واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: این مافیا که میگن چیه؟
حالا دیگر معنی مافیا را همه می دانند. اما اطلاعات در مورد مافیا کمتر از آنی است که فکرش را می کنید.اگرچه مافیا قبل از هر چیز، سیستم جنایی سازمان یافته آمریکا را به یاد می آورد اما واقعیت این است که مافیا در سیسیل ایتالیا به وجود آمده است. اولین مافیایی های شوالیه های سیسیلی در قرون وسطی بودند که با فرانسوی ها می جنگیدند. می گویند کلمه مافیا هم از همین جا گرفته شده است. این شوالیه ها شعار می دادند: «مرگ بر فرانسه، زنده باد ایتالیا» که به زبان خودشان می شود: Morte Ai Francesi Italia Anela حروف اول کلمه های این شعار را که کنار هم قرار بدهید می شود «مافیا». البته درباره ریشه لغت مافیا حدس های دیگری هم هست و حتی بعضی ها می گویند این کلمه عربی است و از «مافیها» آمده. به هر حال مافیاها در سیسیل متولد شده اند. البته سیسیلی ها هم تقصیر زیادی ندارند؛ شهرشان یک جزیره کوچک است که دقیقاً پایین کشور ایتالیا واقع شده و در طول تاریخ تمام مللی که می خواستند به روم حمله کنند، به سیسیل برخورد می کردند و به خاطر همین، همیشه توی این جزیره کوچک، اشغالگران خارجی در رفت و آمد بودند؛ همین هم باعث شد که سیسیلی ها نسبت به همه بی اعتماد باشند. حوالی سال های 1860 – یعنی همان موقع که ایتالیا متحد شد – پسر یکی از کشاورزان به نام فرانکو شروع کرد به دستبرد زدن به یکی از خانواده های بزرگ گابلوتی به نام بن ونوتو. بن ونوتوها هم برای تهدید کردن فرانکو کارهای عجیبی می کردند. مثلاً پای خرها و قاطرها را می شکستند یا شاخه های درختان را می بریدند. ولی از آنجا که یک ضرب المثل سیسیلی می گوید: «کسی که تهدیدت می کند آخرش می کشدت» و چون بن ونوتوها نتوانستند فرانکو را پیدا کنند، پدر و 3 برادرش را کشتند. البته مثل همیشه بن ونوتوها از خودشان هیچ نشانه ای به جا نگذاشتند و به خاطر همین دولت نتوانست آنها را به اتهام قتل محکوم کند. به خاطر همین فرانکو چند سال بعد خود ش انتقام اش را از آنها گرفت و در آخر هم بن ونوتوها کلاً توسط یک گروه راهزن به نام کاستلی از بین رفتند که این راهزنان خودشان مافیاهای بعدی سیسیل بودند. مافیا چطوری کار می کند؟اگر فیلم «پدرخوانده» را دیده باشید، علامت مافیا که ساقه گیاه آرتیشو است را هم دیده اید مافیا دقیقاً مثل یک درخت کار می کند. «پدر خوانده» ساقه و مشتری های ضعیف، برگ های گیاه هستند. مافیا می تواند از کسانی که حمایتشان می کند بخواهد کارهایی برایش انجام دهند و به جایش از آنها حمایت کند. البته مافیا همیشه از طرف چند حامی سیاسی حمایت می شود. یکی از کارهایی که مافیا می کند جمع کردن رأی از مشتری ها برای حامیان سیاسی اش است. مافیا همیشه چند اصل مهم دارد که مهم ترین آنها «اُمرتا» است. امرتا قانون سکوت مافیاست. در واقع تمام بده بستانی که بین مافیا و مشتریان اش انجام می شود، باید در سکوت باشد و البته همه این اصل را می پذیرند که تمام رابطه ها مشخص است و ربطی به دولت ندارد. قانون امرتا است که باعث می شود مافیا هیچ وقت گیر نیفتد. در واقع مافیا فقط دلال قدرت است بین سطوح بالا و پایین جامعه.معنای کلمه پدرخوانده برای رؤسای مافیا هم از اینجا شکل گرفته است. پدرخواندگی یک روش سنتی است برای توسعه شبکه تعهدات مافیا. همان طور که گفته شد، سیسیلی ها خانواده های مرموزی داشتند. به خاطر همین بعد از به وجود آمدن مافیا، رئیس گروه یا همان پدرخوانده، از این طریق خانواده خود را گسترش می داد؛ یعنی رابطه دوستی را به رابطه خویشاوندی تبدیل می کرد. این موضوع باعث به وجود آمدن التزام اخلاقی بین افراد مافیا می شد چون به هر حال پدرها و پسرها باید از شرافت خانوادگی شان دفاع کنند.مافیا یک قانون مهم دیگر هم دارد؛ «لوپارای سفید». لوپارا یک نوع صدا خفه کن است و این قانون یعنی نابود کردن قربانیان بدون به جا گذاشتن هیچ نشانه ای. این قانون برای کسانی که از امرتا سرپیچی می کنند یا در دادگاه علیه آنها شهادت بدهند، به کار برده می شود. مافیا حتی بعضی قربانیان اش را به جای سیمان در دیوار ساختمان ها می گذارد تا به هیچ وجه پیدا نشوند.
صادرات مافیا به همه جامافیا می تواند در هر جایی رشد کند. این درست است که اول با گرفتن «اوبتیزو» یا عوارض حفاظت در برابر دزدی حیوانات و خسارت به محصولات ثروتمند شد اما کم کم آن قدر گسترش پیدا کرد که در شهرها هم از بازرگانان اوبتیزو می گرفت. دلالی خرید و فروش ها، توزیع آب و تحمیل قیمت به بازار هم از وظایف منحصر به فرد مافیا بود. هیچ کس بدون اجازه مافیا نمی توانست حتی یک مغازه کوچک راه بیندازد. کم کم و حوالی سال 1875، کلمه مافیا کاربرد جهانی پیدا کرد. بعد از به قدرت رسیدن موسولینی، تعداد زیادی از مافیایی ها به جزایر دور افتاده یا به شمال ایتالیا تبعید شدند. البته به همراه آنها خیلی از آدم های بی گناه هم محاکمه شدند. اما با وجود این، تعداد زیادی از اعضای مافیا، آن قدر با حامیان سیاسی در ارتباط بودند که دستگیر نشوند. بعضی از آنها به آمریکا یا تونس رفتند، تعدادی هم در ایتالیا ماندند و خود را به عنوان حامیان فاشیست، دوباره همان مافیاهای سابق را شکل دادند.تشکیلاتی به نام کوزانوسترا در آمریکا بود که خیلی شبیه به مافیا بود ولی ضعیف تر عمل می کرد. آن تعداد از افراد مافیا که به آمریکا رفتند، در واقع کوزانوسترا را تقویت کردند. حتی یک پلیس به نام جوزف پتروسینو در سال 1909، از نیوریورک به ایتالیا سفر کرد تا جلوی صدور مافیا را بگیرد اما با وجود مخفی کاری و محافظت زیاد کشته شد. می گویند خود دون ویتو – رئیس مافیای ایتالیا – پتروسینو را کشته است اما دون ویتو هیچ مدرکی به جا نگذاشته بود تا محاکمه شود. تمام دوستان اش هم شهادت دادند که او آن شب با آنها شام می خورده است. دون ویتو جمله معروفی دارد که در دادگاه گفته؛ «شما هیچ مدرکی برای جنایات بی شمار من ندارید، پس مجبورید مرا به جنایاتی متهم کنید که در آنها دست نداشته ام!».مافیایی های آمریکا حتی کارهای خشن تری می کردند؛ مثلاً برای قربانیان خود نامه تهدید آمیزی می فرستادند؛ نامه هایی که عکس جمجمه یا خنجر داشت و هر بار از بار قبلی خشن تر بود. قربانیان هم مجبور می شدند به «دوستان» - که افرادی از مافیا بودند – متوسل شوند که البته همیشه هم دوروبرشان بودند. آخرش هم اگر کسی نمی توانست دوستان را راضی کند و کشته می شد، می گفتند «بدشانس» بوده یا حقش بوده. مافیا قانونی دارد كه «همه چیز بین ما و مشتری می گذرد؛ به دولت هیچ ربطی ندارد». دست های آلودهبا این حال دولت هم در تقویت کازانوسترا یا همان مافیای آمریکایی بی تاثیر نبوده. کلاً هر چیزی که بازار غیرقانونی داشت، باعث تقویت این سازمان جنایی می شد؛ سازمانی که در این بازار رشد می کرد؛ مثلاً طی سال های 1920 تا 1933، قانون آمریکا ساخت، فروش و نوشیدن مشروبات الکلی را ممنوع کرد. همان موقع مهاجرین ایتالیایی تبدیل شدند به سازنده غیرقانونی الکل و کوزانوسترها به کمک گنگسترهای یهودی این محصولات را پخش می کردند. تهیه و توزیع مواد مخدر که در اوایل دهه 70 توسط مافیا انجام می شد هم از این قبیل فعالیت هاست. آنها در تمام تجارت های سودآور غیرقانونی فعال بودند؛ مثل قمار، فحشا، آدم ربایی و قاچاق. همان اول مافیای سیسیل شروع به تهیه مواد مخدر و مخصوصاً هروئین کرد و آن قدر فعالیت اش پیشرفته شد که تقریباً تجارت مواد منحصراً در اختیارش بود. سود این تجارت آن قدر زیاد بود که مافیا قدرتش چند برابر شد. آنها هروئین را با سود بیشتر به تمام دنیا صادر می کردند. در همان موقع دولت هم سختگیری اش را در برابر این تجارت زیاد کرده بود؛ حتی بازجویی های بی رحمانه از آل کاپون یا صورت زخمی هم برای 20 تا 30 میلیون مخاطب از تلویزیون پخش می شد.حوالی سال 1980 خود مافیا برای مدتی وارد جنگ با نمایندگان دولت شد و تعداد زیادی از مردان دولت را کشت. سرانجام در 15 ژانویه 1993، سالواتوره توتورینا دستگیر شد؛ کسی که دولت می گفت رئیس کل مافیاست. البته مشخص است که رینا شخصیت مهمی بود ولی هنوز هم معلوم نیست که او رئیس کل مافیا بوده یا نه. مافیای پست مدرندر دهه 90 میلادی، با گسترش زبان بین المللی، کامپیوتر و ارتباطات، تشکیلاتی شکل گرفت که به آن می گویند «مافیا پست مدرن». این مافیای چند ملیتی با اطلاعات نامطمئن تر، جنایات بزرگ تری را مرتکب می شدند. مرکز اطلاعات سیاست جهانی واشنگتن، سود سالانه مافیا در سال 1994 را حدود یک تریلیون دلار برآورد کرده بود. البته این اصطلاح مافیا برای نامیدن هر گونه جنایت سازمانی در هر جای دنیا به کار می رود. مافیا دیگر یک سازمان یکپارچه نبود؛ در ژاپن به آن «یاکوزا» می گفتند و در هنگ کنگ «ترایاد». اما در هر جایی که بود، همان نقشی را داشت که مافیای اولیه در ایتالیا. آنها، هم ریشه های قدرتمند قومی دارند، هم به رسوم محلی تکیه می کنند و هم به تمام قوانین مافیا مثل سلسله مراتب، رازداری و قوانین اجباری شرارت و سکوت احترام می گذارند. پنتیتو اسمی است که مافیایی ها به آدم فروش ها می دهند. پنتیتو یعنی «کسی که با قاضی همکاری می کند». اینها کسانی هستند که حاضر می شوند در دادگاه علیه فعالیت های خانواده شهادت بدهند. تومازوبوسکتا اولین پنتیتویی بود که برای اولین بار در دادگاه راجع به کمیسیون مافیای سیسیل صحبت کرد. این کار کاملاً خلاف «سوگند امرتا» است و فرد باید بعد از شهادت عملاً ناپدید شود. در فیلم پدر خوانده 3، شخصیتی که ابتدا برادرش را از ایتالیا می آورند تا شهادتش را پس بگیرد و بعد در وان حمام خفه می شود، یک پنتیتوی نمونه است. منبع: همشهری جوان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 577]