پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850225753
کلهر: از روز اول صدا و سیما علیه دولت بود/ خاتمی وقتی رفت فهمید بسیاری از گزارش ها به او دروغ بود
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - مهدی کلهر معتقد است:تقریباً در فضای رسانهای دولت آقای خاتمی کسی جرأت انتقاد نداشت و این طور به نظر میرسید که همه چیز خوب است و هیم موضوع به آقای خاتمی ضربه زد. یاسر فاتحی: مهدی کلهر مشاور رسانه ای محمود احمدی نژاد رییس جمهور کشورمان از جمله مشاوران پرحاشیه دولت محسوب می شود. مشاورین همان اندازه که به شخص رییس دولت نزدیک اند و از نیات و برنامه های وی باخبر اند سعی دارند تا در مصاحبه ها و متینگ های خود گوی رقابت در تعریف و تمجید از رییس جمهور را از هم بربایند. در این میان از بین مشاوران محمود احمدی نژاد، کلهر به خاطر رسانه ای بودنش کمی متفاوت تر عمل می کند و این را زمانی متوجه خواهید شد که به عنوان یک مخاطب رودر روی وی نشسته و به سخنانش گوش دهید. چرا که مشاور رسانه ای دولت ابتدای سخنانش را با تمجید آغاز نمی کند. هر از چندی و گاه انتقاد از عملکرد دولت و شخص رییس جمهور را چاشنی تعریف های بعدی خود قرار می دهد و این یک حسن برای مشاور محسوب می شود. کلهر سعی می کند فراتر از ارایه مشاوره در امور رسانه به رییس جمهور ظاهر شود. وی تا آنجا که امکانش باشد در سفرهای استانی حضور پیدا کرده و یکی از پل های ارتباطی قوی به احمدی نژاد است. مشاور رسانه ای رییس جمهور در اتاق کار ساده اش پذیرای ما شد تاحرف های ناگفته ای راجع به عملکرد رسانه ملی بزند. این گفت وگوی خواندنی که بخشی از آن در آخرین شماره روزنامه «خبر» در سال 88منتشر شد را در ادامه می خوانید: جناب آقای کلهر! آیا دولت نیاز به رسانه دولتی دارد؟بین جایی که بودجهاش توسط دولت تامین می شود و جایی که مدیریت آن به صورت انحصاری در اختیار دولت باشد، فرق است. پرداخت شدن بودجه توسط دولت به معنای سیاستگزاری و هدایت و شاید نظارت دولت بر آن رسانه نباشد. زیرا امکان سیاست گذاری و هدایت توسط جای دیگر وجود دارد. اصولا در قانون اساسی، صداوسیما زیر نظر قوه مجریه نیست؛ دستگاهی مستقل است که رئیس آن توسط رهبر انقلاب انتخاب میشود و طبق قانون اساسی شورای نظارت بر صداوسیما مرکب از نمایندگان سه قوه است که بر فعالیت های صداوسیما نظارت دارند، ولی به نظر میرسد شورای نظارت بر صداوسیما با آنچه که خواست قانون اساسی است، خیلی فاصله دارد. به نظر من قطعا لازم است شورای نظارت سازمانی با این عریض و طویلی مثل صداوسیما یک بیستم آن سازمان پرسنل متخصص داشته باشد. اهمیت این شورای به آنجا باز می گردد که در قانون اساسی ما تنها دو شورا داریم؛ یکی شورای نگهبان قانون اساسی و دیگری شورای نظارت بر صداوسیما است و سایر شوراها در قانون مدنی ذکر شده اند. سازمان صداوسیما به لحاظ بودجه توسط دولت تأمین میشود ولی به لحاظ سیاستگزاری و مدیریت ترکیب پیچیده ای است که نهایتاً باید به صورت مساوی زیر نظر سه قوه انجام وظیفه کند. خبرگزاری «جمهوری اسلامی ایران»و «روزنامه ایران» نیز از جمله رسانههایی است که از قدیم در اختیار دولت بود. ممکن است دولتی بیاید و مدیر یک خبرگزاری را تعویض کند، اما تعویض مدیر خبرگزاری بر خروجی آن خبرگزاری شاید کمتر از ده درصد تاثیر داشته باشد. به عبارت دیگر بدنهای که خبرسازی و خبرپردازی میکند و بالانس خبری را به وجود میآورد، به اصطلاح ما ایرانیها سنگ ته جوی هستند و مدیریت، آب روی جوی است. به همین جهت خبرگزاری «ایرنا» که سابقهاش همان خبرگزاری «پارس» است که بعد از انقلاب اسلامی تبدیل به خبرگزاری «جمهوری اسلامی ایران» شد، در حالی که جزو مؤسسات دولتی است، ارثی است که از قبل انقلاب دراختیار دولتها قرار گرفته است. اما به این معنا نیست که خروجی این خبرگزاری متناسب با نیازها و خاص دولت باشد. همچنین وضعیت روزنامه «اطلاعات» و «کیهان» و تمام روزنامههایی که از قبل انقلاب مصادره شده اند و جزو اموال عمومی و به نوعی مال دولت هستند به این منوال است. به عبارت دیگر این گونه نیست که آقای سیدمحمود دعایی پول داشت و توانست این روزنامه را بخرد، مانند سناتور مسعودی که «اطلاعات» را قبل انقلاب بنیان گذاری کرد و یا مثل مصباحزاده که «کیهان» را بنیان گذاری کرد. بنابراین تأمین مالی این مؤسسات به معنای این امر نیست که خروجی این روزنامهها به لحاظ نرمافزاری و اطلاعرسانی متناسب با سیاستها و میل دولت باشد. حتی بعید میدانم در بهترین شرایط تأثیر مسئولان روزنامههای معروف دوقلوی ایران، اطلاعات و کیهان بر خروجی این روزنامهها بیشتر از ده درصد باشد. این را علم ژورنالیزم میگوید. چون آن که مجموعه یک رسانه را پردازش میکند، اعم از نویسنده، مترجم و کسانی که از سایتهای مختلف چینش خبر میکنند، در خروجی رسانه سهم عمده دارند. به این ترتیب قطعاً پرسنل قدیمی و کارکشتهای که در تمامی رسانهها حضور دارند، بینقش در خروجی آن رسانه نیستند. اینگونه نیست که تا دولتی آمد ، آن رسانه بلافاصله تمام سلایق و تجربیات خود را کنار گذاشته و منتظر بنشیند تا رئیس جمهور بعدی چه میگوید و یا چه میخواهد. راه حل شما برای این قضیه چیست؟|من نمیخواهم راه حل بدهم. میخواهم اول واقعیات را ببینیم. چون برخی تصور میکنند هنگامی که دولت بودجه مثلاً روزنامه «ایران» را داد، پس هر آنچه که این روزنامه منتشر کرد، نظر دولت است. اصلاً چنین چیزی نیست. اتفاقاً سرمایه و بودجه «مؤسسه اطلاعات» بسیار بیشتر از روزنامه «ایران» متعلق به دولت است. اما روزنامه «ایران» سعی میکند نظر دولت را منعکس کند.خبر صفحه یک یا چیدمان صفحهرویی معمولاً ابتداییترین چیزی است که جلب نظر و توجه میکند. معمولا این صفحه و اینکه رسانه یا روزنامه چه تیتری را انتخاب کرده و یا از چه تصویری استفاده کند بیشتر در اختیار سردبیر یا رئیس آن روزنامه است. اما هنگامی که این صفحه و بخشی از صفحه دو که سخن اول، یادداشت سردبیر و ... نام دارد، را ورق بزنیم، نباید بقیه صفحات روزنامه را که در عین حال که تأثیرهای کند و عمیق دارند فراموش کنیم. روزنامه «ایران» غیر از صفحه اول که به نظر میرسد مربوط به دولت است، شاید در سایر صفحهها، خبرها و مقالات و ترجمههایی باشد که به نظر میرسد حتی با همان صفحه اول تضاد ماهوی داشته باشد و این مسئله طبیعی است. بهخصوص در روزنامههایی که مدیرانش یا مستقیماً توسط دولت تغییر پیدا کرده یا توسط یک هیأتامنایی تغییر میکنند. اکثر روزنامههای ما یک هیأتامنا دارند که دولت جدید تنها میتواند برخی از اعضای این هیأت را تغییر دهد و هنگامی که هیأت امنا تغییر پیدا کرد، ممکن است رئیس روزنامه نیز تغییر پیدا کند. اما اینکه تأثیر رییس روزنامه در محتوای آن به عنوان یک پکیج که میخواهد وارد جامعه شود، چقدر است، مورد بحث تمام کارشناسان رسانه است. بنابراین تنها حرف صفحه اول نیست که نشان می دهد این رسانه حرف دولت را می زند. در خصوص اینکه دولت به جایی نیاز دارد تا حرف خود را بزند، قطعاً در مملکت ما جایش خالی است. شبکه دو اساساً به لحاظ مالکیت جزو صداوسیما نیست. سابقه شبکه دو سیما به شبکه آموزشی قبل انقلاب بازمیگردد که مالک آن وزارت آموزش و پرورش است. اسناد این ادعا نیز وجود دارد. حتی پرسنل شبکه دو توسط آموزش و پرورش تامین می شد. کار این شبکه نیز آموزش و کلاس درس برای مناطق محروم بود. زمان شاه هنگامی که قطبی تلویزیون جامجم را راه اندازی کرد، با آموزش و پرورش قرارداد بست و تعدادی از پرسنل آموزش و پرورش به اروپا و آمریکا فرستاده شد تا تکنولوژیست آموزشی شوند. اگر اشتباه نکرده باشم آقای اسماعیل میرفخرایی یکی از این فارغالتحصیلان است. قرار شد آقای قطبی پخش رادیو و تلویزیون را عهده بگیرد، اما شبکه دو همچنان آموزشی بماند و آموزش و پرورش از نظر خوراک، مسیر، سیاستگزاری و اهداف آن را تغذیه کند. بعد از انقلاب نیز بنده به عنوان نماینده آقای رجایی مسئول شدم تا آنجا را برای وزارت آموزش و پرورش تحویل بگیریم که عملا انجام نشد. اسناد هم گویای این مسئله است که مالکیت شبکه دو با صداوسیما نیست. تصور نمی کنم که تا کنون نیز مبلغ این شبکه از سوی صدا و سیما به آموزش و پرورش پرداخت شده باشد؛ یعنی معاملهای صورت گرفته باشد. بعد انقلاب در کنار شبکه یک این شبکه از آموزشی بودن خارج شد. حتی خاطرم است زمان ریاست محمد هاشمی بر صداوسیما برای حل این مشکل سعی میکردند بگویند کار شبکه دو آموزش است و این مسئله هنوز در مکتوبات وجود دارد. بنابراین هنوز باید شبکه دو با تمام مجموعه ساختمانش جزو مالکیت دولت باشد. اینکه دولت نیازمند یک شبکه برای خود است، یکی از دو دیدگاه مطرح است. آقای مهاجرانی در زمان حضورش در وزارت ارشاد به طور جدی این دیدگاه را که دولت باید حداقل یک شبکه داشته باشد را مطرح کرد. دیدگاه دیگر که شاید با این ساختار قانون اساسی بیشتر تطبیق کند، آن است که وقتی قانون اساسی شورای نظارت سه قوهای میگذارد؛ یعنی تمام بخش های صداوسیما مکلفاند هر دولتی که سرکار است را در حد اطلاعرسانی یاری برسانند، همانطور که مکلفاند قوه قضاییه را یاری کرده و همینطور قوه مقننه را. این دو دیدگاه موجود است. من نیز گمان میکنم دیدگاه دوم به قانون اساسی نزدیکتر است. جناب آقای کلهر! شما به آسیب ها در فضای رسانه های دولتی اشاره کردید. وظیفه مشاور رسانهای در این شرایط چیست؟ میتوانید وظیفه مشاور رسانهای دولت را از شرح وظایف مشاوران بگیرید. مشاور کسی است که مشاورهاش را به رئیسجمهور بدهد. وظیفه مشاور مصاحبه کردن و گفتن وظایفش نیست ولی به دلیل اینکه نماینده رئیسجمهور در شورای نظارت بر صداوسیما هستم در این خصوص صحبت میکنم. واقعیت این که یکی وظیفهاش چیست و یکی این که چه راهکار بومی برای این مسئله داریم. یعنی هم اطلاعرسانی سالم صورت بگیرد و در عین حال انتقاد را فراموش نکنیم. شخصاً انتقاد را جزو ملزومات پیشرفت دولت ها میدانم. آقای احمدینژاد در سال 84 تصمیم جدی گرفت که بعد از اینکه سرکار آمد، برخلاف دولت آقای خاتمی که ده، بیست روزنامه راه اندازی کرد و بر سایرین مسلط شد، نقد پذیر باشد. باید گفت که تقریباً در فضای رسانهای دولت آقای خاتمی کسی جرأت انتقاد نداشت و این طور به نظر میرسید که همه چیز خوب است و این فضا بیشترین ضربه را به خود آقای خاتمی زد. چون هنگامی که رفت، متوجه شد بسیاری از گزارشاتی که داده میشد، دروغ بود. در سفرهای استانی بسیاری از این موارد را خودم دیدم. از جمله آن ها عملیات ساختمان دانشکده پیراپزشکی یاسوج است که تا مرحله در و پنجره رسید ولی بودجه تمام شد و این پروژه 8 سال معطل مانده و از رده کد بودجه خارج شد. خارج شدن از کد بودجه به این معنا است که معاون اول و رئیسجمهور تصور میکنند آن طرح به اتمام رسیده است، در صورتی که آنجا در حال تبدیل شدن به یک تختجمشید دیگر است. دو چیز مهم وجود دارد که اگر تعادلش از بین رود بسیار خطرناک است. یکی اطلاعرسانی دقیق به مردم که وظیفه رسانه است و حتماً باید روبهجلو و امیدبخش باشد. چون زمان نه به عقب بر میگردد و نه میتوان به عقب برگرداندش. همچنین باید همزمان با آن آسیبشناسی شود که ما به آن میگوییم نقد. رسانه باید در هر شرایطی انتقاد سازنده داشته باشد. حتی اگر جامعه در بهترین وضعیت قرار داشته باشد و رسانه انتقاد نکند شما را به ایستایی ترغیب میکند. یعنی شما میخوابید. فکر میکنید که دیگر نیازی به حرکت نیست و مدیر به رفاهزدگی مدیریتی یعنی میز چسبی که برای مدیریت بسیار خطرناک است، عادت می کند. به عقیده من اگر یک مدیر یا مشاور رسانه بتواند هر چه بهتر این توازن را به وجود بیاورد،آن رسانه به خط طلایی رسانه نزدیک میشود. شما عملکرد رسانههای منتقد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟هم انتقاد میبینم و معمولاً از آنان تشکر میکنم و هم متأسفانه بیسوادی و فحاشی که باید آن را از نقد، جدا کرد. البته در روزنامههایی که هماکنون منتشر می شوند نقد داریم ولی درصد آن خیلی کم است و بخش بیشتر دعواهای سیاسی و جناحی را به اسم نقد در روزنامه مطرح میکنند. شما به عنوان مشاور رسانهای رئیسجمهور کدام بخش را به رئیسجمهور منعکس میکنید؟ با توجه به ادبیات آقای رئیسجمهور نسبت به منتقدان به نظر میرسد که ایشان از این وضعیت بسیار ناراحت است؟من مشاور مطبوعاتی ایشان نیستم. سؤال من کلی است. در خصوص رسانهها چطور؟در بخش مطبوعات اطلاعی در این خصوص ندارم. اما در حوزه بینالملل که بخش اعظم کار من است، معمولاً قسمتهای منفی را بیش از مثبت به ایشان منتقل میکنم. اصولاً به این دلیل قسمت های منفی را منعکس می کنم که خود نیز مدیر بودم. بیش از سیسال سابقه مدیریت اجرایی دارم و میدانم که مشکلات کار اجرایی چیست و نیاز به چه اطلاعاتی دارد. همیشه خواسته ام فردی که همکار من است از تعریف فاکتور بگیرد و نقاط ضعف کارم را منعکس کند، چون تعریف غیر از این که شما را سست و در کار کردن تنبل می کند، خدمت دیگری نمیکند. انتقادات اعم از آنکه خیلی عالمانه باشد و بالاخره فلشی به سمت عیب کار شما دارد حتی اگر با لحن بد و غیر منصفانه باشد، مفید است و معمولاً این ها را به آقای دکتر منتقل میکنم و از روز اول هم این کار را انجام دادم. آیا موضع و ادبیات دولت، مقابل منتقدان را میپسندید؟باید دولت را از آقای رئیسجمهور جدا کنید. در دولت نهم برای من کاملاً مشخص شد که حتی بین دو وزیر ما دو روحیه کاملاً متفاوت وجود دارد. با وجود این بارها هم به صورت انفرادی و هم برخی اوقات به صورت بخشنامهای و توصیهای با وزرا صحبت کردم و حتی گاهی برنامهریزی کردم تا وزرا در بخش های مختلف صدا و سیما حضور پیدا کرده و گزارش کار و برنامه هایشان را با مردم مطرح کنند، ولی بسیاری نیامدند و حتی حاضر نشدند گزارش کار بدهند. یعنی ما هم این طور وزیری داشته ایم و هم وزیری مثل آقای دکتر لنکرانی داشتیم که با رسانهها برخورد بسیار باز و راحتی داشت و کاملاً پذیرای انتقادات بود. به نظر من نباید در مقابل رسانه، دولت را به عنوان یک واحد حقوقی دید. بخش حقوقی دولت همان آقای الهام به عنوان سخنگو بود. بنده معتقدم که آقای رئیسجمهور یکی از رسانهایترین چهرههای جهان است. شخصیتی است که برای هر مشاور رسانهای خیلی آسان و راحت است و گرفتاری کمی با آن دارم. من بسیاری از شخصیتهای بزرگ دنیا را مقابل رسانهها رصد کردم تا به این نتیجه رسیدم. فکر میکنید اهالی رسانه هم همین نظر را دارند؟برای من مهم نیست که این نظر را داشته باشند. شما نظر من را پرسیدید. یکی از سؤالات غیرحرفهای این است که میپرسند شما چه فکر میکنید که آن فرد چه فکر میکند. من کاری به این که چه کسی چه فکر میکند ندارم. در زندگی شخصی خود هم همین رویکرد را دارم، سعی میکنم یا مستقل باشم یا مقلَّد. در زندگیام بینابین کار نمیکنم. در زمینه خود شخص آقای احمدی نژاد که در دولت نهم ارتباطات ما فرامرزی بود، فکر میکنم بخش رسانهای آقای دکتر احمدینژاد یکی از موفقترین دولتها در جهان بود نه فقط در ایران. تنها من این گونه فکر نمیکنم بلکه رسانههای بینالمللی هم همین طور فکر میکنند. بنابراین دولت در رسانههای جهانی کارنامهای قابل قبولی دارد ولی در خصوص داخل کشور چنین نظری ندارم. یعنی موفق نبودید؟معتقدم در داخل برخلاف توفیقمان در عرصه بینالملل ما چندان موفق نبودیم. یعنی بزرگترین ضعف دولت نهم اطلاعرسانی بود که دلایل خاص خود را دارد. یکی از آنها روابط عمومیهای ما هستند که هم از لحاظ ساختاری قدیمیاند و هم از لحاظ پرسنل سالها تخریب شدند یعنی یا به عنوان استراحتگاه یا به عنوان تبعیدگاه مطرح شدند و الا حجم روابطعمومیهای دولت کم نیست. چیزی حدود هشتاد هزار نفر است؛ یعنی به اندازه رسانه ملی ما پرسنل داریم، اما خروجی این روابط عمومیها غیر از چاپ کردن برخی تصاویر و مصاحبه تحویل دادن و. . . چیز دیگری نیست در حالی که این موارد بخش کوچکی از وظایف روابط عمومیها است. تعامل رسانه ملی با دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟مقاطع مختلف فرق میکرد. به نظر من در دولت نهم ادوار مختلفی را گذراندیم. معتقدم که یکسری از نابلدیهای رسانهای دولت بهانه میشد به عنوان عدم همکاری با رسانه ملی که واقعاً حق رسانه ملی نبود. برخی اوقات نیز ناکارآمدی رسانه ملی برای رسانه ملی بهانه میشد که مثلاً دولت کار نمیکند. آنچه که صدا و سیمای ما در خصوص دولت نهم ضعف عمده داشت و به نظر من برای جبران آن نیز تلاش بسیاری نکرد، مستندسازی به معنای اصطلاح علمی سینمایی و به معنای مردمیاش گزارش صوتی و تصویری از روند ساخت در کشور بود. اما اگر به تلویزیون نگاه کنید نتیجه با اظهارات شما فرق می کند. دیدگاه عمومی این است که صدا و سیما از دولت حمایت می کند.حمایت صداوسیما از دولت اتهام است. از ابتدا گفتید صداوسیما با دولت است. درحالی که از روز اول صداوسیما علیه دولت بود. روز اولی که آقای احمدینژاد رییس جمهور شد، آقای خجسته در دفترش به من گفت که تمام معاونین و رئیس قرار گذاشتیم که نسبت به این دولت منتقد باشیم. بعضی اوقات هم این مرز انتقاد را گذرانده و فحاشی و بیادبی کردند که پروندهها و سی دی هایش موجود است. اما قرار ما این نبود که نسبت به این قضیه مقابله کنیم. گفتم شاید میان این همه فحاشی دو کلام حرف حساب باشد و بتوانیم از آن استفاده کنیم و فکرمیکنم که درست نیزعمل کردیم. نتیجه آن هم رایی است که مردم در انتخابات 88به دولت دادند. اگر مردم به حرفهای صداوسیما گوش میکردند ما نباید حتی پنج میلیون رأی میآوردیم. مردم به چشمشان بیشتر اعتماد دارند تا آن که صداوسیما میگوید. در شهر خود پل، کارخانه سیمان، کارخانه کنسروسازی و. . . را میبینند. اینکه رادیو جوان ساعت هشت صبح با شوخی و خنده چه میگوید، آن هم سر جای خودش است. بنده معتقدم صداوسیما از اول تا آخر دولت نهم به معنای حامی یا ستایشگر دولت نبود. به عنوان نماینده دولت در شورای نظارت صداوسیما، باید رسانه ملی چه سیاستی را در پیش بگیرد تا به این مسائل بیشتر دامن نزند؟مسئله باید حل شود. به عقیده من عدهای هستند که میخواهند تصفیهحسابهای سیاسی خود را با این انتخابات حل کنند. بارها در صحبت هایم از هر دو طرف خواهش کردم که حداقل برای چهار ماه اختلافات را کنار بگذارید. چشم این فتنه را که قطعاً خارجی است دربیاورید و بعد هم اختلافات خود را داشته باشید. چون اصلاً به این معتقد نیستم که باید همه یک جور فکر کنند. این انتخابات یک برنده داشت و آن هم مردم بودند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
کلهر: از روز اول صدا و سیما علیه دولت بود/ خاتمی وقتی رفت فهمید بسیاری از گزارش ها به او دروغ بود-سیاست > چهره ها - مهدی کلهر معتقد است:تقریباً در فضای رسانهای ...
-