تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس با آبى غسل كند كه پيش‏تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسى را جز خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815534243




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خورشيدي كه از مغرب طلوع كرد؛ مرور خاطرات انقلاب با حداد عادل


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: حداد عادل كه يكي از اعضاي شوراي برنامه ريزي هفته همبستگي دانشگاهيان با مردم در دانشگاه شريف بوده آن زمان 33 سال بيشتر نداشت؛ آبان 57 بود، پس از سخنراني شهيد مطهري در دانشگاه شريف ، دانشجويان عكس شاه را از بالاي تالار ورزش به پايين مي كشند ؛ لحظاتي بعد تظاهرات دانشجويان و اساتيد در صحن دانشگاه آغاز مي شود... **** دكتر غلامعلي حداد عادل متولد 1324 در تهران، مشاور عالي رهبر معظم انقلاب اسلامي ، رييس سابق مجلس شوراي اسلامي و عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام جمهوري اسلامي است. وي اولين رييس غير روحاني مجلس شوراي اسلامي بود. او دومين رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي ايران بود كه در اواخر دوران رياستش بر اين فرهنگستان به رياست مجلس شوراي اسلامي نيز انتخاب شد. در 2 آبان 1387 با حكم احمدي‌نژاد، حدادعادل مجدداً براي رياست اين فرهنگستان برگزيده شد. تابلويي كه در دفتر كار وي نصب شده است همه چيز را مي گويد : اي زبان فارسي اي دُرّ درياي دري - اي تو ميراث نياكان اي زبان مادري ... حداد عادل همچنين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. وي داراي مدرك ليسانس فيزيك از دانشگاه تهران، فوق ليسانس فيزيك از دانشگاه شيراز، فوق ليسانس فلسفه از دانشگاه بهشتي (ملي سابق) و دكتراي فلسفه است. يكي از روزهاي آفتابي و در عين حال سرد بهمن ماه دكتر غلامعلي حدادعادل در دفتر كارش در فرهنگستان زبان و ادب فارسي پذيراي خبرنگار سياسي ايرنا بود. ساعت، 11 صبح را نشان مي داد؛ حداد عادل به خبرنگار گفت كه تا آخرين لحظه قبل از مصاحبه تحولات مصر را دنبال مي كرده است؛ آنگاه روبروي خبرنگار و عكاس نشست و سخن را اينگونه آغاز كرد... حال و هواي كشور ما در 32 سال پيش، حال و هواي امروز مصر بود، وقتي حوادث امروز مصر را مي بينيم حوادث و وقايع انقلاب برايمان تجديد خاطره مي شود. امسال انقلاب يك اصل و رونوشت دارد، يكي نمونه امروزي و ديگري آن چه در حافظه داريم كه هر دو آن ها با هم هستند و دائم از يكي به ديگري منتقل مي شوند. با انقلاب اسلامي، مردم ايران بعد از قرن ها توانستند به صورت عمومي در مقياس ملي، خودشان براي اداره كشورشان تصميم بگيرند زيرا كمتر در طول تاريخ اتفاق افتاده كه ملتي براي خودش حاكم تعيين كند. اگر در طول تاريخ از نام كاوه در برابر ضحاك سخني بوده همواره در غبار تاريخ گم شده بود و در واقع به افسانه شبيه بود و بعد از آن هم اين قدرتمندان بودند كه به شهرها يورش مي بردند، و با غلبه بر حاكمان قبلي به صورت خوني، با زور و به دور از هر منطقي يك حكومت را سرنگون و يك حكومت ديگر ايجاد مي كردند و اين سرنوشت چند سال بعد در رابطه با خودشان هم به وقوع مي پيوست و عموم مردم زير دست و پاي اين قدرت طلبان له مي شدند، اين چشم انداز عمومي تاريخ از حيث سازو كار انتقال قدرت بود. در واقع هيچ وقت انتقال قدرت در ايران تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي منطقي و مردمي نبود و در اين 150 سال اخير هم كه مصيبت جديدي بر آن مصيبت قديم اضافه شد و آن دخالت قدرت هاي استعماري مانند انگلستان و روسيه و در چند دهه نزديك به انقلاب مشخصا در سال 32 ، دخالت آمريكا بود. در اين دوران شاهد بوديم سرنوشت حكومت كشورمان از آن سوي مرزها تعيين مي شد، اين واقعيت تلخ عقده اي در جان مردم ايران شده بود كه در طول تاريخ از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شد و بالاخره يك روز اين خشم انباشته به صورت آتشفشاني فوران كرد ، انقلاب به پيروزي رسيد و اين مساله كاملا طبيعي بود. مردم در اولين شعار خود كلمه استقلال را به زبان آوردند و شعار ما در انقلاب استقلال، آزادي ، جمهوري اسلامي بود و در اين شعار، مردم كلمه استقلال را مقدم مي دانستند ، در واقع اين مساله بازگشايي يك پرونده چند هزار ساله بود . اين ملت در انقلاب يك تجسم غيبي وحدت الهي را همان طور كه امام بارها فرمودند شاهد بود و حقيقتا از معجزات و كرامات الهي است كه يك رهبري تبعيد شده و دور از ملت خودش با دست خالي ، بدون پول و سلاح بتواند از خارج كشور ملتي را هدايت و انقلابي را رهبري كند و يك حكومتي كه در درون كشور مسلط است و همه امكانات را در اختيار دارد بدون داشتن تشكيلات مخفي، زيرزميني و رسانه اي فراگير سرنگون كند. اميدواريم همگان قدر اين نعمت الهي را بدانند و بتوانيم آرزوهاي امام و شهيدان را روز به روز بيشتر برآورده كنيم. ** نقش روحانيت در پيروزي نهضت روحانيت نقش اساسي و اصلي را در پيروزي انقلاب داشتند و مهم ترين دليل آن، اين بود كه رهبري اين انقلاب را يك مرجع تقليد كه روحاني و استاد حوزه علميه بودند بر عهده داشتند. مشخصا اين انقلاب از متن و بطن تشكيلات روحانيت جوانه زده بود و گفتمان اصلي اين انقلاب هم گفتمان اسلامي بود. امام خميني(ره) انقلاب خود را به نام اسلام و با تكيه بر قرآن و معارف اسلامي و اقتدا به سيره و سنت پيامبر و ائمه آغاز كرد. نظريه ولايت فقيه كه فلسفه سياسي اين انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است يك نظريه ديني و فقهي است و در طول 16 سالي كه از سال 41 تا 57 سپري شد رهبري اين انقلاب به دوش امام بود. در اين كه روحانيت نقش اصلي رادر پيروزي انقلاب داشته هيچ شكي نيست و اين را همه از جمله كساني كه مخالف انقلاب بوده اند، قبول دارند، اين نقش همچنان بايد محفوظ باشد و نبايد منحصر به دوران قبل از انقلاب تلقي شود، بلكه همان عاملي كه باعث پيروزي انقلاب شد همان عامل بايد باعث باقي ماندن نظام هم باشد. ** نقش دانشگاه دانشگاه ها با انقلاب همراه بودند اما پيشتاز نبودند، اصولا اين گفتمان اسلامي كه بر انقلاب اسلامي حاكم بود در درون دانشگاه ها شكل نگرفته بود اگر نظريه ها و راه و روش هايي براي حركت هاي انقلابي از دانشگاه ها در مي آمد، بيشتر مبتني بر نظريه هاي ماركسيستي، كمونيستي چه از نوع لنينيستي و چه از نوع مائونيستي بود. در دانشگاه ها از سال 1320 كه سال سقوط رضا خان و پديد آمدن تحول و نوع خاصي از آزادي بود، سه جريان مختلف ملي گرايي، كمونيستي و اسلامي وجود داشت. جريان اسلامي در ابتدا از هر دوي آن ها ضعيف تر بود ولي به تدريج قدرت گرفت و در سال 1341 و 1342 با آغاز نهضت امام و پديد آمدن 15 خرداد اين جريان جهشي از حيث كميت و كيفيت پيدا كرد.ما در فاصله سال هاي 42 و 57 شاهد سير تكاملي جريان اسلامي در مقابل آن دو جريان ديگر در دانشگاه ها بوديم. ** كي وارد دانشگاه شديد؟ بنده در مهر 42 وارد دانشگاه تهران شدم و در آن 15 سال يعني در فاصله سال هاي 42 تا 57 سال هايي را به عنوان دانشجو در دانشگاه حضور داشتم، از سال 45 تا 57 هم به عنوان دانشجو و هم به عنوان معلم در دانشگاه هاي تهران، شيراز ،شهيد بهشتي و صنعتي شريف بودم. زماني كه امام حركت خود را آغاز كرد آرمان جريان هاي كمونيستي و ملي گرايانه را به نحو كامل تري بر اساس اسلام به جوان ها عرضه كرد، اگر ملي گرايان دنبال استقلال و مبارزه با استعمار بودند، امام به نحو واضح تر و محكم تري اين آرمان ها را بر اساس اسلام مطرح كرد. ماركسيست ها وعده عدالت اجتماعي مي دادند ولي امام هم با زندگي خود و با معارف اسلامي اين آرمان را مطرح كرد و فرق نهضت امام با جريانات ديگر در اين بود كه امام چون اعتقاد به اسلام داشت با توده هاي مردم همدل و همداستان بود، اما ملي گرايان و ماركسيست ها عقبه اجتماعي و مردمي گسترده نداشتند و دانشجويان چون از متن مردم برمي خاستند روز به روز گرايششان به اين جريان بيتشر مي شد. در چند ماه قبل از پيروزي انقلاب، شاهد حضور دانشگاهيان در تظاهرات و همراهي با مردم بوديم براي مثال در دهه اول آبان 57 مراسمي در دانشگاه هاي بزرگ مانند تهران،صنعتي شريف و صنعتي امير كبير تحت عنوان همبستگي دانشگاهيان برگزار شد ما هم اين مراسم را در دانشگاه شريف برگرار كرديم و بنده هم يكي از اعضاي شوراي برنامه ريزي و تصميم گيري اين مراسم بودم. **سخنراني جذاب شهيد مطهري در دانشگاه صنعتي شريف در يكي از روزها هم شهيد مطهري را به دانشگاه براي سخنراني دعوت كرديم كه اين سخنراني گهگاه از راديو پخش شده است شهيد مطهري در اين سخنراني مي گويدما شنيده بوديم كه در آخر الزمان خورشيد از مغرب طلوع مي كند ولي معناي آن را نمي دانستيم حال كه امام خميني از غرب انقلاب را هدايت مي كند معناي آن را درك كرديم؛ سپس ايشان از امام با تعابيري مانند جان جانان، قهرمان قهرمانان ياد مي كنند و در آبان 57 در همان روز كه شهيد مطهري سخنراني مي كرد دانشجويان دانشگاه، عكس شاه را از بالاي تالار ورزش دانشگاه پايين كشيدند و ديگر آن عكس بالا نرفت. همچنين در صحن دانشگاه تظاهرات برگزار مي شود و همين دانشجويان بعد از پيروزي انقلاب در خدمت نظام مسئوليت بر عهده گرفتند و اندكي بعد از كنار رفتن دولت موقت وارد دولت شدند. سپس لانه جاسوسي را تسخير كردند و بعد از آن در جنگ حضور يافته و اين گونه، دانشگاه روز به روز به اين انقلاب نزديك تر مي شد، ولي هنوز هم راه طي نشده و زياد و طولاني در پيش است كه بايد طي شود تا اين كه وحدت حقيقي و منطقي ميان حوزه و دانشگاه محقق شود. ** انقلاب فرهنگي در دانشگاهها همانطور كه گفتم در دانشگاه سه جريان مشخص وجود داشت، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، بسياري سعي كردند با حضور در دانشگاه ها و با تكيه بر دو جريان ملي گرايي و ماركسيستي خصوصا ماركسيسي در مقابل انقلاب بايستند يعني ذخيره اي در دانشگاه براي گفتمان هاي غير اسلامي وجود داشت و به همين جهت اين ناهماهنگي فضاي دانشگاه ها با فضاي مردمي سبب شد كه ادامه اين وضعيت تحمل ناپذير باشد و منجر به انقلاب فرهنگي شد. ستاد انقلاب فرهنگي به وجود آمد كه بعد از وقفه اي در فعاليت دانشگاه ها با تامين يك حداقلي از شرايط، دوباره دانشگاه ها كار خود را آغاز كردند. اين ستاد بعدها جاي خود را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي داد و شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حال حاضر به عنوان يك نهاد با سابقه وظيفه خود را كه عمدتا سياست گذاري در عرصه فرهنگ و دانش است دنبال مي كند. بنده از ابتدا عضو رسمي ستاد انقلاب فرهنگي نبودم، ولي از همان ابتدا همكاري با ستاد داشتم بعدها هم به عضويت شوراي عالي انقلاب فرهنگي درآمدم كه در حال حاضر هم اين توفيق را دارم كه با اين شورا همكاري كنم. **دليل ريزش و رويش هاي انقلاب رويش ها در انقلاب طبيعي است، اگر انقلاب در رويش افراد جديد تاثيري نداشته باشد كه انقلابي صورت نگرفته ما بايد هر لحظه شاهد رويش باشيم. كساني هم بوده و هستند كه به دلايل مختلف از همراهي با اين قافله باز مي مانند، بخشي از اين دلايل به جهات نفساني مربوط است؛ اين كه كساني آرمان هاي انقلاب را فراموش كرده اند و اسير ظواهر مادي،قدرت، شهوت و ثروت شده اند، اين ها خطرهايي است كه هر انقلابي را تهديد مي كند و باعث ريزش مي شود. در صدر اسلام نمونه هاي فراواني از اين نوع وجود داشته است، يك دسته ديگر از اين انحرافات ناشي از انحرافات فكري است كه برخي از اشخاص رسوباتي از افكار غير اسلامي در ذهن خود دارند، در يك برهه اي با انقلاب همراه شدند اما نه آن تفكر صحيح اسلامي را دارند و نه آن رسوبات را به كلي از ذهنشان پاك كردند اين رسوبات مانند ويروس گاهي بروز مي كند و او را از بقيه جدا مي كند، ما در اين سه دهه شاهد انواع اين ريزش ها بوده ايم، ولي حق اين است كه با اين كه اين ريزش ها تاسف آور بوده ولي باعث نااميدي نمي شود براي اين كه رويش ها آنقدر زياد و دلگرم كننده است كه جاي خالي ريزش ها را پر مي كند و اضافه هم مي آورد يعني حركت اسلامي رو به رشد است. ** خصوصيات خط امامي بودن بايد سعي كنيم كه امام را الگو و اسوه قرار دهيم و مثل ايشان عمل كنيم، هر باطلي يك لباس حق را به تن مي كند كه باطل بودن معلوم نشود، مثل حباب كه توخالي است ولي لايه اي از آب را به سر خود مي كشد، همان لايه آب است كه حجم گنبد واري درست مي كند و چند لحظه خودنمايي مي كند جريانات باطل هم مختصري از حق را مي گيرند و چتر و سقفي مي كنند روي فضاي تو خالي باطل خودشان. استفاده از امام هم براي بعضي ها اين طور بود و مردم هم درست تشخيص مي دهند. اگر بخواهيم وارد عناصر فكري و معنوي و مشخصات عملي امام شويم يك بحث مستقل و مفصل است و مطلب ناگفته اي هم در اين خصوص نيست، ديگران بارها و بارها گفته اند ولي بهترين تفسير و تعبير راه امام را از زبان رهبري شنيده ايم در همين خطبه 15 بهمن در دانشگاه تهران؛ ايشان با برشمردن مشخصات انقلاب اسلامي، راه امام و خط امامي بودن را به يك معنا تشريح كردند. دستيابي به عناصر ذهني و فكري، شناخت سيره و سنت عملي امام كار دشواري نيست ولي تبعيت از آن دشوار است. **تشابه نهم دي و انقلاب اسلامي ايران نهم دي بازتابي از آنچه مردم از قبل از 22 خرداد 88 تا عاشوراي 88 احساس مي كردند، بود.مردم يكباره نسبت به برخي جريانات واكنش نشان دادند و ثابت كردند كه بر آن عهدي كه با اسلام، امام و رهبري بسته بودند پايدارند و در صحنه حاضر هستند. مردم يكبار هم در نماز جمعه 29 خرداد پشت سر رهبري اين حضور خود را اعلام كردند، فرق 29 خرداد 88 با نهم دي 88 اين بود كه 29 خرداد تجمعي به صورت منظم ، مرتب و منطبق بر آداب و احكام نماز جمعه و آرام بود ولي همين دريا در سراسر ايران در نهم دي طوفاني شد و مردم در نهم دي فرياد كشيدند. ** ارتباطتان با شهيد مطهري در آن ايام بيشتر از ديگر از روحانيون با شهيد مطهري ارتباط داشتم، ايشان كه ده ها سال براي پيروزي انقلاب اسلامي تلاش كرده بودند از اتفاقات بسيار خوشحال بودند و امام را مقتداي خود مي دانست، بنده احترام همه جانبه اي كه شهيد مطهري براي امام قائل بودند را هيچ جا نديدم. شهيد مطهري در همان ماه هاي قبل از پيروزي انقلاب و 80 روزي كه بعد از پيروزي انقلاب زنده بود، دو بار سنگين فكري ، فرهنگي و ديگري بار تشكيلاتي را بر عهده داشت. ايشان هم عضو موثر شوراي انقلاب بود و هم رابط روحانيت مبارز با پاريس و امام بودند و هم حافظ حدود انقلاب براي مصون ماندن آن از دستبرد جريان هاي التقاطي. اگر ايشان به شهادت نرسيده بودند، ما شاهد آثار عملي و فكري بسيار نيكويي از انديشه و تجربه شان در عرصه انقلاب بوديم. گفت وگو از سميه لاري سيام/9121




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن