واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: عروس جوان قتل مادر شوهر را به گردن شوهرش انداخت خبرگزاري فارس: زن جواني كه متهم به قتل مادر شوهر خود است و تاكنون 3 بار به اين كار اعتراف كرده است، در اولين جلسه دادگاه، منكر قتل شد و شوهر خود را قاتل معرفي كرد. به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، شامگاه 24 تير 87، مأموران كلانتري 161 ابوذر از كشف جسد يك زن ميانسال در محل سكونتش با خبر شدند. مأموران با حضور در صحنه دريافتند، زن 49 سالهاي به نام فاطمه بر اثر پيچيده شدن يك سيم برق به دور گردنش و همچنين وارد شدن 2 ضربه چاقو به سينه و پشتش به قتل رسيده است. تحقيقات نشان داد اين فرد صبح روز گذشته به قتل رسيده، اما شب هنگام زماني كه يكي از فرزندانش از محل كار خود به خانه برگشته است با جسد مادرش روبهرو شده است. قاتل پس از به قتل رساندن فاطمه، به قصد گمراه كردن مأموران اقدام به بهم ريختن خانه كرده تا انگيزه وقوع قتل را سرقت جلوه دهد در حالي كه اين انگيزه به دلايل مختلف واقعي نيست. هفت روز بعد از قتل اين زن، مجيد، پسر مقتول و فاطمه، عروس مقتول با توجه به شواهد موجود، دستگير شدند و به مدت 2 ماه مورد تحقيقات قرار گرفتند. سرانجام فاطمه، به قتل مادر شوهرش اعتراف كرد و مجيد نيز آزاد شد. جلسه رسيدگي به اين پرونده، امروز در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران و به رياست قاضي مجيد باقري، برگزار شد. معصومه فلاح، نماينده دادستان كيفرخواست صادره را اين گونه قرائت كرد: فاطمه.ح، 34 ساله به اتهام مباشرت در قتل عمدي و همچنين مباشرت در سرقت جواهرات مقتول، بازداشت است و با توجه به دلايلي مانند، شكايت اولياي دم به استثناي رضايت شوهر متهم، تحقيقات بازپرس، اقرار متهم، بازسازي صحنه جرم و نظريه پزشكي قانوني، متهم گناهكار است و تقاضاي مجازات وي را دارم. در ادامه جلسه، اولياي دم در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام شكايت از متهم، تقاضاي قصاص كردند. شوهر مقتول نيز كه پيش از اين اعلام رضايت كرده بود، با بيان اينكه در شرايط روحي نامناسب تصميم به اين كار گرفته است، اعلام كرد كه درخواست قصاص دارد. اما قاضي گفت: بعد از اعلام رضايت ديگر نميتواني رضايت خود را پس بگيري. بعد از اظهارات اولياي دم، فاطمه، متهم به قتل در جايگاه قرار گرفت و در پاسخ به سؤال قاضي كه آيا اتهام قتل را قبول داري يا نه، گفت: من اتهام را قبول ندارم. مجيد بود كه مادرش را كشت. روز قبل از حادثه، مجيد، من را به خانه مادرش برد تا من با مادرش آشتي كنم. مجيد بيكار بود و ميخواست از مادرش 500 هزار تومان پول بگيرد تا كرايه خانه را بپردازد. قبلاً هم بيش از 13 ميليون تومان پول از مادرش گرفته بود كه حدود 2 ميليون تومان آن را پس داد. آن روز مجيد من را تا مقابل خانه مادرش رساند و من به تنهايي به خانه مادر شوهرم رفتم. مدتي آنجا بودم و زماني كه خواستم برگردم به او گفتم كه فردا براي خوردن صبحانه به خانه شما ميآيم. ساعت8:30 دقيقه بود كه رفتيم خانه مادرشوهرم. مجيد در حياط بود و مادر شوهرم در حال آماده كردن صبحانه بود كه همزمان با مجيد درباره پول حرف ميزدند. مادر شوهرم با بيان اينكه پول ندارد به مجيد گفت، تو تنپرور هستي و همين حرف باعث شد آنها با هم دعوا كنند. مادر شوهرم جلوي سفره در حال هم زدن مربا بود كه مجيد از پشت با چاقويي كه هميشه همراه داشت، يك ضربه به كتف او زد و بعد از اينكه مادرش به پشت روي زمين افتاد، ضربه ديگري هم به سينه او زد. سپس با سيم او را خفه كرد و طلاهاي مادرش را از دستش خارج كرد و از خانه خارج شديم. مجيد طلاهاي مادرش را به من داد و خودش به سمت باشگاه رفت. من هم مقداري راه را پياده رفتم و با ماشين به ميدان امام حسين(ع) رفتم و طلاها را حدود 540 هزار تومان فروختم. قاضي خطاب به متهم، با بيان اينكه اظهارات فعلي وي با اظهارات قبلي تناقض دارد، اظهارات قبلي متهم در صفحه 278 پرونده را اين گونه بيان كرد: صبح روز حادثه، با تصميم قبلي به خانه مادر شوهرم رفتم و اين كار را كردم. از او متنفر بودم و خواستم از او انتقام بگيرم. وقتي مادر شوهرم رفت صبحانه بياورد، من هم رفتم آشپزخانه و از داخل يكي از كشوها، يك چاقو برداشتم. آمدم داخل اتاق و از پشت يك ضربه به او زدم و زماني كه روي زمين افتاد ضربه ديگري به سينه او وارد كردم و بعد با سيم آنتن او را خفه كردم. در ادامه نيز، براي اينكه انگيزه قتل را سرقت نشان دهم، وسايل خانه را به هم ريختم و طلاهاي او را بردم. سپس به ميدان امام حسين(ع) رفتم، طلاها را فروختم و آمدم خانه، پول را به صاحبخانه دادم. قاضي ادامه داد: بازسازي صحنه جرم نيز نشاندهنده واقعيت اظهارات شما است. متهم در جواب گفت: تمام اظهارات و بازسازي صحنه را دروغ گفتم. تمام كارهايي را كه مجيد با مادرش كرد را من بازسازي كردم. قاضي به متهم گفت، اما شما حتي انگيزه قتل را هم بيان كردي كه متهم در جواب گفت: آن را هم دروغ گفتم. چاقو مال خود مجيد بود و من به دروغ چاقويي را نشان دادم. مجيد هم به من گفته بود كه كسي ما را نديده است. قاضي از متهم سؤال كرد كه بعد از قتل چه كار كردي كه وي در جواب گفت: 250 هزار تومان از پول فروش طلاها را به صاحبخانه دادم. مجيد به خانه آمد و با هم به بانك رفتيم و مجيد پول را به حساب خودش و 50 هزار تومان آن را به حساب من ريخت. بعد از آن براي خريد به فروشگاه رفتيم و به خانه برگشتيم. بعد از ظهر مجيد دوباره به باشگاه رفت و من با صاحبخانه بستني خوردم و بعد از اينكه مجيد به خانه آمد، با هم به پارك چيتگر رفتيم و دوچرخه سواري كرديم. حدود ساعت 11 شب بود كه در حال برگشتن از پارك، دوست مجيد به او زنگ زد و گفت زود به خانه برگرد. مجيد هم از ترس اينكه مادرش زنده مانده باشد و موضوع را به برادرانش گفته باشد، يك قمه را داخل شلوارش گذاشت و آماده درگيري با برادرش شد. من رفتم خانه خودمان و بعد از مدتي مجيد زنگ زد و متوجه شدم كه مادرش فوت كرده است. قاضي سؤال كرد آيا شاهدي داري كه مجيد آن روز همراه تو بوده است كه متهم در جواب گفت: نه، شاهدي ندارم. قاضي گفت: بر فرض اينكه مجيد مادرش را كشته باشد، چرا از انجام قتل جلوگيري نكردي؟ متهم در جواب گفت: جيغ زدم ولي اگر ميرفتم جلو، مجيد من را هم ميزد. قاضي از متهم سؤال كرد كه روز قبل از حادثه كجا بودي كه متهم در جواب گفت: روز قبل از حادثه من خانه مادر شوهرم بودم. قاضي گفت: اما در تحقيقات گفته بودي كه خانه مادر شوهرت نبودي و جاي ديگري رفته بودي. متهم در جواب گفت: نه. من خانه مادر شوهرم بودم. قاضي گفت: در اظهاراتت گفتي كه صدايي مانند «اكو» در گوشت تو را وادار به كشتن مادر شوهرت كرده است. متهم گفت: اين چيزها را در فيلم ديده بودم و همه را دروغ گفتم. مجيد به من گفت اين كار را بكنم. قرار بود در پزشكي قانوني از من دفاع كند. مجيد در پزشكي قانوني به مسئولان التماس ميكرد كه در گزارش خود، من را داراي مشكلات روحي معرفي كنند. بعد از اظهارات متهم، قاضي باقري، از وكيل متهم خواست در جايگاه قرار بگيرد و دفاع خود را بيان كند. وكيل تسخيري متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: من حرف خاصي ندارم. موكل من تاكنون، 3 بار به قتل اعتراف كرده و من نهايتاً ميتوانستم از خانواده مقتول تقاضاي بخشش كنم، اما امروز حرف جديدي زد و اتهام را منكر شد. بعد از اظهارات وكيل مدافع متهم، قاضي باقري 20 دقيقه تنفس اعلام كرد و بعد از شروع مجدد جلسه گفت: به دليل ايجاد شبهات جديد در پرونده و انكار قتل از سوي متهم، پرونده نياز به تحقيقات دارد و به همين دليل پرونده دوباره به بازپرسي ارجاع ميشود. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]