تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816788816
تاريخ عمران خوزستان- 5شرط هايي كه براي استخدام خارجيها گذاشتيم
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: تاريخ عمران خوزستان- 5شرط هايي كه براي استخدام خارجيها گذاشتيم
در بخش قبلي گزارش عمران خوزستان، عبدالرضا انصاري يادآور شد كه فقدان حسابداراني كه انگليسي بلد باشند موجب شد كه كارها با تاخير مواجه شود.
وي در ادامه خاطرات خود به موضوع تامين منابع مالي موردنياز و تخصيص آن توسط سازمان برنامه و بودجه وقت ميپردازد و در ادامه برخوردهايي را كه براي استخدام متخصصان خارجي در استفاده از آنها وجود داشت، توضيح ميدهد.
انصاري در اين باره به شرطهاي 8گانه شرايط كار و به كارگيري نيروهاي كارشناسي اشاره كرده و توضيح ميدهد كه يكي از شرايط اين بود كه متخصصان ايراني از حاشيه به متن آمده و در يك فرآيند زماني تواناييهاي لازم را براي انجام كارهاي مشابه پيدا كنند.
موضوع دومي كه روشن شد اين بود كه اصولا سازمان برنامه به تعداد كافي حسابدار آشنا به زبان انگليسي نداشته و نظر به اين كه دفاتر و اسناد هزينه پرداختهايي كه در خارج از ايران صورت گرفته در دفتر نيويورك شركت عمران و منابع نگهداري ميشده است، نداشتن تعداد كافي حسابدار آشنا به روش دفترداري آمريكا مانع بزرگي از لحاظ رسيدگيهاي مالي بوده و كار را عقب انداخته است، والا دفاتر شركت عمران و منابع هميشه براي رسيدگي مامورين سازمان برنامه باز بوده و مانعي در اين كار وجود نداشته است.
علاوه براين، با توجه به شرايط روز سازمان برنامه و حمايت آقاي ابتهاج از شركت عمران و منابع مامورين حسابرسي جرات نميكردهاند كه نسبت به حسابهاي واصله از شركت عمران و منابع ايرادي بگيرند چه برسد كه آنها را رد بكنند. مديريت سازمان برنامه نيز چنان در گير مسائل مختلف بوده كه كسي موضوع را دنبال نميكرده است. در نتيجه دربرابر درخواستهاي واصله از شركت عمران و منابع وجوهي به عنوان عليالحساب پرداخت ميشده و هيچكس حاضر نبوده است كه مسووليت قطعي اين مخارج را بهعهده بگيرد. پس از روشن شدن اين مسائل و توضيح آنها به اعضاي هيات نظارت سازمان برنامه بالاخره چنين تصميم گرفته شد كه از طرف سازمان آب و برق خوزستان موجبات رسيدگي به صورت هزينههاي گذشته به وسيله نمايندگان هيات عالي نظارت كه بدين منظور تعيين خواهند شد، فراهم شود و به تدريج كه اين رسيدگيها انجام ميشود ارقام مربوطه به حساب قطعي منظور گردد. شركت عمران و منابع هم كه علاقمند به تسويه اين حسابها و حل اين مشكل بود، به طور شفاهي قبول كرد كه حداكثر همكاري را بنمايد. با حل اين مساله سازمان آب و برق خوزستان موفق شد اولين گام مفيد و مثبت را در راه باز كردن اين كلاف به هم پيچيده بردارد. اما، چنانچه بعدا خواهيم ديد، اين مساله پس از چند ماه دوباره مستمسك قرار گرفت و بزرگترين بحران را در تاريخ طرحهاي عمراني سازمان برنامه بوجود آورد. اين بحران جنبه سياسي پيدا كرد و منجر به توقيف آقاي ابوالحسن ابتهاج شد و مدتي وقت مقامات عاليه كشور را گرفت.
پس از روشن شدن نحوه رسيدگي به حسابهاي گذشته، نظر به اين كه قرارداد با شركت عمران و منابع در شرف اتمام بود و بايد هرچه زودتر تكليف آن روشن ميشد، كميسيوني براي رسيدگي به اين امر با شركت آقايان مهندس اصفيا، معاون سازمان برنامه، محمد جهانشاهي، مصطفي مزيني، حسن شهميرزادي و من در سازمان آب و برق خوزستان تشكيل شد و قرارداد موجود با شركت عمران و منابع را مورد رسيدگي قرارداد. نظر من كه با مشورت با همكارانم تهيه شده بود، اين بود كه در بعضي مواد قرارداد تجديد نظر شود و به سازمان آب و برق خوزستان كه درآينده مجري طرح خواهد بود، اختيارات كافي براي نظارت در كارها داده شود تا سازمان آمادگي پيدا كند كه به تدريج كارهاي عمراني را تحويل گرفته و سپس خود دنبال نمايد. مهندس مزيني، كه از آغاز با برنامههاي عمران خوزستان همكاري كرده بود و درنتيجه به كار و روحيه مديران شركت عمران و منابع آشنايي داشت، نگران بود كه مبادا برقراري كنترلهاي جديد در قرارداد موجب شود كه آقايان ليليانتال و كلاپ از كار كردن در ايران دلسرد شده و حاضر نباشند كه بهكار ادامه دهند و بالنتيجه طرحها، در اين زمان بحراني كه به نقطه نهايي خود نزديك ميشدند، متوقف شوند و خسارات هنگفتي ببار بيايد. در مقابل، نظر من اين بود كه ليليانتال و كلاپ اشخاص فهميده و كاردان و با تجربهاي هستند و ميدانند كه بالاخره اين طرحهايي كه در ايران به مرحله اجرا در ميآيد بايد به دست ايرانيها اداره شود. خود اين آقايان در بوجود آوردن سازمان آب و برق خوزستان موثر و صاحب نظر بودهاند، بنابراين طبيعي است كه بايد با تقويت اين سازمان و پيشرفت كار آن موافقت داشته باشند. مضافا به اين كه اشتباه خواهد بود كه تصور بكنيم اين آقاياني كه پنج سال براي به وجود آوردن اين كارهاي عظيم زحمت كشيدهاند، به علت تغييراتي در قراردادشان كه آن هم به منظور تحكيم اساس كار در آينده است، يكباره كارها را نيمه تمام به زمين بگذارند و از ايران بروند.
مهندس اصفيا دلايل سازمان آب و برق خوزستان را قبول كرد و اظهار داشت كه از تغييرات پيشنهادي پشتيباني خواهد كرد. ما نيز پيشنهادات متقابل خودرا به شركت عمران و منابع آماده و از آقايان ليليانتال و كلاپ دعوت كرديم كه براي مذاكره به تهران بيايند. پيشنهادات ما براي تغييرات در قرارداد به قرار زير بود:
1 - كارهاي عمران خوزستان در حداقل مدت به پايان برسد و تحويل سازمان آب و برق خوزستان شود.
2 - شركت عمران و منابع در صورتي ميتواند كارشناس خارجي استخدام كند كه كارشناس ايراني واجد صلاحيت موجود نباشد.
3 - كارشناسان خارجي كه استخدام ميشوند بايد حداقل پنج سال تجربه و سابقه كار در رشته مربوطه داشته باشند.
4 - كليه سوابق كارشناسان خارجي بايد قبلا جهت مطالعه سازمان آب و برق خوزستان ارسال گردد.
5 - برنامه آموزش با موافقت سازمان آب و برق خوزستان تنظيم گردد و شركت عمران و منابع مسوول خواهد بود كه به ايرانيهاي واجد شرايط تعليمات فني و علمي دهد تا در موقع تحويل تاسيسات كارشناسان ايراني بتوانند با كارآيي عهدهدار اداره و بهره برداري تاسيسات عمراني خوزستان گردند.
6 - در قراردادهاي سابق، شركت عمران و منابع هر شش ماه يكبار صورت هزينهها را ارسال ميداشت، ولي در قرارداد جديد پيشبيني شود كه در آخر هر ماه صورت هزينهها را همراه با اسناد خرج مربوطه به سازمان ارسال دارند تا با فرصت كافي به آنها رسيدگي شود.
7 - دفاتر هزينههاي مربوط به اين قرارداد و قراردادهاي سابق براي مراجعه نمايندگان سازمان برنامه باز باشد تا بتوانند به ماهيت كليه مخارج رسيدگي كنند.
8 - مدت اين قرارداد نيز تا آخر برنامه هفت ساله دوم يعني يك سال و نيم پيشبيني شد.
ليليانتال و كلاپ در روز 24 نوامبر 1960 به سازمان آب برق خوزستان آمدند. اين اولين باري بود كه آقايان را ميديدم. البته به اندازه كافي درباره آنها تحقيق كرده بودم و غيابا ايشان را ميشناختم. ديويد ليليانتال مردي قد بلند و درشت هيكل بود، در حدود شصت سال با سري كم مو و چهرهاي آفتاب خورده و صدايي گيرا و بسيار با متانت و مانند يك حقوقدان صحبت ميكرد. گوردون كلاپ، با اندامي متوسط و موهاي سپيد، چشماني داشت آبي و نگاهي تيزبين و كمي خجول مينمود. بعد از آشنايي و تعارفات معمول و اظهار خوشوقتي ايشان از تاسيس سازمان آب و برق خوزستان، قرار شد اولين جلسه رسيدگي به تمديد قرارداد شركت عمران و منابع با حضور مهندس اصفيا و ساير همكاران ما در چند روز بعد تشكيل شود.
در ابتداي اين جلسه آقاي ليليانتال پس از ذكر مقدمهاي درباره سوابق مربوط به شروع كار شركت عمران و منابع در ايران و دلايلي كه موجب شده بود چنين مسووليت بزرگي را در مورد بهره برداري از منابع طبيعي خوزستان قبول كنند، گفت: بي نهايت خوشحال است كه افتخار اجراي چنين طرحهايي كه موجب بالا رفتن سطح زندگي و رفاه مردم خوزستان خواهد شد، به آنان واگذار گرديده و سربلند است كه از اين اعتمادي كه به آنها شده بهنحو احسن استفاده شده است. او افزود: در حال حاضر برنامههاي اجرايي به مرحلهاي رسيده است كه در آينده نزديك اثرات آن بارز خواهد شد و ايشان آمادگي دارند كه اين اقدامات را تا مرحله نهايي اجراي طرحهاي موجود دنبال كنند. البته اين موضوع مشروط براين است كه مقامات دولت ايران نيز آمادگي داشته باشند كه مانند گذشته موجبات كار آنها را فراهم سازند و چنانچه اين موجبات فراهم نباشد شركت عمران و منابع نيز موفق نخواهد شد كه نظرات دولت ايران را آنطوري كه شايسته است، به مرحله اجرا درآورد.
از فحواي كلام او معلوم بود كه اظهارات منفي بعضي مقامات دولتي در مورد پرخرج بودن طرحهاي عمران خوزستان و اعتراضات بعضي از اعضاي هيات نظارت كه پس از رفتن آقاي ابتهاج از سازمان برنامه موشكافي بيشتري در مورد نحوه هزينهها ميكردند، شركت عمران و منابع را در موقعيتي قرار داده كه ميخواهند تكليفشان را از حالا روشن كنند و بدانند عكسالعمل مقامات دولت ايران چه خواهد بود، به خصوص كه با تغييرات تشكيلاتي جديد ميدانستند كه بجاي مقامات سابق سازمان برنامه از اين به بعد با افراد جديدي در سازمان آب و برق خوزستان سر و كار خواهند داشت كه هنوز آنها را نميشناسند.
به آقاي ليليانتال جواب دادم كه خدمات و اقدامات گذشته ايشان و همكارانشان مورد تاييد و پشتيباني مقامات ايراني است. به همين جهت، تاكنون، سازمان برنامه و ساير مقامات دولت ايران هر اقدامي را كه براي پيشرفت طرحهاي عمران خوزستان و تسهيل فعاليتهاي شركت عمران و منابع در ايران لازم بوده انجام دادهاند و نظر قطعي دولت ايران اين است كه اين طرحها تا مرحله پاياني با سرعت هرچه تمامتر دنبال شوند. البته، آقايان ليليانتال و كلاپ كه خودشان در كارهاي دولتي دستاندركار بودهاند، ميدانند كه در هركشور كليه امور بايد در چارچوب قوانين و مقررات مملكتي انجام گيرد. در بين اين قوانين و مقررات هميشه مواردي هست كه دستوپاگيرند، ولي به ناچار بايد آنها را رعايت كرد و در داخل آن مقررات راه حلي براي حل مشكلات جستجو كرد. در مورد كارهاي عمراني نيز لازم است علاوه بر اعلام برنامههاي كلي و بزرگ، در مورد هر طرح برنامههاي زمانبندي شده تعيين و اعلام شود، تا اين كه مردم نيز از كم و كيف طرحها آگاه شده و در اجراي آنها همكاري نمايند. علاوه براين بايد ترتيبي داده شود كه افراد ايراني چنان آموزش ببينند كه بتوانند بهطور كامل كارهاي انجام شده را تحويل گرفته و درآينده اداره كنند. به همين لحاظ، سازمان برنامه و سازمان آب و برق خوزستان نكاتي را در قرارداد جديد پيشبيني كردهاند كه اميدواريم با رعايت آن نكات طرحهاي عمران خوزستان با امكانات و كارآيي بيشتري دنبال شود. از آقاي ليليانتال و همكارانشان نيز انتظار داريم كه دراين راه با سازمان آب و برق خوزستان همكاري نمايند.
در زماني كه اين صحبتها ميشد، ليليانتال روي كاغذ چيزهايي مينوشت. وقتي صحبت من تمام شد، او كاغذي را كه روي آن چيزي نوشته بود به اعضاي كميسيون نشان داد و گفت ببينيد كه بعد از چند سال با اشكال زياد ميتوانم اسم خودم را به فارسي بنويسم و اين نشان ميدهد كه چقدر برايم يادگرفتن قوانين و مقررات ايران مشكل است. ما فقط ميتوانيم آن كاري را كه بلد هستيم و به مقررات آن آشنايي داريم انجام دهيم، اين همان چيزي است كه وقتي ما به ايران آمديم از ما خواسته شد و تا امروز تا حد توانايي و با احترام به اعتمادي كه به ما شده بود، وظايفي را كه به ما محول شده انجام دادهايم. چنانچه اين اعتماد بهجاي خود باقي باشد، در آينده نيز بكار خود ادامه خواهيم داد (به عبارت ديگر، اگر شكي براي شما پيدا شده است، ما هم علاقمند به ادامه كار نيستيم).
به او گفتم به علت همان اعتماد است كه ما امروز اين جا به دور هم جمع شدهايم و ميدانيم كه حل مشكلات مقرراتي در ايران به عهده ماست. ولي كمك شما را هم لازم داريم. او در جواب گفت كه براي هرگونه كمكي آماده است و بهتر است نظرات سازمان يك به يك مطرح شود. در اين موقع اصلاحاتي كه پيشبيني شده بود، يك به يك مطرح شد و پس از توضيحاتي درباره هر يك از آنها از دو طرف، كليه اصلاحات پيشنهادي مورد توافق قرار گرفت و قرار شد متن كامل قرارداد براي امضا آماده شود. از آن جمله، آقاي كلاپ اظهار داشت نظر به اين كه در آينده با پيش آمدن كارهاي اصلي ساختمان سد و بهرهبرداري از مزارع نيشكر و ايجاد شبكههاي برق و آبياري وظايف و مسووليتهاي شركت عمران و منابع به نحو قابل ملاحظهاي توسعه پيدا خواهد كرد، لذا ضرورت دارد كه در حقالزحمه شركت تجديد نظر به عمل آمده و از رقم 225000دلار به 300000دلار افزايش داده شود. با توجه به اين كه در مذاكرات قبل از اين جلسه با سازمان برنامه پيشبيني كرده بوديم كه احتمال خواهد داشت شركت عمران و منابع تقاضاي حقالزحمه بيشتري بكند و سازمان برنامه با توجه به حجم كار انتظار رقم بيشتري را داشت، پيشنهاد كلاپ بدون بحث مورد قبول مهندس اصفيا قرار گرفت و مذاكرات به پايان رسيد.
وقتي جلسه تمام شد، مهندس اصفيا با نگاه تحسينآميزي از تمام كساني كه در اين كار زحمت كشيده بودند؛ تشكر كرد و قرار شد با آقاي مهندس خسرو هدايت، مديرعامل سازمان برنامه مذاكره كنند و ترتيب وقت امضاي قرارداد را بدهند. مهندس مزيني نيز گفت خيلي برايش مشكل بود كه قبول كند پيشنهادات اصلاحي تماما مورد قبول شركت عمران و منابع قرار خواهد گرفت؛ بهخصوص موضوع رسيدگي به حسابهاي گذشته. زيرا همان طور كه قبلا توضيح داده شد، شركت عمران و منابع معتقد بودكه هزينههاي انجام شده در گذشته كه براساس روشهاي پيشبيني شده در قراردادهاي سابق به سازمان برنامه گزارش شده و در ضربالاجلهاي تعيين شده در قرارداد نسبت به آنها اعتراضي نشده بود، ميبايستي به هزينه قطعي منظور شود و ديگر قابل رسيدگي نيست، در حالي كه در قرارداد جديد سازمان برنامه ميتوانست به كليه هزينههايي كه از ابتداي شروع كار انجام شده است رسيدگي و در هر مورد كه اعتراضي داشته باشد شركت عمران و منابع را تعقيب نمايد. اين مسالهاي بود كه هيچ وقت تصور نميرفت مورد قبول شركت قرار گيرد. در حقيقت شاهبيت قرارداد جديد ايجاد حق قانوني براي رسيدگي به هزينههاي گذشته و رفع اعتراضات هيات نظارت سازمان برنامه بود كه هميشه بزرگترين خطر براي متوقف كردن كارهاي عمراني در خوزستان به شمار ميرفت.
طي سال بعد، ما توانستيم با بهكارگرفتن تعداد كافي حسابدار و استفاده از ماده مربوطه قرارداد موجباتي فراهم كنيم كه از طرف هيات نظارت به كليه حسابهاي گذشته رسيدگي و اين بزرگترين مانع از سر راه پيشرفت كارها برداشته شود. بايد بگويم كه آقاي مهندس كاظم زنجاني، عضو هيات نظارت سازمان برنامه، با علاقه و جديت خاصي در رفع اين مشكل كمك كرد و خدمت بزرگي به كشور انجام داد.
جمعه|ا|25|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]
-
گوناگون
پربازدیدترینها