واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: جمال شورجه: سوژه هاي تلخ و سياه، ديگر كهنه شده است
جمال شورجه:
سوژه هاي تلخ و سياه، ديگر كهنه شده است
جمال شورجه در نشست نقد و بررسي فيلم «33 روز» در فرهنگسراي رسانه گفت: سينماي ايران نياز به حضور بيشتر در عرصه بين المللي دارد. بهتر است فيلمسازان عزيز ايراني كم كم به افق هاي بلندتري نگاه كنند و آرمان هاي شگرف تري را در آثارشان به نمايش بگذارند. بايد خودمان را ارتقا دهيم و قدرت تجزيه و تحليل را در خود تقويت كنيم. شايد ديگر
سوژههايمان هم تكراري شده باشد. اين سوژه هاي تلخ و سياه كه گاهي اوقات حتي در تعارض با اعتقادات مردم ايران نيز قرار مي گيرد ديگر كهنه شده است. بهتر است وجوه روشن را هم منعكس كنيم. البته شيريني جايزههاي بين المللي كام بعضي از همكاران مرا آن قدر شيرين كرده است كه ديگر شايد نمي توانند به مسير درست بازگردند.
هجدهمين نشست «اتاق رسانه سينماي ايران» كه به نقد و بررسي فيلم «33 روز» اختصاص داشت با حضور جمال شورجه (كارگردان)، حجت الاسلام زائري (كارشناس) و مسعود فراستي (منتقد) در فرهنگسراي رسانه برگزار شد. كارگردان فيلم «33روز» در ابتداي اين نشست ضمن تشكر از عوامل فيلم و همراهي صميمانه آنها گفت: همه سعي ما در هنگام ساخت «33 روز» اين بوده است كه بتوانيم از طريق سينما آرمان ها و ارزش هاي خودمان و انقلاب اسلامي را در سطحي بين المللي بيان كنيم. چيزي كه تا كنون كمتر در سينماي ايران به آن توجه شده است. از همان ابتدا كه براي ساخت اين فيلم
هماهنگي هاي اوليه انجام شد، هدف اصلي را تاثيرگذاري بر مردم جهان اسلام تعيين كرديم. سعي كرديم بهترين هاي لبنان و سوريه و مصر را در اين فيلم به خدمت بگيريم. جالب اين است كه تمامي اين عوامل هم با اين فيلم همراهي بسيار خوبي داشتند و حتي نيمي از دستمزد واقعي خودشان را هم نگرفتند. اين فيلم با يك پروداكشن كاملا
حرفه اي ساخته شد تا بتواند حرف خود را به خوبي به كشور هاي جهان اسلام برساند. وي در ادامه افزود: خدا را شاكرم كه در اين فيلم توانستم تا حدودي به هدف خود دست پيدا كنم.
در جلسه اي كه با حضور فيلمسازان مصري در ايران برگزار شد، فيلم «33 روز» مورد توجه اين عزيزان قرار گرفت و درخواست شد تا اين گونه آثار در كشور آنها به نمايش درآيد. آنها معتقد بودند اين فيلم در تقويت اميد براي مردم مصر كه در آن زمان در حال و هواي انقلابي قرار داشتند، تاثيرگذار خواهد بود. شورجه در خصوص ميزان استقبال مخاطبان عرب زبان از اين فيلم گفت: من فيلم را همراه با قشرهاي مختلف ديده ام. مثلا در نمايشي كه در بغداد داشتيم حاضر بودم و در آنجا مخاطب ارتباط بسيار عميقي با فيلم برقرار كرد. جالب اينكه صاحب آن سينما بعد از اكران از من خواست كپي فيلم آنجا بماند تا زمان پخش بين المللي فيلم برسد. يا مثلا اطلاع دارم كه مردم لبنان براي اكران «33 روز» لحظه شماري مي كنند. حال ممكن است فيلم با بعضي از منتقدان ارتباط برقرار نكرده باشد اما با مخاطب عام و بخصوص جهان عرب توانسته است ارتباط خوبي برقرار كند.
جمال شورجه ضمن گلايه از عدم همكاري نهادهاي فرهنگي و رسانه ملي در تبليغ و معرفي فيلم به مخاطب ايراني گفت: متاسفانه سينماي ايران در شرايط فعلي دچار ستاره زدگي شده است و به بالطبع مخاطب اين سينما نيز دچار اين سوء هاضمه مي گردد. ما در 33 روز از
ستاره هاي ايراني استفاده نكرديم و حتي بخشي از فيلم كاملا عربي است. از سوي ديگر با توجه به شروع فصل امتحانات و نزديكي به زمان جشنواره فيلم فجر، فصل خوبي براي اكران اين فيلم انتخاب نشده است. تبليغات فيلم هم اصلا مورد قبول نيست و متاسفانه نهادهاي فرهنگي و رسانه ملي نيز در اين خصوص كوتاهي كرده اند. به نظر من مخاطب اصلي اين فيلم در ايران با سينما قهر كرده است. به علل مختلف فرهنگي و سياسي. بزرگان و علماي ما نيز اين فيلم را با همان چوبي مي رانند كه ديگر فيلمهاي نازل فرهنگي را رانده اند. مجموعه اين عوامل باعث شده است اين فيلم آن طور كه بايد با مخاطب ارتباط برقرار نكند.
مسعود فراستي منتقد و كارشناس اين نشست، در ارتباط با
تجربه هاي بين المللي سينماي ايران بيان داشت: حاصل تجربه سينماي ايران از حضور در سطوح بين المللي يك فاجعه ملي است. سينماي جشنواره اي ما يك سينماي بي هويت و وطن فروش است. اسكار هم كه بگيريم فرقي نخواهد كرد. در حوزه سينما كاري كه بايد در عرصه بين المللي انجام دهيم توجه به مناطق نزديك به كشور خودمان است. من اصلا اعتقادي به اينكه فيلمساز ما به اروپا برود و فيلم بسازد ندارم. اما حضور فيلمساز ايراني در كشورهاي همسايه مثل لبنان كه بعضا داراي فرهنگ مشترك نيز هستيم، حتما نتيجه خوبي خواهد داشت. به شرط اينكه در اين كشورها تبديل به فروشنده هويت خود نشويم. كاري كه امثال بهمن قبادي در كردستان و عراق انجام
داده اند و نتيجه اش جز شرمساري براي من به عنوان يك ايراني نيست. وي در ادامه اظهار داشت: من به اينكه سينما يك زبان
بينالمللي است اعتقادي ندارم. سينما يك پوسته ظاهري دارد كه زبان تصوير است و همه گمان مي كنند كه با اين تصوير مي توانند حرفهاي بين المللي بزنند. نكته مهم اينجاست كه ما بتوانيم با مخاطب ارتباط فرهنگي و هنري برقرار كنيم. اگر اين ارتباط درست برقرار شود،
مي تواند در كشورهاي همسايه ما تاثير خود را بگذارد. اينكه كشوري كه سينما و تلويزيون ندارد از ما فيلم و سريال بخرد به اين معني نخواهد بود كه ما در اين حوزه صاحب سبك و حرف هستيم.
فراستي زاويه نگاه سازنده را در اين فيلم نامشخص دانست و افزود:
نكته اي كه درباره «33 روز» بايد به آن اشاره كرد اين است كه مشخص كنيم ما از نگاه چه كسي در اين فيلم به لبنان نگاه كرده ايم. به نظر من اين چيزي است كه در اين فيلم غايب است و به آن توجه نشده است. آيا يك عرب به جنگ نگاه مي كند يا يك ايراني يا يك فرانسوي همسو با اين رويداد؟ در سينما و هنر، هويت ملي ما بسيار مهم است. از اين جهت كه جايگاه ما را مشخص مي كند. در هنر اين تفاوت ها بايد معلوم شود. يعني مشخص شود اين فيلم از نگاه يك هنرمند ايراني روايت مي شود كه مدافع آرمانهاي مردم لبنان است.
وي در ادامه با اشاره به ضعيف بودن فيلمنامه «33روز» گفت:
شخصيت ها در فيلم «33 روز» به درستي شكل نگرفته اند. در واقع شخصيتها نمي توانند مخاطب را با خود درگير و همراه كنند. ما بايد به فيلمنامه توجه جدي داشته باشيم. سينما نه ايدئولوژي است نه فرم و نه هويت. سينما بايد باور مرا درگير كند. من بايد فيلم و حرفش را باور كنم. اين باور از طريق شعار منتقل نمي شود. اين شعار بايد سينمايي شود.
حجت الاسلام محمدرضا زائري، ديگر كارشناس اين نشست نيز گفت: سكونت من در لبنان بعد از جنگ شروع شد. چند ماهي هم هست كه به ايران بازگشته ام. فيلم «33 روز» را اولين بار در يك نمايش خصوصي در بيروت و با حضور عده اي از مردم لبنان ديدم. به اعتقاد من، ديگر وقت آن رسيده است كه بتوانيم با دنيا حرف بزنيم چراكه براي اين حرف زدن، هم پشتوانه داريم و هم انگيزه. ولي متاسفانه تا كنون سينما نداشته ايم. يعني سينمايي كه در قد و قواره يك گفتگوي بين المللي باشد، نداشتهايم. اگر هم فيلمي ساخته شده فقط براي خودمان بوده است.
به ندرت فيلمي براي مخاطب بين المللي توليد شده است. فكر مي كنم نقطه شروع اين اتفاق بايد با قوت صورت مي گرفت كه
33 روز تا حدودي توانسته است اين حركت را به خوبي آغاز كند. يعني در آن مسائلي كه ما حرف براي گفتن داريم و دنيا هم منتظر شنيدن حرف هاي ماست. مثل جنگ 33 روزه لبنان.
وي در بخش ديگري از صحبت هاي خود با اشاره به ارزشمند بودن تجربه ساخت فيلمي مثل «33 روز» بيان داشت: اگر مي خواهيم در دنيا حرف براي گفتن داشته باشيم و حرف هايمان شنيده شود، بايد از ابزار سينما استفاده كنيم. نكته مهم اينجاست كه اين بحث در فرمايشات مقام معظم رهبري هم وجود دارد. از اين جهت تجربهاي مثل «33 روز» تجربه بسيار ارزشمندي است. بايد اعتراف كنيم كه در اين حوزه كم كاري داشته ايم. اميدوارم در آينده شاهد ساخت
فيلم هاي بيشتري از اين جنس باشيم.
سه|ا|شنبه|ا|27|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]