و برخي بر اساس بدبيني به فضاي مجازي بود. آنها كه بر اساس خوشبيني به فضاي مجازي بود، از انقلاب فيسبوكي و انقلاب توييتري ياد ميكردند. در برخي از جوامع كه دسترسي بيشتري به اينترنت داشتند، آنقدر عامل مجازي را بزرگ جلوه ميدادند كه به آنچه كه در واقعيت رخ ميداد، كمتر توجه ميكردند. مثلاً شوخي تونسيها با مصريها اين بود كه تونسيها ميگفتند مگر مصريها فيسبوك نداشتند كه به ميدان التحرير ميرفتند. چون در تونس دسترسي به اينترنت بهتر و ممكن بود و احتياجي به ميدان التحرير نداشتند اما در ميدان التحرير چه رخ ميداد؟ همان تأثير و تأثر بين فضاي مجازي و فضاي واقعي را ميتوانستيد در ميدان التحرير ملاحظه كنيد. يعني چيزي كه از فضاي مجازي به فضاي واقعي منتقل ميشد و بر عكس. نتيجه اينكه مگر چقدر ميتوان اينترنت را قطع كرد؟ كاربرد اينترنت كه فقط توسط گروههاي مخالف و معترض نيست؛ مگر در برابر آن سيستم بانكي و اداري كشور دچار مشكل نميشود؟ به هر حال كشور ميخواهد كارهاي روزمره خود را انجام دهد. پس نياز به فضاي مجازي يكسويه نيست،
چون در نگاه صرفاً خوشبينانه، فضاي مجازي فضايي است در اختيار جنبشهاي اجتماعي و عليه نظام رسمي و در نگاه واقعبينانه همه بخشهاي جامعه اعم از سياست، فرهنگ و علم به آن نيازمند است. پس نميتوانند اينترنت را تعطيل كنند. مانند اين ميماند كه بگوييد براي اينكه جلوي آتشسوزي را بگيريد، بايد برق منطقه را خاموش كنيد ولي برق منطقه را بايد زماني كه آتشسوزي است، قطع كنيد. آيا ميشود منطقه دائماً بدون برق باشد؟ به نظر من پديده اطلاعات و جريان اطلاعات پديدهاي فراگير شده است و به اين اعتبار بايد از رسانهاي شدن همه امور سخن گفت. تحولات فزاينده و جهان دستخوش تغيير محدود به چارچوبهاي قديمي نيست.
سه|ا|شنبه|ا|17|ا|آبان|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فاوا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]