محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846133211
مقاومت در زندان رژيم شاهنشاهي(26)؛به ياد شهداي دهه فجر خراسان جنوبي
واضح آرشیو وب فارسی:حيات: مقاومت در زندان رژيم شاهنشاهي(26)؛به ياد شهداي دهه فجر خراسان جنوبي
تهران - حيات
شهيد سيد هاشم كوشه اي
مبارزه با رزيم تا دندان مسلح طاغوت ، آنهم با دست خالي ! شايد بسياري اين كار را محال مي دانند،ولي سيد هاشم كوشه اي از ان دسته جواناني بود كه با اخلاص و به رهبري حضرت امام خميني(ره) ژا در اين مسير نهاد و عاشقانه براي مبارزه با رژيم طاغوت در همه سختيها سينه سپر كرد.
سيد هاشم كوشه اي معلمي آگاه و وارسته بود ، به امام رضا(ع) ارادت خاصي داشت و اكثر نمازهاي يوميه خود را به جماعت در حرم مطهر به جا مي آورد.
سال 1327 چها دهم شهريور سيد هاشم در خانواده اي اهل دين و مذهب در شهستان بيرجند به دنيا آمد . ظلمهاي رژيم منحوس پهلوي را به خوبي درك كرد . دبستان راهنمايي و دبيرستان را در بيرجند گذراند و چون هميشه در دل ارزوي جنگيدن با ظلم و ستم را داشت به ورزش رو آورد و در همين رشته در آموزش پرورش مشغول خدمت شد.
آنقدر شجاع و بي باك بود كه ساواك از دست او به تنگ آمده بود. يكبار او را دستگير كردند قسمتي از گوشش را بريدند و به او گفتند :«دست از كارهايت بردار و الادفعه ديگر سرت را خواهيم بريد» ولي عشقي در سينه سيد هاشم وجود داشت نه اينكه بترسد،بلكه جري تر و شجاع تر از قبل خود را آماده شهادت كرد و قدم در مسير مبارزه مي گذارد.
هر روز درگيري ها بيشتر اوج مي گرفت ،سال 57، سال مبارزه تا پيروزي بود . روز يازدهم ديماه ، همان يكشنبه خونين مشهد ، سيد هاشم كوشه اي به همراه عده اي بر عليه رژيم مشغول تظاهرات بودند ژيرمردي بر اثر تير مستقيم مجروح شده بود ، سيد هاشم دوان دوان براي كمك به پير مرد به سوي او رفت. دو زانو كنارش نشست ، مشغول بستن زخم پير مرد بود كه ناگهان زخمي بر سينه اش نشست. دست در دست پير مرد هر دو به ملوت پيوستند و در سي و يك روز بعد ثمره خون پاكش ، مقدم اي شد براي ورود بزرگ مردي از تاريخ به خاك پاك وطن اسلامي ، مردي از تبار حسين(ع) مردي كه قدرتمندان آمده و انتقام خون سيد هاشم هاي مظلوم را از روبه صفتان گرفت و تا امروز نيز راهشان را ادامه بخشيد.
ولادت: 1327/6/14
شهادت:مشهد -چهارراه شهداء - درگيري با عمال رژيم شاه
شهيد غلامحسين محب راد
شهيد غلامحسين محب راد در سال 1327 در شهرستان فردوس متولد گرديد او انساني زحمتكش و پرتلاش بود و توانست ضمن كار ، به اخذ مدرك ديپلم نايل آيد
وي پس از ازدواج جهت كسب مخارج زندگي به مشهد و سپس به گرگان مهاجرت نمود و در آن شهر توانست به كمك افراد خير براي خود مغازه اي تشكيل دهد .
در ايام انقلاب ساكن گرگان بود و همانند اكثر مردم مستضعف كشورمان در راهپيمايي ها عليه رژيم شركت فعال داشت و سرانجام در روز نهم بهمن ماه 1357 پس از اينكه غسل شهادت نمود ، لباسهاي تميزي پوشيد و در راهپيمايي شركت كرد .
شهيد محب راد هنگام سرنگوني مجسمه كثيف شاه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از 9 روز بستري در بيمارستان به لقاء الله پيوست.
شهيد داود مومني
در سال 1358 كه انقلاب اسلامي كه مسير خود انقلاب را تمام مي كرد فرزندم داود كه عشق و علاقه اي زيادي به رهبر انقلاب و انقلابي كه درحال ثمره رسيدن بود از خود باقي گذاشت.
شبها كه در سراسر منطقه مسكوني كه در آن سكونت داشتيم بچه ها شروع به تظاهرات مي كردند و از طرف رژيم شاه مورد حمله قرار مي گرفتند و با گلوله داغ آنها را به شهدات مي رساند .
يك شب كه يكي از همين افراد كه زخمي ويا شهيد شده بود و آدرس هم نداشت با جستجوي زيادي آدرس آنرا از يكي از اماكن به نام باشگاه نيك نام نام گرفته و آدرس نامبرده را مشخص و به خانواده اش اطلاع دادند.
چون اين شهيد علاقه زيادي به انقلاب داشت و راه خودرا شناخته بود باز طبق قرار به كمك مجروحين بيرون رفت و با كمك كردن به مجروحين در مقابل شركت نفت با تير اندازي كه از هوا به تظاهر كنندگان شده بود زخمي و پس از انتقال به بيمارستان هزار تخته خوابه تهران به علت خون ريزي زياد به فيض شهادت نائل شد كه صبح روز بعد به ما اطلاع دادند.
شهيد محمد صبياني
شهيد محمد صبياني در سال 1316 در شهرستان قاين متولد شد و به دليل علاقه به كارهاي فني پيشه لوازم اتومبيل فروشي داشت . وي از اخلاقي نيكو برخوردار بود و به مجالس مذهبي توجه خاصي داشت .بهمين دليل در تمام راهپيمايي ها و تظاهرات ضدرژيم طاغوت شركتي فعال و پرشور داشت . تا اينكه در تاريخ 22/10/57 مطابق با دوازدهم محرم در حين تظاهرات مورد حمله مزدوران رژيم پهلوي قرار گرفت و به فيض عظيم شهادت نائل آمد . و پيكر مطهرش در مشهد مقدس به خاك سپرده شد .
شهيد حاج محمد نصيري نژاد
شهيد حاج محمد نصيري زاده در سال 1311 در قاين ديده به جهان گشود . او كشاورزي صادق و مؤمن بود . در دوران انقلاب در راهپيمايي ها شركت مي كرد تا اينكه درراه پيروزي انقلاب اسلامي در تاريخ 22/10/57 شربت شهادت نوشيد و به لقاءالله پيوست .
شهيد غلامعلي لاخي
شهيد غلامعلي لاخي در آذرماه1336 در خانواده اي مذهبي در شهرقاين ديده به جهان گشود .بعد از گذراندن كودكي به كشاورزي و دامداري پرداخت . در دوران انقلاب در پخش و نشر اعلاميه ها و شعارهاي ديواري كوشا بود . هنگامي كه نيروگاه برق از دست ايادي رژيم خارج شده بود،در تاريخ 28/11/57 جهت نگهباني به آنجا رفت و در همانجا هم در همان تاريخ به شهادت رسيد .
شهيد سيد حسين مهدوي الحسيني
شهيد سيد حسين مهدوي الحسيني متولد 1336از شهرستان قاينات است وي در خانواده اي روحاني ديده به جهان گشود و توانست با استفاده از هوش سرشاري كه داشت تا سال سوم دانشگاه در رشته مخابرات تحصيل كند و در ايام بروز مخالفت امت مبارز با رژيم منفور پهلوي و تعطيل شدن دانشگاه هاي كشور براي سامان دادن به راهپيماييهاي مردم و فعاليت بيشتر به قاين بازگشت وبا پخش اعلاميه و شعار نويسي مسئوليت خطير خود را به انجام رسانيد تا اينكه در 22/9/57 همزمان با دوازدهم محرم درهنگام راهپيمايي عليه رژيم سفاك پهلوي مورد اصابت گلوله مزدوران رژيم قرار گرفت و شربت شهادت نوشيد .
شهيد سيد محمد علي رياحي
شهيد سيد محمد علي رياحي در سال 1340 در شهرستان قاين متولد شد و بعد از تحصيلات ابتدايي براي كمك به معاش خانواده مشغول بكار مكانيكي و سپس رانندگي شد و با اوجگيري مبارزات امت حزب الله براثر در گيري با مزدوران پهلوي در دوازدهم محرم مطابق 22/10/57 مجروح و بعد از چند روز در بيمارستان با لبي تشنه چون جد بزرگوارش امام حسين (ع) به شهادت رسيد .
شهيد محمد علي راستگو مقدم
شهيد محمد علي راستگو مقدم در خانواده اي مذهبي و متعهد در بيرجند متولد شد و از كودكي در مغازه كفش دوزي پدرش مشغول به كار شد . از آنجا كه در طول تاريخ آنان كه با زحمت نان حلال به دست مي آورند ، فطرتشان پاك مي ماند و پيشاپيش نهضت ها حركت مي كنند ، اين كفّاش جوان نيز سنگيني ظلم وستم شاهي را بر دوش خود و جامعه احساس كرد و در سالهاي 1329-1333 براي ملي كردن نفت و خلع يد اجانب از ايران به جريان مبارزۀ ملت ايران پيوست . پس از سقوط دكتر مصدّق ، حكومت طاغوت او را به خواف تبعيد كرد و يك ماه هم زنداني نمود . پس از آزادي از زندان نيز هرگز مبارزه اش را ترك نكرد و در پنهان به راه خود ادامه داد تا اين كه نخستين جرقّه هاي انقلاب اسلامي زده شد و فرياد حق طلبي مردم به رهبري امام خميني
قدس سره
بالا گرفت . او اولين كسي بود كه مغازه اش را بست و ديگر همكاران خود را نيز تشويق به تعطيل بازار كرد تا اين كه در تاريخ 28/8/1357 مصادف با عيد غدير خم بعد از تظاهرات در حالي كه سخت خسته شده بود ، دژخيمان سفّاك پهلوي به خانه ي آن بزرگوار ريختند و او را دستگير كردند و به شهرباني بردند و در آن جا بر اثر ضرب و شتم و شكنجه زياد او را به شهادت رساندند . او اولين شهيد انقلاب در بيرجند بود و شهادتش راه را براي ادامه ي فعّاليت و تظاهرات بيشتر بر ضد شاه هموار كرد . پيكر پاك شهيد پس از تشييع درشهرستان بيرجند در مزار شهداي اين شهر به خاك سپرده شد .
شهيد محمد تقي خاكشور
شهيد محمد تقي خاكشور فرزند علي اكبر در سال 1339 در شهر مقدس مشهد ديده به جهان گشود . از آنجا كه روز تولدش مصادف با ميلاد پر بركت نهمين اختر تابناك امامت و ولايت بود اورا محمد تقي ناميدند . هنوز شش ماه از تولدش نگذشته بود كه در اثر حادثه اي از ناحيه دست چپ شديداً مجروح شد تا جايي كه پزشكان تصميم داشتند دستش را قطع كنند اما با توسل به امام رضا ( ع ) بهبود نسبي يافت . او تحصيلاتش را تا سال سوم دبيرستان در اصفهان گذراند . در سال 1357 براي ادامه تحصيل به بيرجند مراجعت نمود . محمدتقي خاكشور در تاريخ 10/10/1357 در حالي كه همگام با مردم انقلابي بيرجند در راهپيمايي شركت كرده بود به ضرب گلوله ي مزدوران رژيم پهلوي به درجه رفيع شهادت نايل شد . پيكر پاك شهيد بر دوش مردم انقلابي بيرجند تشييع گرديد و در مزار شهداي اين شهر به خاك سپرده شد .
شهيد محمود ميري
شهيد محمود ميري فرزند اسدالله در سال 1312 در روستاي خونيك از توابع شهرستان بيرجند به دنيا آمد . پنج بهار از زندگيش نگذشته بود كه پدرش را از دست داد . با فوت پدر همراه مادر و ديگر اعضاي خانواده اش راهي بيرجند شد و چند سالي براي گذراندن زندگي به كار كفاشي مشغول شد . علاقه ي او به مسايل ديني از 15 سالگي آغاز شد . در مجالس مذهبي كه در سالن مصلّي نزديك محل كارش برگزار مي شد حضوري فعّال داشت . پس از خريدن مغازه كفاشي شغلش را به خوار بار فروشي تغيير داد . در زندگي سراسر افتخارش به دنياي مادي هيچ نمي انديشيد . نماز و روزه را بر هر كاري مقدم مي شمرد . سهم امام را ساليانه مي پرداخت . با روحيه اي شاد با مشتريها برخوردمي نمود طوري كه آنان پيوسته تحت تأثير اخلاق نيك وي قرار گرفته و با او به داد وستد مي پرداختند . با اوج گيري انقلاب فعّالانه در تمام راهپيمايي هايي كه بر ضد رژيم ستمشاهي پهلوي انجام مي گرفت شركت مي نمود . در تاريخ 5/11/57 عده اي انسان اجير شده چماق دار رژيم منحوس پهلوي جهت سركوب امت بپا خاسته بيرجند وارد اين شهر شدند و به غارت و چپاول اموال مردم و ضرب وشتم آنها پرداختند . مزدوران شاه از او كه در حال تخليه بار ماشين پرتغال بود خواستند جاويد شاه سر دهد ولي او كه عاشق رهبري بود با صدايي بلند گفت :
درود بر خميني مرگ بر شاه
كه در اين لحظه عمّال چماق به دست به سرش مي ريزند و نامبرده براثر ضربه ي مغزي بيهوش مي افتد و اموال مغازه اش به غارت مي رود . وي را به بيمارستان انتقال مي دهند و در بيمارستان به مدت 48 ساعت در بيهوشي به سر مي برد و به مدت يك هفته تحت مداوا قرار مي گيرد .او كه براثر ضربه مغزي كه به سرش فرود آمده بود هميشه از درد مي ناليد و بالاخره درد سرش اوج گرفت و در خانه بستري شد به طوري كه قادر به انجام هيچ كاري نبود . پس از چندي وي را براي معالجه به مشهد بردند و در روز دوم اقامت به زيارت ثامن الائمّه رفت و در آنجا گريه ي زيادي نمود و از امام رضا خدا حافظي كرد و اظهارمي نمود كه بار آخر است كه زائر تربت امام هشتم هستم . شب هنگام حالش منقلب گشت و لذا او را نزد پزشك بردند ولي ديگر كار از كار گذشته بود . روح او از كالبد تن به سوي معشوق پر كشيده بود . پيكر پاكش پس از طواف در حرم مطهر امام هشتم به بيرجند انتقال داده شد و صبح روز جمعه 12/12/1362 تشييع و به آغوش خاك سپرده شد .
شهيد پرويز حسيني
شهيد پرويز حسيني فرزند ابوالقاسم در سال 1324 متولد شد . وي مردي فداكار و مؤمن و انقلابي بود . زندگي را با سختي ، كار و كوشش مي گذرانيد . نيكوكاري و خوش اخلاقي او زبانزد دوستان و آشنايان بود . سواد خواندن و نوشتن نداشت ولي به خاطر علاقه به ائمه اطهار عليهم السّلام و مسايل ديني اشعاري از حفظ داشت و مرثيه خواني مي كرد . در زمان حكومت پهلوي كه هيچ كس جرأت اظهار عقيده نداشت با شجاعت عكس امام را جلوي موتور سيكلت خود نصب ميكرد . شهيد حسيني با آغاز انقلاب از محل زندگي خود
كلاته ملا
به در خش و بيرجند آمد تا در تظاهرات شركت كند . در تاريخ پنجم بهمن ماه 1357 كه اعتراضات مردمي به اوج خود رسيده بود در مسير جادۀ درخش ، بيرجند به اوباش طرفدار شاه برخورد مي كند . آنها كه تعدادشان زياد بود از كمپرسي پياده مي شوند جلوي شهيد را مي گيرند و از او مي خواهند كه مرگ بر خميني بگويد . شهيد با شجاعت مي گويد مرگ بر شاه ،يكي از اراذل چماق به دست ، پيچ گوشتي را در گوش پرويز حسيني مي كوبد و آن سيد بزرگوار را به شهادت مي رساند . پيكر پاك شهيد را پس از تشييع در مزار شهداي بيرجند به خاك سپردند .
شهيد علي سندروس
شهيد علي سندروس فرزند فرامرز در سال 1343 در خانواده اي مذهبي در شهربيرجند متولد شد . تحصيلات ابتدايي را در دبستان فعلي
سندروس
و راهنمايي را در مدرسه
فرزان
گذراند . تحصيلاتش تا اول نظري در دبيرستان كنوني
دكتر چمران
ادامه يافت . شهيد نوجواني خوش اخلاق ، خنده رو ، متدين ، با وفا و هوشيار بود . در خانه و مدرسه و اجتماع مورد تشويق و تأييد قرار مي گرفت . در جلسات ديني و مرثيه خواني و آموزش قرآن شركت مي كرد . علاقه ي زيادي به پخش عكس و اعلاميه هاي امام و نصب آنها و نوشتن شعارهاي ضد رژيم بر ديوارهاي شهر داشت . آرزوي كوچكش تحصيل علم و دانش براي خدمتي صادقانه به مردم و آرزوي بزرگش شهادت در راه خدا بود . مادرش در روزهاي آخر حيات شاهد باز گو كردن آرزوي شهادت از زبان علي بود . در راهپيمايي روز 28 صفر سال 1357 روز هفتم بهمن ماه مورد اصابت گلوله ي مزدوران شاه قرار گرفت و به فيض شهادت نايل آمد . پيكر پاك شهيد بر دوش مردم انقلابي بيرجند تشييع گرديد و در مزار شهداي اين شهر به خاك سپرده شد .
نمونه اي از توصيه هاي شهيد :
هيچگاه از ياد خدا غافل نباشيد و نمازتان را هميشه اول وقت بخوانيد .
شهيد محمود سورگي
شهيد محمود سورگي فرزند رحيم در سال 1340 در روستاي
سورگ
از توابع شهرستان بيرجند در خانواده اي مستضعف و مذهبي چشم به جهان گشود . بعد از چندي به كانون دوم تربيت ، يعني دبستان پاي نهاد . تا سال پنجم ابتدايي درس خواند ولي به علت گرفتاريهاي فراوان علي رغم ميل باطني ترك تحصيل نمود و به قاليبافي مشغول شد . قبل از انقلاب همراه دوستانش نقش مؤثّري در مبارزه عليه رژيم ايفا نمود . در تظاهرات و راهپيمايي مردمي آن دوران حضوري فعال داشت . خوشرويي ، احترام به پدر و مادر ، خواندن مستمرقرآن و عشق و علاقه زياد به اهل بيت عليهم السلام از ويژگيهاي بارز اين شهيد بزرگوار بود . سر انجام در تاريخ 17/11/1357 هنگامي كه همراه مردم بيرجند از ميدان ابوذر به سمت ميدان شهدا در حركت بود و شعار انقلابي مي داد توسط مزدوران شاه هدف گلوله قرار مستقيم گرفت ، به فيض شهادت نايل آمد . پيكر پاك شهيد بر دوش مردم حزب الله بيرجند تشييع گرديد و در زادگاهش به خاك سپرده شد .
پايان پيام
سه|ا|شنبه|ا|22|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 959]
-
گوناگون
پربازدیدترینها