واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خبرگزاري فارس: دختر جوان كر و لالي كه يك سال پيش از خانه فرار كرده و يك پسر جوان ازدواج كرده بود دستگير شد. به گزارش خبرنگار حوادث فارس، عصر 28 شهريور سال گذشته مرد ميانسالي در مراجعه خود به شعبه يكم دادياري دادسراي امور جنايي تهران به هاشميان، گفت: دختر 20 سالهام كر و لال است. وي مدعي شد: چند ماه قبل در يك پاركي در محله مان با يك زن آشنا شد. اين آشنائي آنها كم كم به دوستي و در ادامه تبديل به وابستگي شديد دخترم به اين خانم شد. از نظر خانواده، روحيات و اخلاق دخترم بهتر از قبل شده بود. كمتر بهانهگيري ميكرد. افسردگي و گوشه گيري جايش را به شادي و نشاط داد. ما هم از اين بابت خيلي خوشحال بوديم. وي افزود: متأسفانه اين خوشحالي ما زياد طول نكشيد. آن اوايل، دخترم فقط براي ساعاتي و در برخي روزها به خانهاش ميرفت. در ادامه برخي شبها و به بهانه اين كه شوهرش امشب در خانه نيست و او تنهاست شب را هم در خانهاش ميگذراند. اين شرايط به حدي رسيد كه اين اواخر بيشتر از خانه ما، در خانه او بود تا اين كه در ادامه غيبتهايش فهميديم با يك پسر دوست شده است. به ما خبر رسيد اين پسر وضعيت چندان مناسبي هم ندارد. با حساسيتهاي اوليهمان وي كاملاً نسبت به ما جبهه گرفت. مخالفت ميكرد و بهانه جوئي ميكرد. اوقات تلخيها كمكم تبديل به كتك كاري شد. تا جايي كه به حالت قهر از خانه رفت. اخيراً فهميديم كه كارشان از يك دوستي ساده پسر و دختري گذشته است و هر بار كه او را با هزار عذر و بهانه و ترفند و حتي تهديد به خانه آورديم؛ طولي نكشيد كه باز هم از خانه فرار ميكرد. اين مرد ميانسال مدعي شد مدتي است كه كار دخترم شده دوستي با پسرهاي خلافكار. با اعتراضهاي من و مادرش، اين زن، هيچ مسئوليتي را قبول نميكرد. ميگفت در دوستي دخترم با پسرها او هيچ دخالتي ندارد. در حالي كه ما ميدانستيم هر چه هست زير سر اين زن است. با دستور داديار شعبه يكم دادسراي جنايي تهران، پرونده فقدان اين دختر ناشنوا به كارآگاهان پايگاه پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ ارجاع شد. كارآگاهان در تحقيقات نخست خود ابتدا آدرس اين زن را به نام ياسمن به دست آورده كه وي در مقابل سوالات افسر پرونده گفت: از سرنوشت دختر خبري ندارم. چرا كه با دوستيهاي دختر با پسرها و از اين كه خانواهاش من را مقصر ميدانستند، مجبور شدم تا خانهام را عوض كند. در ادامه رسيدگي به اين پرونده، كارآگاهان دريافتند كه فقداني بعد از ياسمن با يك زن ديگر به نام فاطمه 37 ساله آشنا شده و هم اكنون با وي زندگي ميكند. با تحقيقات دامنهدار و ميداني، منزل اين زن در محدوده خيابان آزادي شناسايي شد. فاطمه به همراه برادرش به نام سياوش دستگير و به پايگاه پنجم منتقل شدند. سياوش به افسر پرونده گفت: چند ماه قبل، از طريق خواهرم با اين دختر آشنا شدم. وي مدتي در منزل خواهرم با ما زندگي ميكرد. اما بعد از آن از آنجا هم رفت. ديگر از او هيچ اطلاعي ندارم. در اين مرحله فاطمه كه خود يكي از متهمان اين پرونده بود، مشخصات زن ديگري را به نام ساناز به مأموران داد و گفت: ممكن است او از وضعيت فقداني مطلع باشد. به نظر ميرسيد ساناز آخرين فرد مرتبط با دختر كر و لال باشد. لذا با اطلاعات اندكي كه افسر پرونده در مورد ساناز در اختيار داشت، وي هم پس از چند هفته پيگيري و جستجو در شرق تهران شناسايي و دستگير شد. اين زن جوان هم به كارآگاهان گفت: من هم از چند ماه قبل به اين طرف دختر كر و لال را نديدم. اما ميدانم وي در آخرين روزهايي كه او را ميديدم با يك پسر جوان به نام مجيد كه در بلوار ابوذر در شرق تهران ساكن بود دوست شده بود. با تحقيقات پيگيرانه كارآگاهان پايگاه پنجم آگاهي تهران و اطلاعات اندكي كه ساناز از مجيد داشت؛ منزل پدري مجيد 28 ساله در بلوار ابوذر شناسايي و پس از هماهنگي قضايي، مجيد به همراه دختر كر و لال دستگير و به پايگاه پنجم دستگير شدند. مجيد در اعترافاتش گفت: من 6 ماه پيش با اين دختر در خيابان آشنا شدم. وقتي فهميدم كه كر و لال است، او شرايطش را برايم نوشت. او را به خانه بردم و به خانوادهام معرفي كردم. وقتي او حاضر نميشد تا به منزل برگردد، وقتي خانواده علاقه مرا نسبت به او ديدند؛ او را به عقد من در آورده و در اين چند ماه با ما زندگي ميكرد. سرگرد محمد نظري رئيس مركز اطلاعرساني پليس آگاهي تهران بزرگ، گفت: ضروري است تا در محاكم قضايي و انتظامي، اينگونه پروندهها توسط كارشناسان علوم اجتماعي ريشهيابي شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]