تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817028583
نگاهي بر زندگي و آثار علامه مجاهد «ميرحامد حسين هندي»
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: نگاهي بر زندگي و آثار علامه مجاهد «ميرحامد حسين هندي»
گروه خبرنگاران افتخاري / محمد علي بيطرفان: يكي از بزرگترين پاسداران حريم فرهنگ و ولايت آل محمد(ص)، علامه مجاهد ميرحامد حسين هندي است كه در نيمه دوم قرن سيزدهم هجري ميزيست او حق عظيمي بر گردن شيعيان دارد و كتاب جاودانش «عبقات الانوار» از آثار درخشان شيعه در يكي - دو قرن اخير است.
علامه ميرحامد حسين، از خاندان هاي اصيل سادات موسوي است و با 27 واسطه، نسبش به امام هفتم امام موسي كاظم(ع) ميرسد. نياكان او در طول قرون گذشته، همه از سادات اهل علم و زهد و فضيلتبودهاند. (1)
اين خاندان در اصل ايراني بودند و در نيشابور زندگي ميكردند و در قرن هفتم، «سيد اوحد الدين» - جد پانزدهم ميرحامد حسين - در پي حمله مغول، به هندوستان هجرت كرد و در شهر «كنتور» رحل اقامت افكند. (2)
سيد محمد حسين (متوفي 1288ق)، پدربزرگ ميرحامد حسين، فقيهي ارجمند و در زهد و عبادت سرآمد روزگار بود. گفتهاند: از زماني كه به سن بلوغ رسيد، هرگز نمازهاي مستحبياش ترك نشد. كراماتي را هم به وي نسبت دادهاند. در هنر خوشنويسي هم دستي داشت، نسخهاي از قرآن، و سه كتاب «حقاليقين» (علامه مجلسي)، «تحفةالزائر» (علامه مجلسي) و «جامع عباسي» (شيخ بهايي)، به خطر زيباي وي در كتابخانه ناصريه لكهنو، موجود است. (3)
علامه سيد محمد قلي (متوفي 1260ق) پدر ميرحامد حسين، از علماي بزرگ قرن سيزدهم هجري و از صاحبنظران در علم كلام بود. مدتي نيز در شهر «ميرتهه» بر كرسي قضاوت و فتوا نشست. رسالهاي هم به نام «عدالت علويه» در موضوع احكام قضاوت و افتاء و شرائط قاضي و مفتي نوشته است.
او كتاب هاي زيادي از خود به يادگار گذاشت. (4)
مير حامد حسين در شهر «ميرتهه» هند، در خانه سيد محمد قلي به دنيا آمد. نام اصلي او را «مهدي» نهادند. سبب شهرتش به علامه ميرحامد حسين هندي، در سال1246ه «ميرحامد حسين» آن است كه پدرش پيش از آنكه خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤيا جد خود «سيد حامد حسين» را ديده بود. از اينرو فرزند نوزادش را به اين نام مشهور كرد.
ميرحامد حسين وقتي به هفتسالگي رسيد، پدرش او را به مكتب گذاشت. او مقدمات دروس ابتدايي را خواند آنگاه وارد مراحل بالاتري شد. مقامات حريري و «ديوان متنبي» را نزد مولي «سيد بركت علي صاحب»، و نهج البلاغه را در محضر مفتي «سيد عباس شوشتري» آموخت و سپس به فراگيري علوم عقلي در نزد «سيد مرتضي خلاصة العلماء» و علوم شرعي در محضر «سيد محمد سلطان العلماء» و برادر او «سيد حسين سيد العلماء» پرداخت و پس از سال ها تلاش و همت، تحصيلات خود را با موفقيتبه اتمام رساند.
جوامع اسلامي به ويژه هندوستان، در دوران زندگي ميرحامد حسين، بيش از پيش دچار آشوب و تفرقه شده بود. استعمارگران و دشمنان اسلام، همواره براي دستيافتن به اهداف شوم و غارتگرانه خود، دوست ميداشتند كه مسلمانان با هم اتحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگي كنند. بدين خاطر گاه دانشمنداني را در ميان خود مسلمانان تحريك ميكردند تا با نوشتن يا گفتن حرفهايي تفرقهافكن و اختلافآفرين، صفوف آنان را بر هم زنند و محيط زندگي برادرانه را تبديل به بلوا و آشوب و سوءظن و دشمني سازند.
سبب شهرتش به علامه ميرحامد حسين هندي، در سال1246ه «ميرحامد حسين» آن است كه پدرش پيش از آنكه خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤيا جد خود «سيد حامد حسين» را ديده بود. از اينرو فرزند نوزادش را به اين نام مشهور كرد.
علامه سيد محمد قلي پدر ميرحامد حسين، سالهاي عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمتهايي كرد كه دشمنان اسلام، به دست برخي از دانشمندان مسلمان، عليه شيعه و مكتب اهل بيت(ع) شايع ميكردند اكنون بعد از پدر نوبت به پسر صالح و خلف او يعني علامه ميرحامد حسين هندي رسيده بود. او مشاهده ميكرد كه چه افتراها و تهمت هايي بر شيعه ميبندند كه روح شيعه از آنها خبر ندارد ... اين بود كه تصميم گرفت كمر همت ببندد و همچون پدرش، در عرصه قلم و تحقيق و تتبع و بيان حقائق و وقايع تاريخ اسلام، به دفاع از حق برخيزد و به تهمتهاي مغرضانه و جاهلانه و خصومتآميز دشمنان تشيع، پاسخ دهد.
نخستين كارش، نقد، بررسي، تصحيح و تهذيب بعضي از كتابهاي ارزشمند پدرش علامه سيد محمد قلي بود. (5) چرا كه بسياري از آثار پدرش، در دفاع از مكتب شيعه و پاسخ به ايرادهاي مخالفان تشيع بود و شايسته بود كه پسر دانشمند و فرزانه، آنها را تصحيح و چاپ و منتشر كند. ميرحامد حسين سالهايي از عمر گرانمايه خود را در اين راه صرف كرد و از اين رهگذر، خدمات شاياني به عالم تشيع ارزاني داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن كتابهايي گرانقدر كرد كه اينك به ذكر آنها ميپردازيم:
1. استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسي است. مؤلف در اين كتاب مطالبي را پيرمون قرآن كريم، حضرت مهدي(عج) شرح حال بسياري از دانشمندان اهل سنت و اصول و فروع دين، مطرح كرده است و پاسخي استبه كتاب «منتهيالكلام» تاليف حيدر علي فيضآبادي حنفي، كه مطالبي شبههآميز و بياساس در باره شيعه داشت. (6)
2. شوارق النصوص، پنج جلد در علم كلام.
3. افحام اهل المين، ردي استبر كتاب «ازالة الغين» تاليف حيدرعلي فيضآبادي حنفي.
4. اسفار الانوار، سفرنامه حج و كربلا.
5. كشف المعضلات في حل المشكلات.
6. العضب البتار في مبحث آية الغار.
7. النجم الثاقب في مسالة الحاجب، كتاب فقهي در موضوع ارث.
8. الدرر السنية في المكاتيب و المنشآت العربيه.
9. زين الوسائل الي تحقيق المسائل، مسائل فقهي و گوناگون.
10. الذرايع، در شرح شرايع محقق حلي. (7)
11. عبقات الانوار في مناقب الائمة الاطهار.
عبقات الانوار في مناقب الائمهالاطهار
*********عبقات الانوار في مناقب الائمهالاطهار
اين اثر بزرگ ترين و ارجمندترين كتاب اوست و از شاهكارهاي علمي و اعتقادي شيعه به شمار ميرود. مؤلف بزرگوار اين كتاب عظيم و شگفتانگيز را در مناقب ائمهاطهار(ع) و در جواب كتاب ضد شيعي «تحفه اثني عشريه» نوشته است.
كتاب خصومتبرانگيز «تحفه اثني عشريه» (هديهاي براي شيعيان دوازده امامي) را مولوي عبدالعزيز دهلوي (م1239 كه از اهل سنتبود، بدون توجه به آيات وحدتبخش قرآن و سفارشهاي پيامبر(ص) در اين كتاب، عقايد و آراء شيعه را به طور عموم و فرقه اثني عشريه را بالخصوص در اصول و فروع و اخلاق و آداب و تمامي معتقدات و اعمالشان به عباراتي خارج از نزاكت و كلماتي بيرون از آداب و سنن مناظره و به روش كتب نوآموزان - كه به خطابه نزديكتر است تا به برهان يا دست كم نقل صحيح مطالب - مورد حمله و اعتراض قرار داده ... كتاب را مملو از افتراها و تهمتهاي شنيعه كرده است ... و باعث تشتت جبهه اسلامي هند شد. اين كتاب در دل برادران مسلمان نسبت به يكديگر كينه و نفرت پديد آورد و صفاي مسجد و محراب، شكوه رمضان و عاشورا را كدر كرد. (8) ...
عبقاتالانوار (9) ، داراي دو منهج و هر منهج نيز مشتمل بر مجلداتي چند است منهج اول در باره اثبات دلالت آياتي چند از قرآن مجيد بر امامت است، از جمله آيه:
«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكاة و هم راكعون» - مائده / 55.
و آيه:«اليوم اكملت لكم دينكم ... .» مائده /3
و آيات فراوان ديگري كه بر امامتشرعي و الهي ائمه اهل بيت عصمت و طهارت (امام علي و فرزندان معصومش)(ع) دلالت ميكند. همه را مورد بحث عالمانه و محققانه و گسترده قرار داده است. گفتهاند اين مجلد هنوز به چاپ نرسيده است «ولي در كتابخانه مؤلف در لكهنو، و در كتابخانه مولوي سيد رجبعلي خان سبحان الزمان درجكراوان و... موجود است»(10)
منهج دوم كتاب، در باره احاديث دوازدهگانهاي است كه مولوي عبدالعزيز دهلوي در كتاب تحفه اثني عشريه، مغرضانه اصل يا تواتر آنها را انكار و اشكالاتي بر اين احاديثشيعي وارد كرده بود. اين منهج از كتاب شگفتآور و عظيم عبقاتالانوار، 30 جلد است كه حدود دوازده جلد آن در هندوستان و ايران به چاپ رسيده است. هر يك از احاديث دوازده گانه، خود يك مجلد و برخي از اين مجلدات هم در چندين جلد به سبك قديم و سنگي چاپ شده است، بدين شرح:
مجلد اول از منهج دوم، در مورد حديث غدير.
مجلد دوم، در موضوع حديث منزلت.
مجلد سوم، در باره حديث ولايت.
مجلد چهارم، در باره حديث طير.
مجلد پنجم، شرح و بيان حديث «انا مدينة العلم و علي بابها ...».
مجلد ششم، در باره حديث تشبيه.
مجلد هفتم، در باره حديث «من ناصب عليا لخلافه فهو كافر».
مجلد هشتم، در بيان حديث نور «كنت انا و علي نورا ...».
مجلد نهم، در باره حديث «رايت».
مجلد دهم، در موضوع حديث «انك تقاتل علي تاويل القرآن ...».
مجلد يازدهم، در مورد حديث «الحق مع علي ...».
مجلد دوازدهم، در باره حديث ثقلين.
عبقاتالانوار از نگاه بزرگان
**********عبقاتالانوار از نگاه بزرگان
ستايش بزرگان از كتاب عبقات
بزرگان علم و تحقيق، بر عظمت كتاب عبقاتالانوار اقرار كردهاند و آن را به ديگران نيز شناساندهاند:
1.علامه بزرگ شيعي، شيخ عبدالحسين اميني صاحب كتاب الغدير، در باره عبقات ميگويد:
«بوي دلپذيرش در تمامي جهان پيچيده و آوازهاش از خاور تا باختر را فرا گرفته است، هر كس آن را ديده، دانسته كه كتاب اعجاز آميز روشنگري است كه هيچ باطلي در آن راه ندارد، و من [در نوشتن الغدير]از دانشهاي با ارزش نهفته در آن بهره فراوان بردهام». (11)
2. علامه شيخ آقا بزرگ تهراني در باره آثار ميرحامد حسين به ويژه عبقات، مينويسد:
«كتابهاي با عظمت و مفيد ميرحامد حسين، درياي ژرفنگري و باريكبيني را پر موج گردانده است ... مهمترين و پر آوازهترين آثار او «عبقاتالانوار» در مناقب ائمه اطهار عليهم السلام است ...
و ميرحامد حسين تمام حقايقي را كه «دهلوي» در باب امامت منكر شده با بهرهگيري از احاديث و اخباري كه از طريق اهل سنت نقل شده، ثابت كرده است». (12)
3. امام خميني در سال 1320 شمسي/1363 قمري كه هنوز تمام مجلدات عبقات چاپ نشده بود، پس از بحث در موضوع حديث غدير، مينويسد:
«... هر كس بخواهد اطلاع از چگونگي حديث غدير پيدا كند، بايد رجوع كند به كتاب عبقاتالانوار سيد بزرگوار ميرحامد حسين هندي، كه چهار جلد بزرگ در حديث غدير تصنيف كرده و چنين كتابي تاكنون نوشته نشده و عبقاتالانوار در امامت از قراري كه شنيده شده، سي جلد است و آنچه كه ما ديديم، هفت - هشت جلد است و در ايران شايد تا پانزده جلد آن پيدا شود و اهل سنت در صدد جمع آن كتاب و تضييع آن هستند و ما ملتشيعه در خواب هستيم تا آن وقت كه يك چنين گنج پر قيمت و گوهر گران بهايي از دست برود! اكنون قريب دو سال است [دو سال قبل از1363ق] كه به ملتشيعه تجديد طبع اين كتاب پيشنهاد شده و به خونسردي تلقي شده است. با اين وصف با خواستخدا جلد غدير در تحت طبع است. (13) لكن بر علماء شيعه بالخصوص و ديگر طبقات لازم است كه اين كتاب بزرگ را كه بزرگترين حجت مذهب است نگذارند از بين برود و به طبع آن اقدام كنند». (14)
4. استاد محمد رضا حكيمي در باره عبقات الانوار مينويسد:
«و به راستي كتاب عبقات، عظيم است. آن اقيانوس بيكران و آن درياي ژرف، اين كتاب است. اين چنين كتابي در ديگر آفاق بشري و فرهنگ ملت ها نيز همانند ندارد... كتاب «عبقات» با مجلدات بسيارش، يكي از والاترين نمونههاي كار خرد انساني و پشتكار و مسؤوليتبشري است، و يكي از ارجمندترين سندهاي ...» (15)
علامه ميرحامد حسين، كتاب عبقات را به سادگي و آساني و رفاه و خدمه و گروه تحقيق ننوشت. او در راه تاليف چنين كتاب عظيمي، خود به تنهايي سختترين سفرها و پرزحمتترين كارها را عاشقانه پذيرفت. زيرا همه اسناد و منابع تتبع و تحقيق را در اختيار نداشت، به ويژه كتاب ها و منابع اهل سنت را.
گاهي به عنوان خادم و كارگر در يكي از روستاهاي دورافتاده شهر مكه به خانه عالمي سني وارد شد تا در كتابخانه او به كتابي كه دنبالش ميگشت، دستيابد و موفق هم شد. (16) وقتي هم فرزند جوانش از دنيا رفت، مراسم كفن و دفن و تشييع و مجلس سوگواري را به ديگران واگذارد تا يك ساعت هم كه شده وقتش را جز در تاليف عبقاتالانوار صرف نكند. (17) و يك وقت هم، به مصر رفت و كتابي را كه ميخواست پيدا كرد و با كشتي برگشت، در كشتي مشغول مطالعه كتاب بود كه باد تندي كتاب را از دستش گرفت و به دريا افكند و سيد به دنبال كتاب خود را به دريا زد و كتاب را گرفت!... وقتي همسفران او را گرفتند و در كشتي نشاندند و سؤال كردند كه چرا خودت را به دريا پرت كردي؟ كتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر كتاب! اين كتاب هنوز هم در كتابخانه ناصري نگهداري ميشود. (18)
كتب مربوط به عبقات الانوار
***********كتب مربوط به عبقات الانوار
1. تتميم عبقات، اثر سيد ناصر حسين معروف به شمس العلماء، فرزند سيد ميرحامد حسين
2. تذييل عبقات، نوشته سيد ذاكر حسين، فرزند صاحب عبقات الانوار
3. تعريب، جلد اول، «حديث مدينةالعلم» به قلم سيد محسن نواب
4. تلخيص، جلد دوم، پنجم، ششم و بخشي از جلد يكم به نام الثمرات به قلم سيد محسن نواب
5. تكميل، جلد هفتم عبقات الانوار، نوشته سيد محمد سعيد، فرزند سيد ناصر حسين و نوه مير حامد حسين
6. فيض القدير في ما يتعلق بحديث الغدير، تلخيصي استبه قلم محدث شيخ عباس قمي.
مجلدات غدير از كتاب بزرگ عبقاتالانوار ميرحامد حسين بسيار مفصل و طولاني است كه اين امر موجب شده است كه كمتر مورد استفاده قرار گيرد. مرحوم حاج شيخ عباس قمي (م1359ه.ق) آن را به صورتي زيبا تلخيص كرد و به فيضالقدير فيما يتعلق بحديث الغدير نام نهاد.
وي در اين تلخيص روش علامه ميرحامد حسين را كاملا رعايت و ساختار و چارچوب كار وي را حفظ كرد و خواننده در مباحث و موضوعها احساس گسست نميكند. محدث شيخ عباس قمي در اين خصوص در زندگينامه خود مينويسد:
كتاب فيض الغدير... و آن مختصري است از جلدين غدير عبقاتالانوار سيد محدث، عالم متكلم، محقق و مدقق مؤيد مسدد، محيي السنة وسيفالامة، فخرالشيعة و حامي الشريعة، سيدنا الاجل مولانا المير حامد حسين الهندي. (19)
محدث قمي اين اثر را در سال 1321هجري قمري در نجف اشرف به سامان رساند و تا هنگام تصحيح به صورت نسخه خطي در اختيار فرزندش قرار داشت كه در سال 1364 هجري شمسي به همت آيتالله استادي با همكاري حجج اسلام، آقايان، رضا مختاري و سيد علي ميرشريفي تصحيح و تحقيق شده است و در سال 1406هجري قمري نخستين بار با همت مؤسسه در راه حق چاپ و بار دوم به كوشش مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم در 462 صفحه به زيور طبع آراسته شد.
محدث قمي خلاصه اين كتاب را به دو مقصد تقسيم كرد: وي مقصد اول را به اثبات تواتر حديث غدير و نقض ايرادات فخررازي و مقلدين او و ذكر اسماي ناقلين و مخرجين اين حديثشريف از اكابر ائمه سنيه اختصاص داد كه اين فصل را در سه باب با اين عنوانهاتنظيم كرد: باب اول: اثبات متواتر بودن حديث غدير و ذكر نام عالمان اهلسنت كه كتابي در خصوص حديث شريف تاليف كردند. باب دوم: ذكر كلمات فخر رازي در قدح حديثشريف غدير و جواب آن; باب سوم: در ذكر نام كساني كه در قدح حديث غدير از فخررازي تقليد كردهاند به همراه نقل كلمات بعضي از آنان.
مقصد دوم به بيان دلالتحديث غدير بر امامتحضرت اميرالمؤمنين(ع) و نقض كلمات شاه صاحب دهلوي اختصاص دارد كه باب اول آن به بحث از كلام شاه صاحب در قدح بر دلالتحديثشريف غدير و بعد به رد آن و وجوه دلالتحديث غدير بر امامت و خلافتحضرت اميرالمؤمنين(ع) ميپردازد. وي در اين باب ده دليل بر اثبات دلالتحديثشريف غدير بر امامت اميرالمؤمنين(ع) بيان ميكند.
7. خلاصه عبقات الانوار. اين مجموعه به زبان عربي است كه علامه سيد علي حسيني ميلاني تاليف و تعريب آن را در سال 1385هجري قمري در شهر كربلا آغاز كرد. وي در مقدمه جلد اول اين كتاب به مباحثي از قبيل التزام علامه مير حامد حسين به قواعد مناظره و بحث، روش استدلال سندي و دلالتي، منابع اهل سنت در حوزههاي تفسير قرآن، علوم حديث، سيره و تاريخ، فقه و اصول، رجال و كلام ميپردازد.
علامه سيد علي حسيني ميلاني در سال 1414هجري قمري به بازنگري و چاپ مجدد خلاصه عبقات الانوار در 20 جلد به نام نفحات الازهار به صورتي زيبا و با فهرستي كامل در آخر هر جلد پرداخت. وي جلد يكم و دوم و سوم را به «حديث ثقلين» و چهارم را به «حديثسفينه» و پنجم را به «حديث نور» و ششم، هفتم، هشتم و نهم را به «حديث غدير» و دهم، يازدهم و دوازدهم را به «حديث مدينة العلم» و سيزدهم و چهاردهم را به «حديث طير» و پانزدهم و شانزدهم را به «حديث ولايت» و هفدهم و هيجدهم را به «حديث منزلت» و سرانجام جلد نوزدهم را به «حديث تشبيه» اختصاص داد. اين نوزده جلد مربوط به منهج دوم است.
ابتكار علامه سيد علي حسيني ميلاني درباره عبقات
**********ابتكار علامه سيد علي حسيني ميلاني درباره عبقات
چون منهج اول عبقات كه به آيات اختصاص داشت متاسفانه در دسترس نبود، علامه سيد علي حسيني ميلاني در ابتكاري ستودني منهج اول را تاليف كرد و جلد بيستم نفحات الازهار را به اين منهج اختصاص داد. وي اين منهج را به روش ميرحامد حسين تاليف كرد و در همان جلد(ص8) به آن اشاره ميكند. ايشان در اين كتاب، هفت آيه مورد ادعاي عبدالعزيز دهلوي را مطرح و دلالت آنها را بر امامت ائمه(ع) اثبات ميكند.
اين آيات عبارتند از: 1. «ولايت» آيه 55سوره مائده؛ 2. «تطهير» آيه 33 سوره احزاب؛ 3.«مودة» آيه 23 سوره شوري؛ 4. «مباهله» آيه 59 سوره آل عمران؛ 5. «انما انت منذر ولكل قوم هاد» آيه 24 سوره فاطر؛ 6. «و قفوهم انهم مسؤولون» آيه 24 سوره صافات؛ 7. «والسابقون السابقون اولئك المقربون» آيه 10 سوره واقعه. اين كتاب در سال 1420هجري قمري/1378 در قم به زيور طبع آراسته شد.
8. عبقات الانوار در اثبات امامت ائمه اطهار(ع): اين مجموعه در شش جلد و با همت گروهي از فضلاي اصفهان و به همت موسسه نشر نفائس مخطوطات به سال 1382/هجري قمري در اصفهان به چاپ رسيد. در جلد اول و دوم (جمعا در 944 صفحه) به بحث و بررسي سند «حديثشريف ثقلين» پرداخته شده و جلد سوم و چهارم و پنجم (با 912 صفحه) به بحث از دلالت «حديث ثقلين» بر امامت ائمه(ع) و اثبات آن اختصاص يافته است. در بخش عمده جلد ششم، به ادامه بحث از سند و دلالت «حديثشريف سفينه» ميپردازد و بخش آخر اين جلد را، به معرفي تحفه اثنا عشريه و صاحب آن،
معرفي ميرحامد حسين، آثار و خانواده او اختصاص ميدهد.
9. عبقات الانوار: به همتحضرت استاد حاج سيد مصطفي مهدوي اصفهاني بخشي از عبقات الانوار به چاپ رسيد كه عبارتند از: «حديث طير» در يك جلد، «حديث مدينةالعلم» در دو جلد، «حديث ولايت» در يك جلد، «حديث تشبيه» در يك جلد و «حديث نور» در يك جلد. اين مجلدات به اهتمام مدرسه امام المهدي(ع) قم به چاپ رسيد. (20)
پس از انتشار كتاب عبقات الانوار در كشورهاي اسلامي، ميرحامد حسين مورد تقدير علماي دين واقع شد و براي او نامههاي تقدير و تشكر ارسال داشتند كه تعدادي از آنها با عنوان «سواطع الانوار في تقريظات عبقات الانوار» به كوشش سيد مظفر حسن در 56 صفحه در لكهنو در سال 1304 هجري قمري منتشر شد و سپس در سال 1323 با افزودگيهايي به همت مولوي سيد مظفر حسين در 124 صفحه به چاپ رسيد.
اكنون به چند نمونه از آن نامهها بسنده ميكنيم:
نامه آيتالله شيخ زينالعابدين مازندراني حائري:
... چون متدرجا مجلدات كتب مؤلفات و مصنفات آن جناب اسامي صفات كه عبارت از «استقصاء الافحام» و «عبقات» است در اين صفحات به دست علما و فضلاي اين عتبات عرش درجات، ملحوظ و مشاهد افتاد به اضعاف مضاعف آنچه شنيده ميشد ديده شد در كتاب «احكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبير» از صفحاتش نمودار، «كتاب مرقوم يشهده المقربون» از اوراقش پديدار، از عناوينش «آيات محكمات هن ام الكتاب» پيدا، و از مضامينش «هذا بلاغ للناس ولينذروا به وليعلموا انه الحق و ليذكر اولوالالباب» هويدا، از فصولش عالمي را تاج تشيع و استبصار بر سر نهاد و از ابوابش به سوي «جنات عدن تجري من تحتها الانهار» بابها گشاده، كلماتش «وجعلناها رجوما للشياطين»، كلامش «الا لعنة الله علي القوم الظالمين»، مفاهيمش «الم اعهد اليكم يا بني آدم ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين».
مفاهيمش در لسان حال اعدا «يا ليتبيني و بينك بعد المشرقين و بئس القرين»، دلايلش «هذا بيان للناس و هدي و موعظة للمتقين»، براهينش «كتاب انزل اليك فلا يكن في صدرك حرج منه لتنذر به و ذكري للمؤمنين»، براي دفع ياجوج و ماجوج مخالفين دين مبين، سدي است متين، و از جهت قلع و قمع زمره معاندين مذهب و آيين چون تيغ اميرالمؤمنين، سيمرغ سريع النقل عقل از طيران به سوي شرف اخبارش عاجز، هماي تيزپاي خيال از وصول به سوي غرف آثارش قاصر، كتبي به اين لياقت و متانت و اتقان تا الآن از بنان تحرير نحريري سرنزده و تصنيفي در اثبات حقيقت مذهب و ايقان تا اين زمان از بيان تقرير حبر خبيري صادر و ظاهر نگشته. از عبقاتش رايحه تحقيق وزان و از استقصايش استقصا بر جميع دلايل قوم عيان، ولله در مؤلفها و مصنفها، «اكان للناس عجباان اوحينا الي رجل منهم ان انذر الناس و بشر الذين آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم قال الكافرون ان هذا لساحر مبين». (21)
نامه ميرزاي شيرازي به مير حامد حسين:
به عرض مي رسانم: رجاي واثق آن كه علي الدوام در تشييد قواعد دين حنيف و تسديد سواعد شرع شريف، به بركات امام عصر، ولي زمان (ارواحنا له الفداء) موفق و مسدد باشيد! اگرچه در مقام تودد و اتحاد كمتر ميسر شده است بتوانم چنانچه شايسته است برآيم. واحد احد اقدس (عزت اسماؤه) گواه است، هميشه شكر نعمت وجود شريف را ميكنم و به كتب و مصنفات رشيقه آن جناب مستانسم و حق زحمات و خدمات آن وجود عزيز را در اسلام نيكو ميشناسم.
انصافا توان گفت تاكنون در اسلام در فن كلام، كتابي به اين گونه نافع و تمام تصنيف نشده است، خصوصا كتاب عبقات الانوار ، كه از حسنات اين دهر و غنايم اين زمان است. بر هر مسلم متدين لازم است كه در تكميل عقايد و اصلاح مفاسد خود، به آن كتاب مبارك رجوع نمايد و استفاده نمايد و هر كس به هر نحو تواند در نشر و ترويج آنها به اعتقاد احقر بايد سعي و كوشش را فروگذار ندارد تا چنانكه در نظر است اعلاي كلمه حق و ادحاض باطل شود، كه خدمتي شايستهتر از اين به طريقه حقه و فرقه ناجيه كمتر در نظر است. (22)
محدث نوري نامههاي بسياري براي مير حامد حسين ارسال داشت كه از آن مجموعه، دوازده نامه شناسايي شده و در نشريه نور علم (23) به چاپ رسيده است.
سرانجام، فرزانه بزرگ شيعه و مدافع مجاهد اهل بيت پيامبر(ص) سيد بزرگوار ميرحامد حسين موسوي هندي، در هجدهم صفر سال1306، در لكهنو چشم از جهان فرو بست در حسينيه خود دفن شد. (24)
*******************************************************
پينوشتها:
1- نجوم السماء، ج 1، ص 25.
2- همان.
3- عبقات الانوار، ميرحامد حسين هندي، ج 1، ص19; نجوم السماء، ج 1، ص 22 -23.
4- عبقات الانوار، ج 1، ص 21 - 25; فوائد الرضوية، شيخ عباس قمي، ص 595 -596.
5- نجوم السماء، ج 1، ص 24 - 28; نقباء البشر، آقا بزرگ تهراني، ج 1، ص347.
6- نجوم السماء، ج 1، ص 28 -29; نقباء البشر، ج 1، ص349; الذريعه، آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 31.
7- نجوم السماء، ج 2، ص 31 و مجلدات مختلف الذريعة بر اساس نام كتابها.
8- ميرحامد حسين، محمد رضا حكيمي، ص86 - 88.
9- عبقاتالانوار، به معني «گلها و شكوفههاي خوشبو» است.
10- شيخ آقا بزرگ تهراني، الذريعه، ج15، ص214.
11- الغدير، علامه اميني، ج 1، ص157.
12- نقباء البشر، ج 1، ص 348.
13- كه بعدها در ده جلد وزيري چاپ و منتشر شد.
14- كشف الاسرار، امام خميني، ص 178.
15- ميرحامد حسين، ص 95 -96.
16- كيهان فرهنگي، شماره 50، ص39.
17- مجله پيام انقلاب، شماره 15، ص9.
18- مجله عشاق اهل بيت(ع)، محرم و صفر 1415، ص36.
19- فوائد الرضويه، ص222.
20- معرفي كتاب «عبقات الانوار» مير حامد حسين هندي، سيد محمد رضا حسيني، مجله پژوهش و حوزه پاييز 1379 - شماره 3 صفحه 124 تا 146.
21- . سيد علي حسيني ميلاني،همان، ج1، ص116.
22. عبقات الانوار، مقدمه حديث غدير، ص56; سواطع الانوار، ص52; حديث ثقلين، چاپ اصفهان، ج6، 1237.
23. نور علم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، شماره 48، ص88.
24- علماء معاصرين، ملا علي واعظ خياباني تبريزي، ص 31; اعيان الشيعه، سيد محسن امين عاملي، ج 4، ص 381.
ساير منابع: ابراهيم اسلامي( سايت انديشه حوزه)
شنبه|ا|26|ا|بهمن|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]
-
گوناگون
پربازدیدترینها