تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835104500




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با بنیسیو دل تورو به بهانه بازی در فیلم «مرد گرگ نما»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: «مرد گرگ نما» فیلمی ‌پرزرق و برق و به طور شگفت انگیزی پر از خون و خونریزی است، اما طنین خاص خود را دارد. دل تورو می‌گوید روند چهره پردازی به طور طبیعی عذاب آور بود. چهار ساعت طول می‌کشید... دغدغه‌های یک مرد شورشی فیلم سینمای «مرد گرگ نما» با بازی بنیسیو دل تورو که روایتی جدید از داستان معروف مرد گرگ نما است، از جمعه 12 فوریه (23 بهمن) در دنیا به نمایش در آمد. بنیسیو دل تورو ستاره 42ساله فیلم «چه» و غول دنیای لاتین در هتلی در لندن پوسترهای فیلم جدید خود «مرد گرگ نما» را امضا می‌کند. او که کتی سیاه با پیراهنی سفید به تن دارد با عجله اسم خود را روی تصویر امیلی بلانت همبازی خود در این فیلم می‌نویسد و در همین حال می‌خندد و می‌گوید؛ «ببخشید که روی عکس امیلی بلانت می‌نویسم.» دل تورو ناگهان می‌گوید؛ «جی دی سلینجر مرد.» او خود را روی کاناپه می‌اندازد و اولین نخ از بی شمار سیگارهای دانهیل خود را روشن می‌کند. نیازی به گفتن نیست که با دل تورو «سخت» می‌توان گفت و گو کرد. او یک بار یک خبرنگار صاحب اعتبار بریتانیایی را تهدید کرد اگر باز هم از او سوال‌های شخصی بپرسد، سگ‌هایش را به جان او خواهد انداخت. دل تورو اخیراً هم هنگام یک گفت و گو با واشنگتن تایمز از کوره در رفت و گفت؛ «دیگر کاری ندارم. امیدوارم هر چی دوست داری بنویسی. اصلاً برام مهم نیست،» برای همین برخورد با دل تورو در روزی که سرخوش به نظر می‌رسد و روبه رو شدن با کسی که عموماً بداخلاق و قلدرمآب است، یک جور سورپرایز و البته باعث آسودگی است. او می‌گوید 24 ساعت از اعلام خبر مرگ سلینجر گذشته اما او هنوز در شوک است.   دل تورو می‌گوید؛ «دوران دبیرستان تنها سه کتاب خواندم؛ «ناتوردشت»، «پیرمرد و دریا» و «دن کیشوت». از دو کتاب آخر خوشم آمد، اما در مورد «ناتوردشت» با شخصیت هولدن کالفیلد ارتباط برقرار کردم. از اینکه از سینما متنفر است، اما وانمود می‌کند یک گانگستر سینمایی است خوشم می‌آمد. برایم عجیب بود که او از یک چیز هم متنفر است، هم عاشق آن است. همان موقع به خودم می‌گفتم من هم همین طوری هستم.» خیلی سریع متوجه می‌شوید قضیه عشق و نفرت که برای دل تورو بسیار حیاتی است، ریشه در دوران کودکی او دارد. او چه در زندگی و چه روی پرده خود را در قالب یک فرد همیشه شورشی ترسیم کرده است. او اگر لازم باشد هر کاری می‌کند. اگر نیاز باشد وزنش را زیاد می‌کند («ترس و نفرت در لاس وگاس») یا کم می‌کند («چه») یا کلاه گیس می‌گذارد («قول»). هر وقت هم که در فیلمی ‌ظاهرش دست نخورده می‌ماند، با لهجه‌های مختلف، منقبض کردن چهره و نوع خاص بیان دیالوگ‌ها از نقش آفرینی‌های دیگر فاصله می‌گیرد. (برایان سینگر کارگردان فیلم «مظنونین همیشگی» ابتدا فکر می‌کرد حضور عجیب و غریب دل تورو به نقش فرد فنستر در این فیلم بیشتر یک شوخی پیچیده است.)   این نبرد در «مرد گرگ نما» هم ادامه دارد و دل تورو با رضایت کامل خود را در اعضا و موی مصنوعی غرق کرده است. او در این فیلم نقش یک بازیگر تئاتر در عصر ویکتوریا را بازی می‌کند که رابطه‌یی پرفراز و نشیب با پدرش (با بازی آنتونی ‌هاپکینز) دارد، نسبت به گوئن، همسر برادر مرده اش (امیلی بلانت) تعلق خاطر پیدا کرده و از همه مهم تر در هر ماه کامل به یک گرگ نمای درنده خو تبدیل می‌شود. «مرد گرگ نما» فیلمی ‌پرزرق و برق و به طور شگفت انگیزی پر از خون و خونریزی است، اما طنین خاص خود را دارد. دل تورو می‌گوید روند چهره پردازی به طور طبیعی عذاب آور بود. چهار ساعت طول می‌کشید او را گریم کنند و دو ساعت هم باید صرف پاک کردن گریم می‌شد. این کار هر روز انجام می‌شد. وقتی لباس مرد گرگ نما را به تن داشت قادر به حرف زدن نبود و تنها با نی می‌توانست نوشیدنی بخورد. دل تورو می‌گوید؛ «هر وقت می‌خواستم حرف بزنم یک نفر باید دندان‌ها را از دهانم بیرون می‌کشید. کلی خون مصنوعی تف می‌کردم، یک چیز می‌گفتم و بعد دوباره دندان‌ها را سر جایش می‌گذاشتند. دیوانه وار بود.» جالب تر از همه اینکه قالب روایی فیلم به نظر دقیقاً بازتاب دینامیک احساسی زندگی خود این بازیگر است. به عنوان مثال داستان فیلم که خود دل تورو تهیه کننده است درباره رابطه تیره لارنس و پدر پرقدرتش است و اینکه این تنش چطور از مرگ پیش از موعد مادر لارنس به دست یک گرگ نما و زمانی که او خیلی کوچک بود، ریشه می‌گیرد. در فیلم، پدر در نهایت لارنس را از خانه روستایی شان به یک موسسه امراض روانی با شرایط بسیار سخت در لندن می‌فرستد تا اختلالات رفتاری او اصلاح شود. دل تورو هم مادرش را وقتی تنها 9 سال داشت بر اثر هپاتیت از دست داد. آن طور که اطرافیان و خود دل تورو می‌گوید مرگ مادر به اختلاف میان بنیسیو جوان، خروشان و شورشی و گوستاو پدر او که یک وکیل جنایی معروف بود، دامن زد. پدر، بنیسیو را وادار کرد از ساعت 4 صبح در یک دامداری مخصوص خوک‌ها کار کند. او در عوض با انداختن یک بمب دودزا در یک سالن زیبایی واکنش نشان داد؛ کاری که خودش از آن به عنوان یک گند واقعی یاد می‌کند. این تقابل در نهایت زمانی به پایان رسید که پدر، بنیسیو را که آن زمان 13 ساله بود از خانه شان در پورتوریکو به یک مدرسه شبانه روزی با شرایط بسیار سخت (آکادمی‌ مرسسبرگ) در پنسیلوانیا فرستاد تا اختلالات رفتاری او اصلاح شود. این کشمکش ادیپ وار تا وقتی هم که بنیسیو به سن بلوغ رسید، ادامه داشت و پدر هیچ وقت کاملاً با حرفه‌یی که پسرش انتخاب کرده بود، کنار نیامد. پس از آنکه دل تورو برای فیلم «قاچاق» برنده اسکار شد، به پدرش گفت؛ «مردم لندن نام خانوادگی تو را صدا می‌زنند پسر، البته نه به خاطر تو بلکه به خاطر من.» دل تورو واقعاً می‌توانست همان جا متوقف شود، اما این اتفاق نیفتاد. امروز تورو این طور احساس می‌کند که دیگر باید به انتقاد علنی از پدرش- که اکنون در پورتوریکو با زن سومش زندگی می‌کند- پایان دهد. او با جدیت می‌گوید؛ «حضور پدرم همه جا حس می‌شد. او سختگیر بود. بله، باید هر یکشنبه اتاقم را تمیز می‌کردم و کفش‌هایم را برق می‌انداختم. او همه جا با من بود. هر روز صبحانه و شام را با من می‌خورد. بله، او سرسخت بود و من مانند خیلی‌های دیگر که با پدر و مادرشان مشکل دارند با او مشکل داشتم، اما آن موقع فقط سعی می‌کردم خودم را پیدا کنم.» دل تورو در عین حال تاکید می‌کند دیگر داستان‌هایی که در مورد زندگی او گفته می‌شود، نظیر حضور نامتعارفش در دنیای بازیگری کاملاً ساختگی و من درآوردی نیست. او توضیح می‌دهد در دوران دبیرستان در پنسیلوانیا اصلاً به بازیگری توجه نداشت و اینکه بیشتر وقت خود را به بسکتبال و نقاشی می‌گذراند (او دغدغه‌های هنری داشت). دل تورو بعدها در دانشگاه کالیفرنیا در رشته بازرگانی ثبت نام کرد، اما بلافاصله گرفتار کلاس‌های بازیگری دانشکده شد. او شانه اش را بالا می‌اندازد و می‌گوید؛ «معلم بازیگری کار من را که دید گفت؛ «هی، خوب بود،» به همین سادگی.»   دل تورو دست آخر در لس آنجلس زیر نظر استلا آدلر گورو «متد اکتینگ» که کسانی مانند مارلون براندو را آموزش داده بود، آموزش بازیگری دید و خیلی زود به خاطر شیوه‌های کاری دیوانه وار خود شهرت پیدا کرد (و شاید بدنام شد). به عنوان مثال، حضور نامتعارف او در «جواز قتل» از سری فیلم‌های جیمز باند، جدیت و توجهش به تک تک ژست‌ها و به خصوص لبخندهای جنون آمیزش در این فیلم خیلی مورد استقبال اطرافیانش قرار نگرفت. خودش خجالت زده می‌گوید؛ «پیش خودم فکر می‌کردم من نقش اصلی فیلم را دارم، اما در ادامه متوجه شدم با کارهایم دارم دیگران را دیوانه می‌کنم... این کار را بکنم؟ آن کار را چطور؟ به هر حال هر چه بود، من زمان بازی در آن فیلم سعی می‌کردم بازیگری را یاد بگیرم. هیچ چیز بلد نبودم.» ویلیام فریدکین کارگردان فیلم «جن گیر» که دل تورو را در فیلم اکشن The Hunted کارگردانی کرد در مورد او به نکته‌یی ظریف اشاره می‌کند؛ «چند کارگردان را می‌شناسم که علاقه بنیسیو به فیلمنامه، دیالوگ و در کل داستان را یک جور فضولی می‌دانند.» شاهد این مساله فیلم‌هایی هستند که دل تورو در آن بازی کرده است. آنچه دل تورو در «مظنونین همیشگی» از یک خلافکار خرده پا ترسیم کرد عملاً متفاوت با فیلمنامه بود. در واقع، شخصیت فنستر در این فیلم دیالوگ زیادی نداشت و تاثیر دراماتیک هم نداشت، اما دل تورو آن را به انبوهی از تیکه‌هایی که به زحمت قابل شنیدن بود و ریشخندهای توام با ناخشنودی تغییر داد.   دل تورو در مورد نقش پلیس مکزیکی فیلم «قاچاق» هم اصرار داشت این شخصیت- که در فیلمنامه دچار تضاد بود- فردی کاملاً درستکار باشد. این مساله باعث شد هسته اخلاقی فیلم همان طور که باید تامین شود و در نهایت اسکار بهترین بازیگر مرد مکمل را برای دل تورو به همراه داشت. گاهی اوقات هم انتخاب‌های دل تورو نتیجه عکس داده است. او در مورد فیلم «ترس و نفرت در لاس وگاس» به کارگردانی تری گیلیام تصمیم گرفت شخصیت دکتر گونزو را به شکل یک تنه لش فربه ترسیم کند؛ تصمیمی ‌که در نهایت به موقعیت کاری او لطمه زد. دل تورو برای بازی در نقش گونزو 40 پوند خود را چاق کرد (روزی 16 دونات می‌خوردم.) و نوع حرف زدنش جویده جویده و غیرقابل فهم بود. «ترس و نفرت در لاس وگاس» به لحاظ تجاری یک شکست کامل بود و دست آخر همه انگشت اتهام را به سوی نحوه کارگردانی او گرفتند. خودش می‌گوید؛ «پس از آن فیلم پیدا کردن کار برایم سخت شده بود. همه می‌گفتند «ترس و نفرت در لاس وگاس» شکست خورد، برای اینکه بنیسیو دل تورو در آن جلوه یک ستاره را نداشت.»   در مورد زندگی شخصی دل تورو هم حرف و حدیث‌های زیادی هست، به خصوص در مورد روابط احساسی او که فهرستی طولانی از افراد مختلف شامل آلیشیا سیلورستون، کلر فورلانی، اسکارلت جوهانسن، والریا گولینو، کیارا ماسترویانی و مینی درایور را شامل می‌شود. با این حال او در شرایط فعلی خود را به لحاظ احساسی «در برزخ» می‌داند. آیا دل تورو نمی‌خواهد آرام بگیرد؟ او با اوقات تلخی پاسخ می‌دهد؛ «چرا باید این کار را بکنم؟ همه می‌گویند چرا او ازدواج نمی‌کند؟ برای چی باید ازدواج کنم؟ برای اینکه بعدش طلاق بگیرم؟» دل تورو برای توصیف آپارتمان خود در‌ هالیوود از واژه «غار» استفاده می‌کند و از من می‌پرسد آیا من هم غار دارم؟ همین که به او می‌گویم من ازدواج کرده ام و بچه دارم، هیجان زده پاسخ می‌دهد؛ «دیدی؟، تو غار داری، اما به غار تو حمله کرده اند،» او می‌گوید در غار خود دو سگ دارد، کلی کتاب و دو لاک پشت. دل تورو در نهایت می‌گوید به هر حال برای ازدواج وقت ندارد و دائم به پروژه‌های بعدی خود فکر می‌کند. یکی از این پروژه‌ها می‌تواند فیلم جدید مارتین اسکورسیزی با عنوان «سکوت» باشد که درباره راهبان یسوعی در قرن هفدهم است و دانیل دی لوئیس هم در آن بازی می‌کند یا فیلمی ‌به نام «سه کله پوک» به کارگردانی برادران فارلی.   دل تورو یک دانهیل دیگر روشن می‌کند و برایم حکایتی از اسکار سال 2002 می‌گوید که او یکی از اعطا کنندگان جوایز بود. او می‌گوید پس از آنکه روی سن رفت و جایزه را به برنده داد دیگر به سالن برنگشت و از همان جا رفت خانه تا باقی مراسم را از خانه ببیند. دل تورو همان شب بعد از مراسم اسکار در مهمانی التون جان شرکت کرد. در مهمانی، پل مک کارتنی (از اعضای سابق گروه بیتلز گروه مورد علاقه دل تورو) به او نزدیک شد و گفت؛ «بنیسیو کجا بودی؟ قرار بود تمام شب کنار من بنشینی.» دل تورو همچنین از اسکار خود می‌گوید و از اینکه بالاخره توانست پدرش را قانع کند حرفه او را بپذیرد. او درباره یکی از نخستین نقش‌هایش می‌گوید و حضور کوتاه در ویدئوکلیپ La Isla Bonita مدونا و درباره زمانی که برای بازی در فیلم جیمز باند تست بازیگری داد. در پایان از او می‌پرسم در شرایط فعلی از زندگی اش راضی هست یا نه که پاسخ می‌دهد؛ «نه. من در زندگی ام از موانع زیادی رده شده ام، اما هیچ وقت راضی نیستم. به اعتقاد من راضی بودن یعنی انفعال و همه می‌دانند که من این طوری نیستم.»  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 440]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن